یا امام زمان(عج):
کاش ما با تو سر صحبتمان گل می کرد
به تو بیش از همگان رغبتمان گل می کرد
و تو می آمدی و در گذر کوچه ی عمر
غنچه غنچه دل پر محنتمان گل می کرد
می رسیدی تو به همراه نسیم و باران
و کویـر عطشِ غربتمان گل می کرد
با تو شب از دل تنهایی ما پر می بست
صبح در گوشه ی هر خلوتمان گل می کرد
گر تو می آمدی ای چشمه ی آیینه و نور
پیچک عشق تو بر قامتمان گل می کرد
کاش می شد به رگ غیرتمان بر می خورد
یا که ما با تو سر صحبتمان گل می کرد
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#علی_حسینقلی_زاده
May 11
فرصت عشق مهم نیست اگر کم باشد
لیک حوای کسی باش که آدم باشد...!!!
#جلال_پرآذر
عشق، امید ، انتظار...
جستجو در نحوه ی کردار این و آن خطاست
چشم می بیند ولی دل آه و زاری می کند
چشم ِ خود را بر نظربازی ِ بدکاران ببند
چشم ِ بسته می تواند، بردباری می کند
هر کسی کو بردباری می کند بی قید و شرط
خویش را سرشار ِ شوق رستگاری می کند
هرکسی با غمگساران رفت، غمگین می شود
هر کسی از غم رها شد پایداری می کند
در هجوم مشکلات زندگی خود را نباز
مرد اهل زندگانی ، پافشاری می کند
عشق را تقدیم سیّاسان بی ایمان مکن
عاقبت روزی تو را از خود فراری می کند
"یوسف گمگشته باز آید به کنعان غم مخور"
ای بسا یعقوب که چشم انتظاری می کند
"ای زلیخا دست از دامان یوسف باز دار"
او زمستان را به لطف خود بهاری می کند
خوشدلی گر اتفاق افتاد از دستش مده
این پدیده هر کجا شد شهریاری می کند
آفرین بر آن رفیقی کز رفیقش دل نکند
از برای عهد و پیمان استواری می کند
#محمد_جعفر_زارع_خوشدل ۱۰۰۹
ایتا
https://eitaa.com/joinchat/3838312753Cd75444eef6
تلگرام
https://t.me/khoshdeltanzjedi
#قطعه #امیدواری #انتظار #وفاداری #عشق_زندگی #زمستان_سرما #بهار #شعر_ادبیات_شاعر #اشعار_آئینی_اجتماعی_عاشقانه
🌱 سلام ودرود به دوستان محفل قند پارسی
⭕️بعد از برنامه آیین رونمایی از کتاب (شی رس خاتون) دکتر کافی
در صورت تمایل می توانند ،فیلم یا تئاتر،هرکدام دوست داشتند ،ببینند!
🌹🌹🌹🌹🌹🌹
رباعی
رو کرد به آسمان و از دنیا رفت
پژمرد چه شادمان و از دنیا رفت
خوشبخت گل است، گل... که قدر دو سه روز
خندید به این جهان و از دنیا رفت
#حامد_طونی
فریبا کریمی نویسنده:
تیله های رنگ رنگی
ـ محمد بیا عزیزم
این تیله هارابرای تو خریدم
میدونم تیله بازی را خیلی دوست داری
ولی باید قول بدهی بعد از نوشتن
تکالیفت با آنها بازی کنی
- وای شکرا امی شکررا امی
چه رنگهای قشنگی دارد ،قرمز،سفید،سبز...
- بله جان دلم مثل چشمهای زیبای تو
- اجازه هست بروم به حبیب. نشان دهم ؟
- برو ولی زود برگردد و تکالیفت را انجام بده
- چشم امی زود. میایم
با اسکیتهایم میرم ...
محمد با اسکیت هایش در حالی
که مشتش پر از تیله های رنگی بود
در راه آسمان پیش میرفت
صدای انفجار مکرا در غزه شنیده میشد
هوهو. چی چی
قطار ما خوشحال
هو هو چی چی
داره میره خراسان
مامان داره میخنده
خواهرم خوشحال
میریم به مشهد
ما سه تایید مسافریم
میریم زیارت
هو هو چی چی چی
مادر میگه
امام رضا
خیلی دوستون داره
دعا کنید برای همه
قطار ما خوشحال
میریم سفر سوغاتیا
میخریم
برای آقا جون و مامان جون
عمه ها و عموها
خاله پری دایی رضا
هو هو چی چی
قطار ما خوشحال
مامان آورده همراش
عکس بابا تو جبهه
تا بابا هم
بیاد سفر
پیش امام رضای مهربون
پنجره فولاد
اسمت را هجی میکنم
دو بخش است
بخش اول تو
بخش دوم تو
دوست داشتنت
را کبوترانه پرواز میدهم
تا صحن و حرم
اذن ورود
سلام بارانی
سبد سبد حاجت
مینشینم
پای پنجره ای از نور
تو میایی
عطر یاس
میپیچد
کبوتران پر میکشند
آسمان
بر زمین
غبطه
میخورد
با تو ای
رضای حق
آهوی دلم
گمشده
در کوچه های غم
هراسان
پی پناه آمده
ای ضامن آهو
فریبا کریمی
« مِیِ وَدّود »
من تشنه لبم ساقی ، تن خسته خمار آلود
لطفـی کن و جـامم را پـر کن ز مِی وَدّود
از خمکده بیرون آر ، آن کهنه شرابت را
تا پاک شود شاید ، این سینهٔ زنگ اندود
اندوه جهان در دل ، بی مِی چو نگه دارم؟
میخانه گلسـتان کن ، در آتش این نمـرود
هر سو نِگهم افـتد ، زین دیر خراب آباد
ویرانه سـرا بینم چـون عـاقبت اُخـدود
جـز گوشـهٔ این خلـوت ، ایمنکـده جـایی کـو؟
آنجا که شود یک دَم بی وحشت و بیم آسود
گر لشـکر غـم اینک ، خیمه زده بر دل ها
مطرب ، به مصافش رو با نای نِی داوود
ای دلـبرِ مـا بردار ، از چهـره نقـابت را
کن جلوه حسنت را در چشم جهان مشهود
نومــید مشـو افراز از حسـرت دیدارش
کو صبح امید آید ، از ره رسد آن موعود
علی رضا افراز