#الحاقیهای قافیه
🍃🌸الحاقی ها حروف متصل شده به کلمات قافیه هستن و اگه حذفشون کنیم جزو اصلی قافیه بدست میاد
ابر و باد مه و خورشید و فلک در کارند
تا تو ، نانی به کف آری و به غفلت نخوری
همه از بهر تو سرگشته و فرمانبردار
شرط انصاف نباشد که تو فرمان نبری
نخوری نبری ی الحاقی
احسنت این برای شناسه ی فعل بود
اگه ی رو حذف کنیم میمونه
نخور نبر
که روی میشه حرف ر
🍃🌸🍃
ما ز یاران چشم یاری داشتیم
خود غلط بود آنچه میپنداشتیم
👇👇👇👇
داشتیم👈یم الحاقی👈داشت
پنداشتیم👈یم الحاقی👈پنداشت
ت حرف روی
🍃🌸🍃🌸
خب حرف بعد در الحاقی ها
حروف جمع مثل
ان ات ها ین هست
بریم سراغ مثال
مثال
بگذار تا بگریم چون ابر در بهاران
که از سنگ ناله خیزد روز وداع یاران
بهاران و یاران کلمات قافیه
ان علامت جمع و الحاقی
بهار و یار کلمات اصلی قافیه
حرف ر روی
🍃🌸🍃🌸🍃
حرف بعدی که جزو روی نیست
حرف های نا ملفوظ یا همون بیان حرکه در واژه هایی مثل
گفته رفته و ... هست که ه الحاقی هست که حذف کنیم میشه
گفت رفت که حرف ت روی هست
🍃🌸🍃🌸
یه سوال
زمستان با جوان میتونه قافیه بشه؟؟
ج)اینا از لحاظ روی و هجای قافیه اصلا مشکلی ندارن ولی چون هم وزن نیستن وزن شعر اجازه ی قافیه شدن بهشون نمیده
🍃🌸🍃🌸
خب حرف بعدی که جزو الحاقی ها محسوب میشه
حرف ی کلمات هست
مثلا علی جلی ولی
حرف ی الحاقی و حرف ل روی
کلا حرف یه نمیتونه روی باشه
🍃🌸🍃🌸
گفتیم ه ناملفوظ الحاقی هست
مثال
درد یک پنجره را پنجره ها می فهمند
معنی کور شدن را گره ها می فهمند
سخت بالا بروی ، ساده بیایی پایین
قصه تلخ مرا سُرسُره ها می فهمند
یک نگاهت به من آموخت که در حرف زدن
چشم ها بیشتر از حنجره ها می فهمند
آنچه از رفتنت آمد به سرم را فردا
مردم از خواندن این تذکره ها می فهمند
نه نفهمید کسی منزلت شمس مرا
قرنها بعد در آن کنگره ها می فهمند
🍃🌸🍃🌸🍃
مثال برای یای نکره👇👇
آن که از سنبل او غالیه تابی دارد
باز با دلشدگان ناز و عتابی دارد
از سر کشته خود میگذری همچون باد
چه توان کرد که عمر است و شتابی دارد
ماه خورشید نمایش ز پس پرده زلف
آفتابیست که در پیش سحابی دارد
چشم من کرد به هر گوشه روان سیل سرشک
تا سهی سرو تو را تازهتر آبی دارد
غمزه شوخ تو خونم به خطا میریزد
فرصتش باد که خوش فکر صوابی دارد
آب حیوان اگر این است که دارد لب دوست
روشن است این که خضر بهره سرابی دارد
چشم مخمور تو دارد ز دلم قصد جگر
ترک مست است مگر میل کبابی دارد
جان بیمار مرا نیست ز تو روی سؤال
ای خوش آن خسته که از دوست جوابی دارد
کی کند سوی دل خسته حافظ نظری
چشم مستش که به هر گوشه خرابی دارد
ردیف دارد هست و
تابی عتابی شتابی سحابی آبی و...
در این شعر حافظ حرف ی الحاقی هست
🍃🌸🍃🌸🍃
ه ناملفوظ الحاقی هست
اما اگر ملفوظ باشه الحاقی نیست
مثلا
چه آسان می برد دل را نگاهت
به بندم میکشد زلف سیاهت
حرف ت ضمیر متصل الحاقی
ه ملفوظ و روی
🍃🌸🍃🌸
شما اول کلمه ی قافیه رو پیدا کن
بعد الحاقی رو حذف کن
از آخر اولین حرف میشه روی
مثلا
گفتند خفتند رفتند
ند الحاقی
حذف کنیم میمونه
گفت خفت رفت
که حرف ت میشه روی
🍃🌸🍃🌸🍃
خب بگید ببینم حرف روی در بیت زیر چیه
یکیمشکلش را برد پیش علی
مگر مشکلش را کند منجلی
ج)واو
🍃🌸🍃🌸
بریم سر بحث هجای قافیه
و هجای قافیه رو بشناسیم میبینیم که هر حرف از هجای قافیه یه اسمی داره برا خودش که اخرین حرف در هجای قافیه رو میگن روی
روی در همه ی هجا ها ثابت هست اما کلمات دیگر بنا به بعضی قواعد و اختیارات میتونه ثابت نباشه که در اینده میگم انشاالله
🍃🌸🍃🌸
بله دقیقا حرف ی و حرف ه ناملفوظه نمیتونه در نقش روی باشه
ای چرخ فلک خرابی از کینه تست
بیدادگری شیوه دیرینه تست
ای خاک اگر سینه تو بشکافند
بس گوهر قیمتی که در سینه تست
حرف روی و الحاقیش میشه چی؟؟؟
تست ردیف
ه الحاقی
روی ن
🍃🌸🍃🌸
سوال
میبویمت
میگویمت
میرویمت
یمت الحاقیه؟
👈ت👈تو را
ت ردیف نیست؟
یم الحاقی قافیه؟
ج)خیر
ت ضمیر متصل مفعولی و به معنی تو را هست
یم هم ضمیر متصل هست
اگه اشتباه نکنم میگویم فعل مضارع اخباری است
و مصدر فعل گفتن
که میره تو مضارع اخباری و ضمیر میچسبه حرف یه هم میگیره
وگرنه فعل امر همشون میشه
بگو ببو بجو و...
🍃🌸🍃🌸
خب تونستیم کلمات قافیه رو تشخیص بدیم
بعد الحاقی رو فهمیدیم چیه
حالا الحاقی رو جدا کنیم
و جزو اصلی قافیه رو بخش کنیم آخرین بخشش میشه هجای قافیه
مثال
ما ز یاران چشم یاری داشتیم
خود غلط بود آنچه میپنداشتیم
داشتیم و میپنداشتیم کلمات قافیه
یم الحاقی هست اگه جداش کنیم میمونه
داشت میپنداشت
┏━━━━━آرایه های ادبی
┗━━━━━━━┛