امشب ای ماه چه رخسار عجیبی داری
غم نخور بغض نکن سهم و نصیبی داری!
آسمان پهنه ی درد است خودم می دانم
وای انگار تو هم حسّ غریبی داری
شاید آن سوی سَحَر ساحره ای سِحر زده
که چنین مات شدی شکل ِمهیبی داری!
تو که بالای سری تاج سری سرتاسر..
سایه ای نیست بر آن ،چشم نجیبی داری
شده ام محو تماشای تو ای مه بانو..
دلربایی !،نکند باز فریبی داری؟!
بُرده ای دیرزمانی دل مسکینم را
شهر آشوب شود یار و حبیبی داری
رحم کن بر من آشفتهٔ بی خواب شده
مرهمم باش که سیمای طبیبی داری
#پدرام اکبری
#شام غریبان