هفدهم اردیبهشت، سالگرد درگذشت مهرداد اوستا (۱۳۰۸-۱۳۷۰)
وفا نکردی و کردم، خطا ندیدی و دیدم
شکستی و نشکستم، بُریدی و نبریدم
اگر ز خلق ملامت، و گر ز کرده ندامت
کشیدم از تو کشیدم، شنیدم از تو شنیدم
کیام؟ شکوفهٔ اشکی که در هوای تو هر شب
ز چشم ناله شکفتم، به روی شکوه دویدم
مرا نصیب غم آمد، به شادی همه عالم
چرا که از همه عالم، محبت تو گزیدم
چو شمع خنده نکردی، مگر به روز سیاهم
چو بخت جلوه نکردی، مگر ز موی سپیدم
بهجز وفا و عنایت، نماند در همه عالم
ندامتی که نبردم، ملامتی که ندیدم
نبود از تو گریزی چنین که بار غم دل
ز دست شکوه گرفتم، بدوش ناله کشیدم
جوانیام به سمند شتاب میشد و از پی
چو گرد در قدم او، دویدم و نرسیدم
به روی بخت ز دیده، ز چهر عمر به گردون
گهی چو اشک نشستم، گهی چو رنگ پریدم
وفا نکردی و کردم، بسر نبردی و بردم
ثبات عهد مرا دیدی ای فروغ امیدم؟
"شیراز در شعر شاعران "
شیراز در شعر شاعران، نام کتابی است که به کوشش سیروس رومی و با حمایت سازمان فرهنگی و اجتماعی شهرداری شيراز و بنیاد فارسشناسی و نشر نوید شیراز منتشر شده است.
مولف، در این کتاب، گزیدهای از سرودههای شاعران فارسی و غیر فارسی را با موضوع شیراز و مکانها و مضامین مربوط به آن گردآوری و در چندفصل تبویب کرده است.
هرچند از منظر گردآوری، انتشار این کتاب در زمان خود شایسته بوده، ایرادهایی به شرح زیر میتوان برای آن برشمرد که امید است در تدوین آثار مشابه یا نشر آثار به همت سازمانهای فرهنگی، به آن توجه شود:
۱_ نویسندهی محترم، در استخراج نمونهها به منابع دمِ دست کفایت کرده و آثار پژوهشی مهم و دیوانها و مجموعههای تراز اول ادبیات فارسی را در پژوهش خویش، با حوصله واکاوی نکرده است.
۲_ کتاب صرفا در حد گردآوری مانده و نشانهای از تحلیل و نگارش علمی در آن دیده نمیشود.
۳_ شیوهی فصلبندی کتاب کاملا سلیقهای است و دلیلی موجه برای آن نمیتوان یافت.
۴_ ایراد اصلی، چنددستگی کیفی اشعار و در کنار آن، ترتیب نامناسب ذکر اشعار و قرارگرفتن شاعران است که تمام ساخت کتاب را دچار کاستی کرده است.
#هفته_شیراز
https://eitaa.com/mmparvizan
اختلاف 😂😂
از ناصر فیض
در هر نهادِ شهر، قوم و خویش دارد
دَه خانهی ناچیز، در تجریش دارد
با زهد و تقوا ارتباطش، ای بدک نیست!
یک خانه هم در انزوای کیش دارد
هر جا که برجی میشود آمادهی ساخت
او نیز دَه واحد، خرید از پیش دارد...
تا مِلکهایش، آسمانیتر بمانند
از شش جهت، بر بام آنها، دیش دارد
این گرگ را از بنده بهتر میشناسید
هر چند یک عالَم، لباس میش دارد...
املت دستهدار، مجموعه شعر طنز ناصر فیض، ص ۲۹ و ۳۰.
#شعرطنز
در آینه،خودرا تماشا میکنم گاهی!
احساس تلخی در دلم ایجاد میگردد
تا خیره می مانم به این تصویر تکراری
بغضی میان سینه ام فریاد میگردد
در آینه وقتی خودم را خوب میبینم
گرد سپید روی موهایم چه سنگین است
شاید بخندم تا بگویم:به چه زیبایی
پشت صدای خندهام یک قلب غمگین است
بیداری ام درگیر کابوسی ست آشفته...
تا ردّ عمر رفته را در خویش میبینم
هر روز میپرسم کجای زندگی هستی
از این منِ در آینه،این یار دیرینم
در جادّه های زندگی سرگشته ای بودم
چون عابری با کوله باری پر ز -من هستم-
صد حیف از باغ جوانی ساده دل کندم
بی آنکه پر باشد ز سود و بهره ای دستم
جز حسرتِ عمری که طی شد بی ثمر،اکنون
در لحظه های مانده باقی،هیچ با من نیست
افسوس عمری محو خود بودم،نفهمیدم
غیر از خودم با من کسی انگار دشمن نیست
هاجرسادات دستاران«چکاوک»
اردیبهشت۱۴۰۳
عضو کانال
حضور ارزشمند طنز پرداز نام آشنای کشور ،مدیر محفل ادبی طنز قمپز قم جناب دکتر عباس احمدی را به کانال محفل قند پارسی ودر جمع شاعران ذوقمند محفل خوش آمد می گوییم 🌺🌺🌹🌹