✳️ واژه آرایی یعنی چه؟
آرایهی تکرار با اهداف گوناگونی در نظم و نثر بهکار رفته است؛یکی از این اهداف،تکرار واژه برای زیبایی کلام است؛واژهآرایی یعنی آرایش سخن از راه کاربرد چندبارهی واژهای یگانه یا همنشینسازی دو یا چند واژهی همگون و هم پایه:
دست خوبت را به دست من بده
دستهای ما پل پیوند ماست
(سهیل محمودی)
اَشکال واژه آرایی در شعر شاعران:
واژهآرایی پیاپی:واژهآرایی پیاپی یعنی از پی آوردن چندبارهی واژه که در برخی از کتابهای بدیع تکرار و مکرّر نامیده شده،چه اگر هنرمندانه و بجا بهکار رود،همنوایی زیبا و گیرایی به سخن میدهد و هم آنرا با تأکید همراه میسازد؛ برسان این بیت مولانا:
آن سو مرو این سو بیا ای گلبن خندان من
ای عقل عقل عقل من ای جان جان جان من
برخی تطریز را نوعی تکرار دانستهاند. تکرار در اصطلاح معانی یکی از انواع اطناب است.
(شریفی،فرهنگ ادبیات،1387،ص:35)
آنچه را پارهای از بدیعیان "تطریز" نامیدهاند، گونهی ویژهای از واژهآرایی پیاپی است و به شمارهی واژههای از پی هم آمده که پیش از چند چیز بیاید و هر یک از این واژهها، به یکی از آن چند چیز وابسته باشد گفته میشود؛ مثال:
خیالم در دل و دل در دو زلفت
پریشان در پریشان در پریشان
(ربانی)
(ابداع البدایع،شمس العلما،1377 )
ب)واژهآرایی پراکنده:
واژهآرایی پراکنده یعنی آنجا که واژهی تکرار شده پراکنده در چند جای سخن آمده باشد.
الهی ندانم در جانی یا جان را جانی
نه اینی نه آنی ای جان را زندگانی
(خواجه عبدالله انصاری)
این مدعیان در طلبش بیخبرانند
آن را که خبر شد خبری باز نیامد
(سعدی)
ای چشم تو دل فریب و جادو
در چشم تو خیره چشم آهو
در چشم منی و غایب از چشم
زان چشم همیکنم به هر سو
(سعدی)
(هنر سخن آرایی،راستگو،1382/ 33)
اوج تکرار در سؤال و جواب است که اول مصراعهای اول بهگونهای و اول مصراعهای دوم بهگونهای دیگر تکرار شده است و ردیف هم در آخر شعر به موسیقی تکرار افزوده است؛حافظ:
گفتم غم تو دارم ••• گفتا غمت سرآید
گفتم که ماه من شو ••• گفتا اگر برآید
گفتم ز مهرورزان رسم وفا بیاموز
گفتا ز ماهرویان این کار کمتر آید
گفتم که بر خیالت راه نظر ببندم
گفتا که کجرو است او وز راه دیگر آید (حافظ)
( نگاهی تازه به بدیع،شمیسا،1383/ 28)
❇️ نگارش و تدوین : محمّدعزیززاده
آرایه های ادبی
شمع چراغ شیراز🌼
آقا سلام🌺
می دانم که منتظرم نبودی
ولی می دانی که انتظار دارم
دعوتنامه ندارم
اما نامه دارم
درد هایم را بهانه کرده ام
مهر نامه ام عطر گلاب گریه است
آقای من
تو شروع شهر شیرازی، ای شمع و چراغ زار
نیامده ام که اندکی بمانم
امده ام که اندکی برایت بمیرم
من غریب وبی کس این شلوغی ام
اجازه هست حرمت
گاهی خانه من باشد!؟
اجازه هست
تا در آغوش شبستانت رها شوم؟
یا شمعی در زاویه ان بیفروزم؟
حرمت بوی امام رضا دارد
حتی به آن نازنین تاسی دارد
او ضامن آهو بود شما ضامن من باش
ای یوسف شهر شیراز
اجازه هست تا زلیخای تو باشم🌸
زلیخا بنی ایمان
چرا شاهنامه می خوانیم؟
۱-شاهنامه اقیانوسی است بی کران.
وخورشید ی است پرنورکه می توان از هرگوشه اش با غواصی اندیشه وگرفتن نور آگاهی به آرمانهای متعالی دست یافت.
۲-شاهنامه دنیایی را به فکرواندیشه ی خود مجذوب کرده است .
دریایی است از حکمت ،رادمردی .
آزادگی ،خرد ورزی ،با نگاهی به جبر واختیار آدمی
فردوسی الهام بخش شاعران بعداز خودبوده است .
سی سال رنج آموختن وسرودن وتحقیق در تاریخ واسطوره پشتوانه ای قوی وعلمی در فردوسی ایجاد کرده است.
۳-شاهنامه شناسنامه ی ملت ایران است
۴-شخصیت های شاهنامه همه زنده اند وامروزهم دلاوری وخردمندی رستم
خردمندی وبرد باری گودرز.
خود رایی وخیره سری ونادانی وخودکامگی کاووس.پاک نهادی سیاوش
وفاداری وپختگی پیران.
نام جویی وگستاخی بیژن.
ناپاکی سودابه.پاک نهادی فرود..بزرگ منشی اسفندیار.ملایمت وپاک دلی گیو
درجهان امروز نمونه های عینی وواقعی دارد.
۵-چه کسی می تواند اینگونه عاشقانه تمام هستی خودرا فدای شاهنامه کند
ودرراه احیای واعتلای زبان مادریش بکوشد وزهرفقروتنهای وتهمت را بنوشد.
۶-درمقایسه ی قهرمانان حماسی شاهنامه با کتابهای ایلیادوادیسه ومها بهارات وزیگفرید .رامایانا ..قهرمانان شاهنامه برای نام وننگ وآزادی واعتلای ایران می جنگند آن هم جوانمردانه ولی قهرمانان سایر حماسه ها بجز دلاوری پیرو امیال وهواهای نفسانی خودهم هستند.
۷-خرد در شاهنامه جایگاه ویژه ای داردوتقدیر در شاهنامه با تقدیر تاریخ بیهقی تفاوت بسیار دارد.
تقدیر بیهقی از اندیشه ی اشعری او مایه می گیرد وتقدیر فردوسی از تشیع.
۸-موسیقی کلام فردوسی ولحن حماسی آن وانتخاب وزن مناسب .وروحیه ی آزادی خواهی شاعر درشاهنامه خودرا نشان می دهد
۹-لحن حماسی فردوسی که درخواننده روحیه حماسی ایجاد می کنندهمین سبب شده است که ایرانیان با خواندن شاهنامه شجاعانه به قلب لشکر دشمن می بتازند وکار دشمن را بسازند.
۱۰-شاهنامه از نظر مردم شناسی .اسطوره شناسی وروانشناسی وتاریخ یکی از بهترین منابع به شمار می رود.
۱۱-درشاهنامه عشق متعالی عشق انسانی چون رودخانه ای زلال موج می زندوتلفیق عشق با حماسه هم کاری است سترگ که از فردوسی برمی اید
بهرامیان
آرایه های ادبی
چه روضهایست، که دلها کبوتر است اینجا
به هر که مینگرم، محو دلبر است اینجا
غریبه نیستی ای دل، در این مقام کسیست
که با تو از همهکس آشناتر است اینجا
ستارۀ سحری از حریم شاهچراغ
به آفتاب بگو مهرپرور است اینجا
از این حرم طلب نور کن، در اول صبح
چه احتیاج به افشاندن زر است اینجا؟
فرشتگان همه گرمِ طواف این حرماند
شکوهِ سعی و صفا حیرتآور است اینجا
به صدق کوش و دو رکعت نماز عشق بخوان
«حریم سوم آل پیمبر» است اینجا
بِبال شیراز، «اقلیم آفتاب»! به خود
که از «شهید خراسان» برادر است اینجا
به نام نامی «احمد» قیام باید کرد
که آب و آینه با هم برابر است اینجا
به آیه آیۀ «والشمس والضحی» سوگند
که نقش روشنِ آیات «کوثر» است اینجا
به عطر گلشن یاسین، به بوی یاس قسم
که از شمیم ولایت معطّر است اینجا
به شوق عرض ارادت بیا و چون «حافظ»
بگو که «خال رخ هفت کشور» است اینجا
بیار سینۀ سینا در این حرم با خود
حریم «زادۀ موسی بن جعفر» است اینجا
اگر به دیدۀ دل بنگری، به شهپر خویش
امین وحی خدا، سایهگستر است اینجا
بگو بلال بیاید اذان بگوید باز
که جای گفتن «اللّه اکبر» است اینجا
#محمدجواد_غفورزاده #شعر #شاهچراغ
https://survey.porsline.ir/s/CwAWEUpt
ادبیات استان فارس در سده ۱۳۰۰
با سلام
خواهشمندیم ما را در شناسایی ادیبان سده ۱۳۰۰ استان فارس یاری فرمایید.