eitaa logo
محفل شعر قند پارسی
284 دنبال‌کننده
2.1هزار عکس
292 ویدیو
91 فایل
ارتباط با ادمین‌های کانال : محمد محمدی‌رابع @shiraz_wound ارسال شعر ‌و مطلب : حسین کیوانی @h_keyvani
مشاهده در ایتا
دانلود
چه سِحری دارد آن گیسوی روی شانه افتاده که سودای نوازش در سر هر شانه افتاده نسیمی مست پیچیده‌ست و من می‌سوزم از غیرت که گیسوی تو در دستان آن بیگانه افتاده امان از ناله‌ی عاشق؛ که جان شمع می‌سوزد از این آتش که‌ در بال و پر پروانه افتاده غرور سرکشم پیش تو زانو زد؛ مبارک باد! به دستت آخرین دیوار این ویرانه افتاده مرا با توبه کاری نیست؛ دلگیری چرا ساقی؟ ز بدمستی‌ست از دستم اگر پیمانه افتاده
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🖋 یکم  آبان ⁧ روز بزرگداشت ابوالفضل بیهقی (پدر نثر فارسی)مولف بزرگ کتاب سترگ " تاریخ بیهقی"⁩ است. 📷مجسمه بیهقی در سبزوار
طنز و طعنه در تاریخ بیهقی دکتر محمد جعفر یاحقی وقتی از تاریخ بیهقی سخن می‌گوییم، به ‌ظاهر چنین گمان می‌رود که ابوالفضل بیهقی با آن اهتمامی که در کار راندن تاریخ داشته و با آن همه وسواس و امانتداری و جدیت در کار، بعید است که در کتاب گرانسنگ خود میدانی هم برای طنز و طعنه و هجو و سخریه باز گذاشته باشد. این از آن روست که با شناختی که از وی داریم، او را جدی‌تر و تلخ‌مزاج‌تر از آن می‌دانیم که طیبت و مزاح را در قلم او جایی باشد. به ‌ویژه که او را تربیت یافتة مکتب فرهنگ‌ورانی چون بونصر مشکان و همزانوی سلاطین و رجال و همعنان فرهیختگان عصر می‌شناسیم. در حالی که سلاطین و حکام و رجال بی‌درد دربارها عموماً خود از مخاطبان طنزهای جدی و اجتماعی در ادبیات ما شناخته شده و هدف ملامتهای تند منتقدان قرار گرفته‌اند، تا آنجا که در عرف ادبی ما چنین انگاشته شده است که طنزی که متوجه ارباب قدرت نباشد یا با آنان محظور داشته باشد، نمی‌تواند طنز واقعی به ‌حساب آید. اصولاً چنین به ‌نظر می‌رسد که تاریخ هم، که در ذات خود متوجه خبر و ابلاغ و توصیف است، نمی‌تواند با طنز، که مقوله‌ای انشایی و عاطفی است، سازگار باشد. در این مقاله باز خواهیم نمود که چنین نیست. تاریخ بیهقی هم به ‌سهم خود و گاه بیشتر و جدی‌تر، از رویکردی به ‌نام طنز سود برده و اصولاً یکی از کارکردهای عمده‌ای که تأثیر کتاب وی را بیشتر و ماندگارتر کرده، همین امر بوده است. اصولاً این تصور یا اصل علمی که زبان تاریخ، خبری و ابلاغی است نه انشایی و عاطفی در مورد تاریخهای صرف و از نمونه‌هایی همشأن و هم‌روزگار بیهقی مثل تاریخ گردیزی و تاریخ یمینی و تاریخ سیستان، که تاریخیت صرف آنها مورد اتفاق است، البته تا حدی صدق می‌کند؛ اما فی‌المثل در مورد تاریخ بیهقی، که ادبیت آن تا آنجا غلبه یافته که برخی1صریحاً از آن به ‌عنوان یک متن نمایشی و بعضی دیگر2به ‌مثابة داستان یاد کرده‌اند، ابدا صادق نیست. تاریخ بیهقی به ‌هرحال بیشتر از آنکه تاریخ باشد، یک متن ادبی است که مضمونی تاریخی دارد. پس جای شگفتی نیست اگر ببینیم که نه تنها امروز که از گذشته‌ها تاریخ بیهقی در ایران بیشتر از آنکه ابزار کار تاریخ‌گران و تاریخ‌نویسان باشد، در دست دانشجویان ادبیات دیده شده و کتاب بالینی ادیبان و ادب دوستان بوده است. نگاهی به ‌کارهای انجام شده در مورد این کتاب،3 از مقاله و کتاب و پایان‌نامه گرفته تا مجالس بزرگداشت که برای مؤلف آن برپا می‌شود، به ‌ما می‌گوید که تاریخ بیهقی دست کم در ایران یک کتاب ادبی معرفی شده است، هرچند که غریبان باز هم بیشتر به ‌همان سیرت تاریخی کتاب توجه کرده‌اند.4 اگر خصیصة ادبیت را برای تاریخ بیهقی به ‌عنوان امری ذاتی بپذیریم، وجود طنز را که یکی از شگردهای ادبی و زبان خاص آثار اجتماعی و انتقادی است، در آن بیشتر توجیه‌پذیر خواهیم یافت. بیهقی نه‌تنها از زبان طنز که از انواع شگردهای زبانی برای برجسته کردن منظور خویش استفاده کرده است. به ‌این شگردها در برخی از کتابها که محققان ادبی دربارة کارکردهای زبانی تاریخ بیهقی نگاشته‌اند،5 بیش و کم اشاره شده، اما تا آنجا که من می‌دانم جز یک اشارة گذرا، آن هم با ذکر تنها یک نمونه6تا کنون کسی به ‌طور مستقل متعرض مقولة طنز در تاریخ بیهقی نشده است. در تاریخ بیهقی، مثل هر اثر ادبی دیگر، وقتی زبان در روال منطقی خود از کار فرو می‌ماند، طنز آغاز می‌شود. در جامعه‌ای که بیهقی از آن سخن می‌گوید، بسیار جاها زبان و منطق کارگشا نیست؛ یعنی یا اثر نمی‌کند یا اگر می‌کند، در آن پایه نیست که کار انتظام یابد و به ‌زبان دیگر نیاز به ‌برندگی بیشتری است. طنز همان زبان برنده است که تقریباً اشخاص و افراد مختلف بسته به ‌موقع و مقام از آن استفاده می‌کنند. چنین نیست که فرودستان نیاز به ‌برندگی زبان داشته باشند، یا بیهقی خود برای طرح دیدگاههای انتقادی و اجتماعی از آن استفاده نکند، در این میدان حتی سلطان با همه قدرت و امکانی که دارد، از به ‌کاربردن طنز و طعنه خود را بی‌نیاز نمی‌بیند. نهایت این است که طعنه را به ‌هنگام قبض و تندی و طنز را زمان بسط و نرمی به ‌کار می‌گیرد و هردو را البته برای تأثیر بیشتر. وقتی سلطان دربارهٔ اریارق و غازی که خدمتها کرده‌اند، به ‌خواجه حسن میمندی می‌گویدکه: «می‌شنویم تنی چند به ‌باب ایشان حسد می‌برند و ژاژ می‌خایند و دل ایشان مشغول می‌دارند.»7 با این لحن می‌خواهد خشم و نارضایتی خود را از ژاژخایان و اقدامی که می‌کنند، نشان دهد. وقتی هم چند تن از فرماندهان هندی در کرمان در جنگ کاهلی می‌کنند و به ‌سیستان می‌گریزند، سلطان مسعود آنها را حبس می‌کند و سخنان درشت می‌گوید؛ چون بر خود می‌ترسند،
"پاییز" این برگ‌های زردِ بداهه آغاز خواب‌های زمستان است این حسرتِ ادامه در روزهای دلهره‌ی خورشید کابوس دیرسال حیاطی سرد در بوق ازدحام خیابان است این‌روزها به معنی دیروز این روزها به وسعت فردا در لحظه‌ی پر از عطشِ اکنون صبرِ مطّولی است از عمر پر تسلسل کوتاه آه ای وای این منم مشغولِ نیم‌قرنِ نخستین همداغ صبح اول آبان‌ماه "حیاط بخش زبان و ادبیات فارسی" https://eitaa.com/mmparvizan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
یک فرصت دوباره برای استخدام در 🔸دوازدهمین آزمون مشترک فراگیر دستگاه‌های اجرایی که قرار بود در ۱۲ مرداد سال جاری برگزار شود، به دهه اول آذرماه موکول شد. 🔸 در ابتدای آبان سامانه آزمون برای جدید و ویرایش اطلاعات داوطلبان فعال می‌شود. 📌 جزئیات بیشتر را در لینک زیر بخوانید: https://shenasname.ir/?p=64545 🆔 @hozehonari_ir
دور از تو در آمیخته با مرثیه بودم پر بود از آوای غماهنگ نمودم دور از تو از این شاخه به آن شاخه پریدم در سایه ی خار و خس و خاشاک غنودم زندانی اوهام خودم بودم و یکبار در خویش دری رو به رهایی نگشودم از هرچه کم و بیش سخن گفتم و افسوس از خود غزلی جامع و مانع نسرودم حال آمده ام بر در درگاه تو ای خوب تا یا بکشی یا بدهی اذن ورودم وقتی بکشی دست نوازش به سر من سرسبزتر از باغ بهشت است وجودم
با همهمه‌ی مبهم باغی در باد با طرح مه‌آلودِ کلاغی در باد از دور صدای پای پاییز آمد چون پچ‌پچ خاموش چراغی در باد 🍂🍁
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📚 کلمات دوره‌گرد | سلسله کارگاه‌های یکروزه مدرسه شعر و داستان کلمه 📝 با حضور : • بیژن کیا • میثم محمدی • هاشم کرونی • رضا طبیب‌ زاده 🌱 «مدرسه شعر و داستان کلمه» در نظر دارد به صورت هفتگی درشهرستان‌های استان فارس کارگاه شعر و داستان برگزار نماید. جلسه اول این رویداد در «شهرستان کوار» برگزار می‌گردد. ▪️زمان: پنج‌شنبه ۳ آبان‌ماه ۱۴۰۳ 📲 با ما همراه باشید : سایت | اینستاگرام | تلگرام | بله | ایتا | آپارات
اسطوره ی سینایی و سینین ،سنوار تو وارث زیتونی و والتین ،سنوار از خون تو صد حماسه خواهد رویید در دفتر فردای فلسطین ،سنوار کیوانی نماد مقاومت فلسطین ،سنوار والسینین وهذا البلد الامین