eitaa logo
محفل شعر قند پارسی
280 دنبال‌کننده
2هزار عکس
272 ویدیو
90 فایل
ارتباط با ادمین‌های کانال : محمد محمدی‌رابع @shiraz_wound ارسال شعر ‌و مطلب : حسین کیوانی @h_keyvani
مشاهده در ایتا
دانلود
"عشق و درد در شعر قیصر امین‌پور" اگر در نگاهی کلی بخواهیم دو مفهوم اصلی اشعار قیصر را معرفی کنیم به "عشق و درد" می‌رسیم. در 103 شعر امین‏‌پور، می‏‌توان عشق را در جایگاه کلیدی‏‌ترین محتوا یا واژه دید. مفهوم عشق در ادوار مختلف شاعری او تحولاتی خاص یافته است. این مفهوم ابتدا در کنار ارزش‏‌های انقلابی شعر او در دفترهای «در کوچۀ آفتاب» و «تنفس صبح»، بیشتر در حاشیه است و در بسیاری از اشعار جنگ، کمک‏‌کنندۀ شاعر برای جذابیت بخشیدن به کلام حماسی یا مرثیه‏‌های پایداری اوست. عرفان این دوره از شاعری او هم به‌موازات عشق، راهی برای عروج است و به مفهوم شهادت نزدیکی‌ای خاص دارد. در این دوران، عشق، گونه‏‌ای مقدس است و در این اشعار بیشتر خود مفهوم عشق مهم است و شاعر چندان اشاره‏‌ای به معشوق ندارد. در دفتر آینه‏‌های ناگهان دوم، چون اشعار آن در اوج زمان جنگ سروده شده، عشق کمترین حضور را دارد. شیوۀ حضور عشق نیز هنوز به‌صورت قبل است. در دفتر اوّل آینه‏‌های ناگهان اول، اگرچه حضور عشق پررنگ‏‌تر شده، چندان چشم‌گیر نیست و عشق، تنها کمکی برای بیان دردها و حسرت‏‌های شاعر و غم‏‌ها و اندوه‏‌های اوست. در دو دفتر آخر امین‏‌پور، این مفهوم حضوری چشم‏گیر می‌یابد؛ به‌ویژه در گل‏ها همه آفتاب گردانند که بیش از نیمی از دفتر به مفهوم عشق اختصاص داده شده است. در این دفتر، عشق، هویت پایدارانۀ خود را از دست می‏‌دهد و بُعدی فردی می‏‌یابد. در دفتر آخر هم، عشق پربسامد ترین مفهوم شعر شاعر است. در این دفتر، معشوق حضور خود را به‌وضوح نشان می‏‌دهد؛ البته در کنار آن، خود مفهوم کلی عشق هم مطرح است. گاه هم شاعر به مفهوم‏‌های پیچیده‏‌تر عرفانی در توصیف عشق روی می‏‌آورد؛ بااین‌حال، عشق دیگر زمینۀ پایداری اشعار اولیه‌ی قیصر را از دست داده است. پس از عشق، مفاهیم درد، حسرت، شکایت و غم، از منظری کلیدی‏‌ترین و متفاوت‌ترین شعر‏های امین‏‌پور را تشکیل داده است؛ نوعی بیان احساسی به درد و اندوه که او را با دیگر شاعران انقلاب متفاوت کرده است؛ به‏‌طوری که جدا از حضور پراکندۀ درد و حسرت در شعرهای جنگ و عاشقانه، می‌توان 42 شعر امین‏‌پور را برگزید که درد در آن‏ها کلیدی‏ترین مفهوم است. از رباعی‏‎های در کوچۀ آفتاب که در گذریم – که به نوعی درد و حسرت خاص با نگرش پایداری و انقلابی اشاره دارند - باید اوج استفاده از این مفهوم را – چه از منظر محتوا و چه هنری - در شعر‏های سال‏‌های آغازین پس از جنگ امین‌‍‌‌پور دانست. دفتر اوّل آینه‏‌های ناگهان، به‏‌ویژه با شعرهای دردواره‏‌ها (1و2)، مهم‏ترین جلوه‏‌گاه این مفهوم در اشعار امی‌ن‏پور است. قیصر که خود را از بازماندگان میراث جنگ می‏‌داند، از یک‏سو دلتنگ یاران سفر کرده است و از دیگرسو نگران ارزش‏‌هایی است که سخت به آن‏‌ها وابسته بوده است. از نظر او، سال‏‌های پس از جنگ، دوران فراموشی آن ارزش‏‌هاست. در دفتر گل‏ها همه آفتاب گردانند هم، درد و حسرت هنوز حضوری چشم‏گیر دارد؛ اما نوع نگاه امین‏‌پور به درد در سروده‏‌های دو دفتر آخر، متفاوت با اشعار دوران جنگ و دهۀ 70 است. "کتاب منشور دوم/ محمد مرادی" https://eitaa.com/mmparvizan
هشتم آبانماه سالروز درگذشت «مظاهر مصفا» شاعر و پژوهشگر ادبیات زادروز :     ۱   فروردین  ۱۳۱۱  _ تفرش درگذشت:  ۸     آبان      ۱۳۹۸  روحش شاد و یادش گرامی
‍ ‍ ۸ آبان سالروز درگذشت مُظاهر مُصفّا (زاده ۲۰ بهمن ۱۳۱۱ اراک – درگذشته ۸ آبان ۱۳۹۸ تهران) شاعر، استاد دانشگاه و مصحح متون او دوران متوسطه را در دارالفنون گذراند و در دانشسرای عالی در رشته ادبیات تحصیل کرد. سپس تحصیلاتش را در رشته زبان و ادبیات فارسی تا درجه دکترا در دانشگاه تهران ادامه داد. پایان‌نامه‌اش را با عنوان «تحول قصیده در ایران» را زیر نظر بدیع‌الزمان فروزانفر نوشت. همزمان با ادامه تحصیل، به استخدام وزارت آموزش و پرورش درآمد و مدتی هم رئیس اداره فرهنگ قم بود و چندی هم ریاست مدرسه عالی قضایی قم را به‌عهده داشت. او برادرزاده "نکیسای تفرشی" خواننده سرشناس دوره قاجار و رضاشاه و نوه ملارجبعلی تفرشی "تعزیه‌خوان دربار ناصری و تکیه دولت بود. خواهر وی "مادر فؤاد حجازی، آهنگساز، از استادان زبان و ادبیات فارسی است. وی با امیربانو کریمی، استاد زبان و ادبیات فارسی دانشگاه تهران، دختر امیری فیروزکوهی شاعر سرشناس ازدواج کرد. فرزندان این زوج: علی مصفا، بازیگر سینما و تلویزیون و همسر لیلاحاتمی، کیمیا مصفا، گلزار مصفا دارای مدرک دکترای زبان و ادبیات فارسی، امیراسماعیل مصفا دارای مدرک دکترای فیزیک و استادیار فیزیک دانشگاه صنعتی شریف "متخصص در زمینه نظریه ریسمان" هستند.  و از دیگر سوابق علمی و اجرایی او ریاست پردیس فارابی دانشگاه تهران "پردیس قم" و آموزگاری دبیرستان‌های تهران، ریاست انتشارات و مدیریت مجله آموزش و پرورش، دانشیاری دانشگاه شیراز و ریاست دبیرخانه مرکزی دانشگاه شیراز است. او سال‌های زیادی به‌عنوان استاد تمام رشته زبان و ادبیات فارسی در دانشگاه تهران به‌خدمت مشغول بود و در سال ۱۳۸۴ به دستور ریاست دانشگاه کنار گذاشته شد و پس از آن مدتی استاد تمام وقت دوره‌های دکترای دانشگاه آزاد بود. آثار شعر: توفان خشم ۱۳۳۶ چاپ کتابخانه زوار. شب‌های شیراز ۱۳۳۷ چاپخانه حکمت ۱۳۴۰ سیپاره. سپید نامه ۱۳۴۰ جمعه سرخ ۱۳۵۷ گزینه اشعار مظاهر مصفا ۱۳۸۷ انتشارات مروارید. نسخه اقدم؛ منظومه‌های مظاهر مصفا ۱۳۹۶ نشرنو پاسداران سخن ؛ چکامه سرایان ۱۳۳۵ دیوان حکیم سنایی ۱۳۳۶ انتشارات امیرکبیر کلیات سعدی انتشارات زوار ۱۳۴۰ مجمع الفصحا (مجموعه شش جلدی) ۱۳۴۰ انتشارات امیرکبیر دیوان نظیری نیشابوری ۱۳۴۰ انتشارات امیرکبیر برگی از اشعار صفای سپاهانی با اوست حدیث من (متن ده گفتار در عرفان و تصوف اسلامی) ۱۳۴۷ چاپ میهن قند پارسی (نمونه‌های شعر دری) ۱۳۴۸ بنگاه مطبوعاتی صفی‌علیشاه دیوان لامع ۱۳۶۵ دیوان حکیم نزاری قهستانی ۱۳۷۱ انتشارات علمی متن کامل دیوان سعدی ۱۳۸۳ انتشارات روزنه جوامع الحکایات ۱۳۸۶ پژوهشگاه مطالعات فرهنگی
6.34M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
رودکی و ماجرای سرودن قصیده ی بوی جوی مولیان آید همی... رشید کاکاوند
موقوف نسیمی‌است به هم ریختن ما آماده‌ی پرواز چو اوراق خزانیم... ☕️🍁
🚨🚨🚨🚨🚨🚨🚨🚨 ☀️انجمن شعر دختران آفتاب برگزار میکند ☀️ چهارشنبه ۹ آبان ماه ۱۴۰۳ از ساعت:۱۶ الی ۱۸ مکان: شیراز، فلکه اطلسی، کتابخانه رئیسی اردکانی، سالن کتابدار چشم به راهیم صفای قدمتان را.... ✨ویژه دختران و زنان شاعر ✨ خبرنامه شاعران 🔻 https://eitaa.com/khabarnameshaeranshiz
🔷رونمایی از پوستر و کتاب کنگره ملی شعر و داستان ایثار 🔷نشست رسانه‌ای نهمین کنگره ملی شعر و داستان ایثار، سه‌شنبه ۸ آبان ماه با حضور سردار یعقوب سلیمانی در ساختمان بنیاد شهید و امور ایثارگران برگزار شد. در این نشست، از پوستر کنگره و مجموعه کتاب ایثار رونمایی شد. 🔷ادامه تصاویر را در لینک زیر ببینید: https://jamejamonline.ir/fa/news/1479309 📚اداره امور هنری، اسناد و انتشارات بنیاد شهید و امور ایثارگران استان فارس
«و قاف/ حرفِ آخرِ عشق است» (کوتاه‌سروده‌ای از قیصر امین‌پور) و «قاف» حرف آخرِ عشق است آن‌جاکه نامِ کوچکِ من آغازمی‌شود! در یکی از یادداشت‌های پیشین، به وجودِ ابهام و ایهامی در شعرِ کوتاهِ «قاف»، سرودهٔ قیصرِ امین‌پور اشاره‌شد. دوستی پرسید: مگر جز نوعی بازی لفظی، نکتهٔ زیباشناسانهٔ دیگری نیز در شعر نهفته‌است؟ این یادداشت درنگی است در این شعرِ کوتاه اما بلند و زیبا. ۱_  شاعران فراوانی با نام یا تخلّص خویش مضمون‌پرداخته‌اند. حافظ به‌گمانم در تنوّعِ هنرنمایی‌هایی که با تخلّصِ خود و پیوندِ آن با قرآن کرده، سرآمدِ دیگران است. در شعرِ امروز نیز شاعران بارها نام‌شان را ضمنِ شعرشان آورده‌اند. قیصر درکنارِ ابتهاج، شاید بیش از دیگر شاعرانِ امروز با نامِ خویش مضمون‌پردازی کرده‌باشد. و نامِ "قیصر" ظرفیتِ چنین هنرنمایی‌هایی را داشته: _ دیشب برای اولین‌بار/ دیدم که نامِ کوچکم دیگر/ چندان بزرگ و هیبت‌آور نیست («رفتارِ من عادی است») _ طنینِ نامِ مرا موریانه خواهد‌خورد* مرا به نامِ دگر غیرِ از این خطاب کنید («مساحتِ رنج») _ حس‌می‌کنم که انگار/ نامم کمی کج است/ و نامِ خانوادگی‌ام، نیز/ از این هوای سربی خسته است [...] ای‌کاش/ آن کوچه را دوباره ببینم/ آن‌جا که ناگهان/ یک‌روز نامِ کوچکم از دستم/ افتاد («جرأتِ دیوانگی») این تویی، خودِ تویی، در پسِ نقابِ من ای مسیحِ مهربان زیرِ نامِ قیصرم («سفر در آینه») ۲_ کوهِ رازآمیزِ «قاف» (که دَورتادَورِ عالم کشیده‌شده) در فرهنگِ اسلامی همان کارکردی را دارد که البرز در اساطیرِ ایرانی. در نتیجهٔ امتزاجِ فرهنگِ ایرانی و اسلامی در ادبِ فارسی گاه جایگاهِ سیمرغ را نیز در قاف دانسته‌اند. قاف در معنایی کنایی دوری و درازی راه را نیز می‌رسانَد و «قاف‌تا‌قاف» یعنی سرتاسرِ جهان. هم‌چنین می‌دانیم که در منطق‌الطیرِ عطّار، پرندگان برای رسیدن به «عشق‌شان»، «سلطانِ طیور» که از آنان «دور دور» بود و در قاف آشیانه‌داشت، بیابان‌های بی‌فریاد و برهوت‌ها را درمی‌نوردند. ازهمین‌رو قاف با عشق و راز و رمزهای آن پیوندِ ‌نزدیکی دارد. با این نکته‌ها به‌گمانم تاحدّی زیباییِ «و قاف/ حرفِ آخرِ عشق است» روشن‌شده‌باشد. حال این بخشِ شعر را با تعبیرِ مشهورِ «تازه اولِ عشق است» بسنجیم، به‌ویژه با این بیت: تو هم به مطلبِ خود می‌رسی شتاب‌مکن هنوز اوّلِ عشق است اضطراب‌مکن ضمناً با شنیدنِ «حرفِ آخر»  فصل‌الخطاب‌بودنِ (سخنِ) قافِ عشق نیز به ذهن متبادرمی‌شود. گاه به‌جای آن، «ختمِ چیزی/ کاری ‌بودن» نیز می‌گوییم. نظامی در مخزن‌الأسرار سروده: چون گذری زین دوسه‌ دهلیزِ خاک لوحِ تو را از تو بشویند پاک ختمِ سپیدی و سیاهی شوی محرمِ اسرارِ الهی شوی ۳_ نکتهٔ دیگر تضادی است که قیصر میانِ بزرگیِ «عشق» و خُردیِ «نامِ کوچکِ» (درمعنا اما بزرگِ!) خود و نیز میانِ «آخر» و «آغاز» برقرارکرده‌است. نیز می‌دانیم که در شعرِ قیصر توجّه به نام و نامیدن، جایگاهی ویژه‌ دارد. مضمونِ محوریِ قطعهٔ «نه گندم نه سیب» نام است. سطرهایی از این شعر: _ نه گندم نه سیب/ آدم فریبِ نامِ تو را خورد _ نامت طلسمِ بسمِ اقاقی‌ها است _ لبخند/ در تلفّظِ نامت/ ضرورتی است! دیگر آن‌که از منظرِ نوشتاری حرفِ «ق» در پایانِ «عشق»، «ق» بزرگ است، حال‌آن‌که همین حرف در «آغازِ» نامِ قیصر، کوچک است. شاعر درحقیقت، با فروتنیِ تمام به کوچکیِ نامِ خود در برابرِ نامِ بلندِ عشق اشاره‌دارد. و این زیبایی آن‌گاه دوچندان‌می‌شود که بدانیم «قیصر» (لقبِ عمومی فرمانروایانِ روم) نامِ پرابّهت و دارای طنین و طُمطُراق بوده و هست. این نکته در برخی از نمونه‌هایی که پیش‌تر نقل‌شد نیز مدّ نظر شاعر بوده‌است. به‌زبانِ ساده شاعر می‌خواهد‌‌‌بگوید یا گفته‌‌است: هیبتِ نامِ من («قیصر») دربرابرِ شکوهِ عشق، هیچ است. ۴_ نکته آخر آن‌که این‌گونه رفتار با حروف در شعرِ فارسی پیشینه‌دارد. خاقانی استادِ این‌گونه هنرنمایی‌هاست: چنان اِستاده‌ام پیش و پسِ طعن که استاده‌است الف‌های اطعنا و قیصرِ امین‌پور خود در شعرِ «اشتقاق» سروده: وقتی جهان/ از ریشهٔ جهنّم/ و آدم از عدم/ و سعی از ریشه‌های یأس می‌آید/ و وقتی یک تفاوتِ ساده/ در حرف/ کفتار را / به کفتر/ تبدیل می‌کند/ باید به بی‌تفاوتیِ واژه‌ها/ و واژه‌های بی‌طرفی / مثلِ نان/ دل بست/ نان را/ از هر طرف که بخوانی/ نان است! * گویا اشاره‌‌دارد به ماجرایی در صدر اسلام؛ عهدنامه‌ای که موریانه تمامِ واژه‌های آن را می‌خورَد الّا "الله". 🍁🍁 C᭄‌❁‌‎‌‌࿇༅═‎═‎═‎═‎═‎═‎┅─ ‌‌‎‌‌‌ ‎‌‎‌‌‎‌‌‎‌‌‎‌‎‌‌‎‌‎ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌┄┅✿░⃟‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌♥️❃‎‌‌‎─═༅࿇࿇༅═─🦋🎶═‌