﷽
🔹تولید دوبیتی از غزل
(غزل شرف شفروه در دفتر ترانههای باباطاهر)
✍یکیاز روشهای جعلدوبیتی بهاسمباباطاهر تبدیل غزلهایی که بحر «هزجمسدسمحذوف» (یعنی وزن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیل) دارند به دوبیتی است. به دلیل اشتراک وزنی میان این غزلها با قالب دوبیتی، میتوان بیت اول غزل را با یکی دیگر از ابیات برجسته و هماهنگ آن، انتخاب و سایر ابیات را حذف کرد و یک دوبیتی تازه ساخت.
✍ چنین اتفاقی در دفتر دوبیتیهای منسوب به بابا طاهر فراوان افتاده و من شواهد آن را سالها پیش در مقالهی «رونق دوبیتی در عصر صفوی» (مجلۀ معارف، ۱۳۸۰) بهدست دادهام. فیالمثل، این دوبیتی مشهور (دیوان کامل باباطاهر، ۲۸):
دل عاشق به پیغامی بساجه
خمار آلوده با جامی بساجه
مرا کیفیت چشم تو کافی است
قناعتگر به بادامی بساجه
برآمده از یک غزل طالب آملی با ردیف «بسازد» است.(کلیات، ۴۸۴)
و این دوبیتی (دیوان کامل باباطاهر، ۳):
دلی دارم خریدار محبت
کز او گرم است بازار محبت
لباسی بافتم بر قامت دل
ز پود محنت و تار محبت
بخشی از غزل تقی اوحدی بلیانی است.(تذکرۀ نصرآبادی، چاپ وحید، ۳۰۳؛ عرفات العاشقین، چاپ ناجی، ۲: ۸۷۰).
✍ تازهترین گواهی که بر این مدعا به دست من افتاده، غزلی است از شرفالدین شفروۀ اصفهانی شاعر قرن ششم که طعمهی مجموعهسازان قرار گرفته و آن را تبدیل به دوبیتی کردهاند. اصل غزل به روایت دیوان شفروه چنین است (برگ ۱۲۱پ):
نگارینا دل و جانم تو داری
همه پیدا و پنهانم تو داری
طریق کار این مفلس تو دانی
کلید بند و زندانم تو داری
چو من دعوی کنم، داور تو باشی
چو خواهم داد، دیوانم تو داری
مرا گفتی دلت دانی که دارد؟
بحمدالله نکو دانم، تو داری
من ار دامن ز تو کوته کنم نیز
چه حاصل؟ چون گریبانم تو داری
نمیدانم که این درد از که دارم
ولی دانم که درمانم تو داری
دوبیتیای که از این غزل برون آمده و به باباطاهر منسوب شده و استاد شجریان نیز آن را به آواز خوانده، با افزودن عناصر گویشی چنین است (ریاض العارفین، ۱۹۴):
نگارینا دل و جانم ته دیری
همه پیدا و پنهانم ته دیری
نذونم مو که این درد از که دیرم
همیذونم که درمانم ته دیری.
#سید_علی_میرافضلی
پیمان رفیعی عزیز
شاعر خوب دانشگاه شیراز
در هفتمین جشنواره ی قرآنی طهورا،
برنده شدند، که صمیمانه بهشون تبریک می گوییم.
کسب مقام اول در جشنواره کشوری، قرآنی و دانشجویی، بسیار ارجمند و قابل توجه است.
درود بر جناب پیمان رفیعی عزیز.
موجیم و وصل ما ، از خود بریدن است
ساحل بهانه ای است ، رفتن رسیدن است
تا شعله در سریم ، پروانه اخگریم
شمعیم و اشک ما ،در خود چکیدن است
ما مرغ بی پریم ، از فوج دیگریم
پرواز بال ما ، در خون تپیدن است
پر می کشیم و بال ، بر پرده ی خیال
اعجاز ذوق ما ، در پر کشیدن است
ما هیچ نیستیم ، جز سایه ای ز خویش
آیین آینه ، خود را ندیدن است
گفتی مرا بخوان ، خواندیم و خامشی
پاسخ همین تو را ، تنها شنیدن است
بی درد و بی غم است ، چیدن رسیده را
خامیم و درد ما ، از کال چیدن است..
#قیصرامین_پور
شر دنیا
ای شور و شر دنیا، آمریکا آمریکا
ای فتنهگر سرا، پا آمریکا آمریکا
ای ننگ باز مانده
از نسل شوم قابیل
ای زاده تو هر شر
ای مادرِ اسرائیل
ای شور و شر دنیا، آمریکا آمریکا
ای فتنه گر سراپا، آمریکا آمریکا
ای بر تبار انسان
رنج دما دم از تو
بمب اتم تو داری
تخریب عالم از تو
نام تو گشته معنا، آمریکا آمریکا
با دستبرد و یغما، آمریکا آمریکا
مغضوب نیکنامان
منفور روزگاری
تخریب عالم از توست
بمب اتم تو داری
جلادِ هیروشیما، آمریکا آمریکا
سفاک صور و صیدا، آمریکا آمریکا
ای اصل رنگ و نیرنگ
مفتون فتنه و جنگ
هم زاد رسم تو عار
هم سنگ نام تو ننگ
خواری به چشم دنیا، آمریکا آمریکا
ای خار چشم دنیا، آمریکا آمریکا
تمثیل آب و آتش
مفهوم یاس و داسیم
با تو نمینشنیم
از تو نمیهراسیم
ای دیوِ غول آسا، آمریکا آمریکا
واجب ترین تبَرّا، آمریکا آمریکا
امروز نام ایران
رفته است تا کرانها
تا قعر خاک خونین
تا اوج آسمانها
ماییم و فتح دلها، آمریکا آمریکا
ای شور و شر دنیا، آمریکا آمریکا
ما موج بی محابا
ما رعد سهمگینیم
ما وعده الهی
ما وارث زمینیم
بشنو انا فتحنا، آمریکا آمریکا
بشنو فتحاََ مُبینا، آمریکا امریکا
ای ننگِ باز مانده
از نسل شوم قابیل
ای زاده تو هر شر
ای مادرِ اسراییل
ای شور و شر دنیا، آمریکا آمریکا
ای فتنه گر سراپا، آمریکا آمریکا!
زلیخا بنی ایمان