eitaa logo
محفل شعر قند پارسی
349 دنبال‌کننده
3.2هزار عکس
557 ویدیو
112 فایل
ارتباط با ادمین‌های کانال : محمد محمدی‌رابع @shiraz_wound ارسال شعر ‌و مطلب : حسین کیوانی @h_keyvani
مشاهده در ایتا
دانلود
‌علی‌محمد خادم‌حسینی‌ در فارس : "آیین رونمایی از مجموعه شعر (شی‌رس خاتون) نوشته غلامرضا کافی برگزار شد." | فارس https://farsnews.ir/Ali_khademhoseini/1734371349237016169
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
مَن هَمین قَدر که با حال و هَوایَت گَهگاه بَرگی از باغچـهٔ شِعـر بِچینَـم کافی‌ست...
‍ ‍ ‍ ‍ ۲۷ آذر زادروز سیروس رومی (زاده ۲۷ آذر ۱۳۲۳ شیراز) نویسنده، روزنامه‌نگار و خوشنویس او نوشته است که: "در ۲۷ آذر ۱۳۲۳ در شهر شعر و شعور، شیراز پا به‌عرصه زندگی نهادم. عمرم به آموزش گذشت، حدود ۶۰ سال یا آموزش دیدم یا آموزش دادم. تا این زمان قلم از دستم رهایی نیافته. نوشتن و خواندن که عادتی دیرینه است، مرا از دغدغه‌های اجتماعی و فشارهای روانی و یا به برداشتی دیگر من به درمان خود از این طریق می نشینم. در انستیتو مربیان امور هنری تهران، هنر خوانده‌ام. خوشنویسی را تا مرحله ممتاز در خدمت استادانی چون "حمید دیرین" "محمد مهاجر" و "مجتبی ملک‌زاده" به صورت مستقیم و از دیگر استادان به صورت غیر مستقیم بهره برده‌ام. نقاشی را در خدمت زنده‌یاد محمدی و ابراهیم جعفری کار کرده‌ام. نمایش را زیر نظر استادان ایرج زهری، شاه‌محمدی و حکیم رابط تجربه کرده‌ام. اولین داستانم در سال ۱۳۴۷ در مجله فردوسی تهران چاپ شد و بعدها همراه چاپ داستان به‌نقد تئاتر روی آوردم. در تهران نشریه هنری "نقطه" را در سال ۱۳۴۹ و ۱۳۵۰  آماده چاپ کردم. چهارسال در دبیرستان و مدرسه راهنمایی امارات (دوبی) هنر تدریس کردم و از سال ۱۳۵۰ دبیر هنر شدم. ابتدا در مدارس راهنمایی بعد دبیرستان و بالاخره در مراکز تربیت  معلم شیراز تدریس کردم. از سال ۱۳۵۰ همکاری با مجله "هفت هنر" در تهران را شروع کردم  در حالی که نوشته‌هایم در فردوسی استمرار یافت. بعد از بازگشت از دوبی به شیراز در سال ۱۳۵۴ چند نشریه دانش‌آموزی راه انداختم و سرانجام به روزنامه خبر جنوب شیراز پیوستم و ۱۶ سال آنجا بودم. در سال ۱۳۷۴ روزنامه عصر مردم شیراز را ساماندهی کرده و اولین سردبیر آن شدم. در سال ۱۳۷۶ روزنامه نیم‌نگاه را راه‌اندازی کردم و اولین سردبیر آن شدم و به همین ترتیب در سال ۱۳۷۹ در روزنامه پارس و سپس اندک مدتی سردبیر مجله چاووش بودم و امروز سردبیر نشریه نسخه سبز هستم. از سال ۱۳۶۳ به حوزه پژوهش مطبوعات وارد شدم.  فهرست کتاب‌هایم امروز به ۲۱ جلد رسیده است. هم اکنون با دانشنامه مطبوعات ایران در نوشتن مدخل‌های روزنامه‌های فارس و با فصلنامه همین موسسه همکاری دارم. در سازمان اسناد و کتابخانه ملی فارس در بخش جمع‌آوری مطبوعات فارس و تهیه تاریخ شفاهی روزنامه‌نگاران نیز همکاری می‌کنم. دارای نشان مفاخر فارس و دریافت ۱۵ تندیس و حدود ۵۰ لوح افتخار و تقدیر هستم." آثار: ۱. آموزش خط تحریری ۲. آموزش خوشنویسی ۳. ناگهان چقدر زود دیر می‌شود ۴. اندوه یاد سحر رومی ۵. کتاب سحر (۳ دفتر) ۶. شیراز در شعر شاعران ۷. در برگ اول پاییز مانده‌ام ۸. آه ... بانو ۹. ترانه‌های شاد کودکان ۱۰. دختران ایران ۱۱. تاسیس خانه مطبوعات فارس ۱۲. مقامات روزنامه‌نگاری ۱۳. تاریخچه مطبوعات و آشنایی با گردشگری فارس ۱۴. شوخ طبعی در مطبوعات شیراز ۱۵. تاریخ نشریات پزشکی شیراز ۱۶. تاریخ مطبوعات فارس (دوره قاجار) ۱۷. تاریخ مطبوعات فارس (دوره رضاشاه) ۱۸. تاریخ مطبوعات فارس (دوره محمدرضاشاه پهلوی) ۱۹. شناسنامه مطبوعات فارس از آغاز تا امروز ۲۰. فهرست مطبوعات فارس از آغاز تا امروز ۲۱. چرا به خوابهایم سر نمی‌زنی کتابهای در دست انتشار: ۱. زنان روزنامه‌نگار شیراز ۲. ضیاء‌الدین طباطبایی و رسانه‌ها ۳. سواره و نامه‌های سیمین دانشور ۴. مجموعه داستانها، شامل ۳۰ داستان که قبلا در  مجله‌های فردوسی و دنیای سخن (تهران) و روزنامه‌های شیراز (خبر، عصر و نیم‌نگاه) چاپ شده است.
"ادبیات دفاع مقدس/ ادبیات ایثار/ ادبیات پایداری/ ادبیات جهاد/ ادبیات جنگ" یکی از مهم‌ترین مقدمات نقد و آشنایی با آن، شناخت واژه‌ها، اصطلاحات و القای معنای درست آن‌هاست. متاسفانه، گاه برخی منتقدان عوام‌گرا و در نقدهای روزنامه‌نگارانه، بی‌توجه به اصول و مبانی این تفاوت‌ها، دچار خطاهایی در کاربست واژه‌ها و اصطلاحات و جابه‌جایی معنایی آن می‌شوند؛ خطایی که خواسته و ناخواسته، به تحریف و تخطئه‌ی نقد و ساحت علمی آن می‌انجامد. برای مثال، ممکن است در زبان نویسنده یا منتقدی، واژه‌هایی چون "جنگ، جهاد، پایداری و ایثار و دفاع مقدس" و ادبیات متصل به آن‌ها به جای یکدیگر به‌کار رود، حال آنکه هریک از این واژه‌ها محدوده و تعریف و معنایی خاص خود دارد؛ هرچند ممکن است مشترکاتی نیز در آن‌ها بتوان دید. برای مثال در هر سه گونه‌ی ادبیات "جهادی، دفاعی و جنگ" نشانه‌هایی از پایداری می‌توان دید. ادبیات پایداری مقوله‌ای گسترده است که حتی محدود به انقلاب اسلامی، دین اسلام یا حتی گرایش‌های مذهبی نمی‌شود و شیوه‌هایی از آن را در ادبیات زنانه و ملی‌گرایانه و ضد استعماری یا حتی مادی می‌توان دید. البته اگر ادبیات پایداری با صفاتی نظیر "ملی، اسلامی، انقلابی، شیعی و..." مقیّد شود، تعریفی محدود به آن خواهد داشت و از این منظر ادبیات پایداری اسلامی نیز با دیگر ادبیات‌های پایداری تفاوت دارد. در کنار اصطلاح پایداری، واژه‌ی ایثار مفهومی عمدتا اخلاقی_ انسانی و چیزی فراتر از مباحث حتی دینی است و با حسن و قبح اعمال سر و کار دارد. ادبیات مربوط به ایثار اسلامی، علاوه بر خاستگاه توحیدی‌اش که بر دیگر جنبه‌ها غلبه دارد، ساحت‌هایی بسیار گسترده از حیات بشری را در بر می‌گیرد؛ چنانکه در سنت اسلامی و بر اساس احترام به خلقت و فطرت و انسانیت، علاوه بر ایثار عام در برابر برادر مومن، روایاتی بسیار از ایثار معصومان(ع) در برابر اهل کتاب و حتی کافران نقل شده است. بسیاری از اشعار و آثار سعدی و حافظ و مولوی و نظامی و عارفان اسلامی را بر اساس این نوع نگاه از ایثار می‌توان تحلیل کرد که اگر با نگاهی محدود به آن‌ها بنگریم، باید آن‌ها را از قلمرو ادب اسلامی کنار گذاشت. ادبیات جنگ اما ساحتی محدود به نبرد و توصیفات آن دارد و حتی از این زاویه با حماسه متفاوت است. در حماسه، ابعاد اسطوره‌ای و تمدنی/ملی و کهن‌الگویانه، بیش از دیگر ساحت‌ها اهمیت دارد؛ حال آنکه ادبیات جنگ در ساحت‌های مختلف فردی/ جمعی، ملی/قومی/ مذهبی و سیاسی/اجتماعی/فرهنگی‌اش، بیشتر بیانگر شیوه‌ی مواجهه‌ی خالقان با این پدیده‌ است. متناسب با تفاوت تلقی و جهان‌بینی خالقان از جنگ نیز، تعریف و کارکرد این آثار ادبی متفاوت است و نمی‌توان، از نویسنده‌ی جنگ خواست، این مفهوم را در دایره‌ای محدود بگنجاند، مگرکه آن را به صفت‌هایی دیگر مقید کند، مثل جنگ دفاعی، جنگِ مقدس، جنگ مذهبی و ... . ادبیات دفاعی ساحتی از جنگ را مطرح می‌کند که در آن تهاجم و دعوت به خونریزی آغازین جایگاهی ندارد. در ادبیات دفاعی چنانکه در نهضت عاشورا نیز دیده می‌شود، دفاع و مقاومت دربرابر هجوم و ظلم، فضیلتی برای مدافعان است. به همین دلیل است که در اصطلاح ادبیات دفاع مقدس، برای این دفاع جنبه‌ی قدسی قائلیم. پس، ادبیات دفاع مقدس هیچگاه صفت "سیاه" نمی‌پذیرد، هرچند ادبیات جنگ می‌تواند سیاه باشد. از این زاویه، لفظ دفاع مقدس مربوط به آثاری است که بیش از هجوم، جنبه‌ی دفاعی جنگ را نشان دهد و قهرمانان آن، در مسیر حفاظت از امور مقدس دینی_ ملی گام بر می‌دارند و بر این اساس، اغلب آثار آفریده شده در چهاردهه‌ی اخیر، جزو آثار دفاع مقدس محسوب نمی‌شود. باید توجه داشت که ادبیات دفاع مقدس با ادبیات جهادی گاه مشترک و گاه متفاوت است، از آنجا که جهاد "در جایگاه یکی از فروع دین" نه هر جنگی را در بر می‌گیرد و نه صرفا دفاعی است، ادبیات جهادی نیز ساحت‌ها و مرزهایی خاص خود دارد. https://eitaa.com/mmparvizan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
. با می به کنار جوی می‌باید بود وز غصه کناره‌جوی می‌باید بود این مدت عمر ما چو گل ده‌روز است خندان لب و تازه‌روی می‌باید بود
با نسیم تو سنگ، شاعر است کوه، رودی استوار رود یک سرود سرو، مصرعی بلند آسمان یک سروده ی سپید هر پرنده، واژه ای ست در میان این ترانه های رنگ رنگ این چکامه های نوبر و قشنگ من مثل یک علامت ِ تعجبم !