#شعر_جدید
رفیق یکدله، غمخوار یار باید و نیست
فغان! چهها که درین روزگار باید و نیست
#فریدون_توللی
[ #اخوانیه ای تقدیم به برادران عزیزم :
علیرضا زارعی اسفندآبادی،
علی کشاورز و احمدرضا علیبابایی]
رفیق یکدله! غمخوار و یار باید و هستی!
برادرانه در این روزگار باید و هستی
میان سیل غمم، در میانهای نه کناره...
زمان سختی من در کنار باید و هستی
به وقت سردی این مردمان اهل زمستان
نوید بخشِ هوای بهار باید و هستی
زمانه ریخت به کامم شرنگ تلخی و اینک
رفیق من چو مِیِ خوشگوار باید و هستی
برین برادریات برقرار باید و هستم...
برای شعر و غزل بیقرار باید و هستی
رفیق بادهکهن، همپیاله، همسفر من،
به شعر دلکش سعدی دچار باید و هستی!
سکوت، عربدهها میزند که هیس! ولیکن
کنون تو بر سر ظالم هوار باید و هستی
در این زمانه که یاری به شرط کاخنشینیست،
رفیق خاکنشین! یار غار باید و هستی
اگرچه مایهی شرمندگی نباید و هستم
رفیق! مایهی صد افتخار باید و هستی...
#محمد_محمدیرابع
۲۲ تیر ۱۴۰۲ - حافظیه
https://t.me/mohammadi_rabe
"نیما و محمد معین"
بیش از ۸۰ سال پیش در چنین روزهایی (۱۷ شهریور ۱۳۲۱)، محمدمعین(1293_1350) از رسالهی دکتریاش باحضور پورداوود و بهار و بزرگانی از ادب و فرهنگ روزگار خود دفاع کرد و اولین دانشآموختهی دکتری زبان و ادبیات فارسی در ایران نام گرفت.
معین که در لغتشناسی و تصحیح و دستور زبان و فرهنگ و ادب باستان و حوزههایی متعدد از زبان و ادب فارسی و فرهنگ و عرفان ایرانی_ اسلامی، شناخته شده بود و کمتر دانشآموختهی ادبیاتی را در این دههها میتوان نشان گرفت که به دقت و تواضع و خویشتنداری او تحقیق کرده و نوشته باشد.
نکتهی شگفتانگیز دربارهی او باور نیما (پدر شعر نو فارسی) است که در متن وصیتنامهاش، اینگونه از او سخن گفته است:
" ... بعد از من هیچکس حق دستزدن به آثار مرا ندارد؛ بهجز دکتر محمد معین، اگرچه او مخالف ذوق من باشد. دکتر محمد معین حق دارد در آثار من کنجکاوی کند، ضمنا دکتر ابوالقاسم جنتی عطایی و آل احمد با او باشند. به شرطی که هر دو با هم باشند؛ ولی هیچیک از کسانی که به پیروی از من شعر صادر فرمودهاند در کار نباشند. دکتر محمد معین که نسل صحیح علم و دانش است کاغذ پارههای مرا بازدید میکند. دکتر محمد معین که هنوز او را ندیدهام مثل کسی است که او را دیدهام.
اگر شرعا میتوانم قیّم برای ولد خود داشته باشم دکتر محمد معین قیّم است؛ ولو اینکه او شعر مرا دوست نداشته باشد... ."
#نیما
#معین
#ادبیات_فارسی
@mmparvizan
ندبه خوانیم تو را هر سحر آدینه
تو کدام آینهای؟ صلّ علی آیینه...
تو کدام آینهای،ای شرفالشّمس غریب
که زد از دوریِ دیدارِ تو چشمم پینه...
از همه آینهها چشم رها کردهتری
می زنند آینهها سنگ تو را بر سینه...
لوح محفوظ خدا!آینهگی کن یک صبح
که جهان پر شده از آتش و کفر و کینه...
در همه آینهها نام تو را کاشتهایم
ندبه خوانیم تو را هر سحر آدینه...
#علیرضا_قزوه
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 دارنده نشان ادب پارسی که در ماستبندی کار میکرد!
@Farsna
31.77M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
گفتوگو با #مجتبی_خرسندی
پیرامون #حواشی کنگرهها و شبشعرها
بخش اول؛
🔹تفاوت کنگره و جشنواره با شب شعر!
🔹چگونگی داوری اشعار در کنگرهها...؟
🔹حواشی مربوط به داوران و شاعران!
🔹آیا برگزیدگان با داوران زد و بند دارند؟
🔸کانال #فراخوان_شعر؛
40.3M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
گفتوگو با #مجتبی_خرسندی
پیرامون #حواشی کنگرهها و شبشعرها
بخش دوم:
🔹کمکاری؟ یا زیادهخواهی؟ هیچکدام!
🔹برای شاعر کنگره هدف نیست، وسیلهست!
🔹پاک کردن صورت مسئله راه حل مسئله نیست!
🔹چرا برخی از اسامی در همهی کنگرهها هست؟
🔹پارامترهای انتخاب برگزیدگان در کنگرهها
🔹ریزهکاریهای شرکت در کنگرههایادبی
🔹شعر کنگرهای - شعر جشنوارهای
🔸کانال #فراخوان_شعر؛
انوری و سرقت شعرش
انوری شاعر معروف، روزی در بازار بلخ میگذشت. شخصی را دید که به خواندن قصاید وی مشغول است و مردم، او را تحسین میکنند. انوری پیش رفت و گفت: ای مرد، این اشعار از کیست؟ گفت: از انوری است.
انوری گفت: تو انوری را میشناسی؟ گفت: چه میگویی؟ من خود انوریام. انوری بخندید و گفت: سرقت شعر را شنیده بودم؛ ولی تا کنون نشنیده بودم که شاعر را بدزدند!
گلشن لطائف ۱، ص ۱۵.
#انوری
#سرقت_شعر
به نام خدای لوح والقلم
به کتاب هایت بال بده
نذر و وقف از آیین های نکومنشی است که در کیش جاودانه ی اسلام به شایستگی مورد ستایش و تایید قرار گرفته است.خاصه آن که این نذر در پیوند با امری معنوی باشد.
اینک نهاد ارجمند کتابخانه های عمومی استان فارس، جشنواره ای را با همین قصد، یعنی نذر صواب و ثوابمند کتاب، با عنوان شاعرانه ی «به کتاب هایت بال بده»با خوش ذوقی تمام و در جامه ی خداپسندانه ی نکوکاری، آیین بسته است،.
شایسته است که هنرمندان، شاعران، نویسندگان، فرزانگان، ارباب قلم و اصحاب کتاب و استادان دانشگاه ها و مراکز علمی
صف اول این نذر باشند.
بنابراین، با فروتنی و سپاسِ پیشاپیش، از همه ی عزیزان صاحب فضل تقاضا دارم تا با نذر آثار خودنوشت و نیز کتاب های سودمند دیگر، این نهاد عزیز و دوست داشتنی را یاری فرمایند و به تعداد ی از کتاب های خود بال دهند تا به مشتاقان، مهجوران و کسانی که توان تهیه ی کتاب را ندارند، برسد.
بااحترام واردات
دبیر محفل ادبی قندپارسی
وابسته به نهاد کتابخانه های عمومی استان فارس
غلامرضا کافی