:بسمـ رب الشهدا♥️
#تنها_میان_داعش
#قسمت_سی_چهار🦋
💟 چانهام روی دستش میلرزید و میدید از این #معجزه جانم به لب رسیده که با هر دو دستش به صورتم دست کشید و #عاشقانه به فدایم رفت :«بمیرم برات نرجس! چه بلایی سرت اومده؟» و من بیش از هشتاد روز منتظر همین فرصت بودم که بین دستانش صورتم را رها کردم و نمیخواستم اینهمه مرد صدایم را بشنوند که در گلویم ضجه میزدم و او زیر لب #حضرت_زهرا (سلاماللهعلیها) را صدا میزد.
هر کس به کاری مشغول بود و حضور من در این معرکه طوری حال حیدر را به هم ریخته بود که دیگر موقعیت اطراف از دستش رفت، در ماشین را باز کرد و بین در مقابل پایم روی زمین نشست.
💟 هر دو دستم را گرفت تا مرا به سمت خودش بچرخاند و میدیدم از #غیرت مصیبتی که سر ناموسش آمده بود، دستان مردانهاش میلرزد. اینهمه تنهایی و دلتنگی در جام جملاتم جا نمیشد که با اشک چشمانم التماسش میکردم و او از بلایی که میترسید سرم آمده باشد، صورتش هر لحظه برافروختهتر میشد.
میدیدم داغ غیرت و غم قلبش را آتش زده و جرأت نمیکند چیزی بپرسد که تمام توانم را جمع کردم و تنها یک جمله گفتم :«دیشب با گوشی تو پیام داد که بیام کمکت!» و میدانست موبایلش دست عدنان مانده که خون #غیرت در نگاهش پاشید، نفسهایش تندتر شد و خبر نداشت عذاب عدنان را به چشم دیدهام که با صدایی شکسته خیالش را راحت کردم :«قبل از اینکه دستش به من برسه، مُرد!»
💟 ناباورانه نگاهم کرد و من شاهدی مثل #امیرالمؤمنین (علیهالسلام) داشتم که میان گریه زمزمه کردم :«مگه نگفتی ما رو دست امیرالمؤمنین (علیهالسلام) امانت سپردی؟ بهخدا فقط یه قدم مونده بود...»
از تصور تعرض عدنان ترسیدم، زبانم بند آمد و او از داغ غیرت گُر گرفته بود که مستقیم نگاهم میکرد و من هنوز تشنه چشمانش بودم که باز از نگاهش قلبم ضعف رفت و لحنم هم مثل دلم لرزید :«زخمی بود، #داعشیها داشتن فرار میکردن و نمیخواستن اونو با خودشون ببرن که سرش رو بریدن، ولی منو ندیدن!»
💟 و هنوز وحشت بریدن سر عدنان به دلم مانده بود که مثل کودکی از ترس به گریه افتادم و حیدر دستانم را محکمتر گرفت تا کمتر بلرزد و زمزمه کرد :«دیگه نترس عزیزدلم! تو امانت من دست #امیرالمؤمنین (علیهالسلام) بودی و میدونستم آقا خودش مراقبته تا من بیام!»
و آنچه من دیده بودم حیدر از صبح زیاد دیده و شنیده بود که سری تکان داد و تأیید کرد :«حمله سریع ما غافلگیرشون کرد! تو عقب نشینی هر چی زخمی و کشته داشتن سرشون رو بریدن و بردن تا تلفاتشون شناسایی نشه!»
💟 و من میخواستم با همین دست لرزانم باری از دوش دلش بردارم که #عاشقانه نجوا کردم :«عباس برامون یه #نارنجک اورده بود واسه روزی که پای داعش به شهر باز شد! اون نارنجک همرام بود، نمیذاشتم دستش بهم برسه...» که از تصور از دست دادنم تنش لرزید و عاشقانه تشر زد :«هیچی نگو نرجس!»
میدیدم چشمانش از عشقم به لرزه افتاده و حالا که آتش غیرتش فروکش کرده بود، لالههای #دلتنگی را در نگاهش میدیدم و فرصت عاشقانهمان فراخ نبود که یکی از رزمندهها به سمت ماشین آمد و حیدر بلافاصله از جا بلند شد.
💟 رزمنده با تعجب به من نگاه میکرد و حیدر او را کناری کشید تا ماجرا را شرح دهد که دیدم چند نفر از مقابل رسیدند. ظاهراً از #فرماندهان بودند که همه با عجله به سمتشان میرفتند و درست با چند متر فاصله مقابل ماشین جمع شدند.
با پشت دستم اشکهایم را پاک میکردم و هنوز از دیدن حیدر سیر نشده بودم که نگاهم دنبالش میرفت و دیدم یکی از فرماندهها را در آغوش کشید.
💟 مردی میانسال با محاسنی تقریباً سپید بود که دیگر نگاهم از حیدر رد شد و محو سیمای #نورانی او شدم. چشمانش از دور به خوبی پیدا نبود و از همین فاصله آنچنان آرامشی به دلم میداد که نقش غم از قلبم رفت.
پیراهن و شلواری خاکی رنگ به تنش بود، چفیهای دور گردنش و بیدریغ همه رزمندگان را در آغوش میگرفت و میبوسید. حیدر چند لحظه با فرماندهان صحبت کرد و با عجله سمت ماشین برگشت.
💟 ظاهراً دریای #آرامش این فرمانده نه فقط قلب من که حال حیدر را هم بهتر کرده بود. پشت فرمان نشست و با آرامشی دلنشین خبر داد :«معبر اصلی به سمت شهر باز شده!»
ماشین را به حرکت درآورد و هنوز چشمانم پیش آن مرد جا مانده بود که حیدر ردّ نگاهم را خواند و به عشق سربازی اینچنین فرماندهای سینه سپر کرد :«#حاج_قاسم بود!»
💟 با شنیدن نام حاج قاسم به سرعت سرم را چرخاندم تا پناه مردم #آمرلی در همه روزهای #محاصره را بهتر ببینم و دیدم همچنان رزمندهها مثل پروانه دورش میچرخند و او با همان حالت دلربایش میخندد...
ادامــــــه دارد....
✍🏻نویسنده: #فاطمه_ولی_نژاد
@romanshohada
➣ツ°•| @gharar_shohada_313
:
.
.
.
این پارت رمان
♡۶ ♡ صلوات
هدیه به ♥️شهید محمد رضا تورجی زاده♥️
#شــادی.روح.شهـــدا.صلـــوات
هدایت شده از ✖️مجاهدین خودجوش✖️
4_5962849894724011793.mp3
3.52M
صوت | حاج حسین یکتا 🔊
📌 مجاهدانہ عمل کنیم
آقا روح الله میگه: امام میگه یعنی اینکه در قرن ۱۴ اتفاق مهمی در ایران میفته •••
#نوآهنگ
#انقلاب_اسلامے
#پست_مشترک_مجاهدین ✌️
@mojahedin_khod
🕊پرسش ٺشݩگے را ٺو آبے ،جوابے
🍃رٻگ ہاےبٻاباڹ ٺو را مےشناسݩد
🕊نام ٺو رخصٺ روٻش
اسٺ و طراوٺ
🍃زٻڹ سبب برگ و باراڹ
ٺو را مےشناسݩد
🕊از نشابور بر موجے از «لا» گذشتے
✨اے ڪہ امواج طوفاڹ
ٺو را مےشناسݩد🍃
➣ 🕗°•|
@gharar_shohada_313
#ایستگاه_نیایش
╔══•🍃•🕊•🍃•══╗
.#رفیــق...!🌱
یهبارخالصانـه؛
بـرودرخـونـهیخـدا،
بگـو:
خدایـــا...!!!
میشههمهیگناهامو
یکجاتکمادهکنـی...؟! :)💔
╚══•🍃•🕊•🍃•══╝
#نماز_اول_وقت🕌
#التماس_دعا 🤲
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹#کلیپ_تصویری
✍️سخنرانی استاد #پناهیان📿
🎬موضوع: اطرافیان را چگونه نمازخوان کنم؟🧐
➣ツ°•| @gharar_shohada_313
عـشقیعنـیبـہسـرتهـواےِدلبـربزنـد
دردازعمـقوجـودتبـہدلـتسـربزنـد..
#شبتـــــون_شهدایے
#دلتنگے 💔
➣ツ°•| @gharar_shohada_313
♡•بســـــم الرب المهدی•♡
شهادت راهی است عمل کردنی↻
☆شهادت حال نمیخواهد ...
بال میخواهد..
حالش را داشته باشیم وبپریم⇎
راه شهادت راهی است بی پایان↻
شهادت لباس تک سایز است...⇓
پس طوری زندگی کن لباس شهادت اندازه ات شودツ
برای خدا زندگی کنید⇔
نه بنده خدا⇑
برادران علوی
خواهران بسیجی
به کانال زیر بپیوندید⇓
https://eitaa.com/joinchat/3811049489C585a61464c
❞ سربازان پادگان امام زمان عج ❝
؏ماران رهبرێ
جواناݩ مکتب سلیمانــے
↫ مدافعاݩ حقۅق امام غائب ↬
https://eitaa.com/joinchat/3811049489C585a61464c
کُلُّنـــا عَــبــاٰسُڪَ یٰا مَهْـــــــدےٓ✌️🏻
#تجمعسربازایآقاجان ♥️😍😍
🤩سوپرایزز🥳
کانال طراحیمون به اسم #طاهری_گراف در پیامرسان ایتا تأسیس شد. ⬇️
https://eitaa.com/joinchat/4188143672Ca325554b85
جهت عضویت کلیک کنید👆
با سلام✋
کربلایی علیرضا طاهری
مداحی، استوری،صوتی، تصویری،گلچین عکس و....
کربلایی علیرضا طاهری
برادر کربلایی حسین طاهری😳🔥
کربلایی علیرضا طاهری
اگر می خواهید مداحی های این #نوجوان را گوش دهید 🎤
فقط و فقط کافیست🎧 روی لینک زیر کلیک کنید 👇
https://eitaa.com/joinchat/3957325877C6c0a68bbab
فرزند #حاج_محمد_رضا_طاهری👆
شبتون فاطمے➿.•
عشقتون حیـــ♥️ـــدرۍ
مھرتون حسنے🌱•°
.
.
#قرار_همیشگی_اعضای_کانال👇🏻❤️💙💚💛💜👇🏻
دعای_فرج📜
ٻِسمِ_اللہِ_الرَّحمَڽِ_الڔَّحِیم...
🌺الهى عَظُمَ الْبَلاَّءُ وَبَرِحَ الْخَفاَّءُ
🌸وانْكَشَفَ الْغِطاَّءُ وَانْقَطَعَ الرَّجاَّءُ
♥️وضاقَتِ الاْرْضُ وَمُنِعَتِ السَّماَّءُ
🌺واَنْتَ الْمُسْتَعانُ وَاِلَيْكَ
🌸الْمُشْتَكى وَعَلَيْكَ الْمُعَوَّلُ فِى
♥️الشِّدَّةِ وَالرَّخاَّءِ اَللّهُمَّ صَلِّ عَلى
🌺محَمَّدٍ وَ الِ مُحَمَّدٍ اُولِى الاْمْرِ
🌸الَّذينَ فَرَضْتَ عَلَيْنا طاعَتَهُمْ
♥️وعَرَّفْتَنا بِذلِكَ مَنْزِلَتَهُمْ فَفَرِّجْ
🌺عنا بِحَقِّهِمْ فَرَجاً عاجِلا قَريباً
🌸كلَمْحِ الْبَصَرِ اَوْ هُوَ اَقْرَبُ يا
♥️محَمَّدُ يا عَلِىُّ يا عَلِىُّ يا مُحَمَّدُ
🌺اكْفِيانى فَاِنَّكُما كافِيانِ وَانْصُرانى
🌸 فاِنَّكُما ناصِرانِ يا مَوْلانا يا صاحِبَ
♥️الزَّمانِ الْغَوْثَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ اَدْرِكْنى
🌺ادْرِكْنى اَدرِکنی
🌸الساعه الساعه الساعه
♥️العجل العجل العجل یاارحمن راحمین بحق محمد وآله طاهرین
(خواندن دعای فرج
به نیت سلامتی و
~♡ ~ تعجیـل در فرج مولامـون)
.
.
#اللهم_عجل_لولیڪ_الفرج🌸🌱
🌷°•| @gharar_shohada_313
✨🌸
#قرار_جدید_اعضای_کانال😉💕
🔰ذکر روز پنج شنبه🤲🏻📿
💛لا اله الا الله الملک الحق المبین💛
0⃣0⃣1⃣مرتبه👌🏻
#قبول_باشه🌹
امروز شهدا میگن:
سلام صبح بخیر ...🔆
قرارهامون یادتون نره. برای خدا کار کنید و به او توکل کنید،مثل ما . 🤲🏻✨
#صبحتون_شهدایی ♥️🌸
➣ツ°•| @gharar_shohada_313
<💌🍃>
.
.
مـولا جـان! ♥️
صبـح یعنـی🔆
به نفسـهای تـو✨
پیـوند شـدن🌸
.
.
🌊] #فراق_یار
🕊] #اللهمعجللولیکالفرج
.
.
➣ツ°•| @gharar_shohada_313
1194483632.mp3
4.11M
🎶صبحت بخیر آقای من...
🎤#حامد_زمانی
🎧بسیار زیبا حتما گوش کنید👌😔
🕊#اللهمعجللولیکالفرج🤲🏻
➣ツ°•| @gharar_shohada_313
┄✦۞✦✺﷽✺✦۞✦┄
#حدیث_نور
✨امام علی علیه السلام فرمودند:
با اظهار دوستی، محبـ♥️ـت استوار می گردد.✨
غرر الحکم، حدیث 4341📚
➣ツ°•| @gharar_shohada_313
┄✦۞✦✺﷽✺✦۞✦┄
#کلام_شهید
مادرم... من با حجاب و عزت نفس و فداکاری شما رشد پیدا کردم.💪🏻🌸✨
#شهید_غلامرضا_عسگری🌱
➣ツ°•| @gharar_shohada_313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬کلیپ : برکات تسبیحات حضرت زهرا سلام الله علیها📿
👤 #حجت_الاسلام_والمسلمین_بهشتی✨
➣ツ°•| @gharar_shohada_313
🕌 #ایستگاه_نیایش
┄┅┅✿🍃❀🦋❀🍃✿┅┅┄
#رفیــق...!
کسیکهمحبتخدا
پُرشنکنه،هیچچیزدیگهای
پُـرشنمیکنهها...!!! :)
♡
┄┅┅✿🍃❀🦋❀🍃✿┅┅┄
#دوستان_شهدایی_وقت_نمازه📿
#نماز_اول_وقت😉