eitaa logo
📚📖 مطالعه
80 دنبال‌کننده
2.6هزار عکس
1.2هزار ویدیو
94 فایل
﷽ 📖 بهانه ای برای مطالعه و شنیدن . . . 📚 توفیق باشه هر روز صفحاتی از کتاب های استاد شهید مطهری را مطالعه خواهیم کرد... و برخی کتاب های دیگر ... https://eitaa.com/ghararemotalee/3627 در صورت تمایل عضو کانال اصلی شوید. @Mabaheeth
مشاهده در ایتا
دانلود
| ۱۰۵ ❒ دعای مستجاب‏ ╔═ೋ✿࿐ خدایا مرا به خاندانم برنگردان! این جمله‌ای بود که هند، زن عمرو بن الجموح، پس از آنکه شوهرش مسلح شد و برای شرکت در جنگ احد راه افتاد، از زبان شوهرش شنید. این اولین بار بود که عمرو بن الجموح با مسلمانان در جهاد شرکت می‌کرد. تا آن وقت شرکت نکرده بود؛ زیرا پایش لنگ بود و اتفاقاً به شدت می‏لنگید، و مطابق حکم صریح قرآن مجید، بر آدم کور و آدم لنگ و آدم بیمار جهاد واجب نیست‏[¹]. او هر چند خود شخصا در جهاد شرکت نمی‌کرد؛ اما چهار شیر پسر داشت که همواره در رکاب رسول اکرم صلی‌الله علیه وآله حاضر بودند و هیچ کَس گمان نمی‌کرد و انتظار نداشت که عمرو با عذر شرعی که دارد، خصوصا با فرستادن چهار پسر برومند، سلاح 🗡🛡 برگیرد و به سربازان ملحق شود. خویشاوندان عمرو، همینکه از تصمیم وی آگاه شدند آمدند مانع شوند، گفتند: «اولاً تو شرعاً معذوری، ثانیاً چهار فرزند سرباز دلاور داری که با پیغمبر حرکت کرده‌اند، لزومی ندارد خودت نیز به سربازی بروی!» گفت: «به همان دلیل که فرزندانم آرزوی سعادت ابدی و بهشت جاویدان دارند من هم‏ دارم. عجب! آنها بروند و به فیض شهادت نائل شوند و من در خانه پیش شماها بمانم؟! ابدا ممکن نیست.» خویشاوندان عمرو از او دست برنداشتند و دائما یکی پس از دیگری می‌آمدند که او را منصرف کنند. عمرو برای خلاصی از دست آنها به خود رسول اکرم صلی‌الله علیه وآله ملتجی شد. یا رسول الله! فامیل من می‌خواهند مرا در خانه حبس کنند و نگذارند در جهاد در راه خدا شرکت کنم. به خدا قسم آرزو دارم با این پای لنگ به بهشت بروم.». یا عمرو! آخر تو عذر شرعی داری، خدا تو را معذور داشته است، بر تو جهاد واجب نیست.». یا رسول الله! می‌دانم، در عین حال که بر من واجب نیست باز هم...». رسول اکرم صلی‌الله علیه وآله فرمود: «مانعش نشوید، بگذارید برود، آرزوی دارد، شاید خدا نصیبش کند.». از تماشایی‏ترین صحنه‏های احد صحنه مبارزه عمرو بن الجموح بود که با پای لنگ، خود را به قلب سپاه دشمن می‏زد و فریاد میکشید: «آرزوی بهشت دارم.» یکی از پسران وی نیز پشت سر پدر حرکت می‌کرد. آنقدر این دو نفر مشتاقانه جنگیدند تا کشته شدند. پس از خاتمه جنگ بسیاری از زنان مدینه از شهر بیرون آمدند تا از نزدیک از قضایا آگاه گردند، خصوصا که خبرهای وحشتناکی به مدینه رسیده بود. عایشه همسر پیغمبر یکی از آن زنان بود. عایشه اندکی که از شهر بیرون رفت، چشمش به هند زن عمرو بن الجموح افتاد در حالی که سه جنازه بر روی شتری گذاشته بود و مهار شتر را به طرف مدینه میکشید. عایشه پرسید: چه خبر؟ الحمد للَّه پیغمبر سلامت است. ایشان که سالم هستند دیگر غمی نداریم. خبر دیگر اینکه: «ردَّ اللّٰهُ الذین کفروا بغیظهم» خداوند کفار را در حالی که پر از خشم بودند برگردانید. این جنازه‏ها از کیست؟ اینها جنازه برادرم و پسرم و شوهرم است. کجا می‌بری؟ می‌برم به مدینه دفن 🪦 کنم. هند این را گفت و مهار شتر 🐫 را به طرف مدینه کشید؛ اما شتر به زحمت پشت سر هند راه می‌رفت و عاقبت خوابید. عایشه گفت: بار حیوان سنگین است، نمی‌تواند بکشد. این‏طور نیست. این شتر ما بسیار نیرومند است، معمولا بار دو شتر را به خوبی حمل می‌کند. باید علت دیگری داشته باشد. این را گفت و شتر را حرکت داد. تا خواست حیوان را به طرف مدینه ببرد دو مرتبه زانو زد و همینکه روی حیوان را به طرف احد کرد دید به تندی راه افتاد. هند دید وضع عجیبی است. حیوان حاضر نیست به طرف مدینه برود؛ اما به طرف احد به آسانی و سرعت راه می‌رود. با خود گفت شاید رمزی در کار باشد. ↓↓↓
» هند در حالی که مهار شتر 🐫 را میکشید و جنازه‏ها بر روی حیوان بودند، یکسره به احد برگشت و به حضور پیغمبر رسید: یا رسول الله! ماجرای عجیبی است؛ من این جنازه‏ها را روی حیوان گذاشته‏ام که به مدینه ببرم و دفن کنم، وقتی که این حیوان را به طرف مدینه می‌خواهم ببرم از من اطاعت نمی‌کند؛ اما به طرف احد خوب می‌آید، چرا؟ آیا شوهرت وقتی که به احد می‌آمد چیزی گفت؟ یا رسول الله! پس از آنکه راه افتاد این جمله را از او شنیدم: «خدایا مرا به خاندانم برنگردان.». پس همین است، دعای خالصانه این مرد مستجاب شده است، خداوند نمی‌خواهد این جنازه برگردد. در میان شما انصار کسانی یافت می‌شوند که اگر خدا را به چیزی بخوانند و قسم بدهند، خداوند دعای آنها را مستجاب می‌کند. شوهر تو عمرو بن المجموح یکی از آن کسان است. با نظر رسول اکرم صلی‌الله علیه وآله هر سه نفر را در همان احد دفن کردند. آنگاه رسول اکرم صلی‌الله علیه وآله رو کرد به هند: این سه نفر در آن جهان پیش هم خواهند بود. یا رسول الله! از خداوند بخواه من هم پیش آنها بروم.[²] ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ [۱] . «لیس علی الاعمی حرج، و لا علی الاعرج حرج، و لا علی المریض» - : سوره فتح، آیه 18 [۲] . شرح ابن ابی الحدید، ج 3، چاپ بیروت، ص 566 ╭─────๛- - - 📖 ┅╮ │📚 @ghararemotalee │📱 @Mabaheeth ╰───────────
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
روضه عیادت. بندانی.mp3
3.28M
🔺چه عیادتی... حجت‌الاسلام 🏴 | ╭────๛- - - - - ┅╮ │🥀 @Mabaheeth ╰───────────
44.15M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 | محکم به در خوردی و محکم‌تر به دیوار😭 با حال مناسب گوش کنید🥀 🎙 🏴 ╭────๛- - - - - ┅╮ │🥀 @Mabaheeth ╰───────────
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
| ۴ 📜 متن : أَحْیِ قَلْبَکَ بِالْمَوْعِظَةِ وَ أَمِتْهُ بِالزَّهَادَةِ وَ قَوِّهِ بِالْیَقِینِ وَ نَوِّرْهُ بِالْحِکْمَةِ، ذَلِّلْهُ بِذِکْرِ الْمَوْتِ وَ قَرِّرْهُ بِالْفَنَاءِ وَ بَصِّرْهُ فَجَائِعَ الدُّنْیَا وَ حَذِّرْهُ صَوْلَةَ الدَّهْرِ وَ فُحْشَ تَقَلُّبِ اللَّیَالِی وَ الاَْیَّامِ وَ اعْرِضْ عَلَیْهِ أَخْبَارَ الْمَاضِینَ، ذَکِّرْهُ بِمَا أَصَابَ مَنْ کَانَ قَبْلَکَ مِنَ الاَْوَّلِینَ وَ سِرْ فِی دِیَارِهِمْ آثَارِهِمْ، فَانْظُرْ فِیمَا فَعَلُوا وَ عَمَّا انْتَقَلُوا، وَ أَیْنَ حَلُّوا وَ نَزَلُوا! فَإِنَّکَ تَجِدُهُمْ قَدِ انْتَقَلُوا عَنِ الاَْحِبَّةِ، وَ حَلُّوا دِیَارَ الْغُرْبَةِ وَ کَأَنَّکَ عَنْ قَلِیل قَدْ صِرْتَ کَأَحَدِهِمْ. ╭─── │ 🌐 @Mabaheeth ╰──────────
🗞️ : ↓↓↓↓↓↓ 📄 ... (پسرم) قلب خويش را با زنده کن و هواى نفس را با زهد (و بى اعتنايى به زرق و برق دنيا) بميران. دل را با يقين نيرومند ساز و با و دانش نورانى و با ياد مرگ رام نما و آن را به اقرار به فناى دنيا وادار، با نشان دادن فجايع دنيا، قلب را بينا کن و از هجوم حوادث روزگار و زشتى هاى گردش شب و روز آن را برحذر دار. اخبار گذشتگان را بر او (بر نفس خود) عرضه نما و مصايبى را که به اقوام قبل از تو رسيده به او يادآورى کن. در ديار و آثار (ويران شده) آنها گردش نما و درست بنگر آنها چه کردند، از کجا منتقل شدند و در کجا فرود آمدند. هرگاه در وضع آنها بنگرى خواهى ديد که از ميان دوستان خود خارج شدند و در ديار غربت بار انداختند. گويا طولى نمى کشد که تو هم يکى از آنها خواهى شد (و در همان مسير به سوى آنها خواهى شتافت). ╭────๛- - - - - ┅╮ │📱 @Mabaheeth ╰───────────
 شرح و تفسیر  دل را با اندرز زنده کن امام(علیه السلام) در این بخش از وصیّت نامه، دوازده اندرز مهم که سبب تکامل روح و جان و پیدایش حیات معنوى در انسان است بیان فرموده اند. نخست مى فرماید: «(پسرم) قلب خویش را با موعظه زنده کن و هواى نفس را با زهد (و بى اعتنایى به زرق و برق دنیا) بمیران. دل را با یقین نیرومند ساز و با حکمت و دانش نورانى و با یاد مرگ رام نما و آن را به اقرار به فناى دنیا وا دار»; (أَحْیِ قَلْبَکَ بِالْمَوْعِظَةِ، وَأَمِتْهُ بِالزَّهَادَةِ، وَقَوِّهِ بِالْیَقِینِ، وَنَوِّرْهُ بِالْحِکْمَةِ، ذَلِّلْهُ بِذِکْرِ الْمَوْتِ، وَقَرِّرْهُ(۱) بِالْفَنَاءِ). امام(علیه السلام) در این شش دستور از احیاى قلب شروع مى کند قلب که در این گونه موارد به معناى روح و عقل و ادراک است تا زنده نشود هیچ قدمى به سوى تکامل و تعالى برداشته نخواهد شد و سیر الى الله در همان جا متوقف مى گردد. آنچه مایه حیات قلب است موعظه ها و اندرزهایى است که از سوى خداوند در قرآن و پیامبر اسلام(صلى الله علیه وآله) و امام معصوم(علیه السلام) در روایاتشان و همچنین از سوى حوادث روزگار و تاریخ بشر بیان مى شود. حقیقت موعظه و اندرز، توصیه به نیکى ها و خوبى ها و پرهیز از بدى ها و زشتى هاست که هرگاه با دلایل و شواهد همراه باشد و از دل بر آید و آمیخته با خیرخواهى و دلسوزى باشد بر دل مى نشیند. جمله «أَمِتْهُ بِالزَّهَادَةِ; دل را با زهد بمیران» منظور قلبى است که اسیر هوا و هوس ها باشد. چنین قلبى باید با زهد بمیرد و حیاتى با موعظه از سر بگیرد. این تعبیرِ بسیار جالبى است که امام(علیه السلام) نخست به احیاى قلب دستور مى دهد و بعد به اماته و میراندن او; دستور نخستین ناظر به جنبه هاى مثبت عقل و روح و دستور دوم ناظر به جنبه هاى منفى و اسیر بودن عقل در چنگال شهوات است. در واقع قلب و روح انسان به باغى مى ماند که درختان بارور و بوته هایى از گل هاى رنگارنگ دارد و در عین حال علف هرزه هاى فراوانى در لابه لاى آن درختان به چشم مى خورد. احیاى این باغ به پرورش دادن آن درختان و بوته هاى گل است و میراندن آن به حذف و نابودى علف هرزه هاى مزاحم است. بعد از آنکه قلب با موعظه زنده شد و عوامل مزاحم با زهد حذف گردید، نوبت به تقویت آن مى رسد. امام(علیه السلام) در جمله «وَقَوِّهِ بِالْیَقِینِ» از تقویت آن به یقین سخن مى گوید، یقینى که از مطالعه اسرار آفرینش و یا عبادت و بندگى خدا حاصل مى شود و به دنبال تقویت، به نورانى کردن دل مى پردازد و در جمله «وَنَوِّرْهُ بِالْحِکْمَةِ» طریق نورانى ساختن آن را که فزونى علم و دانش است نشان مى دهد. از آنجا که روح آدمى ممکن است سرکشى کند، راه مهار کردن آن را در پنجمین و ششمین جمله ها «وَذَلِّلْهُ بِذِکْرِ الْمَوْتِ وَقَرِّرْهُ بِالْفَنَاءِ» نشان مى دهد، زیرا یاد مرگ و اقرار به فنا، هر انسان سرکش و چموشى را وادار به تسلیم مى کند. بسیار دیده ایم هنگامى که عزیزى در حادثه اى ناگهانى از دنیا مى رود و افراد زیادى از نیکان و بدان در تشییع و مجالس یادبود او شرکت مى کنند، آثار تذلل و تسلیم در همه چهره ها نمایان است. ممکن است این تأثیر موقتى باشد; ولى به هر حال نشان مى دهد که ذکر موت و اقرار به فنا اگر ادامه یابد، همواره در مهار کردن نفس سرکش و شهوات نقش اصلى را خواهد داشت. به دنبال این شش دستور و در تکمیل جمله هاى پنجم و ششم، امام(علیه السلام) چند دستور دیگر مى دهد مى فرماید: «با نشان دادن فجایع دنیا، قلب را بینا کن و از هجوم حوادث روزگار و زشتى هاى گردش شب و روز آن را برحذر دار»; (وَبَصِّرْهُ فَجَائِعَ الدُّنْیَا، وَحَذِّرْهُ صَوْلَةَ الدَّهْرِ وَفُحْشَ(۲) تَقَلُّبِ اللَّیَالِی وَالاَْیَّامِ). گاه بر قلب انسان پرده هاى غفلت و هوا و هوس چنان فرو مى افتد که از درک حقایق مربوط به زندگى و سعادت خویش باز مى ماند. براى کنار زدن این پرده هاى غفلت و بینا ساختن دل، چیزى بهتر از آن نیست که انسان حوادث تلخ دنیا و آفات و بلاها و دگرگونى هاى ناگهانى را که در زندگى قدرتمندان جهان نمونه هاى زیادى از آن دیده مى شود، مورد دقت قرار دهد و بینایى را به دل باز گرداند. تعبیر به «فَجَائِعَ الدُّنْیَا» اشاره به فجایع مردم دنیاست که همواره دگرگونى هایى را به دنبال دارد، یا اشاره به حوادث تلخى که ناخواسته در زندگى انسان ها رخ مى دهد. جمله «صَوْلَةَ الدَّهْرِ» با توجّه به اینکه «صَوْلَة» به معناى حمله قاهرانه است، خواه این حمله از سوى حیوان درنده اى باشد یا انسان نیرومندِ ظالم، اشاره به آفات و بلاها و بیمارى ها و ناکامى ها ست که همچون حیوان درنده اى به انسان حمله مى کند در حالى که در مقابل آن قادر به دفاع از خویشتن نیست.