eitaa logo
قرار نوکری
1.1هزار دنبال‌کننده
800 عکس
53 ویدیو
113 فایل
اطلاع رسانی جلسات کربلایی سیدعلی #حسینی_تبار و بارگزاری صوت جلسات و.. 🔻🔻🔻 #کانال_تخصصی_شعر_و_مداحی #مقتل #بارگزاری_اشعار_نوحه_سرود #آموزش_روضه_خوانی_تخصصی #آموزش_مداحی #حرم_مطهر_حضرت_معصومه_س #سید_علی_حسینی_تبار پل ارتباطی با حقیر ۰۹۱۲۲۵۱۰۶۲۸
مشاهده در ایتا
دانلود
پا به پای تو دویدم از نجف تا کربلا.... ناله هایت را شنیدم از نجف تا کربلا ... لحظه ای غافل نبودم زائرِ قبرِ حسین ... هر کجا ماندی..رسیدم از نجف تا کربلا روضه خواندی من شدم پامنبری و گریه کن مثلِ یک اشکی چکیدم از نجف تا کربلا خستگی های تو را زیر نظر آوردم و.. من خودم نازت کشیدم از نجف تا کربلا امر کردم تا که موکب ها به یاریت رسند .. تاولِ پا را خریدم ..از نجف تا کربلا .. من امامِ آخرینت مهدی ام ..تکیه گهم.. پای غمهایت خمیدم از نجف تا کربلا عهد و پیمان تازه کن با صاحبت تا فرصت ست من خودم کوهِ امیدم از نجف تا کربلا 🔸شاعر: 🔹 🔹 @ghararenokary
خسته می آید و اندوه مکرر در او ز پسِ واقعه جاری شده محشر در او باده می سازد از خُمِّ عطش مالامال شرح عرفانی هفتاد و دو ساغر در او کیست این زن که سراپای وجودش زهراست راز سربسته و پنهانی مادر در او خسته می آید و در شرح نگاهش خواندم سوره ی واقعه را اول و آخر در او کربلا محو تماشای دو اسماعیلش زنده شد شور نیستانی هاجر در او انقلابی ست در این آمدنش می دانی شور هیجایی عباس دلاور در او کاروان آمده از راه و زنی پیدا شد که هنوزم اثر نیزه و خنجر در او شرحه شرحه دل و داغ از نفسش می ریزد خیمه خیمه عطش اصغر و اکبر در او متصوّر شود از طرز نگاهش یارب همه ی قارعه و زلزله یکسر در او خطبه می خواند در خویش چنان در کوفه خطبه می خواند انگار که حیدر در او خسته می آید و دنباله ی فریاد علی ست خسته می آید و هنگامه ی خیبر در او بگذارید نفس تازه کند این خواهر خسته می آید از این قافله غمگین خواهر این حسین کیست که عالم شده عالمگیرش هل اتی شمّه ای از شرح وی و تفسیرش آیه در آیه خداوند مصوّر در او چهره در چهره مکرّر شده خواهر در او (به علمداری و سقّایی خود می نازد) قد برافراشته آن روز برادر در او سیزده نور کَمِشکوهِِ فیها مِصباح جمله در کرب و بلا گشت منوّر در او چارده قرن زمین گرمِ تکاپو مانده ست همه ی ارض و سما نیز شناور در او این حسین کیست که ذرّات جهان محتشمش قلم و لوح و بیان گریه کنان محتشمش شرح این قصه دراز است به خون باید گفت شرح این قصه ندانیم که چون باید گفت 🔸شاعر: 🔹 @ghararenokary
چه بگویم چه به ما و چه بر این آل گذشت این چهل روز مرا قدر چهل سال گذشت چه بگویم که پس از تو چه بلاها دیدم چه بگویم که پس از تو چه به اطفال گذشت هرکه مارا ز غم و داغ تو ناراحت دید نیشخندی زد و راهی شد و خوشحال گذشت دخترت همسفر قافله ام نیست حسین چه بگویم که پس از او چه به غسال گذشت خواهری که رخ او را زن همسایه ندید بی نقاب از وسط آن همه جنجال گذشت آه از آن لحظه که زینب بدنت را نشناخت آه از آن لحظه که این قوم ز گودال گذشت بزم میخوارگی و کوچه و دروازه شام هرچه که بود به هر شکل به هر حال گذشت شاعر: 🔹 @ghararenokary
نمی دانم گناهم چیست، اما کم گناهی نیست که امسال اربعین ما را به آن درگاه، راهی نیست همیشه کاسه خیل گدایان پرنخواهد شد چه باید کرد؟ باید ساخت، چون گاهی، نگاهی نیست برایم "بُعد منزل نیست..." می خوانند و می دانم نصیب و قسمت جاماندگان جز روسیاهی نیست اگر چه بال و پر دارم، ندارم رخصت پرواز که حالم بهتر از حال کبوتر های چاهی نیست به یاد خاطرات سالهای پیشم و با من به جز حسرت متاعی نیست، جز گریه سلاحی نیست عمود یک هزار و سیصد و هشتاد و چندم بود؟ که دیدم گریه کردن یا نکردن، دلبخواهی نیست به دور از کربلا هم زائرت هستیم، آقا جان به غیر از سایه لطف تو ما را سرپناهی نیست 🔸شاعر: 🔹 @ghararenokary
از الان بگم که چن تا دخترت دیگه نیستن توی جمعمون داداش دوتاشون تو بیابونا جون دادن یکی تو خرابه با سر باباش دیگه ماموریتم تموم شده حالا بعد از این باید گریه کنم یاد حرفایی که تو بزم شراب به تو و بابام میزد گریه کنم کی میدونه چی کشیدم این روزا من عزیزه بودم و خوار شدم قبل تو صدامم هیچ کس نشنید بعد تو راهی بازار شدم تازه داغت تو دلم تازه شده بشینم باید برات گریه کنم بعد تو یاد بلایی که اومد به سر مخدرات گریه کنم یه سری دردامونو که بدجوری داغ اون به دل میشینه نمیگم دیگه اون یهودی تو بزم شراب چیا گفتش به سکینه نمیگم سپر بلای بچه هات شدم هیشکیو به قدر زینب نزدن تو که از تنور خولی اومدی دیگه بچه هات به نون لب نزدن منی که تو کوچه های مدینه میگرفتن دورمو برادرام روزگار کشید منو تو ازدحام توی کوچه‌ های تنگ شهر شام برا کندن یه قبر کوچولو تو خرابه خیلی زحمت کشیدم راستی تو خرابه هنده رم دیدم خلاصه خیلی خجالت کشیدم میبینی من که سر مزار تو شبیه برگای پاییز شدم روز عاشورا تو قتلگاه تو حتی با شمر گلاویز شدم زخمایی که من دیدم روی تنت به خدا هیچ جوره مرهم نمیشد کل فرشای دهاتم میومد تن تو روو همه‌شون جمع نمیشد آخه نیزه ها چجوری در اومد کجا جمع شد تن نامرتبت دیگه دیدن جا روی تن تو نیست دوسه تا به جاش زدن به زینبت کاشکی نامحرمی اینجاها نبود تا میگفتم کی واست شهید شده روسریمو برمیداشتم ببینی که چقد موی سرم سفید شده بعد از این روزا برات زار میزنم شبا هم براتو هق هق میکنم من تو رو نبینم آروم ندارم میدونم آخر سر دق میکنم شاعر: 🔹 🔹 @ghararenokary
آدم از اوّل به نامت بوده راغب یا حسین روضه ات دارد میان عرش طالب یا حسین می برد معراج، ما را قاب قوسین ضریح می شود پایین پایت سجده واجب یاحسین عشق تو شغل شریف انبیای عالم است در سرایت نوکری دارد مراتب یاحسین خمس اسم پنج تن خون دل است و میخورم توشه بر می دارم از این قوت غالب یاحسین هم تو از من برده ای دل که فقط دور توام هم من از تو برده ام جیره مواجب یاحسین بوده زینب هر دو تامان رادعاگو در نماز بوده زهرا هر دو تامان را مراقب یاحسین اشک روضه زیر تابوت دو چشمم را گرفت وقت تلقینم شود ذکر مناسب یاحسین اربعین جامانده ام هم از نجف هم کربلا زائرت را یاد کن بین مواکب یا حسین پرچم انا فتحنا را زدی بر آسمان گرچه رفتی در تنور و دیر راهب یا حسین گفت زینب من کجا و کوچه و بازار شام قدکمان شد بعد تو ام المصائب یا حسین سنگ خوردی روی نیزه، خون به پیشانی نشست روبروی قبله چرخیدی نماز من شکست 🔸شاعر: 🔹 @ghararenokary
هرکجا رفتم شنیدم صحبت جامانده هاست جای من هم در میان هیئت جامانده هاست دور هم جمعیم تا ابراز همدردی کنیم "از حرم جا مانده ای" هم صحبت جامانده هاست یک زیارتنامه خواندن ظهر روز اربعین گوشه ی صحن و سرایت؛ حسرت جامانده هاست کربلا روزی هر کس شد گوارای وجود آرزو ماندن به دل هم قسمت جامانده هاست در خیالم بارها شش گوشه را بوسیده ام عشق بازی با تو کار خلوت جامانده هاست شهر خالی میشد از عشاق تو یادش بخیر ازدحام شهرمان از کثرت جامانده هاست گریه شاید درد دوری از تو را تسکین دهد مثل شمعی سوختیم؛ این عادت جامانده هاست من یقین دارم به او اجر زیارت می دهند هرکسی روز جزا در کسوت جامانده هاست بعد زوار حریمت حالی از ماهم بپرس نوبتی هم باشد آقا! نوبت جامانده هاست دست مان از پنجره فولاد هم کوتاه شد این هم آقای غریب! از غربت جامانده هاست تکیه ها را شعبه ای از کربلا خواهیم کرد تکیه ها چشم انتظار همت جامانده هاست مادرت حتما به هر جامانده ای سر می زند این تمام دلخوشی و لذت جامانده هاست حال و روزم را رقیه خوب می فهمد حسین! حاجت طفل یتیمت حاجت جامانده هاست " صد پسر در خون بغلطد گم نگردد دختری " خواندن از طفل سه ساله سنت جامانده هاست طفل از روی شتر افتاده را سیلی زدند از حرم جامانده ای را بی هوا سیلی زدند 🔸شاعر: @ghararenokary
نوحه؛ حی علی العزا.mp3
1.35M
🔹مسافر🔹 تو ای هاتف آسمانی مرا سوی خود می‌کشانی به آن وادی بی‌نشانی خوشا من تنم بی‌قرار و دلم آرام است که جا مانده از این سفر ناکام است ای مسافر، عزمی دوباره کن درد خود را، برخیز و چاره کن ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ بخوانم که من بی‌قرارم پر از گریه شد کوله‌بارم به غیر از تو چیزی ندارم حسین جان بخوان، آتشی در دلم برپا کن مرا مَحرَمِ راز عاشورا کن ای حسینم، دل‌تنگ و خسته‌ام کوله‌ام را، با گریه بسته‌ام ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ مبادا بمیرم که زود است هنوز این نخستین عمود است به شوقت دلم پر گشوده‌ست حسین جان چو برگی بر این رود بی‌پایانم پناهم بده بی سر و سامانم بی‌پناهم، می آیم ای حسین در مسیرِ دریایم ای حسین شاعر: 🌐 shereheyat.ir/node/4248@ShereHeyat_Nohe @ghararenokary
واحد؛ راه نجف کربلا.mp3
1.73M
🔹راه نجف کربلا🔹 از دور گنبدی پیداست، مرقد سقاست شکراً لله از این جادۀ خاکی، می‌رسم آخر، تا صحن ماه یک‌ساله بیقرارم، شوق تو رو دارم هر چی که دارم آقا، پای تو می‌ذارم زائر تو با امیدی اومد ثارالله بنده‌نوازیت شده زبون‌زد ثارالله «اَبد وَالله ما نَنسا حُسینا» ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ راه نجف کربلا، جادۀ نورِ تو این ظلمت میره سمتِ طلوعِ خورشید عظمای ولایت سوغاتیِ مسیره، ایثار و کرامت بذل و بخششه هر جا، با شوق اجابت اینجا حیات طیبه معنا می‌گیره شوق فرج تو دل همه جا می‌گیره ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ راه نجف کربلا، هم آغاز و هم پایان ماست جانم مِنَ الوِلادَه اِلی الشَّهاده نذر مولاست لشکر جوونایِ پر شور و امیدیم این پرچم رو به زودی، دست آقا میدیم زندگی یعنی نفس کشیدن تو این راه تا آخر راه با کاروان ثارالله ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ راه نجف کربلا، جادۀ وصل ارض و سماست اینجاست که امتداد راهیان نور با شهداست لاله لاله گل یاس، پرپر شده اینجا با خون شهدامون، معبر شده اینجا اگه می‌شیم عازم دیار کربلا ما همه هستیم مدیون خون شهدا شاعر و نغمه‌پرداز: 🌐 shereheyat.ir/node/4789@ShereHeyat_Nohe @ghararenokary
امیری حسین و نعم الأمير.mp3
2.66M
🔹امیری حسین و نعم الأمير🔹 این اولین باره می‌شم کبوتری در هوای تو این اولین باره می‌شم مسافر نینوای تو این اولین باره میام پیاده تا کربلای تو منم می‌شم راهی سمت حرم میام به سوی تو با هر قدم منم میام با پدر مادرم چقدر خوبه که می‌بینم جاده‌ها رو چقدر خوبه که می‌بینم این صفا رو چقدر خوبه که می‌بینم موکبای بهشت نجف کربلا رو میام یا حسین دست من رو بگیر امیری حسین و نعم الأمير ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ این اولین باره تو دست من هم روشنه فانوس این اولین باره میام مثه قطره تا اقیانوس این اولین باره میام به سوی تو برا پابوس منم به پابوست آقا میام با تشنگی سمت دریا میام با حسرت مشک سقا میام چقد خوبه سیراب می‌شن تشنه‌لب‌ها پر از نور مهتاب می‌شه اینجا شب‌ها چقدر خوبه مثل برادر می‌مونیم ما ایرانیا با عرب‌ها همه هم‌دلیم دیگه تو این مسیر امیری حسین و نعم الامیر 📝 @ShereHeyat_Nojavan @ghararenokary
بند1⃣ ازون دقیقه که از قتلگاه تو دلم رو کندن خدا خدا کردم که راه کربلاتو روم نبندن توی تموم راه به عشق اربعین تو میگفتم بذار بهم بخندن اگه قراره که بازم ببینمت بذار به گریه هام بخندن بذار که هرچی که میخوان بهم بگن بذار یهودیام بخندن می ارزه که بهم بخاطر تو از کوفه تا شام بخندن تلخیِ خنده های یزیدو تربت تو واسه من شیرین کرد آبرو که چیزی نیست باید که جونو خرج راه اربعین کرد بند2⃣ چه بی مقدمه میخوام تو روضه وارد گریز شم کی فکرشو میکرد که شاهد ماجرای کنیز شم توی تموم راه به عشق اربعین تو میگفتم اصا بذار مریض شم ملالی نیست بذار با ناسزاهای میون هلهله مریض شم توی روزای داغ توی شبای سرد میون سلسله مریض شم با طعنه های شمر با خنده های زجر با حرف حرمله مریض شم اومدم ولی چیزی نگو از دیدن دوباره ی رقیه نائب الزیاره ام خصوصا نایب الزیاره رقیه شعر و سبک: احسان نوری ⛔️کپی بدون ذکر منبع جایز نیست⛔️ https://t.me/tekyenokari @ghararenokary
بند1⃣ رسیدم از سفر کنارت حسین میزارم سر روی مزارت حسین چهل شب و روزه دارم از دوری تو میسوزم ببین چی اومد سر من کبوده تنم هنوزم داغت تازه شد انگار دوباره بشنو باز حرم افتاد به گریه انگار شمر و میبینم رو سینت بازم مادرم افتاد به گریه میخونم با سوز دل حسین یا اباعبدالله الحسین بند2⃣ همینجا از بدن جدا شد سرت همینجا بود که شد رها پیکرت یادمه تو رو برای رضای خدا میزدن جلو چش اهل حرم تورو با عصا میزدن یادم مونده هنوزم تو گودال دیدم ساربون بی حیارو دیدم ده نفر از روی کینه نعل تازه زدن مرکبارو میخونم با سوز دل حسین یا ابا عبدالله الحسین بند3⃣ اگه مجروحمو خمیده قدم ولی از دست من نیفتاد علم دشمنت اگر چه به ما حرف کنیزی زده بود از خطبه هامون آخرش به زانو دراومده بود کاردشمن تو بی اثر بود هر جا دختر تو روضه خون شد از بس اسم تورو برد رقیه آخر کاخ ستم سرنگون شد میخونم با سوز دل حسین یا اباعبدالله الحسین شعر و سبک: حسین نوری ⛔️کپی بدون ذکر منبع جایز نیست⛔️ https://t.me/tekyenokari @ghararenokary
بند1⃣ دیدی چی اومد به سرم من موندم و خاطرات خوش حرم همه میگن نمیتونم دوباره کربلا برم حرم نرم کجا برم در به درم کجا برم دنیا داره خراب میشه روی سرم کجا برم عکس کربلا رو میگیرم تو آغوشم اشرب شای زائر می‌پیچه توی گوشم بازم تو رویاهام چای عراقی مینوشم حرم حرم خواب خوب شبهامه عکسیه که همرامه،آرزوی دنیامه حرم حرم اینه بخت و اقبالم دوری سهم امسالم،چی بگم از احوالم میمیرم پای این علم علم اللهم الرزقنا حرم حرم بند2⃣ خسته شدم از روزگار چشم انتظار بودم یه سال آزگار حالا باید کنار بیام با دل زار و بیقرار با درد و غم چیکار کنم تنگه دلم چیکار کنم آتیش گرفته قلبم از داغ حرم چیکار کنم کی از یادم میره با پرچم علمدار یک دریا دلداده میرفتن سمت دلدار می‌پیچید تو جاده صوت هلبیکم زوار حرم حرم باز تک و تنها موندم، لنگ یک امضا موندم، از زیارت جا موندم حرم حرم از فراقت دلگیرم، بی تو از دنیا سیرم، توی حسرت میمیرم میمیرم پای این علم علم اللهم الرزقنا حرم حرم بند3⃣ تنها یه درده تو دلم با کربلا خیلی زیاده فاصله‌م راهی نمونده ای خدا برای حل مشکلم باید با دوری سر کنم فطرس و باز خبر کنم چاره‌ای نیست دیگه باید با پای دل سفر کنم یک چشمم اشک و یک چشم کاسه‌ی خونه دوریِ از ارباب کی گفته که آسونه حال و روز من رو تنها رقیه میدونه حرم حرم فکر و ذکر هر روزم، چشم به عکسش میدوزم، توی این غم میسوزم حرم حرم اسمی که مجنونم کرد، خاطره‌ش دیوونم کرد،بی سر و سامونم کرد میمیرم پای این علم علم اللهم الرزقنا حرم حرم شعر‌وسبک: محمدجواد ابوتراب‌زاده ⛔️کپی بدون ذکر منبع جایز نیست⛔️ https://t.me/tekyenokari @ghararenokary
بند1⃣ باز آشفته حالم، بی تابم بی تابه حرم چند وقته که شب ها، میخوابم با خوابه حرم کاشکی که دعوت شم، مثل زائرها به حرم آقا منم یه نوکرم دلخوشیمه فقط حرم بذار بیام یه اربعین تا کربلا با مادرم گرچه دلم سنگه حسین ولی برات تنگه حسین دیگه دارم دق میکنم، به تو کارم لنگه حسین مجنون تو هستم، ابی عبدالله از غیر تو خستم، ابی عبدالله به شبکه های ضریحت آخر کی میرسه دستم، ابی عبدالله ای جانم ثار الله ابی عبدالله سلطانم ثار الله ابی عبدالله بند2⃣ یک عمره افتاده تو قلبم شوره حرمت میسوزم با این غم که از من دوره حرمت کی میشه روشن شه چشمم با نوره حرمت بغض توی گلوی من همیشه گفتگوی من شده فقط کرب و بلا، همینه آرزوی من دیگه تمومه طاقتم هوائیه زیارتم نمیتونم دووم بیارم بی حرم، یه ساعتم تنها راه چارم، ابی عبدالله من بی تو آوارم، ابی عبدالله با تو رو به راهه، روزگار من خیلی دوستت دارم، ابی عبدالله ای جانم ثار الله ابی عبدالله سلطانم ثار الله ابی عبدالله بند3⃣ عشقت دارائیمه، اربابم دنیای منی همیشه تو سختی، مرهم دردای منی امید امروز و، رؤیای فردای منی تویی تموم زندگیم نعم الامیر بچگیم قدیم الاحسانی و عاشقت شدم من از قدیم الهی قربونت بشم همینه از تو خواهشم نگاهتو ازم نگیر، هرچی بگی روی چِشَم ذکر لب هام هر دم، ابی عبدالله ای ساکن قلبم، ابی عبدالله گریم میگیره تا، می بینم آقا نوشته رو پرچم، ابی عبدالله ای جانم ثار الله ابی عبدالله سلطانم ثار الله ابی عبدالله شعر و سبک: ⛔️کپی بدون ذکر منبع جایز نیست⛔️ https://t.me/tekyenokari @‌ ghararenokary
۳۷ (اربعین) دلخستگان را روز اربعین است شیعه ز ماتم حسین غمین است زینب خسته دل ز غم حزین است روز شام بلا آمده کربلا اشک از دو چشم او روان است چون فاطمه قامت کمان است مظلوم عالم یا حسین جان۲ گوید حسین آمده ام کنارت گردیده خواهر تو بی قرارت بهشت من باشد حسین فرارت گویم از این سفر گشته ام خونجگر در این سفر جز غم ندیدم زخم زبان ها می شنیدم مظلوم عالم یا حسین جان۲ در لحظه ی آخر سویت دویدند خنجر خود را از ستم کشیدند در پیش دیده ام سرت بریدند گل آل عبا می زدی دست و پا دیدم حسین نقش زمینی در خون و بشکسته جبینی مظلوم عالم یا حسین جان۲ من که به تو بودم همیشه حساس حسین من غربت نمودم احساس تا که ز کین افتاد دست عباس فرق او شکستند دیده اش ببستند ظلم و ستم بر او فزون شد برادرم دل تو خون شد مظلوم عالم یا حسین جان۲ بعد از تو ای برادرم حسین جان بوده سرت برابرم حسین جان کو اکبرم کو اصغرم حسین جان پر شرر خیمه ها سرت بر نیزه ها بر من نشسته گرد پیری بعد از تو من رفتم اسیری مظلوم عالم یا حسین جان۲ شد روز آل فاطمه چنان شام بردند ما را کوفه و شهر شام بر ما زدند سنگ ستم ز هر بام دست ما بسته بود دخترت خسته بود در شام غم افتادم از پا شد کربلا دوباره احیا مظلوم عالم یا حسین جان۲ از این مصیبت هر دلی کباب است دستان ما بسته به یک طناب است کی جای خواهر مجلس شراب است دم زدی ز محبوب بر لب تو زد چوب سر تو در تشت طلا بود ناله ی ما وا غربتا بود مظلوم عالم یا حسین جان۲ (سبک: حاج اکبر ناظم ) @yaghubianreza @ghararenokary
۳۰ (اربعین) ای عاشقان هنگام اربعین است شیعه ی مرتضی علی غمین است خونجگر زینب است جان او بر لب است حسین مظلوم۲ زینب رسیده با دل شکسته آمده کربلا غمین و خسته کنار قبر او شده کم صبر او حسین مظلوم۲ با تو بود حسین گفت و گویم برادرم شرح سفر بگویم غم شده نصیبم دگر بی شکیبم حسین مظلوم۲ پرده ی حرمت تو را دریدند برای سر بریدنت دویدند مردمان غافل همه گشته قاتل حسین مظلوم۲ داغت به جان زد شررم برادر بعد تو خون شد جگرم برادر گلان تو چیدند سرت را بریدند حسین مظلوم۲ بعد تو دیدم آتش به خیمه سر تو را دیدم به روی نیزه زدند بی بهانه مرا تازیانه حسین مظلوم۲ غربت تو آن دم نمودم احساس جدا ز پیکر شد دو دست عباس جان او فدا شد دست او جدا شد حسین مظلوم۲ زخم مرا دشمن تو نمک زد سکینه را کنار تو کتک زد حبیبی حبیبی امان از غریبی حسین مظلوم۲ برادرم امان ز مردم شام سنگ ستم بر ما زدند ز هر بام دلم گشته کباب من و بزم شراب حسین مظلوم۲ از این مصیبت دل من کبابه رقیه ات جا مانده در خرابه با کبودی تن نیمه شب شد کفن حسین مظلوم۲ برادرم غم تو کرده پیرم دعا نما بی تو دگر بمیرم داغ تو زد شرر گشته ام خونجگر حسین مظلوم۲ (سبک: حاج ناظم ) (سبک: ای شیعیان ماه محرم رسید) @yaghubianreza @ghararenokary
السلام علیک یا اباعبدالله الحسین علیه السلام ی در سیـنه قـرار می گذارد ... مادر یک بـاغ ِ بهــار می گذارد ... مادر سهــم پـسری را که نیــامد حتمــاً یک گوشه کنار می گذارد ...مادر شاعر: @dobeity_robaey @ghararenokary
السلام علیک یا اباعبدالله الحسین علیه السلام مردمی که حرف افتاده، ز دین برگشته اند یا به قول عده ای، از فقر، کافر گشته اند اربعین با یک نگاه مهدی صاحب زمان در بیابان نجف تا کربلا سرگشته اند شاعر: @dobeity_robaey @ghararenokary
💠 زمینه 💠 از شاعـر گرانقدر گروه شـــــاعران جواز نوکـــــرۍ ⭐️ احسان نرگسی⭐️ ➖➖➖ هر کیو دیدم رسونده بود خودش رو به حرم من جا مونده فقط شکسته بود بال و پرم داغ کربلا یه سالِ دیگه موند رو جیگرم رفیقام برگشتنو میگن برام از کربلات میدونم خبر داری چقد دلم تنگه برات تنها دلخوشیم اینه رام میدی توی روضه هات حالا که کربلا، قسمتم نیس اقا برسون دستمو، به ضریح رضا 2 اقا جونم حسين ........................................... حالا که نشد بیام پای پیاده کربلات حالا که نشد تو بين الحرمین بشم فدات نکنه یه وقت بگی که دل بریدی از گدات منم و جدایی از تو، منم و این دلهره میدونم که بدیام فراتر از تصوره ولی جز تو کیه که غصه ی ما رو می خوره حالا که کربلا، قسمتم نیس اقا برسون دستمو، به ضریح رضا آقا جونم حسین ➖➖➖ ❌ انتشار با لینک کانال جواز نوکری و نام شاعر مجاز می باشد.❌ 🔆 تخصصی ترین کانال سبک و شعر مخصوص ذاکرین 1️⃣ لینک کانال تلگرام 👉 t.me/javazenokari 2⃣ لینک کانال ایتا 👉 eitaa.com/javazenokari 3⃣ آدرس صفحه اینستاگرام 👉 https://www.instagram.com/@javazenokari 🔹 گروه فرهنگی شاعـــــران جواز نوکـــــرۍ 🔸 ❤️ در انجام بهتر بارگذاری مطالب خواهشمندیم نظر خواهی را انجام دهید. @ghararenokary