eitaa logo
قرار نوکری
1.1هزار دنبال‌کننده
820 عکس
53 ویدیو
119 فایل
اطلاع رسانی جلسات کربلایی سیدعلی #حسینی_تبار و بارگزاری صوت جلسات و.. 🔻🔻🔻 #کانال_تخصصی_شعر_و_مداحی #مقتل #بارگزاری_اشعار_نوحه_سرود #آموزش_روضه_خوانی_تخصصی #آموزش_مداحی #حرم_مطهر_حضرت_معصومه_س #سید_علی_حسینی_تبار پل ارتباطی با حقیر ۰۹۱۲۲۵۱۰۶۲۸
مشاهده در ایتا
دانلود
دست در دست حسن بود که بیرون آمد مهر با ماه از اشراق مدینه سر زد سوی مسجدبه شکوه و عظمت گشت روان گوییا حیدر کرار رود در میدان نه به کف دشنه و نه خنجر و تیغ و علمی قصد کرده است کند فتح فدک را به دمی گام مردانه او لرزه به عالم انداخت گرد و خاک ره او خیبر دیگر می ساخت کوچه ها گرم تماشای خداوند جلال عرش در زیر قدمهاش رسیده به کمال خطبه آغاز شد و با سخنش شد محشر ذوالفقار آخته انگار علی در خیبر محضر هیبت او کوه احد زانو زد آسمان سجده به خاک قدم بانو زد بانگ زد دست از این خواب گران بردارید هر چه دارید همه از من و حیدر دارید سر این سفره اگر روزی خود را بستید همگی ریزخور حیدر و زهرا هستید گردش چرخ فلک نیز به دستان علی است در رگ ریشه زهرا به خدا جان علی است اگر از بند به بند تن من جان برود نگذارم که علی بی کس تنها بشود به رخ سرخ و پریشانی این گیسویم تا زمانی که نفس هست علی میگویم حرمت نان نمک حق علی بود علی غرض از باغ فدک حق علی بود علی آنچنان تیغ کلامش نفس از دشمن برد عاقبت پرچم حیدر به سر مسجد خورد تا شنیدند حقیقت به رهش افتادند با خجالت فدک فاطمه را پس دادند حسنش بود که تکبیر مکرر می گفت ون یکاد از نفس حضرت مادر می گفت آفرین بر تو و بر خطبه تو مادر من همه دیدند چطور آمده قرآن به سخن دست در دست حسن بود که بیرون آمد بعد چندی همه دیدند که لبخندی زد گرچه زن بود ولی نیست چو او مرد غیور کوچه ها از قدمش پُرشد از احساس غرور ناگهان سایه یک پست به دیوار افتاد بند بند فلک از دست ستم شد فریاد تیره شد کوچه و در شهر سکوتی پیچید دست شب رنگ سیاهی به رخ دهر کشید کوچه ی تنگ و دلی سنگ خدا رحم کند حضرت حوریه و جنگ خدا رحم کند می وزید از دل کوچه خبری سرخ کبود دیده ای تنگ حرامی به فدک دوخته بود دوربر را نظری کرد نباشد خبری یا مبادا که ازاین ره گذرد رهگذری هر چه مادر به عقب رفت عدو پیش آمد عاقبت تکیه به ناچار به دیواری زد ناگهان سایه دستی روی خورشید افتاد پسرش سینه سپر کرد مقابل استاد جگر شیر حسن داشت ولیکن افسرد دستی از روی سرش رد شد بر مادر خورد ضربه ای از دو طرف بود و خسوفی پر درد رحم بر بی کسی فاطمه دیوار نکرد آنچنان زد که فلک پر شده از ناله چنین همه گفتند به هم عرش خدا خورد زمین تلخ این بود حرامی به خودش می بالید تلخ تراین که به اشک حسنش می خندید با تمسخر نظرش سوی حسن تا افتاد پاره ها ی فدک فاطمه را دستش داد گفت این حق شما، خنده کنان رفت که رفت با غرور از ستمش نعره زنان رفت که رفت مانده باقی حسن و فاطمه و بقیه راه دو قدم گریه و اشک و دو قدم ناله و آه با پر بال وشکسته نفسش بند آمد نفس همقدم و هم نفسش بند آمد راه میرفت و به لب داشت به زحمت سخنی حسنم حرفی از این قصه مبادا بزنی راه کوتاه ولی کم نه از این فاصله شد هرقدم روی زمین خوردن او مسئله شد بذرظلمی که در آن کوچه غم دشمن کاشت حاصلش عصر دهم لشگر کوفی برداشت برگ گل از ستم و سیلی و غارت پژمرد دست نامحرم کوفی به پر معجر خورد شاعر: @ghararenokary
ما میهمان روضه ایم و میزبان زهراست ما کارمان گریه ست صاحب کارمان زهراست افلاک را از برکت نامش بنا کردند در اصل دنیا سفره ای و آب و نان زهراست آنجا که آیات از بحبل اللّه می گویند منظور رب العالمین از ریسمان زهراست فرمود مرد از دامن زن میرود معراج آنکه نبی را برد تا هفت آسمان زهراست هر چند نامش را موذنها نمی‌گویند اما شهادت می دهم اصل اذان زهراست عباس امان نامه ز نامحرم نمی‌گیرد چون خوب می داند که در واقع امان زهراست فرمود پیغمبر به او یا بضعة منی یعنی به جان احمد محمود جان زهراست ای کاش قدری شأن او را حفظ می کردند این زن که تنها مانده با نامحرمان زهراست شاعر: @ghararenokary
تا اَبد هر دو جهان بر سَرِ خوانِ زهراست عَطرِ جَنَّت زِ دَمِ مُشک فِشانِ زهراست سِرِّ مَستورِ خُدا کیست بِجُز کُفو عَلی؟ سَندِ مُعتبرم قَبرِ نَهانِ زهراست خونِ او در رَگِ عُشّاقِ عَلی می جوشَد جانِ ما فاطِمیّون بَسته به جانِ زهراست روزِ مَحشَر که فَراری ست پِسَر از مادَر روی پیشانیِ ما خَطِّ اَمانِ زهراست کارِ این خَلق به اَغیار اَگر اُفتاده کارِ ما نیز به دستِ پِسَرانِ زهراست گُنبدِ مَسجد و مِحراب، هِلالی ست اگر یادگاریِ هَمان قَدِّ کَمانِ زهراست شاعر: @ghararenokary
مغتنم ديدند صبر رو به پايان مرا آتش آوردند نمرودان گلستان مرا بيت من در آتش و مصراع من افتاده بود بي ادبها خوب سوزاندند ديوان مرا آرزوهاي مرا در پشت در آتش زدند كاش ميبستند جاي دست، چشمان مرا دست من بسته ولي دست مغيره باز بود زد تو را تا که بگيرد زودتر جان مرا حرف ناموسش كه شد ايوب صبرش سر رسيد باتو سنجيدند بين كوچه ايمان مرا در نهان چشم من اشك است مهمان سالها ظلم بيرون ميكشد از خانه مهمان مرا شاعر: @ghararenokary
دودِ هیزم در حرم آکنده شد آتش از روی علی شرمنده شد در چنان با شدت از جا کنده شد یاس حیدر بر زمین افکنده شد بانویی که حرمتش مفروض شد استخوان سینه اش مرضوض شد نعره ها پیوسته و ممتد شد و هتکِ حرمت های شان بی حد شد و حال زهرا پشت آن در بد شد و یک نفر با ضربه از در رد شد و قلبِ زهرا را قرار از دست رفت غنچه ی گل در فشار از دست رفت غربت شیر خدا شد بی حساب حمله می کردند سویش با عتاب دست هایش بسته شد بین طناب سوخت قلب حق برای بوتراب فاتح خیبر برای حفظ دین شد گرفتار دو بی دین لعین فضه زیر کتف مادر را گرفت دید حیدر را و قلبش پر گرفت زود زهرا شال حیدر را گرفت با نگاهش راه لشگر را گرفت دور حیدر بود در حال طواف تا که شد بیهوش با ضرب غلاف حیدری تنها و شمشیر و گلو فاطمه برخاست، آمد روبرو کل عالم می شد آن دم زیر و رو دست بر معجر اگر می برد او کار دشمن را علی راحت نکرد لحظه ای با اولی بیعت نکرد آه اما از دل زینب که دید یک نفر موی حسینش را کشید دیگری از راه با خنجر رسید لشگری پیراهنش را می درید دستباف فاطمه بود آن لباس شد بلند از هر شکافش بوی یاس شاعر: @ghararenokary
اَز اَشک های چَشمِ تو، زَمزَم دُرُست شُد اَز ناله های نیمه شَبَت، غَم دُرُست شُد با یاریِ مَلائِکه، دَر هِیئَتِ خُدا از چادُرِ سیاهِ تو پَرچَم دُرُست شُد اَوّل تو آفَریده شُدی، شَک نمی کُنَم زآن پیش تَر، که طَرحِ دوعالَم دُرُست شُد وَقتی به شِکلِ اِنسیه ی کامِلی شُدی اَز باقیِ گِلَت گِلِ ما هَم دُرُست شُد ما را، طَلایه دارِ غَمِ تو نِوِشته اَند اَز آن زَمان، که غُصّه و ماتَم دُرُست شُد اَز ما سُوال و، اَز تو جَوابی، گُلِ علی... ...تابوتِ لاغَرِ تو چِرا خَم دُرُست شُد؟! ما نوکَرِ حُسِینِ غَریبِ شُما شُدیم اَز فاطِمیّه ای که مُحَرَّم دُرُست شُد شاعر: @ghararenokary
مبین ز فاطمیه شورشی در عالم نیست به روضه راه ندارد دلی که محرم نیست اگر مصائب زهرا نبود می گفتم غمی عظیم تر از ماتم محرّم نیست دوباره سفرهٔ اشک و به لطف صاحب عزا برای اهل مصیبت غذا و نان کم نیست هزار شکر که در روضهٔ خصوصی تو نشسته ایم و به تن جز لباس ماتم نیست دلم به لطف تو پیوند خورده با روضه مرا ببخش که این رشته گاه محکم نیست مگر تو گریه کنی زخم دست و پهلو را به درد فاطمه جز گریه ی تو مرهم نیست بیا بگو که نیفتاد بین کوچه ی تنگ بیا بگو که رخش نیلی و قدش خم نیست شاعر: @ghararenokary
ز بس که هست به جسمم جراحتی تازه.. ز لاله ساخته ام باغ جنتی تازه.  به دست لاغر من لقمه نیز سنگین است کشیدم از علی امشب خجالتی تازه زنی به نیت خنده عیادتم آمد خدا کند که نباشد عیادتی تازه مگر که گریه ی یک زن چه اذیتی دارد؟! رسیده باز به حیدر شکایتی تازه علی به حجره ی من هرزمان که سر بزند به غیر گریه نداریم صحبتی تازه  نفس کشیدن پهلو شکسته آسان نیست مصیبتی است وَ پشتش مصیبتی تازه دوماه پیش چنان سیلی بدی خوردم که هست بررخم انگار ضربتی تازه لباس های قدیمی بزرگ‌ شد به تنم بیار جامه ی نو بهر قامتی تازه سه چهار مرتبه مردم ولی به عشق علی.. خدا به فاطمه اش داد فرصتی تازه! سید پوریا هاشمی   @ghararenokary
💢 مرکز افق بقعه علی بن بابویه قمی باهمکاری مرکز قرآن وحدیث کریمه اهل‌بیت علیهم السلام در راستای تقویت اجرای هیئتی ستایشگران در زمینه مداحی برگزار می کند: ⚫️"مراسم ایام فاطمیه شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها ⚫️ ✅ با حضور ستایشگران نوجوان اهل بیت علیهم السلام و اساتید بزرگوار ✅ همه دوستان بزرگوارم آمادگی لازم برای اجرا داشته باشند. توسل پایانی توسط کربلایی محمدصالحی 📆 زمان: سه شنبه، 15 آذر ماه، بعد از نماز مغرب و عشاء 📌مکان: خیابان چهارمردان کوی۲، بقعه علی بن بابویه قمی 💐 منتظر همه دوستان بزرگوار خواهیم بود. ✳️ حضور والدین و همراهان و دوستان بلامانع میباشد. 🕌مزار مقدس شیخان 🕌 بقعه علی بن بابویه قمی 🕌مرکز قرآن و حدیث کریمه اهل‌بیت ═══✼🍃◾️🍃✼═══ 🕌 @mazaresheikhan ═══✼🍃◾️🍃✼═══ @ghararenokary
4_5783064105606713229.ogg
2.71M
رد خون تو بسترت می کشه منو اشک چشم و درد سرت می کشه منو اینکه تو خونه این روزا فاطمه‌ی من رو میگیری از حیدرت می کشه منو میکشه منو غمت اب شدن نم نمت دق می کنم اخر از غصه‌ی قد خمت بگو چیکار کردن که می سوزی تو تب میپره هی از خواب چرا حسن هرشب 🏴🏴🏴🏴🏴 این سکوت روز و شبات می کشه منو اشک چشمای بچه هات می کشه منو مثل آتیشِ بسترت می سوزه دلم غربت عجیب نگات می کشه منو تار شده بازم چشات جون نداری تو صدات واسه دل من که نه واسه دل بچه هات فقط یه بار دیگه پاشو از این بستر میگذره این روزا تو میشی باز بهتر 🏴🏴🏴🏴🏴 غصه و غم رفتنت می کشه منو این کبودیای تنت می کشه منو خون مونده رو میخ در می کشه منو جای خالی محسنت می کشه منو از زمونه دلخوری خسته ای می خوای بری کاش بشه نری ولی انگاری مسافری قرار بعدی مون غروب عاشورا وقتی که تو گودال میره حسین ما نغمه‌پرداز: شاعر: و @ghararenokary
زمینه؛ الصديقة الشهيدة .mp3
1.08M
ذو القربى فاطمة... حقها فدك قَد نَجى كُلّٓ مَن... نَهجَها سَلَك اللهم صل علی الصديقة الشهيدة ذات الأحزان الطويلة فی المدة القليلة المجهولة قدرها المخفية قبرها المغصوبة حقها المكسورة ضلعها «وا اُمّاه، وا اُمّاه» 🏴🏴🏴🏴🏴 حق زهرای من، این روزا نبود! سهمش شد از فدک، چشمایی کبود توی مسجد، زهرا بود و دشمن بی‌مرامش اما موند پای امامش با خطبه و قیامش تو مسجد شده همهمه اصحاب هم شنیدن همه تنها بود ولی مرتضی تنها بود ولی فاطمه «وا اُمّاه، وا اُمّاه» 🏴🏴🏴🏴🏴 ای قوم بی‌وفا، این رسمش نبود! باغ جنت کجا، این آتیش و دود؟ توی کوچه، زهرا بود و یک عده بی‌مروت اما موند پای ولایت تا لحظۀ شهادت شد انگار قیامت به‌پا شد اجر رسالت ادا پرپر شد گل مصطفی یا الله توی کوچه‌ها «وا اُمّاه، وا اُمّاه» نغمه‌پرداز: شاعر: @ghararenokary
شور، مگه میشه تو رو داشته باشم.m4a
1.68M
مگه میشه تو رو داشته باشم و توی دنیا حس کنم که بی کسم با تو روزگارمو می سازم و بی تو تووو دنیا می گیره نفسم نفسم بنده به هر، نفس سینه زنات چشمه ی حیاتمه، اشک چشم نوکرات جوونیم ناقابله، جونمم میدم برات مادر حرم، سایه ی سرم تا تو رو دارم مادر در پناه تو، با نگاه تو غصه ندارم مادر اُمُنا زهرا 🏴🏴🏴🏴🏴 خدا دوستم داره که محبتت روزیِ ارثیِ خونوادمه آرزومه پسرم خادمت و دخترم توو روضه باشه خادمه تووی قلب نوکرات، اگه حب حیدره اگه اسم بچه هات، دلامون رو می بره این همه ش از اثره، شیر پاک مادره نوکرتم و، نوکراتونو مثل شما دوس دارم پای علی و، پرچم علی شاهرگمو می ذارم اُمُنا زهرا 🏴🏴🏴🏴🏴 اثر هیچ چیزی توی زندگی مثه یه دعای مادرونه نیس تو دعا کنی نشد نداره که مرگمو میون روضه بنویس بنویس که مدفنم، بشه خاک کربلا مثل اربابم حسین، کفنم شه بوریا الهی که خاک بشم، زیر پای زائرا تا نفسی هس، ممنونم از این لطفی که به من کردی عاقبتمو، ختمِ به حسین ختمِ به حسن کردی اُمُنا زهرا شاعر: @ghararenokary
تا تو سر بالا بگیری با سر اُفتادم زمین یا امیرالمؤمنين یک تنه هستم سپاهت تا وداع آخرین یا امیرالمؤمنين شاعر: @ghararenokary
واحد، آيۀ منجلى.mp3
2.28M
🔹آيۀ منجلى🔹 فضا پر از نورِ، فضا پر از شوره اينجا مدينه‌ست يا كوه طوره يه خانوادۀ يهودى، در عَجَبَن غرق تَحيُّرَن شبيه پروانه به دورِ شعاع انوار يه چادرن چادرى كه على گرو گذاشت براى قرض گندم چادرى كه سفير اسلامه برا نجات مردم چادر فاطمه‌ست، فاطمه عالمه‌ست عالمه بر همه‌ست «فاطمه فاطمه» ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ وجود تو بركت، وجود تو عزت ما رو مسلمون كن يمِ رحمت تشهد از لبت شنيدن، شنيدن از لب پيمبره چه افتخارى بهتر از اين، اماممون ساقى كوثره با دعاى تو می‌رسيم به آسمونِ نور و اميد با ولاى تو می‌رسيم به چشمۀ زلال توحيد قبلۀ هر دلى، آيۀ منجلى از همه افضلى «يا على يا على» شاعر و نغمه‌پرداز: @ShereHeyat_Nohe @ghararenokary
زمینه؛ چادر نور.mp3
5.08M
🔹چادر نور🔹 هر که دیده چادرتو، چادری که وصله‌داره مادر شده دلش منقلب از دیدنت ای دختر پیمبر فدای زندگی ساده‌‌‌ت چشم و چراغ خونۀ حیدر خدا خواسته که، همه عالم زیر پرت باشه خدا خواسته که، صد فرشته دور و برت باشه نخواستی خودت، چیزی از این دنیا تا جایی که می‌خوای چادرِ وصله‌داری روی سرت باشه حبل‌المتین شیعه می‌شه هر نخ چادر تو مادر دلامونو دخیل می‌بندیم به چادر تو روز محشر «مادرم، ام ابیها» ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ سایه‌سارِ رحمتتو روی سر ما همیشه داری نور تو و چادر تو، تو زندگی‌هامون شده جاری چادری که مونده برای دخترامون از تو یادگاری آخه چادرت، داره جلوه از سورۀ کوثر شدن تا ابد، دشمنای حُجب و حیا، اَبتر تویی مظهرِ عزت زن تو روزگاری که جلوی چشا، حتی می‌شد زنده به گور، دختر روشنه راه زندگی‌مون حالا با نور و قدر و کوثر هر زن آزاده می‌گیره درس زندگی از تو مادر «مادرم، ام ابیها» ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ هر که دیده چادرتو، چادری که شد تو کوچه خاکی چطوری آروم بمونه از غصه‌هات ای سورۀ پاکی چطور شکایت نکنه از غربتت آخر نشه شاکی چطور ممکنه، بسوزه باغ یاس پیغمبر چطور ممکنه، بره از خاطر حُرمَتِ کوثر چطور ممکنه، بسته باشه دست یدالله و توی کوچه‌ها چادر تو خاکی بشه مادر از غم کوچه بی‌قراریم تا برسه عزیزت از راه حرف دل همه‌ست تو روضه کی می‌رسی یا حجةالله «العجل، بقیة الله» شاعر و نغمه‌پرداز: @ShereHeyat_Nohe @ghararenokary
واحد؛ بهار روزگار من.mp3
1.79M
🔹بهار روزگار من🔹 دلخوش بودم که می‌مونی، بهار روزگار من هر چی بشه بازم تویی، تو این خزون کنار من می‌دونی جون علی بسته‌س به جون فاطمه تو بگو چیکار کنه علی بدون فاطمه؟ کجا می‌خوای بری سفر؟ عزیز حیدر بمون غم از دلم ببر، عزیز حیدر «یا فاطمه یا فاطمه، عزیز حیدر» ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ بمون و باش با گریه‌هات، مرهم زخمای علی مثل قفس نفس‌گیره، بعد تو دنیای علی کاشف الکرب علی، بمون که غم بی‌امونه اگه تو بری دیگه کسی برام نمی‌مونه ای بهترین یار علی، فاطمه جانم بمون طرفدار علی، فاطمه جانم «یا فاطمه یا فاطمه، فاطمه جانم» شاعر و نغمه‌پرداز: @ShereHeyat_Nohe @ghararenokary
واحد؛ بهار روزگار من.mp3
1.79M
🔹خدا نگهدار🔹 تا که نفس دارم فقط از تو حمایت می‌کنم واسه من افتخاره که با تو وصیت می‌کنم بذار تاریکی شب مَحرَم راز من باشه غسل یاس پرپرت از زیر پیرهن باشه تابوت زهراتو علی، شبونه بردار آه ای امیرالمؤمنین، خدا نگهدار «آه ای امیرالمؤمنین، خدا نگهدار» ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ اگه شکسته بالم و دلت شکسته از غمه زانوی غم بغل نگیر تو رو به جون فاطمه دل من خون شده که شکسته احترام تو مونده حتی بی‌جواب تو مدینه سلام تو غصه‌م از اینه حقتو، نشد بگیرم نشد که مثل محسنم، برات بمیرم «آه ای امیرالمؤمنین، خدا نگهدار» ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ گواه غربت و غمت شده همین قامت خم علی حلالم کن آخه رفتنیه فاطمه هم نگران گریه‌های بی‌صدای حسنم نمونه تشنه حسین یه موقع بعد رفتنم بگو که حق عشقتو به جا آوردم؟ بعد خدا بچه‌هامو به تو سپردم «آه ای امیرالمؤمنین، خدا نگهدار» شاعر: @ShereHeyat_Nohe @ghararenokary
السلام علیک یا فاطمه الزهرا سلام الله علیها هرجا که عزا برمن مظلومه گرفتيد ساکت ننشينيد حسين وحسن آنجاست آنقدر پي قبر من مظلومه نگرديد هرجا دلتان مي شکند قبر من آن جاست @ghararenokary
السلام علیک یا فاطمه الزهرا سلام الله علیها به خاک افتاده جسم اطهرش بود به روي دا من فضه سرش بود ميان آن همه رنج و غم ودرد به فکر غصه هاي همسرش بود @ghararenokary
السلام علیک یا فاطمه الزهرا سلام الله علیها -فاطمیه از من نکردی خواهشی نُه سال زهرا جان حالا که چیزی خواستی تابوت می‌خواهی؟ شاعر: •┈┈••✾••┈┈• @ghararenokary
📷 گزارش تصویری ✍️دومین "کارگاه تخصصی هفتگی تقویت اجراء هیاتی مادحین نوجوان" با حضور: استاد سیدعلی حسینی تبار و ستایشگران فاطمی(مرکز قرآن و حدیث حرم مطهر) ♦️ کاری از: مرکــــز افــــق بقعه مطهر علی بن باویه قمـــی با همکاری مرکز قرآن وحدیث کریمه اهل بیت 📌هر هفته، سه شنبه ها بعد از نماز مغرب و عشاء ✅ از همه دوستان بزرگوارم ذاکرین نوجوان اهل بیت علیهم السلام دعوت می‌کنیم در این جلسه که هر هفته سه شنبه ها بعد از نماز مغرب و عشا برگزار می‌شود شرکت فرمائید. ✳️ شاید این هفته نوبت شما باشد.منتظر همه دوستان هستیم. ✳️موضوع جلسه آینده سه شنبه ۹/۲۲ شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها خوانی 🕌 مزار مقدس شیخان 🕌 بقعه علی بن بابویه قمی 🕌مرکز قرآن وحدیث حرم مطهر ═══✼🍃◾️🍃✼═══ 🕌 @mazaresheikhan ═══✼🍃◾️🍃✼═══ @ghararenokary