بسم الله الرحمن الرحیم
#حضرت_ام_المومنین_خدیجه_س_مدح_و_وفات
#مجید_تال
▶️
به سیم و زر چه حاجت بود؟! از اینها فراتر داشت
پر از خورشید بود آری نگاهی کیمیاگر داشت
زنان از بی حجابی ها سر تسلیم افکنده....
ولی کنز الحیا از چادر خود تاج بر سر داشت
@hosenih
بزرگان عرب رایک به یک دیروز پس میزد
که این دوشیزه فکر خواستگاری از پیمبر داشت
زمانی که همه خورشید را تکذیب میکردند
خدیجه، چشم های مصطفی را خوب باور داشت
میان قوم خود شان و مقام او فراوان بود
ولیکن با پیمبر عزتی چندین برابر داشت
نبی افلاک را می دید از غار حرا اما
جهان مصطفی در چشم او تصویر بهتر داشت
نماز اولش را با علی پشت پیمبر خواند
شکوه این سه تن باهم هزار الله اکبر داشت
کنار مرتضی دین خدا را حفظ میکرده
که مالش نسبت همشیرگی با تیغ حیدر داشت
دوبازوی پیمبر بی گمان از جنس هم بودند
خدیجه چون علی را داشت درواقع برادر داشت
لبالب بود از قرآن و آن روزی که مادر شد
به جای طفل در آغوش خود آیات کوثر داشت
همینجا میشود بر پاکی دامان او پی برد
فقط این زن وجودی لایق زهرای اطهر داشت
علی داماد او شد کاش بود آن روز را می دید
که زهرا در نبود مادر خود دیده ای تر داشت
خدیجه در مسیر دین شترها داد بی منت
زنی روی شتر اما هوای فتنه در سر داشت
@hosenih
حسن روز جمل بی شک به یاد مادرش افتاد
به یاد خاطراتی که مروری زجر آور داشت
کمک میخواست پشت در صدا زد خادم خود را
فدای فضه اما فاطمه ای کاش مادر داشت...
⏹
@ghararenokary
بسم الله الرحمن الرحیم
#حضرت_ام_المومنین_خدیجه_س_مدح_و_وفات
#محمدرضا_نادعلیان
▶️
سلام میکنی و حق تو را سلام می کند
به احترام مقدمت نبی قیام می کند
ملک به پای گریه ات گریه مدام می کند
نگاه تو معجزه های بی کلام می کند
پادشهانِ مکه را چنین غلام میکند
@hosenih
ببین که حال مصطفی چقدر با تو عالی است
که عرش فرش خانه ات و یا همان حوالی است
ولی ظروف سفره ات هنوز هم سفالی است
برای وصف تو چقدر دست شعر خالی است
خدا برای مدح تو خود اهتمام می کند
چه عاشقانه آمدی به یاری پیمبرت
چقدر با لیاقتی که فاطمه است دخترت
همین شده است خار چشم دشمنان ابترت
مریم و اسیه چنین نشسته اند در برت
خادمی تو را بگو، بگو کدام میکند
گاه برای زندگی چه زود دیر میشود
بهار هم پس از تو از شکوفه سیر میشود
شغال شهر می رسد دوباره شیر میشود
دل شکسته ات از این قضیه پیر می شود
همین که یاد کوچه یاد ازدحام میکند
@hosenih
مادر مادر حسن، مادر مادر حسین
چه آمده سر حسن،چه آمده سر حسین
نوگل پرپر حسن، علی اکبر حسین
خون به گلوی مجتبی، تیغ به حنجر حسین
و باز گریه کار شعر را تمام می کند...
⏹
@ghararenokary
زمزمه؛ اُم المؤمنین.mp3
زمان:
حجم:
2.26M
#حضرت_خدیجه علیهاالسلام
#زمزمه
🔹ام المؤمنین🔹
چه ماهی شده برام ماه رمضون
صدای شیون میاد از آسمون
تو رفتی بهارمون شده خزون
تا واکنی بازم چشاتو خانوم
غربت میباره از تو چشمام آروم
ای، همسفرۀ درد و غمم
ای، یار و انیس و همدمم
وای، بعد از تو غرق ماتمم
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
همینکه اسمت میاد روی لبام
میریزه اشکام به روی گونههام
خدیجه! دلگرمی بودی تو برام
زخم زبون شنیدی عمری اما
بازم منو هیچوقت نذاشتی تنها
ای، زیبایی دنیای من
ای، بانوی بیهمتای من
وای، با رفتنت ای وای من
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
نمیشه نبودن تو باورم
دوباره چشاتو وا کن یاورم
یتیمی زوده برای دخترم
زهرا نداره بی تو جز غم حاصل
مهرت نمیره تا قیامت از دل
وای، تو رفتی اُم المؤمنین
وای، بیتو شدم تنهاترین
وای، اشکای زهرا رو ببین
شاعر: #رضا_خورشیدی_فرد
نغمهپرداز: #محمدرضا_رضایی
🌐 shereheyat.ir/node/4608
✅ @ShereHeyat_Nohe
@ghararenokary
زمینه؛ اَينَ مِثلُ خَديجَة،.mp3
زمان:
حجم:
3.53M
#حضرت_خدیجه علیهاالسلام
#زمینه
🔹أينَ مِثلُ خَديجَة🔹
شب غريبىِ ختمُ المرسلينه
شب جدايى از اُم المؤمنينه
غم بى مادرى با زهرا چى كرده
بميرم تنهاترينه
روى دست بابا، میبينه كفن مادره
سخته غربت اما، سختتر اون نگاه آخره
اَينَ مِثلُ خَديجَة، يار رسول الله
اَينَ مِثلُ خَديجَة، دلدار رسول الله
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
جا داره آسمون امشب خون بباره
يتيم مكه باز يارب بیقراره
از آتيش فراق میسوزه وجودش
اشكاش ادامه داره
دلتنگ با بغض میگه، رفتى چارهساز مشكلم
رفتى بیتو ديگه، غم سايه كرده رو دلم
اَينَ مِثلُ خَديجَة، جان رسول الله
اَينَ مِثلُ خَديجَة، جانان رسول الله
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
وقتى كه فاطمه مرثيه میخونه
با نالهش همه عرشُ میسوزونه
واى از ماتمِ دخترى دلپريشون
كه چشاش كاسۀ خونه
كاشكى میشد مادر، براى من قرآن بخونى
كاشكى میشد مادر، كنار فاطمهت بمونى
اَينَ مِثلُ خَديجَة، ماه رسول الله
اَينَ مِثلُ خَديجَة، همراه رسول الله
شاعر و نغمهپرداز: #حسین_حاجی
🌐 shereheyat.ir/node/4610
✅ @ShereHeyat_Nohe
@ghararenokary
5e82ae299c16117bc14fc7a3_-9043513959076768024.mp3
زمان:
حجم:
5.61M
#حضرت_خدیجه علیهاالسلام
#زمینه
🔹همدلی یعنی...🔹
ای یاور دین، ای مادر ما
که بین بستر افتادی
گذشتی از جون، تو هر چی داشتی
به پای این مکتب دادی
به تو مدیونیم این دین و عباداتو
شده محکم از اول دین حق با تو
تویی که معنا کردی واسۀ عالم، مواساتو
همدلی یعنی واسه عدالت
واسه این دین و اُمّت، روز و شب بیقراری
همدلی یعنی پای ولایت
پای عشق و عقیدهت، هر چی داری بذاری
«ای مادر فداکار، یا حضرت خدیجه»
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
چشاتو بستی، چشامو بستم
که داغ تو خیلی سخته
نرو عزیزم، خودت میدونی
فراق تو خیلی سخته
خیالم با تو از هر غم شد آسوده
همیشه عشقت یار و یاورم بوده
مهربون بانوی من از کنار من، نرو زوده
بعد تو بغضی توی صدامه
حرف روز و شبامه، أیْنَ مِثْلُ خَدِیجة
بعد تو ذکر روی لبامه
معنای گریههامه، أیْنَ مِثْلُ خَدِیجة
«ای مادر فداکار، یا حضرت خدیجه»
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
یادم نمیره، به خاطر دین
چه سختی و رنجی دیدی
دلم میسوزه، آخه میبینم
تو این غریبی جون میدی
هر چی که داشتی تقدیم خدا کردی
همهدنیا رو پای من فدا کردی
یه عبا میخواستی واسه کفن اما، اِبا کردی
جبرئیل آوُرد واسهت سلامی
همراه یک کفن که، هدیهس از عرش اعلی
گریه کن حالا همراه زهرا
واسه اون بیکفن که، میافته روی خاکا
شاعر و نغمهپرداز: #محمدرضا_رضایی
🌐 shereheyat.ir/node/4614
✅ @ShereHeyat_Nohe
@ghararenokary
نوحه؛ اُم الفاطمه.mp3
زمان:
حجم:
1.16M
#حضرت_خدیجه علیهاالسلام
#نوحه
🔹ام الفاطمه🔹
خاتم خلقت را نگین
دل سپرده بر تو امین
فخر تو اُم الفاطمه
شأن تو اُم المؤمنين
تو بخشنده چون آسمان بودی
فراتر از ادراکمان بودی
پناه پناه جهان بودی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
مأمن دنیای رسول
مرهم غمهای رسول
چه سخاوتمندانه رفت
هستیات در پای رسول
نگاه تو تسکین آلام است
دل مصطفی با تو آرام است
که مدیون لطف تو اسلام است
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
بیتو چشمم باران نداشت
بیتو ایمانم جان نداشت
خلقت نور فاطمه
بیحضورت امکان نداشت
پس از تو امیدت چه تنها شد
در غصه بر خانهات وا شد
و زهرایت اُم ابیها شد
شاعر: #حسین_عباس_پور
نغمهپرداز: #یونس_سبزی
🌐 shereheyat.ir/node/4612
✅ @ShereHeyat_Nohe
@ghararenokary
#حضرت_ام_المومنین_خدیجه_س_وفات
#شب جمعه _زیارت امام حسین
گریان شده چشم مصطفی در محنت
قربان غریبی تو و یاسمنت
باشد کفن تو جامه ی پیغمبر
عالم بفدای "نوه ی" بی کفنت
شاعر: #سیدمجتبی_شجاع
@ghararenokary
بسمالله الرحمن الرحیم
#امام_حسن_مجتبی_ع_مدح_و_ولادت
#احسان_نرگسی
▶️
امشب خدا از شاهکارش رونمایی می کند
امشب حسن از عاشقانش دلربایی می کند
هر کس درِ این خانه روز و شب گدایی می کند
با این گدایی بر جهان فرمانروایی می کند
چشم و چراغ خانه ی زهرا و حیدر آمده
استاد رزم قاسم و عباس و اکبر آمده
@hosenih
ماه علی از راه می آید وقارش را ببین
آیینه ی زهراست، حُسن بی شمارش را ببین
در چهره ی او شوکت پروردگارش را ببین
در دستهای خیبری اش ذوالفقارش را ببین
بر خاک نعلینش ابوذرها تیمم کرده اند
از هیبتش حتی ملائک دست و پا گم کرده اند
@hosenih
روزی عالم می رسد از سفره ی شاهانه اش
بار زمین و آسمان را می کشد بر شانه اش
نورعلی نور است بی شک خشت خشت خانه اش
شکر خدا روز ازل من هم شدم دیوانه اش
آمد کریمی که به یمن او گدایی باب شد
امشب حسین بن علی هم صاحب ارباب شد
@hosenih
آرام می گیرد جهان در سایه ی بال و پرش
یا للعجب! در حیرتم از خُلق قاسم پرورش
دنیا به هم می ریزد از بانگ انا بن الحیدرش
آمد که روز و شب بگردد دور زهرا مادرش
هر جا نبردی هست شیر کارزارش مجتبی ست
جنگ جمل یعنی که حیدر ذوالفقارش مجتبی ست
@hosenih
خَلقا شبیه فاطمه، خُلقا شبیه حیدر است
مثل علی حتی نفس هایش مسیحا پرور است
هر کس که فرزند علی شد ، فاتح صد خیبر است
او جای خود دارد... غلامش هم شفیع محشر است
وقتی که در تاریکیِ شب ها عبادت می کند
بی واسطه او با خدای خویش صحبت می کند
@hosenih
آب وضوی او جهنم را گلستان می کند
شب های عالم را ، نگاهش نور باران می کند
نور وجودش عرش اعلی را چراغان می کند
ایوان طلای مجتبی کافر مسلمان می کند
اصلا حواسم نیس...ایوانی ندارد مجتبی
شمع و چراغی بر مزارش نیست مثل کربلا
⏹
@ghararenokary
بسمالله الرحمن الرحیم
#امام_حسن_مجتبی_ع_مدح_و_ولادت
#جواد_کریم_زاده
▶️
آب زنید راه را حضرت دلبر آمده
مژده دهید باغ را یاس معطر آمده
بوی بهشت می وزد با نفحات احمدی
دسته گل محمدی عشق پیمبر آمده
صبا به عاشقان ببر، سحرگهان تو این خبر
آینه ی جمال حق به امر داور آمده
@hosenih
بگو به شور و همهمه آمده پور فاطمه
کریم آل مصطفی ثانی حیدر آمده
به ساقی ای صبا بگو تو راز عشق مو به مو
به جام عاشقان او شراب کوثر آمده
شمس و کواکب و قمر بر رخ اوست سجده گر
پشت فلک به سجده ی اوست که چنبر آمده
حُسن جمال او حسن ،قدر و کمال او حسن
جمع خصال او حسن، احمد دیگر آمده
قبله همیشه مایلش، جود و کرم چو سائلش
پادشهان به درگهش جمله چو نوکر آمده
صد چو مسیح زنده شد از دم روح پرورش
صد چو کلیم بر درش خادم محضر آمده
پشت نماز او زند صف سپه ملائکه
بر همه انبیا حسن امیر و رهبر آمده
در عجبم از آن یلی، آن یل مرتضی علی
که در جمل به امر او یک تنه لشکر آمده
گوش به امر وی کند، اُشتر سرخ پی کند
پشت به جنگ کی کند، یلی دلاور آمده
صلح امام مجتبی گشت لوای کربلا
بقای دین به زحمت شُبیر و شُبَّر آمده
@hosenih
عجب همای رحمتی عجب نماد عزتی
بر سر عالمی حسن چو تاج و افسر آمده
آب زنید راه را سجده کنید ماه را
بنده شوید شاه را شافع محشر آمده
مژده دهید یار را آن مه ده چهار را
مِهر سپیده سر زده ظلمت شب سر آمده
⏹
@ghararenokary
بسمالله الرحمن الرحیم
#امام_حسن_مجتبی_ع_مدح_و_ولادت
#مجتبی_دسترنج
▶️
رمضان سفره احسان خودش را انداخت
سفره را با قدم یوسف زهرا انداخت
تازه از نیمه ماه است سرآغاز کرم
پس حسن سفره اکرام به هر جا انداخت
آمد و شهر مدینه نفسی تازه گرفت
شور و حال دگری بر دل شیدا انداخت
با نگاهش دل زهراست که آرام شده
چون نظر در نظر حضرت زهرا انداخت
مصطفی بوسه گرفت از رخ همچون عسلش
اینچنین بر رخ او یک گل زیبا انداخت
@hosenih
مرتضی شاد شد و "حَول ولا.."یی خواند و..
بر کف دست گدا سکه اعلا انداخت
ماه تصویر خودش را به دو چشمانش دید
بعد از آن سوی حسن چشم تماشا انداخت
آن طرف خیره به رویش شده خورشید افق
این طرف زهره نظر بر قد و بالا انداخت
از دمش بوده اگر حضرت عیسی زنده است
او نفس را به دمِ گرمِ مسیحا انداخت
اذن او بوده که دریا شده بر موسی باز..
دست او بوده عصا در دل دریا انداخت
آمد و در دل دلداده ی خود گرمی عشق،
بر دل دشمن خود وحشت سرما انداخت
در جمل هم پسر فاطمه با یک ضربه
شتر قائله را، شادیِ مولا انداخت
صلح او اولِ پیروزی عاشورا بود
صلح او عایشه را از نفس حتی انداخت
هم به ارباب خودش ذکر حسن را آموخت
هم خودش حرزِ حسن گردنِ سقا انداخت
عزّت عالم و آدم، ثمرش قاسم بود
که سر ازرقیان را همه در جا انداخت
کربلا صحنه ی ایثار حسن ها شد که..
..گفت"لایوم.."نظر جانب صحرا انداخت
کودکی بود که بین گذر کوچه شکست
عاقبت هم گذر کوچه اش از پا انداخت
@hosenih
میرسد مهدی و..، روزی همگان می گویند
حسنی باز نقاب از روی سیما انداخت
حرمش هم به خدا حال و هوایی دارد
او خودش شوق حرم را به دل ما انداخت
تا که گفتیم حسن حاجت ما را دادند
کار ما را نشد اصلاً که به فردا انداخت
خوش به حال دل آن شاعر دلسوخته که
بر عبای کرمش دست تمنا انداخت
آمدم "ملتمس" کوی حسن جان باشم
قرعه ی شعر به نام مَنِ رسوا انداخت
⏹
@ghararenokary