🌷 #امام_حسن_مجتبی_ع_مدح_و_ولادت
آمده آنکه شاهِ ذوالمِنَن است
به همه گفته ام که عشق من است
بنویسید دیگر از امروز
کنیهٔ مرتضی «اباالحسن»است
شاعر: #قاسم_نعمتی
@hosenih
@ghararenokary
🌷 #امام_حسن_مجتبی_ع_مدح_و_ولادت
همراه نسیم کز جنــان می آید
عطر علوی به باغ جان می آید
با آمــدن کــریم آل یـاسین
بانگ #صلوات از آسمان می آید
شاعر: #سيدهاشم_وفايي
@hosenih
@ghararenokary
بسمالله الرحمن الرحیم
#امام_حسن_مجتبی_ع_مدح_و_ولادت
#رضا_احدزاده
▶️
نیمه ی ماه خدا ماه به دنیا آمد
اولین گل پسر حیدر و زهرا آمد
غرق لبخندو چه آرام در آغوش نبی...
چه مبارک سحری بود و چه فرخنده شبی...
@hosenih
صف به صف فوج ملائک همه در حال نزول
شادمان است دل حیدر و زهرا و رسول
نام نیکوش حسن جلوه ی رحمان و رحیم
من غلام بن غلام، اوست کریم ابن کریم
کرم و جود و سخا ،مات کرامات حسن
همه عالم شده مبهوت کمالات حسن
مادرش فاطمه و باب گرامیش علی
سبط اکبر نوه ی پاک و گرامی نبی
@hosenih
قلم از مدح و ثنای تو شده سرگردان
بنویسد زکدامین کرمت آقا جان...
سفره دار کرم ای باب نجات و برکات
بر گل خنده و بر مقدم پاکت #صلوات...
⏹
@ghararenokary
بسمالله الرحمن الرحیم
#امام_حسن_مجتبی_ع_مدح_و_ولادت
حجت الاسلام #حسین_فتحی
▶️
باز هم نیمه ماه رمضان آمده است
پسر ارشد حیدر به جهان آمده است
@hosenih
چقَدَر خانه مولا شده پر رفت آمد
سیدِ اهلِ جنان ؛ خنده کنان آمده است
کوری چشم حسودان و همه خیره سران
به تماشای حسن ؛ پیر و جوان آمده است
متلاشی شود این عالم امکان بی او
بار دیگر به جهان امن و امان آمده است
هر کجا بوده سخن از کرم و جود و وفا
ذکر زیبای حسن جان به زبان آمده است
بارها زندگی اش را به یتیمان بخشید
تا سر سفره ی شان گندم و نان آمده است
دم عیسای مسیح معجزه کوچک او
به دل مرده ی ما مونس جان آمده است
**
به یقین تا به ابد غرق عذاب است آنکه
بهر تشییع تو با تیر و کمان آمده است
@hosenih
لحظه گفتن ِلایومَ کیومک ؛ دیدی
بهر غارت ز تنش ؛ شمر و سنان آمده است
⏹
@ghararenokary
بسمالله الرحمن الرحیم
#امام_حسن_مجتبی_ع_مدح_و_ولادت
#مرضیه_عاطفی
▶️
ریسه بندان کن، علیِ مرتضی(ع) بابا شده
نیمۂ ماهِ خدا شیرخدا بابا شده
میرسد امشب رطب از دستهای جبرییل
روزه دارن! حیدرِ آل کسا، بابا شده
حُسنِ مطلق رونمایی شد؛ حسن(ع) لبخند زد
چون أمیرالمؤمنینِ شیعه ها بابا شده
گفت امشب قلعۂ خیبر به تیغِ ذوالفقار
باخبر هستی که شاهِ لافتی بابا شده؟!
سفرۂ افطار با ذکر«حسن(ع)جان» پهن شد
جانِ عالم؛ حضرت مشکل گشا بابا شده
در فضیلت نیست امشب کمتر از شبهای قدر
چون به یُمنِ مجتبی(ع) بابایِ ما بابا شده
هست ذکر «یاعلیُ و یاعظیم ِ» اهل بیت(ع)
سائلان خواندند او را «یاکریم اهل بیت(ع)»
@hosenih
کوثر امشب صاحب دردانۂ أطهر شده
حضرت أم أبیها حضرتِ مادر شده
عرشیان و خاکیان و سائلان و عاصیان
در کنار دست های کوچکش محشر شده
چشم و ابرویش به حیدر رفته و دل می برَد
قلبِ زهرا(س) بیقرارِ دومین حیدر شده
شد نبی(ص) غرق سرور و شادمانی پدر-
باعث آرامش ِ روز و شبِ دختر شده
قوم و خویشیِ پیمبر(ص) باعلی(ع) شد بیشتر
حالِ اصحابِ سقیفه بیشتر مضطر شده
جاهلی هم سنگ آورده برای امتحان
دید اما وقت رفتن صاحبِ گوهر شده
هست آقایم کریم إبن کریم و تا ابد
از تمام دست و دل بازانِ عالم سر شده
دید دستِ خالی ام را داد عیدیِ مرا
از میانِ جمعیت؛ زهرا(س) صدایم زد بیا...
@hosenih
آمدم! نوکر شدم از برکت نام ِ حسن(ع)
دام را انداخت؛ دل افتاد در دام حسن(ع)
ابر و باد و ماه و خورشیدش تماشایی تر است
فرق دارد آسمانِ آبیِ بام حسن(ع)
با جزامی هیچکس دمخور نشد جز مجتبی(ع)
همنشینی با ضعیفان هست پیغام حسن(ع)
مرد شامی را به جای ناسزا لبخند گفت
عاشقم! دیوانه ام کرده ست اسلام حسن(ع)
نام او کام مرا طعم عسل داده ست و کاش...
لحظه ای شیرین شود از نام من کام حسن(ع)
در خیالاتم صدایش را تصور میکنم
نسخۂ آرامشم شد لحن آرام حسن(ع)
میشود صحن و سرایش بازسازی با ظهور
میشوم در آستانش جزء خدام حسن(ع)
شک نکن یکروز میگیرم برات کربلا
از کنار پنجره فولادِ باب المجتبی(ع)!
⏹
@ghararenokary
🌷 #امام_حسن_مجتبی_ع_مدح_و_ولادت
عالَم پیر دگر باره جوان خواهد شد
رمضان تازه از امشب رمضان خواهد شد
خبر آمدنش بین گداها پیچید
همه گفتند فراوانی نان خواهد شد
با قدم رنجهی این شاهْ پسر، بیش از پیش
قیمت سائل این خانه گران خواهد شد
عشقِ عرش است همین شیر که در گهوارست
سید و شاه جوانان جنان خواهد شد
متجلا شده از هر نفس او الله
از ید او کرم الله عیان خواهد شد
اعتقاد دلم این است که فردای ظهور
«اَشهد اَنَّ حَسَن...» جزء اذان خواهد شد
شاعر: #عماد_بهرامی
@ghararenokary
بسمالله الرحمن الرحیم
#امام_حسن_مجتبی_ع_مدح_و_ولادت
#مجتبی_دسترنج
▶️
در نیمه ماه رمضان غوغا شد
بنگر به سما ماه علی پیدا شد
از سوی خدا به فاطمه در این ماه
یک دسته گل محمدی اهدا شد
*
بر حُسن حسن ماه دل آرا صلوات
بر جود حسن جلوه مولا #صلوات
با چهره شادان بفرست از دل و جان
برروی حسن یوسف زهرا صلوات
*
ماه رمضان ، ماه نزول برکات
برکامِ عطش دیده، رسد آب حیات
مهمان خداست هرکسی بفرستد
بر احمد و بر آل و محبش صلوات
⏹
@ghararenokary
بسمالله الرحمن الرحیم
#امام_حسن_مجتبی_ع_مدح_و_ولادت
#محمدسعید_میرزایی
▶️
این کیست که آقای جوانان بهشت است؟
نامیست که بر کنگرۀ عرش نوشتهست
از نور محمّد تن این پاک سرشت است
عطر نفسش رایحۀ بال فرشتهست
امشب شب رویش، شب میلاد بهار است
از جذبۀ این جلوه، فلک آینهزار است
@hosenih
امشب نظر ساقی این میکده عام است
آیینه بیارید که این جلوه مدام است
نور است و نوید است و درود است و سلام است
ماه است و تمام است و امیر است و امام است
ای گمشدگان! جلوۀ خورشید هدایت!
ای سوختگان! چشمۀ جوشان ولایت!
@hosenih
بهر تن این طفل، ملک پیرهن آورد
چون فاطمه را خندۀ او در سخن آورد
پرسید چه نام از تو خدا نزد من آورد؟
جبریل ز عرش آمد و نام حسن آورد
تو حُسن خداوندی و نام تو حَسن شد
پس گفت پیمبر، حَسن آیینۀ من شد
@hosenih
نور از فلک و گل به زمین جوش گرفته
تا عرش، گل نام تو در گوش گرفته
زهرات به صد بوسه در آغوش گرفته
احمد به برت خوانده و بر دوش گرفته
کای نور دل و دیدهام ای جان و تن من!
جانم حسن من، حسن من، حسن من!
@hosenih
مردم! چو برآنید مرا دوست بدارید
در راه وفای حسنم کم مگذارید
نور دل من آمده، آیینه بیارید
گر اهل ولایید، به او دل بسپارید
عهد حسنم، نقش دل و جان شما باد
در روز شفاعت ز شفیعان شما باد
@hosenih
ای چشم بهشت از گل لبخند تو روشن
ای دیدۀ خورشید به پیوند تو روشن
خورشید فلک نیست به مانند تو روشن
عالم شده از صورت دلبند تو روشن
لبخند بزن غنچۀ تو تازهترین است
چون حُسن تو در عرش پر آوازهترین است
@hosenih
مولا که سر سفرۀ بانوی فدک بود
از ذکر حسین و حسنش نان و نمک بود
روشن ز حسین، آینۀ چشم فلک بود
دیدار حسن، روشنی چشم ملک بود
شادی پیمبر، همه جان و دل مولا
روشن ز دو آیینه شده خانۀ زهرا
@hosenih
این کیست که در عرش خدا، چشم و چراغ است
آری حسن است این که نخستین گل باغ است
ای آن که تو را مادرِ خورشید سراغ است
بازار دلافروزی عالم ز تو داغ است
تا باد جهان مست میِ جام حسن باد
تا باد، بهارِ دل ما نامِ حسن باد
⏹
@ghararenokary
بسمالله الرحمن الرحیم
#امام_حسن_مجتبی_ع_مدح_و_ولادت
#احسان_نرگسی
▶️
امشب خدا از شاهکارش رونمایی می کند
امشب حسن از عاشقانش دلربایی می کند
هر کس درِ این خانه روز و شب گدایی می کند
با این گدایی بر جهان فرمانروایی می کند
چشم و چراغ خانه ی زهرا و حیدر آمده
استاد رزم قاسم و عباس و اکبر آمده
@hosenih
ماه علی از راه می آید وقارش را ببین
آیینه ی زهراست، حُسن بی شمارش را ببین
در چهره ی او شوکت پروردگارش را ببین
در دستهای خیبری اش ذوالفقارش را ببین
بر خاک نعلینش ابوذرها تیمم کرده اند
از هیبتش حتی ملائک دست و پا گم کرده اند
@hosenih
روزی عالم می رسد از سفره ی شاهانه اش
بار زمین و آسمان را می کشد بر شانه اش
نورعلی نور است بی شک خشت خشت خانه اش
شکر خدا روز ازل من هم شدم دیوانه اش
آمد کریمی که به یمن او گدایی باب شد
امشب حسین بن علی هم صاحب ارباب شد
@hosenih
آرام می گیرد جهان در سایه ی بال و پرش
یا للعجب! در حیرتم از خُلق قاسم پرورش
دنیا به هم می ریزد از بانگ انا بن الحیدرش
آمد که روز و شب بگردد دور زهرا مادرش
هر جا نبردی هست شیر کارزارش مجتبی ست
جنگ جمل یعنی که حیدر ذوالفقارش مجتبی ست
@hosenih
خَلقا شبیه فاطمه، خُلقا شبیه حیدر است
مثل علی حتی نفس هایش مسیحا پرور است
هر کس که فرزند علی شد ، فاتح صد خیبر است
او جای خود دارد... غلامش هم شفیع محشر است
وقتی که در تاریکیِ شب ها عبادت می کند
بی واسطه او با خدای خویش صحبت می کند
@hosenih
آب وضوی او جهنم را گلستان می کند
شب های عالم را ، نگاهش نور باران می کند
نور وجودش عرش اعلی را چراغان می کند
ایوان طلای مجتبی کافر مسلمان می کند
اصلا حواسم نیس...ایوانی ندارد مجتبی
شمع و چراغی بر مزارش نیست مثل کربلا
⏹
@ghararenokary
بسمالله الرحمن الرحیم
#امام_حسن_مجتبی_ع_مدح_و_ولادت
#جواد_کریم_زاده
▶️
آب زنید راه را حضرت دلبر آمده
مژده دهید باغ را یاس معطر آمده
بوی بهشت می وزد با نفحات احمدی
دسته گل محمدی عشق پیمبر آمده
صبا به عاشقان ببر، سحرگهان تو این خبر
آینه ی جمال حق به امر داور آمده
@hosenih
بگو به شور و همهمه آمده پور فاطمه
کریم آل مصطفی ثانی حیدر آمده
به ساقی ای صبا بگو تو راز عشق مو به مو
به جام عاشقان او شراب کوثر آمده
شمس و کواکب و قمر بر رخ اوست سجده گر
پشت فلک به سجده ی اوست که چنبر آمده
حُسن جمال او حسن ،قدر و کمال او حسن
جمع خصال او حسن، احمد دیگر آمده
قبله همیشه مایلش، جود و کرم چو سائلش
پادشهان به درگهش جمله چو نوکر آمده
صد چو مسیح زنده شد از دم روح پرورش
صد چو کلیم بر درش خادم محضر آمده
پشت نماز او زند صف سپه ملائکه
بر همه انبیا حسن امیر و رهبر آمده
در عجبم از آن یلی، آن یل مرتضی علی
که در جمل به امر او یک تنه لشکر آمده
گوش به امر وی کند، اُشتر سرخ پی کند
پشت به جنگ کی کند، یلی دلاور آمده
صلح امام مجتبی گشت لوای کربلا
بقای دین به زحمت شُبیر و شُبَّر آمده
@hosenih
عجب همای رحمتی عجب نماد عزتی
بر سر عالمی حسن چو تاج و افسر آمده
آب زنید راه را سجده کنید ماه را
بنده شوید شاه را شافع محشر آمده
مژده دهید یار را آن مه ده چهار را
مِهر سپیده سر زده ظلمت شب سر آمده
⏹
@ghararenokary
#امام_حسن_مجتبی_ع_مدح_و_ولادت
نیمهٔ ماه است و دستم خالی و رویم سیاه
حقّ زهرا مادرت اُنظُر الیَّ یا حَسَن
شاعر: #مهدی_علی_قاسمی
@dobeity_robaey
@ghararenokary
#امام_حسن_مجتبی_ع_مدح_و_ولادت
من کویرم آمدم تا ابر بارانم کنند
آتشم اما در این شبها گلستانم کنند
شب به شب این در زدنها کار خود را میکند
هر چه باشم درد، در این ماه درمانم کنند
من گناهم هر چه هست از نا امیدی کمتر است
غرق عصیانم، الهی غرق غفرانم کنند
مست دنیایم ولی این شبنشینیها مرا
مست ِ مست ِ مست از سبحانَ سبحانم کنند
هر چه باشم از محالات است در این بارگاه
بی محلی بر من و حال پریشانم کنند
چهارده شب من درِ این خانه گدایی کردهام
تا که امشب آستان بوسِ حسن جانم کنند
ظلمت محضم ولیکن رو به ماه آوردهام
بر خدای دست و دلبازان پناه آوردهام
ریخت عالم را بهم، دست عطای مرتضی
هر که را دیدم شده امشب گدای مرتضی
ثانیه ثانیه امشب به گل روی حسن
مرده زنده میکند دارالشفای مرتضی
آی دنیا بعد از این از فقر دیگر بیمهای
آمده مشکلگشای بچههای مرتضی
لشکر باطل چه آید بر سرش، الفاتحه...
فاطمه آورده سرلشکر برای مرتضی
آمده تا روزهای تلخ را شیرین کند
آمده غوغا نماید پابهپای مرتضی
کار تزویر و نفاق و ظلم و فتنه زار شد
عالمی مبهوت این شاه و سپهسالار شد
ای مبارک ماه ِ این ماه مبارک یا حسن
آمدی و با تو شد جود و کرم معنا حسن
آشنا و غیر نشناسد مرام فاطمیت
ای دلت دریاتر از دریاتر از دریا حسن
ای که بر زهرا تو اولبار مادر گفتهای
ای بزرگ و ای سرآغاز بنیالزهرا حسن
شیر مرد معرکه، سردار صفین و جمل
هر کسی که با تو در افتاد شد رسوا حسن
ای که زد صلح تو طعنه تا ابد بر هر چه جنگ
هر چه آید پیش، باشد پرچمت بالا حسن
اولین شاگرد و شاگرد اول مولا تویی
مرشد شیران بی تکرار عاشورا تویی
ای همیشه چاره سازم دوستت دارم حسن
سرور بنده نوازم دوستت دارم حسن
همدمم، سنگ صبورم، ای پناه آخرم
محرم هر درد و رازم دوستت دارم حسن
مهربان آقای من یک بار هم در خانهات
رد نشد دست نیازم دوستت دارم حسن
بارها با نام تو در طرفةالعینی فقط
طی شده راه درازم، دوستت دارم حسن
هر که خواهد هر چه گوید من مسلمان توأم
ای نیازم، ای نمازم، دوستت دارم حسن
من به مردم گفتهام دارم رفاقت با حسن
آبرویم را نبر روز قیامت یا حسن
یا معزالمؤمنین ای خسته از کفارها
آمده جانت به لب از ظاهر دین دارها
آی لعنت تا قیامت بر مرام روزگار
هیچ کس یاور نشد بر یاور بی یارها
هم به مسجد، هم به خانه، هم میان کل شهر
خوب حقت را ادا کردند ای گل، خارها
ای شهید ماجراهای مگوی روزگار
تا ابد شرمندهی تو کوچهها دیوارها
شاهِ افلاکی من، حتی مزار خاکیات
میزند طعنه به کل کاخها دربارها
ای شهید کوچهها، تنهاتر از مولا حسن
چشم ماهیهای دریا از غمت دریا حسن
✍ #محمدحسین_رحیمیان
@ghararenokary
#امام_حسن_مجتبی_ع_مدح_و_ولادت
پیاله را نفسِ شربتِ طهور شکست
نماز آینهها را هبوط نور شکست
سکوت نیمهی شب را طنین شور شکست
در ازدحام، پَر و بالهای حور شکست
تمام عرشِ برین محو چهرهی ماه است
لب ملائکه مشغول اَحسَنُ الله... است
تبسمش همهی شهر را غزلخوان کرد
کویر خالی از احساس را، گلستان کرد
و آسمان خدا را ستاره باران کرد
طراوت رمضان را دَمَش دوچندان کرد
ستارهای بدرخشید و بی نقاب آمد
دُرُست نیمهی این ماه، آفتاب آمد
به روحِ آیهی تطهیرِ خویش، تن بخشید
به پیکر غزل خویش پیرهن بخشید
به حُسن عاطفهی خویش، ذوالمِنَن بخشید
خدا به حیدر کرار خود حسن بخشید
به آفتاب بگوئید آمده قمرش
هزار جان گرامی فدای گُلپسرش
شراب عشق به قربان ساغرش رفته
هزار رود به دریای اطهرش رفته
فرشته وقت تماشاش شهپرش رفته
نگاه بندهنوازش به مادرش رفته
دل مرا بخدا بُرده خوی مادریاش
چقدر فاطمهوار است ذرّه پروریاش
به نام نامی شاه کرم، به نامِ حسن
قیام کرده کرامت به احترام حسن
شدهست مرغ کرمخانه جلد بام حسن
هزار حاتم طایی بُوَد غلامِ حسن
گدا، یتیم و گرسنه به برکتش سیرند
جذامیان مدینه به پاش میمیرند
شکستگیِ پر و بال را شفا دادن
مِس وجودی عُشّاق را جلا دادن
به سائلان و گدایانِ خود بها داد
به دست باکرم خود به سگ غذا دادن
تمام این همه یک شمّه از کرامت اوست
نمی ز قطرهی دریای پُر سخاوت اوست
حسن دلاور آلِ نبیِ دادار است
میان لشکر حیدر امیر و سردار است
اگر که تیغ کِشد،کار دشمنان زار است
دُرُست مثل پدرجانِ خود جگردار است
یلی که بوسه زده جبرئیل دستش را
شترسوار جمل خورده ضرب شصتش را
چِقَدر زحمت بی حد کشید و همت کرد
هزار بندهی گمراه را هدایت کرد
برای دین خداوند استقامت کرد
بنای مکتب اسلام را مرمت کرد
چه رنجهای فراوان به پای عشقش دید
سه بار مال خودش را برای دین بخشید
درخت خشک غمم، کوهساری از دردم
شبیه فصل زمستان گرفته و سردم
عزا گرفتهی این روزگار نامردم
برای حِلم حسن آه میکشم هر دَم
کسی که ماهی دریا به پاش گریه نمود
برای غربت بی انتهاش گریه نمود
هنوز چشم ترم شورِ عشق کم دارد
چِقَدر سینهی تنگم هوای غم دارد
غمی که ریشهی دیرینه در دلم دارد
"امامزادهی آبادی ام حرم دارد"
ولی برادر زینب نه مرقدی دارد
نه زائری، نه ضریحی، نه گنبدی دارد
قسم به باد که زنگار را ز شیشه زدود
قسم به آبی دریا، قسم به چشمه و رود
قسم به بال و پر یا کریمِ خاک آلود
به کوری همهی آن حرامیان سعود
بقیع، مرکز دیدار شیعهها گردد
قسم به فاطمه، "صحنِ حسن" بنا گردد
✍ #بردیا_محمدی
@ghararenokary
#امام_حسن_مجتبی_ع_مدح_و_ولادت
#امام_حسن_مجتبی_ع_مدح_و_شهادت
آن شب که عشق بود و خدا بود و هیچ کس
قافیه مست چشم شما بود و هیچ کس
میخواست عارفانهترین شعر گل کند
تنها لب تو مرد دعا بود و هیچ کس
وقتی خدا زمین کرم را بساط کرد
آنجا فقط برای تو جا بود و هیچ کس
ما بُردهایم بازی مستانهی تو را
زیرا که عشق در کف ما بود و هیچ کس
دارد بهشت میوزد امشب ز هرطرف
شد هولِ آتش غمت از سینه برطرف
ای مقتدای نوح و مسیح و کلیمها
با برکت از شما شده دست کریمها
تا آنکه یک نگاه به حاتم کنی حسن
زانو بغل گرفته دلش چون یتیمها
میآورند بوی خدا را برای ما
هر روز از حوالی کویت نسیمها
مدیون آدمم که شده ذکر توبهام
"یا محسن بحق حسن" از قدیمها
من مفتخر به نوکری حضرت توأم
تو سفرهدار هستی و من دعوت توأم
پهن است زیر پای شما بال جبرئیل
میخشکد از نبودن اشک تو رود نیل
من بر کسی به غیر شما رو نمیزنم
ای روی تو چراغ شب سوتوکور نیل
خیرت رسیده بر همهی مردم زمین
بیمزد، بیتوقع پاداش، بیدلیل
نه گنبدی، نه صحنی و گلدستهای ولی
باغ بهشتِ ماست بقیعت خدا وکیل
بیاختیار میشکند بغض قافیه
تبدیل میشود غزل تو به مرثیه
پیدا نکردهام ز دو چشمت طبیبتر
ای شاهِ با فقیرترینها حبیبتر
ای کوه صبر، خاک شده پیش پای تو
ای از همه شکستنت آقا عجیبتر
بیخود به سمت روضه کشیده نمیشوم
ای روضهات همیشه ز هر کس غریبتر
هرچه نگاه محترم تو نجیب بود
چشم پلید همسر تو نانجیبتر
جانم فدای غصه تلمبار کردنت
با پارهپارهی جگر افطار کردنت
ابروی تو اگرچه به محراب میخورد
دارد شکسته میشود و قاب میخورد
وقتی به داغ کودکیات فکر میکنم
هفت آسمان به دور سرم تاب میخورد
خونِ جگر، گرفتگی رخ، سکوت، درد
این غصهها ز کوچه فقط آب میخورد
آقا غریب مانده تنت بین تیرها
اینجای روضهی تو به ارباب میخورد
سردار بیسپاه! بمیرم برای تو
انگار که مدینه شده کربلای تو
گفتی خودت مدینه کجا، کربلا کجا؟
تابوت من کجا، کفن از بوریا کجا؟
گفتی هنوز مانده ببینی چه گفتهام
خون جگر کجا، بدن سرجدا کجا؟
گفتی سرم نخورده زمین پیش این و آن
این جسم تیرخورده کجا، نیزه ها کجا؟
دیگر مجال نیست بگویم ز ماتمت
آخر تمام میشود این ماجرا کجا؟
در کربلا برادر مظلوم، جای من
از خون به دست کوچک قاسم حنا بزن
✍ #رضا_دین_پرور
@ghararenokary
#امام_حسن_مجتبی_ع_مدح_و_ولادت
درماه رحمت جلوهی توحید آمد
نومیدی از دل رفته و اُمید آمد
ماهِ فَلک نقرهفشانی کرد از شوق
در نیمهی ماه خدا، خورشید آمد
خورشید بر دستان مولا دیدنی بود
از این کرامت شوق زهرا دیدنی بود
این گلشن توحید چشمانداز دارد
چون باغ جنت جلوهای ممتاز دارد
از عرشِ اعلا تا همین باغ بهشتی
جبریل چون پروانهای پرواز دارد
کروبیان در آسمان، آئینه بستند
یک گل به یاد مجتبی بر سینه بستند
آمد به دنیا و سپس یا ربنا گفت
با لهجهی شیرین خود نام خدا گفت
او برخدای خود گواهی داد و دیدند
او اشهدش را زبتدا تا انتها گفت
آری امام است و زخود اعجاز دارد
بر کل خلقت افتخار و ناز دارد
وقتی علی با فاطمه در گفتگو بود
وقتی پیمبر غرق در انوار او بود
جبریل از سوی خداوند جلی گفت
نام حسن زیبندهی این ماه روبود
آری حسن او را خداوند مبین گفت
باید براین حُسن آفرین، صدآفرین گفت
گفتم حسن، عشق تو در دل شعلهور شد
گفتم حسن، حُسن پیمبر جلوهگر شد
گفتم حسن، دل میل سائل بودنش کرد
گفتم حسن، دل تا مدینه رهسپر شد
تو جلوهای از رحمت ربّ رحیمی
من سائلم اما تو مولای کریمی
در راه دین امر تو قانون است مولا
دل برشما شیدا و مفتون است مولا
صُلحت زمینهساز عاشورای عشق است
اسلام برصلح تو مدیون است مولا
فرمان تو جلوهگر از آیات نور است
این صلح، سازش نیست، تدبیر امور است
پیوسته در حُسن عمل تو جلوه کردی
صدبار در جنگ جمل تو جلوه کردی
در کربلا گرچه نبودی، قاسمت بود
در بانگِ احلی من عسل تو جلوه کردی
گلهای باغت را که خیراندیش کردی
دو شیر را نائب مناب خویش کردی
بر لوح هستی خط زرینی به عالَم
احیاگر این مکتب و دینی به عالَم
کلک «وفایی» با خط زر می نویسد
تو افتخار آل یاسینی به عالَم
نیکو شده با مدحت تو حالم امشب
مُهری بزن بر نامهی اعمالم امشب
✍ #سیدهاشم_وفایی
@ghararenokary
#امام_حسن_مجتبی_ع_مدح_و_ولادت
به نام خدای کرمها؛حسن
نوشته به روی دل ما حسن
چنان عشق را کرده معنا حسن
که مائیم مجنون و لیلا حسن
نداریم معشوقی اِلّا حسن
به وقت سحر،سوختن دیده شد
در آن شعله ها بال من دیده شد
چه ذکر خوشی در دهن دیده شد
در این "یاخدا"، "یاحسن" دیده شد
رسیدیم با ربّنا تا حسن
شعف با دل شیعه راه آمده
چه نوری ز عرش اِلٰه آمده
سحرگاهِ شامِ سیاه آمده
شب نیمهی ماه،ماه آمده
به خورشید گویند حالا:حسن
چنین ذاتِ حقگُستری دیده ای
جمالی به این محشری دیده ای؟!
همانند او دلبری دیده ای؟!
پسر اینقَدَر مادری دیده ای!
خلاصه کنم..،جانِ زهرا؛حسن
سخا اصل رفتار این طایفه است
گداپسزدن عارِ این طایفه است
فقیر محل یار این طایفه است
نمکپروری کار این طایفه است
همه سفرهدارند امّا حسن...!
همان دم که جود از خیالش گذشت
کرامت ز حد کمالش گذشت
تهیدستبودن مجالش گذشت
سه بار از تمامیِّ مالش گذشت
به بازی گرفته کرم را،حسن
قدمهای آغازی اش را نگاه
پر و بال پروازی اش را نگاه
دلِ از خدا راضی اش را نگاه
بیا دست و دلبازی اش را نگاه
گدا را نشانده است بالا حسن
چنان چهره اش هیمنه جمع کرد
که تکبیر از مأذنه جمع کرد
دمِ تیغِ او طنطنه جمع کرد
جمل را خودش یکتنه جمع کرد
عجب ضربهشصتی زد آنجا حسن
دو خط مدح در وصف دریا بگو
کمی از مرامش به دنیا بگو
رفیق جذامی شدن را بگو
غذا دادنش را به سگ ها بگو
به وللهِ آقاست،آقا..،حسن
شبی جنگِ عاشقکُشی در گرفت
دل ما تمایل به دلبر گرفت
گدا دید این خانه را..،پر گرفت
چُنان خصلتش را برادر گرفت؛
علی اکبرش شد سراپا حسن
منم سائل مجتبای علی
فدای همه بچه های علی
نجف؛آرزوی گدای علی
رسیدی به ایوانطلای علی
بگو یا حسین و بگو یا حسن
▪️
به تو دِین خود را ادا می کنیم
میان بقیعات چهها می کنیم
شبات را شبِ کربلا می کنیم
ضریحی برایت بنا می کنیم
به زیبایی مشهد ما؛حسن
✍ #بردیا_محمدی
@ghararenokary
السلام علیک یا حسن بن علی ایها المجتبی یابن رسول الله
#اعلام_برنامه
#ظهر_ولادت
#جشن_میلاد
#سید_علی_حسینی_تبار
#بقیع
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#امام_حسن_مجتبی_ع_مدح_و_ولادت
نیمهٔ ماه است و دستم خالی و رویم سیاه
حقّ زهرا مادرت اُنظُر الیَّ یا حَسَن
شاعر: #مهدی_علی_قاسمی
@dobeity_robaey
@ghararenokary
#امام_حسن_مجتبی_ع_مدح_و_ولادت
میرسد باز به گوش دل ما این آواز
چه نشستید که درهای عنایت شد باز
جاری از طور ولایت شده سرچشمۀ نور
چشم دل خیره شد از دیدن این چشمانداز
تا که از چرخ چهارم شِنَوَد «روحالله»
سخنی روحافزا، زآن دو لب روحنواز
گفت «یا محسن» و از وجه «حسن» پرده گرفت
زُهره گردید همآغوش جگرگوشۀ ناز
به صفای قدمش ماه خدا گشت دو نیم؟
یا نبی آمد و شقّالقمر است این اعجاز؟
مکّه در زمزمۀ آیۀ «فَاخلَع نَعلَیک»
وادی قدس شد از جلوۀ خورشیدِ حجاز
ای که از طلعت تو صبح سعادت سر زد
ای حقیقت که بود تحت شعاع تو مَجاز
به خدا آینۀ حُسنِ رسولاللهی
ای ظهور ازلی، ای ابدیّتپرواز
به جمال ملکوتی تو هر کس نِگَریست
آفرین خواند بر آن صورت و صورتپرداز
جز تو، ای سیّد و سالارِ جوانان بهشت
در سراپردۀ عصمت که شود مَحرم راز؟
کَرَمت نامتناهی بُوَد، ای چشمۀ فیض
تو سراپا همه نازی، دگران دست نیاز
از همان روز که شد شاهدِ محراب، علی
رهبری یافت به بالای بلندِ تو طراز
همۀ سعی تو آن بود که کوتاه شود
دست نامحرم از این مکتب محرومنواز
آه و افسوس که همراه سپاه تو نبود
یک وفاپیشه و یک جانبهکف و یک سرباز
اُمّت از دایرۀ عشق تو بیرون رفتند
ای وجود تو به تشریف امامت ممتاز
عرقِ شرم به پیشانیِ سجاده نشست
چون عدو کرد به تاراج حرم دست دراز
مصلحت بود که کارِ تو به صلح انجامد
راز هر مصلحتی را نتوان کرد ابراز
ارزش صلح تو را گر نشناسند، چه باک
خلق در شیب نشیباند و تو در اوج فراز
غربت قبر تو تصویرگرِ صبر تو شد
ای که هم جان مناجاتی و هم روح نماز
تا مگر باز کند عقدۀ دل را به «بقیع»
هر گفتار غمی، سوی تو میآید باز
شب که تاریک شود صحن و سرای تو، بُوَد
عوض شمع، دل فاطمه در سوز و گداز
آرزوی «شفق» این است که گاهی او را
به طواف حرم پاک تو بخشند جواز
✍ #محمدجواد_غفورزاده
#امام_حسن_مجتبی_ع_مدح_و_ولادت
#کانال_تخصصی_شعر_و_مداحی
#کانال_قرار_نوکری
🔻🔻🔻🔻
🆔@ghararenokary
#امام_حسن_مجتبی_ع_مدح_و_ولادت
وقتی بساطِ مستیمان جور میشود
نامِ تو سبز میشود انگور میشود
«حا»ی حسن حلاوتِ حلوایی از بهشت
«سین»اش میان سفرهی ما سور میشود
ما بینوا و نان و نوا «نونِ» نام توست
با گفتن از تو نان و نمک نور میشود
نامت ستارهایست که با هر طلوعِ آن
چشم حسودهای دمت کور میشود
وقتی هجاهجا به تو نزدیک میشویم
بیچارگی قدمبهقدم دور میشود
نام تو را ادامهی کوثر نوشتهاند
از روی «حا»ی حضرت حیدر نوشتهاند
شد آبروی دفترِ ما «حاوسینونون»
شعرآیهای مُقَطّعه با «حاوسینونون»
سرمشقهای دَم زده از «عینولامویا»
راه سلوکِ ما شده تا حاوسینونون
خواندیم اسمِ اعظمِ پروردگار را
با یا هجاهجای تو؛ «یا حاوسینونون»
دیدیم بر کلیدِ مفاتیحِ مستجاب
منقوش بود جای دعا «حاوسینونون»
لکنت نوشتهایم، که با آن صدا زدیم
شعرِ بلندِ نامِ تو را «حاوسینونون»!
گُنگیم در نوشتن از اوصافِ نامِ تو
این شعرهای لال کجا و مقام تو!
ما سائلانِ دست به دامان گرفتهایم
سخت است زندگی؛ ولی آسان گرفتهایم
ما خاکسارهای تو در هر تیمّمت
کشکول، زیر نمنمِ باران گرفتهایم
رزقت زیاد و ریزهخوریهای ما کم است
از نانخورانِ خانهی تو نان گرفتهایم
ما از جُذامیان سرِ راهت از قدیم
معنا برای واژهی درمان گرفتهایم
وقتِ سلوک، از نفسِ ذاکران تو
ذکرِ «حسینجان» و «حسنجان» گرفتهایم
وقتی دو نعمت است دَمِ هر نفس زدن
باید حسین دَم شود و بازدم حسن
ای واژهی سکوتِ پُر از حرف؛ امام صبر!
ای آنکه ریختند به کام تو جام صبر!
با پِی کنندهی شترستان چه کردهاند؟!
ای ذوالفقارِ زخمی دامِ نیام صبر!
وقتی نمازِ ذکر علی در قعود بود
برپا نگاهداشتیاش با قیام صبر
حافظ سکوتِ سرخِ تو را یک جگر گریست
تا گفت: «سنگ، لعل شود در مقام صبر»
باید نوشت مقتلی از روضهی سکوت
با نام گریهدارِ «امامی به نام صبر»
ای صبرِ تو، تجلّی پیکارِ کربلا
باید تو را نوشت جلودارِ کربلا
✍ #رضا_قاسمی
#امام_حسن_مجتبی_ع_مدح_و_ولادت
#کانال_تخصصی_شعر_و_مداحی
#کانال_قرار_نوکری
🔻🔻🔻🔻
🆔@ghararenokary
#امام_حسن_مجتبی_ع_مدح_و_ولادت
خرم از بوی گلی، دامن کوه و چمن است
هر کجا مینگرم، رشک بهشت عدن است
بر لب بلبل و گل از لب زهرا سخن است
نـیـمـهی مـاه خـدای اَحَـد ذوالـمـنـن است
خبر از هلهله و شادی هر انجمن است
سخن از ماهِ رخ و جلوه حُسنِ حَسن است
دل شب، طلعـت خـورشید هُـدا پیدا شد
نـیــمـه مـاه خــدا، مــاه خــدا پــیــدا شـد
آمد آن ماه که خورشید کمین بندۀ اوست
نور حق جلوهگر از حُسن فروزندۀ اوست
فیض صد باغِ بهار از گل یک خندۀ اوست
عـقـلِ کل واله مِـهـر رخ تـابـندۀ اوست
صبر و صلح و کرم و لطف و عطا زندۀ اوست
دوست مات کَرَم و دشمن، شرمنده اوست
این گل سرسـبد باغ پیـمـبر حسن است
پای تا فرق حَسن، بلکه حَسن در حَسن است
روزهداران! به رهش جان و دل ایثار کنید
امشب از جـام تـوّلای وی افـطار کـنید
چـشم، گـردیـده تـماشـای رخ یـار کـنید
سـجـده بـر آیـنـۀ طـلـعـت دلـدار کـنـیـد
گـل رخـسار حـسن را همه دیـدار کنید
ناز با آن گل و رو بر گل و گلزار کنید
باغـبان! خـنـده بـزن یـاسـمنـت را بنگر
یا محـمـد! گـل روی حـسـنـت را بنـگـر
این همان است که لبهاش پیمبر بوسید
نه پیـمـبـر، که عـلی ساقی کـوثر بوسید
نه عـلی، فـاطـمه صدیقهی اطـهـر بوسید
روی او حضرت جـبریل مکرر بوسید
دست او را لب سلـمان و ابـوذر بوسید
قـاسـم و اکـبـر و عـبـاس دلاور بـوسید
طوطی وحی خدا را سخن از این حسن است
کُنیهی شیر خدا بوالحسن، از این حسن است
این حسن کیست که چون خصم دهد دشنامش
حـلم پـیـش آرد و با خـنـده کـند آرامش
بــرهــانـد ز کـرامـت ز غــم و آلامـش
بـدهـد بُـرد یـمـانـی و کـنـد اطـعــامـش
با دلی شاد فـرسـتد سوی شـهـر شامش
ای فدای وی و آن مرحمت و اکـرامش
به خدائی که غفور است و حکیم است و رحیم
این کریم است، کریم است، کریم است، کریم
به رسـول و به گـلِ یاسـمنـش باد سلام
به عـلـی و به مـه انـجـمنـش بـاد سـلام
به بتـول و به جـمال حسـنـش بـاد سلام
به جمال حسن و جان و تنـش باد سلام
به نسیـمی که وزد از وطنـش باد سلام
به چـنـین لالۀ باغ و چـمنـش باد سـلام
مهـر او از همه طاعات بُوَد حاصل ما
حــرم مـحــتـرم اوسـت بــقــیـع دل مـا
✍ #غلامرضا_سازگار
#امام_حسن_مجتبی_ع_مدح_و_ولادت
#کانال_تخصصی_شعر_و_مداحی
#کانال_قرار_نوکری
🔻🔻🔻🔻
🆔@ghararenokary
#امام_حسن_مجتبی_ع_مدح_و_ولادت
عالَم پیر دگر باره جوان خواهد شد
رمضان تازه از امشب رمضان خواهد شد
خبر آمدنش بین گداها پیچید
همه گفتند فراوانی نان خواهد شد
با قدم رنجهی این شاهْ پسر، بیش از پیش
قیمت سائل این خانه گران خواهد شد
عشقِ عرش است همین شیر که در گهوارست
سید و شاه جوانان جنان خواهد شد
متجلا شده از هر نَفَسِ او الله
از ید او کرمُ الله، عیان خواهد شد
اعتقاد دلم این است که فردای ظهور
«اَشهد اَنَّ حَسَن...» جزء اذان خواهد شد
✍ #عماد_بهرامی
#امام_حسن_مجتبی_ع_مدح_و_ولادت
#کانال_تخصصی_شعر_و_مداحی
#کانال_قرار_نوکری
🔻🔻🔻🔻🔻
🆔@ghararenokary
#امام_حسن_مجتبی_ع_مدح_و_ولادت
#امام_حسن_مجتبی_ع_مدح_و_مناجات
#امام_حسن_مجتبی_ع_مدح
به خنده میرسد از مهر بامداد، ندا
که ماه فاطمه شد در مه خدا پیدا
به بوستان رسالت، گلی شکفت امشب
که آفتاب به لبخند گفت: صل علی
مه ضیافتِ الله و چشم میهمانان
زآفتاب رخ میزبان گرفت صفا
یُسبِّحونَ لَه الْحَمد روی خویش امشب
گشود حضرت سُبحانَ رَبّیَ الاَعلی
قسم به قدر! که برتر ز شام قدر بود
شب ولادت او از برای اهل ولا
به شکر مقدم او عاشقان حق دارند
صلوة و صوم و مناجات و شور و حال دعا
از آن مه رمضان شد مهِ هدی للناس
که جلوه کرد در آن آفتابِ برج هدا
مهی که گشته کتاب خدا در آن نازل
گشود سینه به شوق جمال آن مولا
فرشته! خنده بزن فاطمه شده مادر
ملک به وجد درآ مرتضی شده بابا
خدا به فاطمه و مرتضی حسن داده
حسن که آینهی مصطفیست سر تا پا
حسن که روح دو گیتی به مهر او زنده
حسن که جان دو عالم شود ورا بفدا
حسن وجود و حسن خلقت و حسن طینت
حسن خصال و حسن سیرت و حسن سیما
نسیم، مُشک برای فرشتگان میبُرد
دمی که موی ورا شانه میزده زهرا!
پدر چو حیدر و مادر چو فاطمه باید
که این چنین پسر آید به عرصهی دنیا
پسر کدام پسر؟ بر تمام خلق پدر
پدر کدام پدر؟ باب آدم و حوا
علی به چهرهی او خنده میزند همه دم
رسول بر لب او بوسه مینهد همه جا
چراغ روشن دلهاست قبر خاموشش
اگر چه در دل ظلمت نهان بُوَد شبها
مگو درِ حرمش بسته، کو بُوَد شب و روز
به عالمی ز همین باب بسته، عقدهگشا
مگو که نیست به گرد مزار او زائر
که انبیا همه در بر گرفتهاند آن را
اگر اجازهی بوسیدن درش گیرند
ستارگان همه ریزند بر زمین ز سما
به عرش، حُسن فروزندهاش سراج منیر
به فرش، رویِ درخشندهاش چراغ هدی
ز صبر اوست اگر جُند حق شده پیروز
ز صلح اوست اگر مُلک دین گرفته صفا
به صبر، گلبن اسلام را دهد رونق
به صلح، کفر معاویه را کند افشا
بحق حق که اگر آن ثبات و صبر نبود
نبود نهضت خونین روز عاشورا
اگر به دیدهی تحقیق بنگری بینی
که صلح اوست بنای قیام کرب و بلا
اگر به صلح دهد حکم، جنگ، عصیان است
وگر به جنگ کند حکم، آشتی است خطا
نَبَرْد و صلح، بُوَد تحت اختیار کسی
که در قیام و قعود است بر همه مولا
کسی که تیغ به کف بر گرفت در صفین
به قلب کفر زد و خصم را فکند ز پا
کسی که در صف جنگ جمل به بازویش
صدای احسن برخاست از لب اعدا
کسی که ارث شجاعت ز مرتضی دارد
کسی که خوی شهامت گرفته از زهرا
کسی که هست سراپای مظهر توحید
کسی که بوده ز پا تا سر آیت تقوی
چگونه پیش ستمبارگان شود تسلیم
چگونه قامت خود را کند به خصم دو تا
چگونه جنت و دوزخ کنار یکدیگر؟
چگونه روشنی و نور جمع در یک جا؟
چگونه همدم نمرود گردد ابراهیم؟
چگونه روی به فرعون آورد موسی؟
نداشت چاره به جز صلح و صبر با دشمن
که بود بین همه دوستان خود تنها
قیام کرد ز آغاز لیک از یاران
هماره دید جفا، لحظهای ندید وفا
سکوت چون نکند رهبری که در خانه
شریک زندگیاش قاتلش بُوَد ز جفا
هر آنکه گریه برای حسن کند امروز
به گریه وارد محشر نمیشود فردا
زبس که تیر به جسمش زدند دوخته شد
تنش به تختهی تابوت، آن امام هدی
الا زخیل نبیین تو را همیشه درود
الا ز فوج امامان تو را هماره ثنا
الا عدوی تو را دائم از خدا نفرین
الا محب تو را روز و شب ز خلق، دعا
الا به روی تو دیدار جان، به هر شب و روز
الا به کوی تو پرواز دل، به صبح و مسا
به صلح و صبر تو و نهضت حسین قسم
به اشک چشم تو و خون سیدالشهداء
به آن بدن که ز تو، شد به تیر گلباران
به آن سری که لبِ تشنه شد جدا ز قفا
به آن دو طشت که شد طشت خون ز دیدنشان
دل مقدس زهرا و سیدالشهداء
به عزم و همت رزمندگان حق سوگند
به صدق و نیت و اخلاص عاشقان خدا
اگر نشاط ببارد، وگر بلا خیزد
نمیشوم جدا هرگز از طریق شما
میان جان و تن ما جدائی افتد اگر
هزار مرتبه بِه، کز شما شوم جدا
به غیر مدح شما نیست بر لب (میثم)
بگو برند ز کامش زبان به دار بلا
✍ #غلامرضا_سازگار
#امام_حسن_مجتبی_ع_مدح_و_ولادت
#کانال_تخصصی_شعر_و_مداحی
#کانال_قرار_نوکری
🔻🔻🔻🔻🔻
🆔@ghararenokary
#امام_حسن_مجتبی_ع_مدح_و_ولادت
اگرچه عاشق ناقابل شماست دلم
بیا به خانهی خود، منزل شماست دلم
اگر که شیعه شدم از دل شماست دلم
که از اضافهی آب و گِل شماست دلم
من آفریده شدم تو دل مرا ببری
طفیل هستی عشقاند آدمی و پری
تو آمدی، رمضان سفرهی ضیافت شد
شب تولد تو، تازه ماه رؤیت شد
همین که در دو جهان کار تو کرامت شد
خیال من دگر از روز حشر راحت شد
به شکر آنکه برای خدا حسن شدهای
چهار رکعت یومیههای من شدهای
سه بار زندگیات را به این و آن دادی
جذامی آمده و روی خوش نشان دادی
به آنکه گفت به تو ناسزا، امان دادی
گرسنه بود و به او قرصهای نان دادی
هزار سفره اگر هم فراهم آورده
کَرَم کنار کریمی تو کم آورده
ازل ندیده دگر تا ابد همانندت
غزل چه هست به جز بندهای دربندت
جمل شکسته شده فتنهاش ز ترفندت
عسل شدهست چه شیرین ز کام فرزندت
برای روز مبادا دوتا پسر داری
دوتا پسر که نه، یک جفت شیر نر داری
سفید نیست که سرخ است پرچم صلحت
و نیست صحبت سازش در عالم صلحت
نبود تیغ برندهتر از دم صلحت
بپاست کرب و بلا از مُحرم صلحت
سکوت تو ثمرش میشود قیام حسین
شما امامْ حسن هستی و امامِ حسین
تو اعتبار زمین، افتخار زهرایی
قرار فاطمهای، بیقرار زهرایی
توئی که تا به ابد رازدار زهرایی
میان کوچه فقط تو کنار زهرایی
دوباره حرف تو شد، نام مادرت بردم
مرا ببخش اگر خاطر تو آزردم
✍ #محمد_رسولی
#امام_حسن_مجتبی_ع_مدح_و_ولادت
#کانال_تخصصی_شعر_و_مداحی
#کانال_قرار_نوکری
🔻🔻🔻🔻
🆔@ghararenokary
🔹السلام علیک یا حسن بن علی ایها المجتبی علیه السلام
#اعلام_برنامه
#قم_المقدسه
#ولادت_امام_حسن_مجتبی_ع
#ماه_مبارک_رمضان
#سید_علی_حسینی_تبار
#اللهم_عجل_لوليك_الفرج
#شهدا_را_یاد_کنیم_با_ذکر_صلوات
♾♾♾
#امام_حسن_مجتبی_ع_مدح_و_ولادت
در نیمه ماه رمضان غوغا شد
بنگر به سما ماه علی پیدا شد
از سوی خدا به فاطمه در این ماه
یک دسته گل محمدی اهدا شد
بر حُسن حسن ماه دل آرا صلوات
بر جود حسن جلوه مولا #صلوات
با چهره شادان بفرست از دل و جان
برروی حسن یوسف زهرا صلوات
#مجتبی_دسترنج_ملتمس
#کانال_تخصصی_شعر_و_مداحی
#کانال_قرار_نوکری
🔻🔻🔻🔻🔻
@ghararenokary
🔹السلام علیک یا حسن بن علی ایها المجتبی علیه السلام
#اعلام_برنامه
#قم_المقدسه
#ولادت_امام_حسن_مجتبی_ع
#سید_علی_حسینی_تبار
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#شهدا_را_یاد_کنیم_با_ذکر_صلوات
♾♾♾♾
#امام_حسن_مجتبی_ع_مدح_و_ولادت
همراه نسیم کز جنــان میآید
عطر علوی به باغ جان میآید
با آمــدن کــریم آل یـاسین
بانگ #صلوات از آسمان میآید
✍ #سیدهاشم_وفایی
#کانال_تخصصی_شعر_و_مداحی
#کانال_قرار_نوکری
🔻🔻🔻🔻🔻
↳ 🆔@ghararenokary