May 11
سلام و عرض ادب خدمت
همه دوستان و ذاکرین اهل بیت علیهم السلام
با اصرار رفقای دلسوز در زمینه ذاکری اهل بیت علیهم السلام
این گروه برای
بارگزاری مطالب کلاس های مداحی
و مطالبي از قبیل اشعار ( مرثیه و مدیحه و...) و نوحه ها و سرودها
و مقاتل و....
البته با توجه به مناسبت های که در پیش رو هست؛ تشکیل شده است.
به امید اینکه مفید واقع گردد و مورد استفاده قرار گیرد.
البته ناگفته نماند از تبادل نظرات مفید دوستان ذاکر بی بهره نخواهیم بود...
من الله التوفیق
ارادتمند همه ذاکران اهل بیت
سیدعلی حسینی تبار
چند نمونه از ادعیه خوانی اساتید
بزرگوار ( حاج منصور ارضی؛ حاج سعید حدادیان؛ حاج مهدی سماواتي)
برای تمرین و استفاده همه دوستان به خصوص رفقایی که در دوره های آموزشی مداحی
روزهای جمعه ( مرکز قرآن و حدیث)
در خدمتشون هستیم.
🔽🔽🔽
May 11
#اخلاقی_و_اندرز
#حضرت_رقیه_س_شهادت
شعر از گروه "یا مظلوم"
شاعران: #مرضیه_نعیم_امینی، #ابراهیم_لآلی، #محسن_همتی، #امیر_علوی، #حسین_زارع_زاده، #رضا_قربانی، #علی_مستوفی، #علی_سپهری، #یاسین_قاسمی
▶️
کنج عُزلت گُزین و تنها باش
بین گمنام هاش پیدا باش
پی سیر و سلوک اگر هستی
خاک شو محضرش تمنا باش
آخرت میوه ی همین دنیاست
پس از امروز فکر فردا باش
نمک عاشقی به رسوایی ست
با جماعت نباش و رسوا باش
دست، پیش کسی دراز نکن
سائل دست های سقا باش
علف هرز هم اگر بودی
در زمین حسین زهرا باش
گرچه اصلا به تو نیازی نیست
پای کار حسین اما باش
زیر خنجر به فکر ما بوده
ما به فکر گناه... ما را باش
میل داری به روضه ی رضوان
هر کجا روضه بود آنجا باش
هدف از گریه خنده ی زهراست
بی خیال ثواب عقبی باش
گریه کن پا به پای طفلی که
گریه میکرد با سر باباش
گفت حالا که آمدی بابا
یا مرا با خودت ببر یا باش
به من و روسریم فکر نکن
فکر بی معجری زن ها باش
⏹
©قراره نوکری
@ghararenokary
با عرض تبریک
میلاد حضرت زینب کبری سلام الله علیها
خدمت همه دوستان و ذاکرین اهل بیت علیهم السلام
#حضرت_زینب_س_مدح_و_ولادت
شاعر: #حسن_لطفی
▶️
آتشم آتشی از سمت سحر
شعلهام شعلهای از شمس و قمر
هوهویَم هوهویِ یک تیغِ دوسَر
نعرهام نعرهای از عمقِ جگر
"ها علی بشر کَیفَ بشر
که بشر میشود اینگونه مگر؟*
مثل یک قایقِ طوفان زدهام
مثل یک شیشهی باران زدهام
مثل یک دست به دامان زدهام
که خوش این فال به دیوان زدهام
آمده جانِ علی جانِ نجف
حضرتِ زینبِ سلطانِ نجف
@ghararenokary
به جلال و جبروتش سوگند
به کمال و ملکوتش سوگند
به قمات و به قنوتش سوگند
به ثُبات و به ثبوتش سوگند
نورِ ثارالَهِ زهرا و علیست
باء بسمالله زهرا و علیست
باز زهراست که مولا شدهاست
یا علی هست که زهرا شدهاست
چه در این قاب هویدا شدهاست
که حسن غرقِ تماشا شدهاست
جَبلُ الصَبرِ دو دونیا زینب
سومین معنیِ زهرا زینب
جلوه در جلوه تنزُل دارد
نور در نور تسلسل دارد
مصطفی در بغلش گُل دارد
فاطمه هست ؛ تامل دارد
روز اول به خدا گفت بَلا
اِنَماالعِشق هوالکرببلا
ذوالفقاری که دو دَم دارد اوست
آنکه خود هفت حرم دارد اوست
شاه دُختی که عَلَم دارد اوست
آنکه از صبر قدم دارد اوست
به عُلُوَش که تمام دین است
نام زینب چقدر سنگین است
زینبی هم قدمِ ثارالله
زینبی با عَلَمِ ثارالله
معنیِ محترمِ ثارالله
در حجابِ حرم ثارالله
"زینبی سایه به سایه با دوست
سایه هم دورتر از او تا دوست"
نَفَس او دو هَجا بود: حسین
زینب اینگونه دوتا بود: حسین
با حسینش همهجا بود: حسین
هم حسن هم بخدا بود: حسین
تاکه او هست سری خَم نشود
سرِ مویی زِ علی کم نشود
کیست او راویِ راه سه امام
کیست او خطبهی پولاد و پیام
کیست او شیرِخدا در احرام
کیست او معنیِ ویرانیِ شام
کیست او بیرقِ غیرت باشد
قسمِ حضرت حجت باشد
شب که تا تربتِ مادر میرفت
هر قدم با سه برادر میرفت
پیشِ رو حضرت حیدر میرفت
زود عباس جلوتر میرفت
نور جز نور از این آیه ندید
سایهاش را زنِ همسایه ندید
@ghararenokary
بارَش از کوه کمر میشکند
داغش از مَرد سپر میشکند
بال او از همه پَر میشکند
زینب است او و مگر میشکند؟
رفت از کوفه جگر درآورد
رفت از شام پدر درآورد
کربلا دید پَرَش تیر کشید
پایِ گودال سَرَش تیر کشید
بی حسینش کمرش تیر کشید
نیزهای زد جگرش تیر کشید
کربلا دید اسیرش کردند
آه یکروزه چه پیرش کردند
*سلیمان امیـنی تبریزی
⏹
@ghararenokary
هدایت شده از شعر هیأت | نوحه و سرود
سرود؛ زینت دنیای علی.mp3
1.24M
#حضرت_زینب علیهاالسلام
#سرود
🔹زینت دنیای علی🔹
چه رازیه تو آسمون امشب؟
شده زینتش هزار تا کوکب
آسمون شبهای علی شد
ستارهبارون با نورِ زینب
شکفته باغ یاسِ دعای علی
زهرا آورده زُهره برای علی
چه دیدنیه شبای علی
زینب! اومدی و زینت دنیای علی شدی
زینب! اومدی و اُمِ اَبیهای علی شدی
«زینت دنیای علی، زینب زینب
اُمِ اَبیهای علی، زینب زینب»
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
چه بروبیایی دارن اینجا
ملائکه تو خونۀ مولا
فرشتۀ وحی اومده از راه
به فاطمه کوثر شده اِعطا
کوثرِ زهرا، نور چشای همهس
ذکر لب مولا امشب این کلمهس:
خود فاطمهس، خود فاطمهس
دیدن، همه گل خنده رو لبهای پیمبره
فرمود: ریحانۀ بهشتیِ هر خونه دختره
«دختر زهرا و علی، زینب زینب
کوثر زهرا و علی، زینب زینب»
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
نگاه همهس به سوی زینب
اِن یکاده ذکر روی هر لب
بیشتر از تموم اهل خونه
حسن و حسین خوشحالن امشب
میخنده وقتی خواهر صداش میزنن
حسین میگه: قربون تو خواهر من
برا یه نگاش، میمیره حسن
خواهر، تو مهربونی همیشه شبیه مادره
خواهر، تو روزای تنهایی هم یار برادره
«یار حسن، یار حسین، زینب زینب
دار و ندار حسنین، زینب زینب»
شاعر: #یوسف_رحیمی
🌐 shereheyat.ir/node/4901
✅ @ShereHeyat_Nohe
قابل توجه همه ذاکرین اهل بیت
که برای ایام فاطمیه امسال
دنبال سبک های جدید سینه زنی هستند...
🔽🔽🔽
هدایت شده از آثار《حمید رمی》
📦 بسته محتوایی #خوشدل
🔺ویژه ایام فاطمیه
🎼 این بسته شامل 18 نوحه جدید فاطمیه در قالبهای ذیل می باشد:
زمینه | واحد کُند | واحد تند | شور
🖨 به همراه فایل چاپی Pdf | A5
💶 هدیه بسته | 18 صلوات نثار حضرت زهرا سلام الله علیها
مادحین اهل بیت علیهم السلام، برای دریافت این بسته می توانید مشخصات خود (نام و نام خانوادگی | نام شهر) به همراه #صوت_اجرای_مداحیتان را به آیدی زیر ارسال کنید.
🆔 | @SoozosazAdmin |
#حضرت_زهرا_س_هجوم_به_بیت_ولایت
#غلامرضا_سازگار
▶️
از لاله زار توحید آتش زبانه می زد
گل گشته بود پرپر بلبل ترانه می زد
در گلشن ولایت یک نو شکفته گل بود
گر می گذاشت گلچین آن گل جوانه می زد
@ghararenokary
من ایستاده بودم دیدم که مادرم را
قاتل گهی به کوچه گاهی به خانه می زد
گاهی به پشت و پهلو گاهی به دست و بازو
گاهی به چشم و صورت گاهی به شانه می زد
گردیده بود قنفذ هم دست با مغیره
او با غلاف شمشیر این تازیانه می زد
وقتی که باغ می سوخت صیاد بی مروت
مرغ شکسته پر را در آشیانه می زد
با چشم خویش دیدم جان دادن پدر را
از ناله ای که مادر در آستانه می زد
@ghararenokary
این روزها که میدید موی مرا پریشان
با اشک دیده می شست با دست، شانه می زد
هنگام شرح این غم از قلب زار (میثم)
مانند خانۀ ما آتش زبانه می زد
⏹@ghararenokary
#زبان_حال_امیرالمومنین_ع
#حضرت_زهرا_س_بستر_شهادت
#محمدجواد_مطیع_ها
▶️
پر از دردی و پیش من صدایت در نمی آید
دلم میسوزدو کاری زدستم بر نمی آید
به شب آهسته گریانی گمانت من نمیدانم
شبیه شمع میسوزی ولی شب سر نمی آید
@ghararenokary
به قلبم میزند آتش به چشم خود که میبینم
چنان گردیده جسمت آب در باور نمی آید
قنوتت را که میبینم به یاد کوچه می افتم
زتو شرمنده ام دست تو بالاتر نمی اید
چرا اصرار داری تا که برخیزی زجاپیشم
چرا پا میشوی وقتی به همره سر نمی آید
کنارسفره ایم و تو میان بستری زهرا
نگاه زینبت گوید چرا مادر نمی اید
@ghararenokary
نفس بادرد میگیری ولی ارام میخندی
واین لبخند آرامت به این بستر نمی اید
نمیدانم حسن جانت چه زخمی بر جگر دارد
از آن روزی که افتادی، پشت در نمی اید
⏹
@ghararenokary
#امام_زمان_عج_مناجات_فاطمی
#محمدعلی_بیابانی
▶️
مبین ز فاطمیه شورشی در عالم نیست
به روضه راه ندارد دلی که محرم نیست
اگر مصائب زهرا نبود می گفتم
غمی عظیم تر از ماتم محرّم نیست
@ghararenokary
دوباره سفرهٔ اشک و به لطف صاحب عزا
برای اهل مصیبت غذا و نان کم نیست
هزار شکر که در روضهٔ خصوصی تو
نشسته ایم و به تن جز لباس ماتم نیست
دلم به لطف تو پیوند خورده با روضه
مرا بیخش که این رشته گاه محکم نیست
@ghararenokary
مگر تو گریه کنی زخم دست و پهلو را
به درد فاطمه جز گریه ی تو مرهم نیست
بیا بگو که نیفتاد بین کوچه ی تنگ
بیا بگو که رخش نیلی و قدش خم نیست
⏹@ghararenokary
#زبان_حال_امیرالمومنین_ع
#حضرت_زهرا_س_بستر_شهادت
#عبدالحسین_میرزایی
▶️
ای مادر حسین چرا گریه میکنی
بعد از پدر تو صبح و مسا گریه میکنی
بودی سیاه پوش پدر ، بی پسر شدی
گشتی دوباره صاحب عزا گریه میکنی
@ghararenokary
داری هزار درد نگفته به جان ولی
بر بیکسیِ شیر خدا گریه میکنی
گرمیِ خانه بسته به لبخند مادر است
تا کی صفای خانه ما گریه میکنی
با پهلوی شکسته چسان می روی اُحد
بر قبر سیدالشهدا گریه میکنی
دستت مگر شکسته که در موقع قنوت
یک دست میبری به دعا گریه میکنی
مادر بگو برای چه تا شانه می زنی
موی سرِ حسینِ مرا گریه میکنی
آهسته نیمه شب که به او آب میدهی
هستی به یاد کرببلا گریه میکنی
@ghararenokary
دادی به من به جای کفن کهنه پیرهن
یاد مرمل بِدِما گریه میکنی
گفتی که جای تو بزنم بوسه بر گلوش
یاد سر جدا زقفا گریه میکنی
⏹@ghararenokary
#زبان_حال_امام_حسن_ع
#حضرت_زهرا_س_کوچه_بنی_هاشم
#محمد_بنواری
▶️
مردک پست که عمری نمک حیدر خورد
نعره زد بر سر مادر به غرورم برخورد
ایستادم به نوک پنجۀ پا اما حیف
دستش از روی سرم رد شد و بر مادر خورد
@ghararenokary
هرچه کردم سپر درد و بلایش گردم
نشد ای وای که سیلی به رخش آخر خورد
آه زینب تو ندیدی! به خدا من دیدم
مادرم خورد به دیوار ولی با سر خورد
سیلی محکم او چشم مرا تار نمود
مادر از من دوسه تا سیلی محکم تر خورد
لگدی خورد به پهلوم و نفس بند آمد
مادر اما لگدی محکم و سنگین تر خورد
@ghararenokary
حسن ازغصه سرش را به زمین زد، غش کرد
باز زینب غم یک مرثیۀ دیگر خورد
قصۀ کوچـه عجیب است (مهاجر) اما
وای از آن لحظه که زهرا لگدی از در خورد
⏹@ghararenokary
#حضرت_زهرا_س_هجوم_به_بیت_ولایت
#محمود_ژولیده
▶️
آن بانویی که داشت مواسات با علی
افتاده بود خسته و میگفت یاعلی
افتاده بود دربِ شکسته به روی او
با ناله گفت حرف دل خویش با علی
@ghararenokary
شش ماهه اَم، فدای سرت ای امام من
افتاده ام به پای تو دیگر ز پا علی
یا فضۀُ خُذینیِ او چون شنیده شد
دیگر نگفت یاریِ زهرا بیا علی
زهرا چگونه دستِ تو را بسته بنگرد
با اینکه هست، دست تو دست خدا علی
تا زنده ام، مقابلشان قد عَلَم کنم
تنها نمیگذارمَت ای مقتدا علی
یک عمر تو، سپر به پیمبر شدی، کنون
زهرا شود تو را سپر هر بلا علی
مُزد رسالتِ پدر این بس که اُمتَش
تنها گذاشت بعدِ پیمبر تو را علی
انصار با مهاجر اگر هم قسم شوند
من یک تنه به عهدِ تو سازم وفا علی
من دامنت رها نکنم روز بی کسی
حتی اگر به شعله زنم دست و پا علی
با اینکه زیر ضرب لگد پهلویم شکست
هرگز نیفتد از لب من ذکرِ یاعلی
@ghararenokary
با قنفذ و مغیره بگو بازویم که هیچ
جانم فدای جان تو یا مرتضی علی
از کربلای کوچه دهم کوفه را نشان
پیداست راه فاطمه تا کربلا علی
⏹@ghararenokary
مدح و منقبت حضرت زهرا
ای مقام تو فراتر ز همه باورها
مادر اهل یقین سایه ی بالاسرها
همه مدیون تو هستند الهی مادر
سایه ات کم نشود از سر این نوکرها
هر کسی واژۀ یا فاطمه را یاد گرفت
نشود تا به ابد بسته به رویش درها
ریشه در حرمت بسیار تو دارد بانو
احترامی که گرفتند همه مادرها
برِکت داد به نسل تو خدای عالم
تا شود کور دو چشم همه ی ابترها
قبله ی ام بنینی و رباب و زینب
الگوی قاسم و عباس و علی اکبرها
خاک پای حسنینت همه صاحب نفسان
به تو دارند ارادت همه پیغمبرها
من ازین سوختنت پای علی فهمیدم
فاطمه هست فقط یاور بی یاورها
پشت در یک تنه تو محشر کبری کردی
محسنت شد سپرت جای همه لشکرها
آتش لات و هبل بال و پرت را سوزاند
آب شد تا به ابد قلب علی محورها
نا خود آگاه شود نالۀ ما وا اماه
تا که مسمار ببینیم به روی درها
حرف مسمار شد و باز نفس بند آمد
باز هم لرزه نشسته به همه پیکرها
آنکه از مادر این قوم خجالت نکشید
الگوی شمر شده و خولی و خیره سرها
روضۀ چادر خاکی تو را زینب خواند
کربلا ، نیمۀ شب غارت آن معجرها
شاعر:
حامد اشتری
@ghararenokary
مدح و مرثیه
حضرت زهرا سلام الله علیها
از آنچه در دو جهان هست بیشتر دارد
فقط خداست که از کار او خبر دارد
یکی برای علی ماند و آن یکی همه بود
اگر چه لشکر دشمن چهل نفر دارد
عقیق سرخ از آتش نداشت واهمهای
کسی که کفو علی میشود جگر دارد
کمر به یاری تنهایی علی بسته
میان کوچه اگر دست بر کمر دارد
سر علی به سلامت چه باک از این سردرد
محبت ولیالله درد سر دارد
کسی که شهر سر سفره قنوتش بود
چگونه دست به نفرین قوم بردارد؟!
صدا زد: «اشهد ان علی ولیالله»
ولی دریغ که این شهر گوش کر دارد
زمان خوردن حق علی و اولادش
سقیفه است و احادیث معتبر دارد
سقیفه مکتب شیطانی خلافت بود
سیاستی که برایش علی ضرر دارد
کنیز بیت علی خاک را طلا میکرد
سقیفه را بنگر فکر سیم و زر دارد
اگرچه باغ فدک نعمت فراوان داشت
ولی ولایت او بیشتر ثمر دارد
گرفت راه زنی را به کوچه راهزنی
در آن محله که بسیار رهگذر دارد
بگو به دشمن مولا مرام ما این نیست
زمان جنگ بیاید اگر هنر دارد
کشید و برد، زد و رفت، من نمیدانم
حسن دقیقتر از ماجرا خبر دارد
بگو به شعله: چه وقت دخیل بستن بود؟
هنوز چادر او کار با بشر دارد
بگو به میخ که این کعبه را خراب نکن
غلاف کاش از این کار دست بر دارد
دهان تیغ دودم را عجیب میبندد
وصیتی که علی از پیامبر دارد
فدای محسن شش ماههاش که زد فریاد
سپر ندارد اگر مادرم پسر دارد
به شعله سوخت پرو بال مادر، اما نه
حسین هست، حسن هست، بال و پر دارد
اگر خمیده علی از نماز آیات است
در آسمان غمش هاله بر قمر دارد
شبانه گشت به دست ستارهها تشییع
که ماه، الفت دیرینه با سحر دارد
میان شعله دعایش ظهور مهدی بود
که آه سوختگان بیشتر اثر دارد
مجید تال
@ghararenokary
مطالب مستند و بسیار مفید
برای تفسيري خوانی ؛ مقدمه سازی روضه و
روضه خوانی
( قابل توجه دوستانی که دوره روضه خوانی را گذراندند)
🔽🔽🔽
@ghararenokary
✅هجوم اصلی در روایات شیعه
🔻طبری آملی در «دلائل الامامه» میگوید:
🔹عمر در ضمن نامهای برای معاویه پس از نقل قضیه سقیفه و بیعت گرفتن برای ابوبکر، چگونگی برخورد با فاطمه ـ سلام الله علیها ـ را چنین بیان میکند:
😭«... به فاطمه که پشت در بود گفتم: اگر علی از خانه برای بیعت بیرون نیاید، هیزم فراوانی به اینجا بیاورم و آتشی برافروزم و خانه و اهلش را در آن بسوزانم یا علی را برای بیعت به سوی مسجد میکشانم، آنگاه به خالد بن ولید گفتم: تو و مردان دیگر هیزم بیاورید، و به فاطمه گفتم خانه را به آتش میکشم.
😭همان دم دستش را از در بیرون آورد تا مرا از ورود به خانه باز دارد، من او را دور نموده و با شدّت در را فشار دادم و با تازیانه بر دستهای او زدم تا در را رها کند، از شدّت درد تازیانه ناله کرد و گریست، ناله او بقدری جانکاه و جگر سوز بود که نزدیک بود، دلم نرم شود و از آنجا منصرف گردم، ولی به یاد کینههای علی و حرص او بر کشتن قریشیان افتادم. با پای خودم لگد بر در زدم ولی او هم چنان در را محکم نگه داشته بود که باز نشود.
😭وقتی که لگد بر در زدم، صدای ناله فاطمه را شنیدم و این ناله طوری بود که گمان کردم مدینه را زیر و رو کرد.
در آن حال فاطمه میگفت:
😭«یا ابتاه! یارسول الله! هکذا یُفعل بحبیبتک و ابنتک، آه! یا فضَّةُ الیکِ فخذینی فقدوا... قُتِلَ ما فی احشائی من حملٍ»
▪️(ای پدر جان! ای رسول خدا! بنگر که این گونه با حبیبه و دختر تو رفتار میشود، آه! ای فضّه بیا و مرا در یاب، که سوگند به خدا، فرزندم که در رحم من بود، کشته شد.) در عین حال در را فشار دادم، در باز شد. وقتی وارد خانه شدم؛ فاطمه با همان حال روبروی من ایستاد، ولی شدت خشم من، مرا به گونهای کرده بود که گوئی پردهای در برابر چشمم افتاده است، چنان سیلی روی روپوش، به صورت او زدم که به زمین افتاد...».(۳۲)
🔻خصیبی در «الهدایه الکبری» و بحرانی در «العوالم» و همچنین بسیاری دیگر با ذکر سند به نقل از امام صادق ـ علیه السّلام ـ نوشتهاند:
🔸عمر با لگد بر در خانه کوبید، تا این که در به پهلوی فاطمه ـ سلام الله علیها ـ اصابت کرد، در حالی که، او به جنینی شش ماهه به نام محسن حامله بود و آن جنین سِقط گردید. آن گاه عمر، قنفذ و خالد بن ولید هجوم آوردند،
😭عمر بر صورت فاطمه ـ سلام الله علیها ـ سیلی زد به طوری که گوشوارهاش در زیر مقنعه قطع گردید و صدایش به ناله برخواست و گفت:
وا ابتاه! وا رسول الله!! ابنتکِ فاطمة تکذّب و تضرب و یقتل جنین فی بطنها. «وای پدر! وای رسول الله!!
به دخترت نسبت دروغ میدهند، او را میزنند و فرزندش را میکشند.»
✳️امیرالمؤمنین در این هنگام فضّه را طلبید و گفت: بانویت فاطمه ـ سلام الله علیها ـ را کمک کن آن گونه که زنان حامله را در زایمان کمک میکنند.
😭پس همانا از اثر لگد و ضرب در، درد زایمان او را فرا گرفت و محسنش سقط گردید. راوی میگوید: امام صادق ـ علیه السّلام ـ آن چنان میگریست و میگفت که محاسنش از اشک تر شد.[۳۳]
🔻شیخ صدوق در کتاب «الامالی» در حدیثی از پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله ـ با ذکر سلسله سند صحیح به نقل از امیر المؤمنین ـ علیه السّلام ـ آورده است که:
🔹به همراه فاطمه، حسن و حسین ـ علیهم السّلام ـ نزد پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله ـ بودیم. ناگهان رسول الله ـ صلّی الله علیه و آله ـ به ما نگاهی کرد و گریست! گفتم: چه شده یا رسول الله؟! فرمود:
▪️«أبکی من ضربتک علی قرن، و لطم فاطمه خدّها.»
▪️از یاد ضربت شمشیر بر فرق تو و سیلی دشمن بر صورت فاطمه گریستم.[۳۴]
🔻سید بن طاووس در بخشی از زیارت نامه خود می نویسد:
🔸«... وَ صَلِّ عَلَی الْبَتولِ الطاهِرَة، الصِدیْقَةِ المَعْصُومَة، التَقیّةِ النَّقیَّة، الرَضیّة المَرْضیَّة، الزَکیَّةِ الرَشیْدَة، المَظْلُومَةِ الْمَقْهُورَة، المَغصوبَةِ حَقُّها، المَمْنُوعَةِ اِرْثُها، المَکْسُورَةِ ضِلْعُها، المَظْلُومِ بَعْلُها، المَقْتُولِ وَلَدُها...؛
▪️... درود فرست بر بتول پاک، صدّیقه، معصومه، پرهیزکار، پاکیزه، خشنود از حق، خدا خشنود از او، پاک تربیت، رشیده، مظلومه، دشمن چیره، غصب شده حق، منع شده از ارث، پهلو شکسته، ستم شده به شوهرش، کشته شده فرزندش،...».[۳۵]
------------------------------
📚منابع:
▫️۳۲-طبری، دلائل الامامه، ج ۲؛ بحار الانوار، ج۳۰، ص۲۹۳، (چاپ جدید)؛ ج۸، ص۲۳۰، (چاپ قدیم)؛ ریاحین الشریعه، ج۱، ص۲۶.
▫️۳۳- خصیبی، الهدایه الکبری، ص ۴۰۸، بحرانی، العوالم، ج ۱۱، ص ۴۴۲.
▫️۳۴- امالی شیخ صدوق, ص ۱۹۸ ، ابن شهر آشوب در مناقب آل ابی طالب ج ۲, ص ۵۱؛ ابن نما حلی در ذوب النضار ص ۱۱؛ علامه مجلسی در بحار الانوار ج ۴۴, ص ۱۴۹.
▫️۳۵- إقبال الأعمال: ص ۶۲۳.
✅ @ghararenokary
✅هجوم اصلی در منابع اهل سنت
🔹با وجود سانسور بی حد و حصر علمای اهل سنت از این واقعه، اما به صورت جسته گریخته از این فاجعه عظیم و مصیبت بزرگ در کتاب هایشان نقل شده است:
🔻احمد شهرستانی در الملل و النحل می نویسد: از جمله عقائد «نظّام معتزلی» آن بود که می گفت:
🔸عمر به خانه فاطمه حمله ور شده و فریاد می زد: خانه را با اهلش به آتش بکشید، در حالی که در خانه نبود مگر علی و فاطمه و حسن و حسین علیهم السلام.
او در ادامه می نویسد: همانا عمر چنان ضربه ای به شکم فاطمه در روز بیعت زد که فاطمه جنین خود (محسن) را از شکم انداخت.[۲۵]
🔻امام الحرمین جوینی، استاد ذهبی از رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم این گونه روایت می کند:
🔹زمانی که فاطمه را دیدم، به یاد صحنهای افتادم که پس از من برای او رخ خواهد داد، گویا میبینم ذلت وارد خانۀ او شده، حرمتش پایمال گشته، حقش غصب شده، از ارث خود ممنوع گشته، پهلوی او شکسته شده و فرزندی را که در رحم دارد، سقط شده؛ در حالی که پیوسته فریاد میزند: وا محمداه! ولی کسی به او پاسخ نمیدهد، کمک می خواهد؛ اما کسی به فریادش نمیرسد. او اول کسی است که از خاندانم به من ملحق میشود و در حالی بر من وارد میشود که محزون، گرفتار و غمگین و شهید شده است و من در اینجا میگویم: خدایا لعنت کن هر که به او ظلم کرده، کیفر ده هر که حقش را غصب کرده، خوار کن هر که خوارش کرده و در دوزخ مخلد کن هر که به پهلویش زده تا فرزندش را سقط کرده و ملائکه آمین گویند.[۲۶]
🔻ذهبی، از دیگر بزرگان اهل سنت، در شرح زندگانی ابن ابی دارم از قول ابن حماد کوفی می نویسد:
🔸هنگامى با مشعل آتش براى تسلیت دختر پیامبر اکرم (ص) آمدند که وى به «محسن» باردار بود و تهاجم به خانه و ... موجب قتل محسن طفلى که هنوز پا به دنیا ننهاده بود گردید. چنانکه ابن ابى دارم در ادامه می گوید: عمر لگدى بر حضرت زهرا (س) زد تا محسن سقط گردید.[۲۷]
🔻در مقاتل ابن عطیه:
🔹هنگامى که ابوبکر از مردم با تهدید و شمشیر و زور بیعت گرفت، عمر، قنفذ و جماعتى را به سوى خانه على و فاطمه (سلام الله علیهما) فرستاد و عمر هیزم جمع کرد و درِ خانه را آتش زد…[۲۸]
🔻ابن شحنه ابوالولید محب الدین محمدبن محمد (متوفای ۸۱۵ ق) در تاریخ خود می نویسد:
🔸«عمر آمد، خانه ى امیرالمؤمنین (علیه السلام) را با هر که در آن است، آتش زند، فاطمه (سلام الله علیها) او را دید (به فاطمه) گفت: آنچه را امت پذیرفته اند، پذیرا شوید.»[۲۹]
🔻صفدی یکی دیگر از علمای اهل سنت میگوید:
🔸«اِن عُمَرَ ضَرَبَ بَطْنَ فاطِمَةَ یَوْمَ الْبَیْعَةِ حَتی اَلْقَتْ اَلْمُحْسِنَ مِنْ بَطْنِها،
به راستی عمر آن چنان فاطمه علیهاالسلام را در روز بیعت زد که محسن را سقط نمود.»[۳۰]
🔻ابن حجر عسقلانی (۸۵۲هـ) و شمس الدین ذهبی (۷۴۸هـ):
🔹عمر به فاطمه لگد زد که سبب سقط محسن گردید.[۳۱]
--------------------------------
📚منابع:
▫️۲۵-الملل و النحل، ج ۱، ص ۵۷، چاپ دارالمعرفه بیروت. قابل توجه اینکه نظام از رؤسای اهل سنتِ مذهبِ معتزله در زمان خود بود که در سال ۲۳۱ از دنیا رفت.
▫️۲۶- فرائد السمطین ج۲ ، ص ۳۴ و ۳۵
▫️۲۷-سیر اعلام النبلاء ، ج ۱۵ ، ص ۵۷۸
▫️۲۸- الامامه و الخلافه، مقاتل بن عطیه، ص۱۶۰ و ۱۶۱ که با مقدّمه اى از دکتر حامد داود استاد دانشگاه عین الشمس قاهره به چاپ رسیده، چاپ بیروت، مؤسّسه البلاغ
▫️۲۹- تاریخ ابن شحنه در حاشیه ى الکامل: ج ۷، ص ۱۶۴٫
▫️۳۰-الوافی بالوفیات، صفدی، ج۵، ص۳۴۷
▫️۳۱- لسان المیزان ، ج۱ ، ص۲۶۸.
✅ @ghararenokary
✅به روایت فتّال نیشابوری
🔻فتّال نیشابوری روایت کرده است:
🔹فاطمه (ع) همیشه دستمالی بر سر بسته بود و ناتوان و رنجور از مصیبت رحلت پیامبر اکرم (ص) زمینگیر شده بود… سپس به شدّت بیمار شد چهل شب در بستر بیماری به سر برد تا رحلت کرد.
🔻روی الفتّال النیسابوری:
🔸أَنَّ أنّها فَاطِمَهَ (ع) لَا زَالَتْ بَعْدَ النَّبِیِّ مُعَصَّبَهَ الرَّأْسِ نَاحِلَهَ الْجِسْمِ مُنْهَدَّهَ الرُّکْنِ مِنَ الْمُصِیبَهِ بِمَوْتِ النَّبِیِّ (ص) ـ إلی أن قال: ـ ثُمَّ مَرِضَتْ مَرَضاً شَدِیداً وَ مَکَثَتْ أَرْبَعِینَ لَیْلَهً فِی مَرَضِهَا إِلَى أَنْ تُوُفِّیَتْ.[۱]
-------------------‐-------------
📚روضه الواعظین: ۱۵۰ مضی شطر منها فی المأساه، عنه البحار ۴۳: ۱۹۱
#حضرت_فاطمه_س_شهادت
✅ @ghararenokary
✅ نامه عمر به معاویه
🔻هنگامی که خواستند علی علیه السلام را به مسجد ببرند با مقاومت فاطمه علیه السلام روبرو شدند و فاطمه علیه السلام برای جلوگیری از بردن همسر گرامی اش صدمه های روحی و جسمی فراوانی دید که بیان همه آنها از توان زبان و قلم خارج است؛ فقط به گوشهای از آن در یک نقل تاریخی اشاره میکنیم؛ وگرنه در این موضوع، نقل های تاریخی فراوان است .
✳️خلاصه ماجرا همان است که در نامه خود عمر به معاویه آمده است. در بخشی از آن چنین مینویسد :
🔹«... وقتی درب خانه را آتش زدم (آن گاه داخل خانه شدم) ولی فاطمه درب خانه را حجاب خود قرار داد و مانع از دخول من و اصحابم شد. با تازیانه آن چنان بر بازوی او زدم که مانند دملج (بازوبند) اثر آن بر بازوی او ماند؛ آن گاه صدای ناله او بلند شد؛ چنان که نزدیک بود به حال او رقت کنم و دلم نرم شود؛ ولی به یاد کشته های بدر و اُحد که به دست علی کشته شده بودند... افتادم، آتش غضبم افروخته تر شد و 😭 چنان لگدی بر درب زدم که از صدمه آن جنین او (به نام محسن) سقط شد .
😭" فَعِنْدَ ذلک صَرَخَتْ فاطِمَةُ صَرْخةً... فَقالَتْ یا اَبَتاهُ یا رَسُولَ اللهِ هکَذا کانَ یُفْعَلَ بِحَبیبَتِکَ وَ اِبْنَتِکَ. .. ؛
🔸در این هنگام، فاطمه چنان ناله زد، پس فریاد زد: ای پدر بزرگوار! ای رسول خدا! این چنین با عزیز دلت و دخترت رفتار کردند."
🔹سپس فریاد کشید: فضه به فریادم برس که فرزندم را کشتند.
سپس به دیوار تکیه داد و من او را به کنار زده، داخل خانه شدم. فاطمه در آن حال میخواست مانع (بردن علی) شود، من از روی روسری چنان سیلی به صورت او زدم که گوشواره از گوشش به زمین افتاد...» 😭 (۱)
آن چه بیان شد و قلم با صد شرمساری آن را بر صفحه کاغذ آورد، تنها گوشه هایی از ستم هایی است که بر آن بانوی دو جهان رفته است.(۲)
-----------------------------
📚منابع:
۱- بحار الانوار، ج30، ص293، (چاپ جدید)؛ ج8، ص230، (چاپ قدیم) و ریاحین الشریعة، ج1، ص267 .
۲- کتاب "الهجوم علی بیت فاطمه"، حسین غیب غلامی، در این باره روایات مربوطه را خوب بررسی کرده است.
✅ @ghararenokary
زمزمه؛ در سوخته.mp3
1.52M
#فاطمیه
#زمزمه
🔹تو حکایت کن🔹
همهمه برپاست، اومدن مردم
اما تو دستِ عدهای هیزم
هر که داره بغضی، از علی تو سینه
داره میاد اما، با آتیش کینه
هر که داره بغضی، از اُحد از خیبر
تازیانه در دست، اومده پشت در
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
بدجوری سوختی، ای در سوخته
تو حکایت کن، از پر سوخته
میگن اینجا زهرا، از نفس افتاده
میگن اینجا حیدر، از غمش جون داده
میگن اون دستی که، بوسه زد پیغمبر
تُو هجوم دشمن، شد کبود پشت در
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
یکدفعه آتیش، قلبمو سوزوند
اما صدها داغ، رو دل من موند
دیدم اینجا از شرم، حتی آب شد آهن
بدتر از فولاده، اما قلب دشمن
دیدم اینجا مسمار، حتی خون گریه کرد
اما مثل سنگاند، این چهل تا نامرد
شاعر: #یوسف_رحیمی
نغمهپرداز: #محمدرضا_رضایی
📎 زمزمههای سروده شده به این سبک👇🏻
🌐 shereheyat.ir/node/2059
✅ @ShereHeyat_Nohe
@ghararenokary