eitaa logo
قرار نوکری
1.1هزار دنبال‌کننده
800 عکس
53 ویدیو
113 فایل
اطلاع رسانی جلسات کربلایی سیدعلی #حسینی_تبار و بارگزاری صوت جلسات و.. 🔻🔻🔻 #کانال_تخصصی_شعر_و_مداحی #مقتل #بارگزاری_اشعار_نوحه_سرود #آموزش_روضه_خوانی_تخصصی #آموزش_مداحی #حرم_مطهر_حضرت_معصومه_س #سید_علی_حسینی_تبار پل ارتباطی با حقیر ۰۹۱۲۲۵۱۰۶۲۸
مشاهده در ایتا
دانلود
. مولاتنا معصومه و اخت الرضایی تو نور دل اهل ولایی تو چو فاطمه مشکل گشایی تو تو دختر موسی بن جعفری چون فاطمه پاک و مطهری تو همچنان برادرت رضا در جود و کرامت تو محشری مولاتنا یا معصومه مدد(۴) مولاتنا ای که به درد عالمی تسکین در دل تو بوده غمی سنگین از دوری برادرت غمگین آمدی تو سوی برادرت در بین ره خون گشته جگرت از ظلم و کین دشمنان دین یارانت کشته شدبرابرت مولاتنا یا معصومه مدد مولاتنا ای بانوی زهرا نشان قم روشن ز تو شد آسمان قم تو گشته ای دارالامان قم از رنج و غصه افسرده شدی گل فاطمه پژمرده شدی دیدگانت را بستی از جهان سوی باغ جنان برده شدی مولاتنا یا معصومه مدد مولاتنا بر مردم قم شده ای مهمان تو دیده ای از قمیون احسان شد پیکر پاک تو گلباران جانم فدای روز آخرت تو بوده ای یاد برادرت گرچه رضا نبوده در برت شد تشییع جنازه پیکرت مولاتنا یا معصومه مدد @Yaghubianreza @ghararenokary
گلی از گلشنِ، دینی و معصومه ای همچو زینب گل فاطمه مظلومه ای تو ز هجر رضا بوده ای در نوا وای از این غم(۲) از برای برادر تو چنان زینبی از غم دوری رضا به تاب و تبی بر رضای غریب بوده ای بی شکیب وای ازاین غم ای که از تبار و از نسب احمدی از مدینه سوی برادرت آمدی تو دل آزرده ای رنج و غم دیده ای وای از این غم ۲ بین ره دشمنان خون جگرت کرده اند زین همه ظلم وکین دیده ترت کرده‌اند کس چوتوغم ندید همه یاران شهید وای از این غم ۲ آمدی شهر قم، قم ز تو عزت گرفت شهر قم از شما شوکت و حشمت گرفت شدی مهمان قم غرق احسان قم وای از این غم ۲ ای که تو همچنان عمه ات آزاده‌ای از غم دوری رضا تو جان داده ای ای گل با وفا تو ندیدی رضا وای از این غم ۲ گر نبوده برادرت رضا در برت غرق گل شد میان شهر قم پیکرت همه با احترام کرده‌اند اهتمام وای از این غم ۲ شهر قم با تو شد مدینهُ الفاطمه وقت تشییعتان بر لبشان زمزمه بزم ماتم بپا همه غرق عزا وای ازاین غم ۲ @Yaghubianreza @ghararenokary
بار گزاری اشعار ولادت حضرت زینب سلام الله علیها @ghararenokary
بسم الله الرحمن الرحيم شاعر: ▶️ نشستم عشق را معنا كنم دل گفت يا زينب نشستم ديده را دريا كنم دل گفت يا زينب نشستم يادي از زهرا كنم دل گفت يا زينب قيامت خواستم برپا كنم دل گفت يا زينب زني عاشق که زهرا گونه معنا شد قیامت را و معصومانه بر دوشش كشد بار امامت را همينكه لحظه ي از او نوشتن شد قلم لرزيد از او خواندم هوا در دم نفس در بازدم لرزيد به خود گفتم به سويش گام بردارم قدم لرزيد حريمي محترم كز حرمتش صدها حرم لرزيد خداوندا حريمي اينچنين را كيست سلطانش هزاران جان فداي او هزاران تن به قربانش @hosenih نخوانش زينت بابا بگو جان علي زينب نگو دختر بخوانش مرد ميدان علي زينب سر و سامان مولا روح و ريحان علي زينب علی دستان الله است و دستان علي زينب علي را آنچنان در پوست و در خون خود دارد كه گويا جسم زينب يك علي در كالبد دارد سلام اي روز ميلادت هم اشك چشم ها جاري سلام آموزگار عشق در آیین دلداری تلاطم داشت بين چشم هايت شوق ديداري و اين يعني حسينت را تو خيلي دوست ميداری هنوز ای خواهر عاشق نخوردی شیر مادر را که می خواند طپش های دلت نام برادر را كجا وصف كسي همچون تو در قاموس من باشد كه مداح مقامات تو بايد پنج تن باشد نگهبانان اجلالت حسين است و حسن باشد كدامين زن شبيه تو چنين مردانه زن باشد کدامین خشم در خود این همه احساس را دارد و در پای رکابش اکبر و عباس را دارد اگر در چشمت اقیانوسی از امواج غم داری اگر حال پریشان، دست بسته، قد خم داری همان دست کریمی که حسن دارد تو هم داری و این یعنی برای دوست و دشمن کرم داری به زیر دین الطاف تو و آلت همه سرهاست کرامت کمترین کار شما خواهر برادرهاست چنانکه جز علی نام پس از احمد روی لب نیست پس از نام حسین اسمی به غیر از اسم زینب نیست مثال عشق تو در هیچ دین و هیچ مذهب نیست دلی غیر از تو از عشق حسین اینسان لبالب نیست میان سینه ام شوری ز شعر منزوی برپاست که این آقا یک عاشق دارد آن هم زینب کبراست @hosenih الا ای عقل مبهوتت الا ای عشق حیرانت چگونه از تو بنویسم نگویم از شهیدانت شهیدانی که گردیدند بی پروا به قربانت که نگذارند بنشیند خطی بر کنج ایوانت و ای کاش این شهیدان کربلا دور و برت بودند در آن بی محرمی سربازهای معجرت بودند مبین که کاغذ شعر من از این بند نم دارد که مدح تو بدون روضه ات یک چیز کم دارد چنان نام حسین بن علی نام تو غم دارد دگر بر عهدهٔ من نیست، از اینجا قلم دارد... دلم را می برد گویا دم دروازهٔ ساعات میان خنده ها می ریخت اشک عمهٔ سادات ⏹ @ghararenokary
...تو کیستی؟ که عقل مجنون توست عشق به تو عاشق و مدیون توست تویی جگرگوشهٔ آل کسا به درک تو عقلِ رسا، نارسا... چشم علی محو تماشای تو به جای پای فاطمه پای تو... @hosenih تو بوده‌ای سنگ صبور همه تو برده‌ای فیض حضور همه... دفاع تو، صبر تو، احساس تو حسین تو، حسن تو، عباس تو... روی تو حسرتِ دل آفتاب موی تو شب ندیده حتّی به خواب خاک رهت به عرش پهلو زده پیش قدِ تو سرو زانو زده... مدرسهٔ تو دامن فاطمه معلّمی ندیده و عالمه صدای تو دل از علی می‌برد ناز تو را فاطمه هم می‌خرد فاطمه فخر مصطفی بر همه از تو ولی، فخرکنان فاطمه... نیست فلک به قدر، هم پایه‌ات ندیده همسایهٔ تو سایه‌ات عمۀ ساداتی و زینِ اَبی عقیلهٔ هاشمیان زینبی لبت «یکی گوی» دو تا نگفته هر چه شنیده جز خدا نگفته ولادتت ولادت گریه بود گریهٔ تو شهادت گریه بود ای تو، به هر غمی امید حسین کشتهٔ عشقی و شهید حسین @hosenih تو روح صوم و معنی صلاتی تو ساحل سفینۀ نجاتی... نام شما هر دو به دنبال هم آینهٔ همید و تمثال هم معنی اگر ز خالق و رب یکی‌ست نام حسین و نام زینب یکی‌ست... شاعر : @ghararenokary
شمس حجاب کبریا زینب است تجلی شرم و حیا زینب است روح مناجات و دعا زینب است شان نزول انما زینب است فاطمه کرببلا زینب است دوای درد بی دوا زینب است ای نفس حضرت ختمی مآب دختر آسمانی بوتراب در صدف بحر وفا درناب روی تو حسرت دل آفتاب موی تو شب ندیده حتی به خواب مصحف مستور خدا زینب است شب که به امید سحر آرمید صدای تکبیر فلک را شنید شب زدگان نسیم رحمت وزید دوباره شمس روی حیدر دمید آینه ای به دست زهرا رسید فاطمه ی علی نما زینب است @hosenih دانه تسبیح تو شمس ضحی چادر تو، پرچم حجب و حیا به زیر سایه تو عرش خدا نه فلک از خاک رهت شد بنا خانه تو مطاف ارض و سما کعبه سیار خدا زینب است بیا و جلوه ی پیمبر ببین شیرزنی چون یل خیبر ببین ادامه سوره کوثر ببین حسن حسن نیز مکرر ببین دوباره یک حسین دیگر ببین پنج تن زیر کسا زینب است آمدی ای جان جهان حسین آمدی ای روح و روان حسین آمدی ای دل نگران حسین جان حسین جان تو جان حسین آمدی و زد ضربان حسین حسین مروه و صفا زینب است شمس چراغ در این خانه ات ماه غبار در کاشانه ات ارض و سما گر شده پروانه ات یافته این گونه شفاخانه ات تهمت عقل است به دیوانه ات دوای ما نعره ی یا زینب است هیبت روی تو سر ا پا علی فاطمه ای به شکل مولا علی نیست کسی مثل توالا علی میوزد از نطق تو هرجا علی لعن علی عدوک یا علی کوری چشم خصم با زینب است کرببلا دیده که پیغمبری فاطمه ای و یک تنه لشگری فاتح هر رزم چنان حیدری نیست اگر چه مثل تو خواهری حسین را برادر دیگری حسن به دشت کربلا زینب است پلک بزن شام و سحر خلق کن چشم بچرخان و قمر خلق کن حماسه ای بار دگر خلق کن به بانگ اسکوتو جگر خلق کن خطبه بخوان تیغ دو سر خلق کن آیینه دار مرتضی زینب است گرمی عشق و هرم این تب یکی است تا به سحر مسیر هر شب یکی است هر چه نوشتیم مرکب یکی است چنان که نام خالق و رب یکیس نام حسین و نام زینب یکیست جان میان هر دوتا زینب است روز قیامت که جهان مضطر است بی سر و سامان صف محشراست عرصه حشر از نم گریه تر است هر که خودش مانده و بی یاور است غم نخورد آن که تورا نوکر است سایه روی سر ما زینب است در کف تو چرخ چو دستاس بود با نفست دهر پر از یاس بود خاک رهت گوهر و الماس بود بس که به اکرام تو حساس بود پله منبر تو عباس بود ستون خیمه سما زینب است @hosenih سیل کرم لحظه باریدنت گل بکشد منت گل چیدنت یاس در آرزوی بوییدنت هیچ گلی ندیده خندنت مگر به لحظه حسین دیدنت حسین را چهره گشا زینب است ازنگهت نور خدا منجلی هرچه خدا خواست تو گفتی بلی هیبت تو قصه هر محفلی خواست که غم دست تو بندد ولی غم که بود در بر دخت علی حیدر صحرای بلا زینب است آمده بر جنگ تو غم از الست کرببلا غم به بلا داد دست جنگ تورا حق به تماشا نشست قامت تو قامت غم را شکست دخت علی را تنوان دست بست فصل خطاب خطبه ها زینب است شاعر: @ghararenokary
ایزد زُلال دیده ی تر آفریده است بُنیان گذار اشک سحر آفریده است یک قبله ای برای بشر آفریده است این کعبه را شبیه پدر آفریده است تو انعکاس چشمه ی نورِ پیمبری آئینه ی تمام قدِ شیر خیبری شب پُشت کوه روشنِ مشرق نزول کرد خورشید از آسمان طلبش را وصول کرد نور خدا به قالب یک زن حلول کرد دنیا دوباره بار امانت قبول کرد... ...تا که تو روی فرش زمین پا گذاشتی پا روی دیدگان تر ما گذاشتی ما با گدایی در تو خو گرفته ایم از چشمه های کوثر تو جو گرفته ایم از هرکسی به غیر شما رو گرفته ایم با ذکر نامِ تو دمِ "یا هو" گرفته ایم آیات مستجاب دعا نام زینب است ذکر علی علیِ خدا نام زینب است @hosenih ما را گدای سیّده زینب نوشته اند ما را برای سیّده زینب نوشته اند تحت لوای سیّده زینب نوشته اند اصلاً فدای سیّده زنیب نوشته اند پروانه های اهل جنون پرپر تواند ایل و تبار من همگی نوکر تواند با تو دمِ حسین لب ما درست شد ذکر همیشه پُر طرب ما درست شد باران اشک نیمه شب ما درست شد با نوکریمان لقب ما درست شد بانو برای ما نم چشم تری بس است بانو برای ما لقب نوکری بس است ای مُحکمات سوره ی مادر..،مدد بده ای سومین تلألو کوثر..،مدد بده ای دلخوشی فاتح خیبر..،مدد بده ای ذوالفقار حضرت حیدر..،مدد بده بانو!مدد بده که خریدار غم شوم در این مسیر عشق شهید حرم شوم ما را جنون سوریه عاقل نموده است محکومِ حُکمِ محکمه یِ دل نموده است از این جهان شبزده غافل نموده است پُشت درِ حریم تو سائل نموده است ما را غلام حلقه به گوشِ خودت بخوان ما را مدافعان حریم خودت بدان دریای علم،سمت وجودت گُسیل شد یک قطره از علوم تو صد سلسبیل شد جهل از وقار علمِ تو بانو،ذلیل شد شاگرد ابتدائیتان،جبرئیل شد سرمشق خضر و حضرت عیسی تو بوده ای آموزگار عالم بالا تو بوده ای دنیا سیاه می شود از دودِ آه تو صد مرده زنده می شود از یک نگاه تو راه خدایِ عَزَّوَجَل است راه تو پشت و پناه هردو جهان شد پناه تو عالم فدای آنکه پناه تو می شود شب ها چراغ روشن راه تو می شود گل های سرخ باغچه ی عشق چیدنی است تصویر باغ سبز بهاری کشیدنی است این حالت جنون ملائک چه دیدنی است ذکر حسین جان تو از بس شنیدنی است هفت آسمان به خاطر ذکرت سکوت کرد عشق برادر تو به دل ها هُبوط کرد کم کم شروع تلخ ترین اتفاق شد کم کم گذشت و نوبت روز فراق شد در کربلا تنور جدایی که داغ شد با سینه های ما غمتان هم اتاق شد آنجا که نیزه بر بدن آسمان نشست آنجا که خصم روی تن کهکشان نشست وای از دمی که شاه ز پیکار خسته شد راه نفس نفس زدنش نیز بسته شد سرنیزه ها به روی تن او شکسته شد شیرازه ی کتاب امامت گسسته شد او را به ضرب نیزه ای از حال بُرده اند او را کِشان کِشان تهِ گودال برده اند برگشت سمت خیمه اطفال..،ذوالجناح جانی نمانده در بدن ناتوان شاه آه از نگاه مادر پهلو شکسته..،آه دارد صدای چکمه می آید ز قتلگاه لعنت به شمر..،سنگ و عصا در تَحَیُّرَند با خنجری که کُند شده سر نمی بُردند آتش به جان لانه ی پروانه ها زدند با تازیانه دخترکی را صدا زدند با سیلی و لگد همه را بی هوا زدند پیش نگاه شاه سر از تن جدا زدند وقتی طنابِ حرمله سهم رباب شد بالای نیزه ها سرعباس آب شد @hosenih دارد کبودی پرتان سنگ می خورد در کوچه ها به معجرتان سنگ می خورد از پُشت بام ها سرتان سنگ می خورد راس علی اصغرتان سنگ می خورد ای کاشکی بگویم عدو حرف بد نزد در ازحادم کوچه تو را با لگد نزد هرگز دلی شبیه دل تو کباب نیست ولله در عرب،زدن زن ثواب نیست آهی شبیه آه مُدام رباب نیست جای مخدّرات که بزم شراب نیست ناموس شاه بود و نگاه حرامیان دندان شاه بود و لگدهای خیزران یک سال و نیم،درهمه جا گریه کرده است هرشب به یاد خاطره ها گریه کرده است با یاد زجر کرببلا گریه کرده است با داغ سیدالشهدا گریه کرده است وقتش رسیده..،پیرهنش را بیاورید آن یادگارِ بی کفنش را بیاورید شاعر: @ghararenokary
دست در عالم ایجاد تو داری زینب خبر از مبداء و میعاد، تو داری زینب کلماتی که خداوند به قرآن فرمود آن معانی همه را یاد، تو داری زینب چون حسین و حسن و احمد و زهرا و علی خوب‌تر از همه استاد، تو داری زینب پسر کعبه علی بود و تویی دختر او خون آن مرد حَرم‌زاد، تو داری زینب @hosenih طینتی فاطمه‌پرور چوحسین است تو را همّتی عاطفه‌بنیاد، تو داری زینب چون علی منطق کوبنده و علمی سرشار چون حسن صبر خداداد، تو داری زینب همه اجداد تو آقای دو عالم هستند ارث آقایی اجداد، تو داری زینب پر شد از عطر تو امشب همه عالم گویا باغ گل در گذر باد، تو داری زینب چون گل صبح که شبنم چکد از هر برگش خنده درگریۀ میلاد، تو داری زینب گشتی از گریه تو خاموش در آغوش حسین که به او اُنس خداداد، تو داری زینب پنج معصوم به میلاد تو حاضر بودند این‌چنین لیلۀ میلاد، تو داری زینب ای وفادارترین خواهر عاشورایی مکتب زنده و آزاد، تو داری زینب علم و حلم و ادب و عصمت و ایثار و وفا فضل و بذل و کرم و داد، تو داری زینب سخن عالمۀ غیر معلّم شرفی است که ز فرموده سجّاد، تو داری زینب ز عبادات چنانی که خدا خواسته است برتری بر همه عبّاد، تو داری زینب شام تسخیر تو شد، ای مه ویرانه نشین! تا ابد دولت آباد، تو داری زینب در اسارت، طلبِ خون شهیدان کردی در سکوت، این‌همه فریاد، تو داری زینب @hosenih شعله زد اشک تو در هستی غارتگر شام خطبه چون خطبۀ سجّاد، تو داری زینب راز خود را به تو بسپرد چو دانست حسین دل سرکوبی بیداد، تو داری زینب از درا زنگ شترها ز نهیب تو فتاد که به کف رشتۀ اجساد، تو داری زینب ذرّه‌ای کاش ببخشند «مؤید» را هم ز جلالی که به میعاد، تو داری زینب شاعر: @ghararenokary
ای آرزوی عشق، تمنا کنم تو را در شاه بیت عاطفه انشا کنم تورا پرسند اگر تجلی حسن تو را ز من با آفتاب و آینه معنا کنم تورا تو راز سر به مهری و در سجده از خدا خواهم به آه و ندبه که افشا کنم تو را وقتی اسیر غربت دنیایی خودم در کنج دل بگردم و پیدا کنم تو را شرمنده ام که در اثر روسیاهیم خیمه نشین خلوت صحرا کنم تورا (این دیده نیست قابل دیدار روی تو چشمی دگر بده که تماشا کنم تورا) تا مست فیضتان شوم و مستفیض لطف دعوت به جشن (بزم) زینب کبری کنم تو را روشن ز نور عصمت او عالمین شد تفسیر شادی و غم زینب حسین شد @hosenih حیدر که بوده زینت هستی عبادتش زینب ز عرش آمده گردیده زینتش زینب، چه زینبی؟ که شده در طفولیت آغوش پنج حجت حق مهد عصمتش زینب، چه زینبی؟ ز همان خردسالگی خواندند صابرین، جبل استقامتش جبریل خاکبوس اتاق جلالتش روح القدس ملازم روح قداستش جایی برای عالم دیگر نمانده است آنجا که هست زینب و علم و فقاهتش هرجا سخن به یاد حسین است لاجرم آید کلام زینب و عشق و محبتش چشمی به سمت سایه ی او هم نرفته است سوگند میخورم به حیا و نجابتش زیبا سروده شاعر دلداده ای که گفت: (زینب عفیفه ای است که در راه عفتش) (عباس می دهد نخ معجر نمی دهد) یک لحظه چادر شرف از سر نمی دهد @hosenih جز مصطفی که نام علی بی وضو نگفت تفسیر نام او احدی مو به مو نگفت تفصیل شان زینب کبری نگفتنی است چون عارفی که قصه رازِمگو نگفت از چهار سالگی غم زینب شروع شد دنیا به جز حدیث جدایی به او نگفت می خواست از حکایت محسن کند سوال آمد میان حنجره بغض گلو نگفت مادر! دلیل روی کبودت چه بوده است؟ هر قدر کرد دخترکش پرس و جو، نگفت مادر دلش گرفت و زبان باز کرد و گفت: (می زد مرا مغیره و یک تن به او نگفت) (زن را کسی مقابل شوهر نمی زند) (مادر کسی مقابل دختر نمی زند) @hosenih وقتی سخن ز گرمی فردای محشر است زینب به فرق فاطمیون سایه گستر است او ابر رحمت است به دریای کربلا ماییم قطره ای که به دریا شناور است در ماجرای زندگی زینب و حسین یک روح عاشقانه ولی در دو پیکر است باشد شفای شاعر دلخسته ای که گفت: ابیات ناب را که چنان درّ و گوهر است (احکام ارث در همه جا چون بیان شود سهمی ز خواهر است و دو سهم از برادر است این امتیاز در خور زینب بود که او میراث عشق را به برادر برابر است) جان ها فدای زینب و قلب صبور او از صبر و از غریبی او دیده ها تر است زینب چه دید روز دهم بین قتلگاه کز گفتن و شنیدن آن قلب، مضطر است آن حنجری که بوسه بر آن داد مصطفی حالا نشان بوسه شمشیر و خنجر است آن سینه ای که مخزن اسرار عشق بود دردا که زیر چکمه شمر ستمگر است ( "والشمرُ جالسُُ" نفس مادرش گرفت) (سر را برید و روبروی خواهرش گرفت) شاعر: حجت الاسلام @ghararenokary
بسم الله الرحمن الرحيم شاعر: ▶️ یا که از عشق مگو یا که جگر را بتراش خَم اَبرو بکش و قرص قمر را بتراش از علی دَم بزن و تیغِ دوسر را بتراش مژه را تَر کن و با خطِ مُعلی بنویس هرقدر می‌شود از حضرتِ مولا بنویس دید حق ، معرکه شمشیر زنی کم دارد دید میدانِ بلا شیرزنی کم دارد دید پیغمبرِ تکبیر زنی کم دارد آنکه کم بود در این خانه فقط زینب بود آنکه باید برود تا تَهِ خط زینب بود @hosenih پس ، پس از فاطمه تصویرِ خدا زینب شد فاطمه ضرب درِ شیر خدا زینب شد صاحبِ مجلسِ تفسیرِ خدا زینب شد مُحرمِ عشق بخوان مَرهم هر درد آمد مَرد می‌خواست خدا  مَرد تر از مَرد آمد شانه‌ای آمده تا بارِ بلا را ببرد قامتی آمده تا کرببلا را ببرد چادری آمده تا آلِ عبا را ببرد فاطمه‌وار نوشتند حسین آمده است شصت و نُه بار نوشتند حسین آمده است آمده تا که نبیند همه را اِلا یار آمده تا برود سایه به سایه با یار سایه هم دورتر و دورتر از او تا یار... هیچ کس نیست در آفاقِ تماشاییِ او نیست مانند برای دل زهرایی او جای گهواره‌ی او قلبِ حسین است حسین دلِ آواره‌ی او قلبِ حسین است حسین و فقط چاره‌ی او قلب حسین است حسین ماه و خورشید نَه بر محور او می‌چرخند  شش برادر همه دورِ سرِ او می‌چرخند ماند تا بشکند او خطِ ستم را تنها ماند تا جمع کند اهل حرم را تنها تا که بردارد از این خاک عَلَم را تنها ماند تا چادرِ خود را بتکاند زینب کوفه را بر سرِجایش بنشاند زینب خطبه‌ای خواند که از شام بجز نام نماند نامِ او ماند به تاریخ ولی شام نماند خطِ خون زنده شد و خِطّه‌ی دشنام نماند گفت در شام که اسلامِ علی می‌ماند به رویِ مأذنه‌ها نامِ علی می‌ماند همه رفتند ولی سنگرِ او دست نخورد به پَرِ بیرق آبِ آور او دست نخورد به سویِ سایه‌ای از معجرِ او دست نخورد آه یک روزه عطش دور و برش را سوزاند خواست آهی بکشد غم جگرش را سوزاند @hosenih خواهری بود که  بی  پنج برادر  بود و با حرم در وسط آنهمه لشگر بود و دید در خیمه‌ی آتش‌زده دختر بود و یک نفر بود و هرآنکس که نمی‌زد می‌زد بشکند دست حرامی چقدر بد می‌زد... تپشِ ما نَفَسِ ما قلمِ ما زینب قدم ما دو دمِ ما علَم ما زینب شرف ما نجف ما حرم ما زینب ما مسلمان شده‌ی غیرت زینب هستیم بنویسید که ما ملت زینب هستیم ⏹ @ghararenokary
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سرود؛ زینت دنیای علی.mp3
1.24M
علیهاالسلام 🔹زینت دنیای علی🔹 چه رازیه تو آسمون امشب؟ شده زینتش هزار تا کوکب آسمون شب‌های علی شد ستاره‌بارون با نورِ زینب شکفته باغ یاسِ دعای علی زهرا آورده زُهره برای علی چه دیدنیه شبای علی زینب! اومدی و زینت دنیای علی شدی زینب! اومدی و اُمِ اَبیهای علی شدی «زینت دنیای علی، زینب زینب اُمِ اَبیهای علی، زینب زینب» ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ چه بروبیایی دارن اینجا ملائکه تو خونۀ مولا فرشتۀ وحی اومده از راه به فاطمه کوثر شده اِعطا کوثرِ زهرا، نور چشای همه‌س ذکر لب مولا امشب این کلمه‌س: خود فاطمه‌س، خود فاطمه‌س دیدن، همه گل خنده رو لب‌های پیمبره فرمود: ریحانۀ بهشتیِ هر خونه دختره «دختر زهرا و علی، زینب زینب کوثر زهرا و علی، زینب زینب» ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ نگاه همه‌س به سوی زینب اِن یکاده ذکر روی هر لب بیشتر از تموم اهل خونه حسن و حسین خوشحالن امشب می‌خنده وقتی خواهر صداش می‌زنن حسین می‌گه: قربون تو خواهر من برا یه نگاش، می‌میره حسن خواهر، تو مهربونی همیشه شبیه مادره خواهر، تو روزای تنهایی هم یار برادره «یار حسن، یار حسین، زینب زینب دار و ندار حسنین، زینب زینب» شاعر: 🌐 shereheyat.ir/node/4901@ShereHeyat_Nohe @ghararenokary
بنت الکرم اومد.mp3
3.25M
علیها سلام بند1⃣ بنت الکرم اومد خوش به حال نوکرهاش امشب چقدر عیدی میگیرن از باباش تو این همه ما هم اسممون ردشه ای کاش اومد با نگاهی که تسلی عشقه آینه دار کوثر که تجلی عشقه اون محترمی که متولی عشقه مولاتی ای لطف ذاتی باب حاجاتی عمهٔ ساداتی زینب مولاتی نور مشکاتی زهرا مرآتی اعظم آیاتی زینب بند 2⃣ فضل و کمالاتش نقل محفلهای ماست ذکرش راه حل همه مشکلهای ماست ختم کلام اینکه صاحب دلهای ماست یا زینب کبری سرود مولودیشه لبخند کریمش مث آب رو آتیشه راضی بشه از ما خدا هم راضی میشه یا زینب بی همتا زینب آتینا زینب نائبةالزهرا زینب یازینب مردآسا مرحبا زینب صدیقه ی اخرا زینب بند3⃣ خورشید نگاهش چقدر گرمی داره سائل به همین یک نگا دلگرمی داره از گهواره آخه مگه چش بر میداره آدم تو مقامش متحیر میمونه الحق که زبون همه قاصر میمونه این دردونه مثل یه جواهر میمونه نایابی صاحب القابی اولی الالبابی خواهر اربابی زینب نایابی اعلا جنابی فصل الخطابی باعث اعجابی زینب شعر: احسان نوری سبک: مهدی زهدی ⛔️کپی بدون ذکر منبع جایز نیست⛔️ http://Eitaa.com/tekyenokari @ghararenokary
. 👏 عاشقان آمده هنگام شادی عاشقان آمده هنگام شادی ماهی سر زد در این ماه جمادی ز لطف داور نجل پیمبر فاطمه آورده گلی برای حیدر یا زینب یا زینب٢ خوش آمدی خوش آمدی حضرت زینب٢ در سپهر ولا ماهی درآمد که بود بر همه عالم سرآمد هستی زهرا دختر مولا آمده دنیا نوه ی حضرت طاها یا زینب یا زینب٢ خوش آمدی خوش آمدی حضرت زینب٢ ماهی امشب دوباره جلوه گر شد نخل باغ ولایت پر ثمر شد فاطمه مسرور در شادی و شور از قدمش مدینه شد نور الا نور یا زینب یا زینب٢ خوش آمدی خوش آمدی حضرت زینب٢ بیت مولا شده چون وادی طور علی و فاطمه شادان و مسرور نور دو دیده ز ره رسیده زیر قدم هاش بریزید یاس و سپیده یا زینب یا زینب٢ خوش آمدی خوش آمدی حضرت زینب٢ در گلستان دین گل وا شد امشب بار دیگر علی بابا شد امشب نور رب آمد ماه شب آمد ز لطف خاص کبریایی زینب آمد یا زینب یا زینب٢ خوش آمدی خوش آمدی حضرت زینب٢ دختر فاطمه نور دو عین است همه هست حسن اُخت الحسین است زهرا کمال است حیدر جلال است در خلقت و خلق و خویش احمد خصال است یا زینب یا زینب٢ خوش آمدی خوش آمدی حضرت زینب٢ گل زهرا و بر فاطمه نائب زین اب باشد و ام المصائب حصن حصین است حبل المتین است دختر مولانا امیرالمؤمنین است یا زینب یا زینب٢ خوش آمدی خوش آمدی حضرت زینب٢ شام میلاد تو مهمانت هستیم همه شرمنده ی احسانت هستیم گر روسیاهیم بر تو پناهیم حضرت زینب همه محتاج نگاهیم یا زینب یا زینب٢ خوش آمدی خوش آمدی حضرت زینب٢ @yaghubianreza @ghararenokary
4_5866342460619230312.mp3
298.7K
👏 عاشقان آمده هنگام شادی
۴۵ پنجم جمادی رسید وقت شور و شادی گوید به شادی و شعف این سخن منادی عزیز طاها رسید هستی مولا رسید ز لطف خاص خدا زینب کبری رسید زینب کبری مدد(۴) گلی از گلستان دین در مدینه سر زد آمده بهر فاطمه هدیه ای ز سرمد ز مقدمش در جهان هر دل شده منجلی ز خانه ی فاطمه آمده دخت علی زینب کبری مدد(۴) سر زده از گلزار دین نوگل ولایت از لطف حق امشب رسید شمسه ی هدایت زهرابه تاب وتب است ذکر لبش یا رب است بوسد علی روی او زینت او زینب است زینب کبری مدد(۴) از یمن وجودش بود آسمان پر از نور گردیده زهرای بتول شادمان و مسرور گلی شکوفا شده زینت دنیا شده این دختر فاطمه عزیز بابا شده زینب کبری مدد(۴) امشب تمام این جهان غرق در سرور است بهر تبریک بر علی گل به دست حور است در آسمان ولا او همچنان کوکب است هستی زهرا بود دخت علی زینب است زینب کبری مدد(۴) نوه ی پیمبر رسید شد جهان منور دردانه ی حیدر بود از تبار کوثر بر علی و فاطمه نور دو عین آمده زینب امید همه اُخت الحسین آمده زینب کبری مدد(۴) از سوی حق روی زمین نور رحمت آمد در این جهان از لطف حق کوه غیرت آمد این گل زهرا نما بود چنان در ناب تا صف محشر بود ما ذره او آفتاب زینب کبری مدد(۴) زینب روی دست حسین می زند تبسم با نگاه خود با حسین می کند تکلم مظهر شرم و حیاست نگاه او دلرباست با گل زهرا حسین گفت و گوی کربلاست زینب کبری مدد(۴) @yaghubianreza @ghararenokary
۴۴ عاشقان ای عاشقان پنج جمادی آمده از کرامات خدا هنگام شادی آمده نور حق شد جلوه گر نخل دین شد پر ثمر فاطمه مادر شد و مرتضی گشته پدر حضرت زینب مدد_یا حضرت زینب مدد٢ شهر یثرب گشته امشب همچنان وادی طور فاطمه گشته ز یمن مقدمش غرق سرور هستی مولا رسید دختر زهرا رسید خواهر مولا حسن زینب کبری رسید حضرت زینب مدد_یا حضرت زینب مدد٢ از قدوم دخت زهرا گشته یثرب منجلی بوسه بردارد ز روی ماه این دختر علی عطر و بوی گل رسید بیت حیدر گلشن است امشب از لطف خدا چشم زهرا روشن است حضرت زینب مدد_یا حضرت زینب مدد٢ این گل زهرا نشان دردخلق و خو چون مادر است حلم و صبر و مهربانی اش بسان حیدر است بر پدر او زیور است نور چشم مادر است همچو زهرا و علی در کرامت محشر است حضرت زینب مدد_یا حضرت زینب مدد٢ ماهی امشب از سوی خلاق سرمد آمده نور چشم فاطمه‌ جان محمد آمده شمع جمع عالمین بر حسن نور دو عین این گل زهرا نما باشد او اُخت الحسین حضرت زینب مدد_یا حضرت زینب مدد٢ @yaghubianreza @ghararenokary
. در شعف شد کل دنیا آمده پنج جمادی شهر یثرب غرق نور و فاطمه در شور و شادی دوباره عاشقان جهان زیبا شده ز الطاف خدا علی بابا شده مدد زینب مدد(۴) خانه زهرا و حیدر پر شد از انوار یزدان حور و غلمان گل بریزند در قدوم تازه مهمان مدینه در سرور شده فصل حضور بود بیت علی سراسر پر ز نور مدد زینب مدد(۴) وا شده درهای رحمت از سوی خلاق سرمد دختر زهرای اطهر آمد از نسل محمد شده نخل ولا. دوباره پر ثمر رخ اخت الحسین شد امشب جلوه گر مدد زینب مدد(۴) از سپهر دین احمد سرزده ماهی دلارا از فروغ رویش امشب شادمان اهل تولا بود چون فاطمه جهان را قائمه به لبهای همه بود این زمزمه مدد زینب مدد(۴) امشب از الطاف یزدان گشته ام مهمان زینب در شب میلاد اویم ریزه خوار خوان زینب کرم کرده الاه بر او هستم پناه بود این آرزو کند بر من نگاه مدد زینب مدد(۴) این بود فخرم به دنیا داده حق برمن سعادت حیدری گردیده دارم بر تو و زهرا ارادت تویی ماه منیر منم عبد فقیر به حق مادرت ز لطف دستم بگیر مدد زینب مدد(۴) شب میلاد تو زینب آمدم بر تو پناهم بر من مسکین ز رحمت جان زهرا کن نگاهم نگر من بی کسم به صبر تو قسم گل زهرا بود ولای تو بسم مدد زینب مدد(۴) سائل درگاهت هستم این بود عهد الستم شب میلاد تو زینب من به یاد تو نشستم به تاب و در تبم بود ذکر لبم تمام عمر خود گدای زینبم مدد زینب مدد(۴) @yaghubianreza @ghararenokary
با عرض سلام و ادب خدمت همه همراهان بزرگوار انشاءالله فردا شب 9/19 بار گزاری اشعار و نوحه های فاطمیه در کانال قراره نوکری خواهیم داشت.... از همه دوستان بزرگوارم عاجزانه تقاضای دعا دارم حقیر رو از دعای خیرتان بی بهره نگذارید.... عصر پنجشنبه ست تقدیم می کنیم ثواب جمع آوری و خواندن این اشعار رو به روح طیب و طاهر چهارده معصوم علیهم السلام و مادران بزرگوارشان علماء ؛ شهدا و همه محبين سید الشهدا علیه السلام.... اللهم صل علی محمد و آل محمد @ghararenokary
بسم‌الله الرحمن الرحیم ؛ ▶️ هزار مرحله سائل نشسته بر در تو مگر که نور بگیرد ز فیض محضر تو گدا چو من که نه بی بی! شبیه جبرائیل که مشق شب بنویسد ز روی دفتر تو @hosenih ندیده ایم به عالم کسی شبیه علی که غرق مانده به ژرفای درک باور تو مسیح و آدم و نوح و کلیم و ابراهیم نشسته اند دو زانو به پای منبر تو حیای مریم و سارا و هاجر و حوا نمی رسد به نخی از حجاب دختر تو خدا سرشته تو را تا کنیز او باشی خدا کند که بمانم همیشه قنبر تو * خبر رسیده که از کوچه ای گذر کردی نشست خاک کف کوچه روی معجر تو خبر رسیده که دستت ز کار افتاده و سخت تر که کسی بسته دست حیدر تو خبر رسیده که چشمان تو ورم کرده و سخت تر که مقابل به چشم همسر تو خبر رسیده نفس میکشیدی اما ... خون چکید لخته به لخته ز نای و حنجر تو * چقدر زرد شدی یاس ارغوان علی...! نمانده غیر کبودی به روی پیکر تو @hosenih بمان و رحم کن ای گل! به غنچه هایی که نشسته اند غریبانه دور بستر تو برای لحظه‌ی آخر نگاه کن بانو ! ببین شکسته غرور علی برابر تو . . . ⏹ @ghararenokary