بسمالله الرحمن الرحیم
#امام_حسین_ع_مدح_و_ولادت
#محسن_عرب_خالقی
▶️
امشب خبر از عالم بالا رسیده است
روشن ترین ستاره ی دنیا رسیده است
این بار دوم است که شاعر نوشته است
خورشید خانواده ی زهرا رسیده است
دیروز نور شبّر و امروز هم به خاک
نور شبیرحضرت مولا رسیده است
در نیل غصه مانده بیا،مرده دل بیا
موسی رسیده است،مسیحا رسیده است
بیراهه رفته اید اگر اي رودهای اشک
راهی شوید،حضرت دریا رسیده است
دنبال کاروان ملائک پریده بود
جا مانده بین راه دلم یا رسیده است؟
شوق دلم نه شوق شفا مثل فطرس است
ميلش در آن هوا دو سه جرعه تنفس است
@hosenih
در آن هوا که بوی خدا میرسد از آن
در خانه ای که نور دعا میرسد از آن
اطراف گاهواره ی طفلی که نیمه شب
لالای جبرئیل خدا میرسد از آن
در آن هوا که فاطمه در آن نفس کشید
آنجا که عطر آل عبا میرسد از آن
ما را دخیل بر پر قنداقه اش کنید
قنداقه ای که شوق شفا میرسد از آن
در پشت درب خانه ی زهرا نشسته ایم
نجوای چند مرد گدا میرسد از آن
این خانه ی علی ست پسردار گشته است
آخر صدای گریه چرا میرسد از آن
شاید صدای گریه ی...نه کودکانه نیست
جز یا حسین زمزمه ی اهل خانه نیست
@hosenih
دنیا به دام نام شريفش فتاده است
دل نیست آن دلی که به او دل نداده است
روشن شده است طبق روايات اهل بيت
کار خداست؛ عشق به او بی اراده است
هرکس سوار کشتی عشقش نمیشود
سوگند میخورم که قیامت پیاده است
ما رعیتیم رعیت باغ ولایتیم
امشب شب تولد ارباب زاده است
شیرین شده ست با قدمش کام اهل بیت
هرچند این پسر نمک خانواده است
معراج جبرئیل شبی بوده است که
در پای گاهواره ی او سر نهاده است
یک شب مرا مجاور گهواره اش کنید
چون جبرئیل زائر گهواره اش کنید
@hosenih
جز آب چشم آب حیاتی نخواستم
جز شور اشک شهد نباتی نخواستم
جز معرفت به ساحت خاک قدوم او
من از خدای خود عرفاتی نخواستم
تنها کرامت قفس عشق اوست او كه
من از کسی مسیر نجاتی نخواستم
یک شب که سخت تشنه شدم از خدا به جز
گریه کنار نهر فراتی نخواستم
بی حسّ عطر سیب شب جمعه ی حرم
هرگز زیارت عتباتی نخواستم
امشب مدینه آمده پا بوس کربلا
امشب حسین آمده"حی علی العزا"
@hosenih
آمد حسین و اوج تألّم شروع شد
باران گریه جای تبسم شروع شد
آمد حسین و از شب میلاد، روضه اش
با گریه ی زنانه ی مردم شروع شد
آمد حسین و در سر هر کمتر از جوئی
عشق ری و حکومت گندم شروع شد
آمد حسین و در دل دریایی علی
با موج غصه هاش تلاطم شروع شد
در ذهن مادرانه ی زهرا که از پدر
از کربلا شنیده تجسم شروع شد
در قتلگاه، دردل نیزه شکسته ها
از حنجری بریده تکلم شروع شد
از زیر نیزه ها بدنم را در آورید
یک بوریا برای تن بی سر آورید
⏹
@ghararenokary
بسمالله الرحمن الرحیم
#امام_حسین_ع_مدح_و_ولادت
#محمود_ژولیده
▶️
فیض که از ناحیۀ کربلاست
روزیِ هر خسته دلِ مبتلاست
گاه اگر قسمت ما ابتلاست
خیر و صلاحی همه در این بلاست
چیست غم و عشق حسین؟ سوختن
خلق شدن، زندگی آموختن
@hosenih
منشاءِ خیر و برکاتم حسین
باب غم و باب نجاتم حسین
زندگی و آب حیاتم حسین
یاورِ هنگام مماتم حسین
خیر حسین، عشق حسین، شا حسین
ذکر همه روز و شبم یاحسین
@hosenih
وصفِ صفات همۀ اولیاء
فُلک نجات همۀ انبیاء
آب حیات همۀ اوصیاء
طینت و ذات همۀ اصفیاء
هر چه بجوئیم، حسین است و بس
هر چه بپوئیم، حسین است و بس
@hosenih
نوح کجا، شأن و مقام حسین
خضر کجا، شهرتِ نام حسین
لکنتِ موسی و کلام حسین
هر دمِ عیساست ز کام حسین
بندۀ درگاه حسینیم ما
خاک سر راه حسینیم ما
@hosenih
ذکر حسین راحتِ جان های ما
عشق حسین شور جوان های ما
درد حسین درد نهان های ما
نور حسین هست نشان های ما
مجلس او مجلس عزّ و شرف
محفل او محفل شاه نجف
@hosenih
ای دل دیوانه کجا میروی
بی دل و مستانه کجا میروی
در طلب دانه کجا میروی
در پی بیگانه کجا میروی
یار همینجاست، حسین یار توست
حضرت ارباب نگهدار توست
@hosenih
مرغ دل اَر بامِ ترا گم کند
دور شود، دام ترا گم کند
صبحِ ترا، شامِ ترا گم کند
وای اگر نام ترا گم کند
پر مزن ایدل بسوی این و آن
خیر نبینی به کوی این و آن
@hosenih
مالکِ این روح، حسین است و بس
مرهمِ مجروح، حسین است و بس
فاتح و مفتوح، حسین است و بس
حضرت ممدوح، حسین است و بس
هر که زمین خورده، بیاید براه
آمده در خانۀ خورشید، ماه
@hosenih
ماه مگو، ماه سرانگشتِ اوست
پرتوِ خورشید کفِ مُشت اوست
بر سرِ دامانِ نبی، رشد اوست
صُلب امامان همه در پشت اوست
وجه خدا، آیت عظما حسین
جلوۀ صدیقۀ کبرا حسین
@hosenih
کیست که با مام سخن میکند
از غم ایام سخن میکند
گاه به ابهام سخن میکند
از عطشِ کام سخن میکند
تشنه، ولی اوست مِیِ سلسبیل
خادم گهوارۀ او جبرئیل
@hosenih
خانۀ مولا شد از او منجلی
کیست حسین، هم وصی و هم ولی
ذکرِ لبش چیست به صوت جلی
نادِ علیاً علیاً یاعلی
تا به خداوند شهادت دهد
با سخنش درسِ عبادت دهد
@hosenih
احمد مختار دلش پر کشید
بوسه به قنداقه مکرر کشید
دست به پیشانی و این سر کشید
با دلِ خون بوسه به حنجر کشید
تشنه لبِ نهر فرات آمده
آه قتیلُ العبرات آمده
@hosenih
اوست که شش ماهه به دنیا رسید
با عجله، مست، سراپا رسید
آنکه تنش رفت به یغما رسید
هر چه بلا بود به زهرا رسید
وای از آن روز که در قتلگاه
هیچ نمانَد ز تنش غیر آه
@hosenih
وای از آن دم که خسان میزنند
بر تن او زخمِ گران میزنند
بر بدنش نعره کشان میزنند
نیزه و شمشیر و سنان میزنند
یک یکِ اعضا ز جفا میبُرند
از تن او سر ز قفا میبُرند
@hosenih
زیر سم اسب تنش لِه شود
زیر لگد ها بدنش له شود
از سرِ نیزه دهنش له شود
وای که طفلِ حسنش له شود
آه، امان از دل زینب حسین
ناقۀ بی محمل زینب حسین
⏹
@ghararenokary
بسم الله الرحمن الرحيم
#امام_حسین_ع_مدح_و_ولادت
#حسن_لطفی
▶️
اگر پنج نوبت اذانم علی است
اگر خاکم و آسمانم علی است
اگر قبلهی آستانم علی است
اگر روز و شب بر زبانم علی است
علی دردِ عشق است و درمان حسین
علی گفت و گفتیم ای جان حسین
مرا آفریدی که حیران شوم
مرا چشم کردی که باران شوم
مرا جذبه دادی غزل خوان شوم
مرا آینه کردی ایوان شوم
زدم نعره در زیرِ ایوان حسین
که ای جانِ من جانم ای جان حسین
@hosenih
همانکه دلم شعلهور آفرید
همانکه مرا در به در آفرید
همانکه به شوقِ تو پَر آفرید
به عشقت برایم جگر آفرید
کسی نیست ما را به قرآن حسین
خدا گفت و گفتیم ای جان حسین
تو هستی محمد محمد تویی
وَ حَی و علی هم به اَبجَد تویی
براتِ نجف لطفِ مشهد تویی
فقط آرزویِ مجدد تویی
مدینه شد امشب چراغان حسین
نبی گفت با تو که ای جان حسین
اگر لطف زهرا مسلمان شدیم
اگر ما سلیمان و سلمان شدیم
اگر در حسینیه درمان شدیم
اگر عاشقیم از حسن جان شدیم
حسن جان نوشتیم و جانان حسین
حسن گفت و گفتیم ای جان حسین
نشسته است موسی عصایش دهی
رسیده است یوسف که جایش دهی
دویده است یحیی عطایش دهی
به خاک است عیسی عبایش دهی
حرم شد قُرقُ از گدایان حسین
حرم پُر شد از ذکر ای جان حسین
شبی که حرم مادرم رفته بود
پُر از یادِ تو هر قدم رفته بود
شبی که پُر آه و غم رفته بود
شبی که برایم حرم رفته بود
مرا نذر او کرد گریان ، حسین
که قربان سَنَ طفلیم ای جان حسین
اگر رود یا که کویرت شدم
جوانم ولی زود پیرت شدم
اگر کنج شش گوشه گیرت شدم
من از نانِ بابا اسیرت شدم
تو آبی تو نانی تو سامان حسین
تویی برکتِ خانه ای جان حسین
اگر آمدم عشق یادم دهید
اگر خواستم کم ، زیادم دهید
مرا منصبِ خانه زادم دهید
به بادم دهید و به بادم دهید
منم کاهِ ناچیز و طوفان حسین
مرا میکُشی آخر ای جان حسین
سه شب آمدم تا که چیزی بَرَم
بهاری پیِ برگ ریزی بَرَم
دعایی برای عزیزی بَرَم
شفایی برای مریضی بَرَم
سه شب آمدم زیر باران حسین
که هرشب بگویم که ای جان حسین
@hosenih
تو بیانتها... نقطه چین میدهی
که از پشتِ در بیش از این میدهی
چنان میدهی و چنین میدهی
که حتی به قاتل نگین میدهی
نگینت چه شد ای سلیمان حسین
که نالید زینب که ای جان حسین
رسید و صدا زد پَرَش را مَبَر
زِره را که بُردی سرش را مَبَر
از انگشتش انگشترش را مَبَر
براین ناقهها دخترش را مَبَر
صدا زد به لبهای سوزان حسین
که عریان حسین و که ای جان حسین
⏹
@ghararenokary
بسم الله الرحمن الرحيم
#امام_حسین_ع_مدح_و_ولادت
#علی_بیرقدار
▶️
دلا به گوش که ماه سرور، شعبان است
دل مدینه و قلب رسول شادان است
علیست شاد و لب فاطمه چه خندان است
ز عرش تا به مدینه فرشته باران است
هر آنکه طالب جود است بگو شتاب کند
بگو گدائی پور ابوتراب کند
بگو بگو که شه عالمین می آید
بگو برای نبی نور عین می آید
الا که نور و مَهِ نیّرین می آید
چقدر نام حسین، بر حسین می آید
تمام جود به یک آن، به خلق نازل شد
رسید و آیه ی تطهیر و نور کامل شد
@hosenih
نمود رشد ز شیرِ زبان پیغمبر
وجود اوست تماماً ز جان پیغمبر
جمال و جود و سخایش، بسانِ پیغمبر
نظر به چهره ی او شد، جنانِ پیغمبر
شنید بوی بهشت احمد از شمیم حسین
مدینه تازه شد انگار از نسیم حسین
رسیده ماه، به دامان ماهِ حضرت ماه
رسیده شافع کوه گناه خلق از راه
بگو به فطرس غمدیده از ملال گناه:
بگیرد از پرِ قنداقه ی حسین پناه
اگر سیاهِ گناهی، بیا فرات اینجاست
اگر که غرق گنه، کشتی نجات اینجاست
کریم ابن کریم است و من گدای کریم
اسیر سلسله ی رأفت و سخای کریم
فقیر اویم و خاکم به زیر پای کریم
همیشه پر شده دست من از عطای کریم
غلامی در او افتخار اجدادم
کویر بودم و کرده حسین، آبادم
تمام خلق، فقیر حسن، برادر او
همه غلام ابالفضل، امیر لشکر او
الا که آینه ی مصطفی است، اکبر او
رواکننده ی حاجات، علیِ اصغر او
چه مادر و پدر و چه اصالتی دارد
چه زینب و چه شکوه و جلالتی دارد
سلام حضرت عطشان دشت کرببلا
سلام معنی غربت، تجلی غم ها
سلام سید و سالار زینب کبری
سلام علت اشک همیشه ی زهرا
ولادت تو هم آغوش اشک زهرا بود
مصیبت تو دلیل سرشک زهرا بود
@hosenih
گهی به مادر خود در رحِم سخن گفتی
ز غربت و عطش و خشکی دهن گفتی
گهی ز روضه ی خونین یک بدن گفتی
ز خاتَم و ز خیام و ز پیرهن گفتی
هماره گفتی و مادر شنید و هی نالید
ولی فدای دل خواهرت که غم را دید
رسید وادی کرببلا پریشان شد
رسید روز دهم، غصه اش فراوان شد
رسید مقتل و زینب دوباره گریان شد
رسید پیش تن بی سری که عریان شد
ز اوج غربت زینب ز عرش خون بارید
عقیله خم شد و رگ های حنجرت بوسید
⏹
@ghararenokary
بسم الله الرحمن الرحیم
#امام_حسین_ع_مدح_و_ولادت
#حسن_کردی
▶️
آمدی خاک آسمانی شد
شب این کوچه کهکشانی شد
عشق را چشمهات بانی شد
زندگی تازه زندگانی شد
چشمهایت طلوع دلبری است
با تو دنیا جهان دیگری است
خالقت تا تو را به زهرا داد
نفس تازه ای به مولا داد
جان ما جان پناه ما را داد
قدمت آبرو به دنیا داد
ذکر صبح و شبم حسین حسین
همه تاب و تبم حسین حسین
@hosenih
ای مسیح دوباره دنیا
برق چشمت ستاره دنیا
سد راه شراره دنیا
عشق تو راه چاره دنیا
زندگی بی تو هست آخر هیچ
عشق یعنی حسین و دیگر هیچ
غیر مهرت به سینه جا نشود
گره ای نیست با تو وا نشود
دل ما از حرم جدا نشود
هیچ جا مثل کربلا نشود
دل جبریل با نماز شماست
قبله مایل به جانماز شماست
با تو حال و هوایمان خوب است
در کنار تو جایمان خوب است
نوکری ات برایمان خوب است
امتحان کن وفایمان خوب است
با تو حال همیشه ام عالی ست
نوکرم کار و پیشه ام عالی ست
من و این روزگار حیرانی
لحظه هایی تمام بارانی
هست امیدم در این پریشانی
به تو که عزت کریمانی
تا ابد از تو چاره می جویم
یا امیری حسین می گویم
کوچه ی عشق بی تو ماتم داشت
کعبه بی کربلای تو غم داشت
شهد لبهات عطر زمزم داشت
کام ما تربت تو را کم داشت
دل ما را گره بزن به ضریح
عشق ما معتکف شدن به ضریح
یطعمون الطعام شیوه ی توست
دوستی با غلام شیوه ی توست
ادب و احترام شیوه ی توست
بخشش با مرام شیوه ی توست
در دلم جز تو مهر غیری نیست
جز درِ خانه ی تو خیری نیست
شد دوباره دلم هوایی تو
در دلم شوق هم نوایی تو
آرزومند کربلایی تو
چشم ما و گره گشایی تو
از نسیمت فرشته میبارد
آسمانت همیشه غم دارد
@hosenih
منم و عطر روضه های حسین
سینه ام می تپد برای حسین
روی چشمم همیشه جای حسین
رگِ قلبم بگو فدای حسین
پرچمت سایه سار دلتنگی ست
روضه هایت بهار دلتنگی ست
عاشق سرجدا مگر داریم
ذبح سر از قفا مگر داریم
سرِ بر نیزه ها مگر داریم
لشکری بی حیا مگر داریم
نیزه ها با تنت چه ها کردند
پیش زینب سرت جدا کردند
⏹
@ghararenokary
بسم الله الرحمن الرحیم
#امام_حسین_ع_مدح_و_ولادت
#حسن_لطفی
▶️
تکه به تکه دلم حکایت عشق است
شعله به شعله پُر از حرارت عشق است
دست مزن بر دلم وگرنه بسوزی
در جگرم آتش محبت عشق است
هیچم و از هیچِ هیچ ، هیچ نمانده
هرچه که مانده ظهورِ حضرت عشق است
هرچه که پروانه داشت شمع از او برد
غارت عشق است این و عادت عشق است
کاش خلائق ببیند آنچه که دیدیم
حیَّ علیالعشق که قیامت عشق است
حضرت عشق آمده است کیست حسین است
آنکه شبیهاش نبود و نیست حسین است
@hosenih
سوخته دل ، در بساط آه ندارد
خرمن آتش زده نگاه ندارد
آه که تقصیر آن حُسنِ حسینیست
عاشق بیچاره که گناه ندارد
زندگیِ بی حسین تلخی محض است
چون غم آن برکهای که ماه ندارد
«شُکر خدا را که در پناه حسینیم
عالم از این خوبتر پناه ندارد»
نام مرا هم در آن صحیفه نوشتند
رحمتِ عشق است کوه و کاه ندارد
گفت پیمبر که سینه چاکِ حسین است
بیشتر از ما خدا هلاکِ حسین است
@hosenih
چشم اگر این است و تابِ زلف اگر این است
آنچه نماند برای ما دل و دین است
نظم کواکب ببین بهم زده زین بعد
گردش خورشید در مدار زمین است
شیشه آن عطرسیب اگر که شود باز
کوچهی ما بهتر از بهشت برین است
محمل لیلی گذشت باز ندیدش
قسمت مجنون نوشتهاند چنین است
با حرم و بی حرم همیشه اسیریم
عاقبت عاشقی همیشه همین است
دست خودم نیست اگر که عاشق اویم
آنکه سیه کرده روزگار من این است
بسته به زنجیر آن دو زلف دوتائیم
شکر که دیوانههای کرببلاییم
@hosenih
مثل حسین علی بجان علی نیست
هیچ کسی اینقدر نشان علی نیست
عاشق او هم شدن به برکت مولاست
بر سر هر سفرهای که نان علی نیست
کرببلا را به ما هوای نجف داد
راه حرم جز از آستان علی نیست
جز حسنینِ علی هیچ دو خورشید
لایق جلوه در آسمان علی نیست
کرببلا گفت که هیچ نیرزد
شکل نمازی که با اذان علی نیست
فاطمه گفتا بگو با دل آگاه
اشهد ان علی .... علی ولی الله
@hosenih
خانه خرابیم اگر خراب حسینیم
شُکر دعاهای مستجاب حسینیم
فاطمه ما را به نام کوچکمان خواند
گفت بیایید انتخاب حسینیم
قوتِ این مِی ، اگرچه هستی ما بُرد
جرعهی لاجرعهی شراب حسینیم
خانهی ما کربلاست شارع العباس
معتکف بارگاه باب حسینیم
با ملک الموت هم که کار نداریم
فاطمه فرموده در حساب حسینیم
لطف حرم شامل کبوتر ماشد
مادر سادات باتو مادر ما شد
@hosenih
زخمی لب تشنه در برابر زینب
آه که کشتی مرا برادر زینب
تیغ و سنان تا نشست بر تن زخمیت
خاک دوعالم نشست بر سر زینب
داد زدی بسکه روی سینه ی اکبر
حنجر تو خون شده است وحنجر زینب
روبه یتیمان نگاه آخر تو بود
رو به شریعه نگاه آخر زینب
آمده پایین پای جسم تو خواهر
آمده بالاسرتو مادر زینب
جُون تو هستم که غیر آه ندارد
«خواجه مگر بنده سیاه ندارد»
⏹
@ghararenokary
#امام_حسین_ع_مدح_و_ولادت
شب رحمت، شب رأفت ، شب لطف مکرّر شد
زمین از مقدم این گل معطّر شد منوّر شد
@hosenih
ملائک صف به صف تبریک می گفتند احمد را
علی لبخند میزد حضرت صدیقه مادر شد
به روی شهپر جبریل تا روی زمین آمد
سپس گهواره اش دست علی ، دوش پیمبر شد
نفسهایش معظّم کرده شعبان المعظّم را
چه نعمت ها که در این شب به لطف او مقدّر شد
به عمری سجده و ذکر و دعا درمان نشد دردش
که فطرس از پر قنداقه او صاحب پر شد
نگاهش زندگی بخشید حرّ بن ریاحی را
به او هر کس که خوب عرض ارادت کرد ابوذر شد
تمام انبیا در حسرت شأن و مقام او
چه مولودی که مادر فاطمه، باباش حیدر شد
@hosenih
پیمبر بوسه می زد دم به دم دست و دهانش را
نمی دانم چرا روز تولد چشم او تر شد
شاعر: #محمود_یوسفی
@ghararenokary
#امام_حسین_ع_مدح_و_ولادت
رسید از دست حق حُسنِ مجسم، گوهرِ نایاب
امیرِ سوم هستی، دلیل این جنونِ ناب
به نور صورتش دست توسل میزند خورشید
برای دیدنش افتاده ماهِ آسمان از خواب
@hosenih
همینکه چشمهایش باز میشد اولِ هر صبح
تبسم میزد و میشد دلِ زهرا(س) برایش آب
از این میلادِ فرخنده دو خیرِ ناب حاصل شد
علی(ع) شد صاحبِ فرزند، ما هم صاحبِ ارباب
بنای کسب رزقِ جاودان را داشت میکاییل
اگر میداد با عشق و ادب گهواره اش را تاب
میان خیلِ سائل های دورِ خانهٔ حیدر
خودم دیدم که میشد قلبِ فطرس بیشتر بیتاب
سلامی عرض کرد و میگرفت از دستِ قنداقه-
عجب بال و پری در اولین ساعاتِ دقّ الباب
@hosenih
شنیدم با نگاهش میشود آرام پیچیده-
دوای درد عالم در حریر نازکِ مهتاب
چه آقایی که در هر دو جهان هنگام آمرزش
برای عاشقانش خود فراهم میکند اسباب!
شاعر: #مرضیه_عاطفی
@ghararenokary
#امام_حسین_ع_مدح_و_ولادت
زرق و برق سفره ی شاهانه میخواهم چه کار ؟
اشک چشمم هست آب و دانه میخواهم چه کار ؟
اولین شرط سلوک عاشقی آواره گی ست
از ازل دربه درم کاشانه میخواهم چکار ؟
چشم های من که با خواب سحر بیگانه اند
قصه ی شمع و گل و پروانه میخواهم چکار ؟
گیسوی آشفته ام دارد نشان از عاشقی
زلف خود بر باد دادم ، شانه میخواهم چه کار ؟
من خراب باده نه بلکه خراب ساقی ام
در غیاب حضرتش میخانه میخواهم چه کار ؟
آنقدر دیوانه ام امشب که از فرط جنون
از قدح سر میکشم ، پیمانه میخواهم چه کار ؟
مست کرده شهر را عطر خوش پیراهنش
انبیا و اولیا چشم انتظار دیدنش
مرتضی با دست خود آیینه قرآن میبرد
فاطمه گهواره را در زیر ایوان میبرد
شور و شادی طلوع آفتاب هاشمی
غصه و غم را ز دل های پریشان میبرد
با دو تا خورشید روی گونه هایش دیدنی ست
آبرویی را که از ماه فروزان میبرد
جامه اش را انبیا در باغ جنت دوختند
حور عبا ، عمامه اش را نیز غلمان میبرد
بوسه بر قنداقه اش عیسی بن مریم میزند
مرهم از خاک رهش موسی بن عمران میبرد
با وجود یوسف زهرا یقینا بعد از این
یوسف کنعانیان زیره به کرمان میبرد
افتخاری شد نصیب قوم سلمان بی گمان
مادرش دارد عروس از خاک ایران میبرد
سفره ی سوری پیمبر با علی انداخته
هرکسی که میرسد رزق فراوان میبرد
هر که هرچه هدیه آورده به یمن مقدمش
با دعای فاطمه دارد دو چندان میبرد
حاتم طایی برای شام خود سر میرسد
از میان سفره ی آقای ما نان میبرد
بیقرارم مثل آن موری که روی دوش خود
تکه ای ران ملخ نزد سلیمان میبرد
خلق میخوانند کشتی نجات عالم است
هرچه که بنویسم از خوبی این آقا کم است
در زمین و آسمانها صحبت آقای ماست
نوبتی باشد اگر هم نوبت آقای ماست
مادر از آغوش خود او را زمین نگذاشته
حضرت زهرا خودش در خدمت آقای ماست
رحمة الله است مثل رحمة للعالمین
خلق و خوی مصطفی در سیرت آقای ماست
در شجاعت در شهامت رونوشت حیدر است
لشگری محو وقار و شوکت آقای ماست
فطرس بی بال و پر هم به امیدی آمده
پشت در چشم انتظار رأفت آقای ماست
روز میلادش جهنم را خدا خاموش کرد
این ترحم این تفضل بابت آقای ماست
ارمنی ها و کلیمی ها به او دل داده اند
دلبری از هرکسی خاصیت آقای ماست
نام صاحبخانه را بر درب خانه حک کنند
جنتی باشد اگر هم جنت آقای ماست
بهتر از اینکه دوای درد ما را میدهد ؟
بهتر از اینکه شفا در تربت آقای ماست ؟
لقمه های نانش از این رو به آن رو میکند
چه اثرها در غذای هیئت آقای ماست
پیش پایمان همیشه این و آن پا میشوند
این همه ارج و مقام از برکت آقای ماست
ما بدی هم که کنیم او باز خوبی میکند
باز خوبی میکند این خصلت آقای ماست
آن که کارش از طفولیت فقط بخشیدن است
شافع فردای محشر حضرت آقای ماست
میکشد پای مرا آخر به سوی کربلا
"بر مشامم میرسد هر لحظه بوی کربلا "
بر مشامم میرسد عطری که خیلی آشناست
آری آری به گمانم عطر سیب کربلاست
از عراق و غزه و بحرین اگر که بگذریم
کربلای دیگری در خاک سوریه به پاست
قتلگاه دیگری آنجا تدارک دیده اند
شاهد این ادعا سرهای روی نیزه هاست
باز هم درد اسارت ، باز هم مظلومیت
ریسمان هایی به دست بچه های مرتضاست
چه پسرهایی که از دیروز بی بابا شدند
چه پدرهایی که روی دوششان شال عزاست
به تمام خیره سر های زمین فهمانده اند
هم دمشق از آن ما، هم زینبیه مال ماست
"کلنا عباسک" تنها به این معناست که
شیعه ی حیدر شهید راه ناموس خداست
با دعای فاطمه شیعه حسینی مذهب است
نوکر ارباب قطعا پیش مرگ زینب است
شاعر: #علیرضا_خاکساری
@ghararenokary
#امام_حسین_ع_مدح_و_ولادت
غیر از تو را زبان من املا نمی کند
جزگفتن از تو را قلم انشا نمی کند
شاعر تو را نوشته و حاشا نمی کند
جز در سرودن از تو زبان وا نمی کند
جز نام دلربای تو بر لب نمی رود
هر کس نگفته از تو حسینی نمی شود
آدم ابوالبشر شده اما حسین نیست
از او خلیل سر شده اما حسین نیست
موسی پیامبر شده اما حسین نیست
عیسی به عرش بر شده اما حسین نیست
در جان محمد است که با او برابر است
آری حسین بوده که جان پیمبر است
گیرم پیمبر است که فرقی نمی کنند
همتای حیدر است که فرقی نمی کنند
زهرای اطهر است که فرقی نمی کنند
مثل برادر است که فرقی نمی کنند
فرقی نمی کنند و مرا شور در سر است
آخر حسین فاطمه یک چیز دیگر است
بین حسین و شیعه صمیمیت است و بس
همراهی حسین به سنخیت است و بس
شیعه به یک مرام و به یک نیت است و بس
اسلام بی حسین مسیحیت است و بس
اسلام ما که ثبت شده با شهادتین
کامل نمی شود مگر از ذکر یا حسین
در دین ما خدا یکی و مصطفی یکی است
احمد یکی است پس به یقین مرتضی یکی است
حیدر یکی و حضرت خیرالنسا یکی است
زهرا یکی است پس حسن مجتبی یکی است
این جمع بی حسین که معنا نمی گرفت
یعنی اگر نبود کسا پا نمی گرفت
غیر از خدا نبود و حسین آفریده شد
ارض و سما نبود و حسین آفریده شد
جز کربلا نبود و حسین آفریده شد
قالو بلی نبود و حسین آفریده شد
قالو بلای ما به الست از حسین بود
اصلا هرآنچه بوده و هست از حسین بود
بی اشک ، خاکِ خلقتمان گِل نمی شود
تنها مجسمه است دل و دل نمی شود
دل بی حسین این همه قابل نمی شود
انسان بی حسین که کامل نمی شود
غیر از حسین را به دل خویش حک نکن
ما از اضافه ی گل اوییم ، شک نکن
تاریکم و حسین چراغ هدایت است
وقتی حسین هست به کشتی چه حاجت است
درس من از حسین همین یک عبارت است
عزت برای شیعه ی او در شهادت است
ما شیعه ایم و پای ستم را شکسته ایم
در سایه ی سیوف خذینی نشسته ایم
ای معنی نهفته ی در هل اتی حسین
ان الذین آمنوی سوره ها حسین
تنها خدا برای تو شد خونبها حسین
ماییم و حسرت حرم کربلا حسین
از ما بگیر این همه درد فراق را
اما نگیر از دل ما اشتیاق را
شاعر: #محسن_ناصحی
@ghararenokary
#امام_حسین_ع_مدح_و_ولادت
زیباترین ستاره ی خلقت رسیده است
سجده کنید، روح عبادت رسیده است
نور خدا، چراغ هدایت رسیده است
باید قیام کرد، قیامت رسیده است
امشب که مست می شوم از بوی کربلا
فطرس! ببر سلام مرا سوی کربلا
تاج سر ملائکه ی آسمان حسین
تنها دلیل خلق زمین و زمان حسین
ذکر زمان سختی پیغمبران حسین
زهرا سپرده است بگوییم: جان حسین
گفتم حسین و ولوله افتاد در جهان
گفتم حسین و فاطمه با خنده گفت: جان
در مشکلات پشت و پناهم حسین شد
بیراهه رفته بودم و راهم حسین شد
تنها دلیل گریه و آهم حسین شد
زهرا اجازه داد که شاهم حسین شد
فهمیده ایم طبق روایات معتبر
از کشتی حسین نباشد بزرگتر
از کودکی "حسین" مسیحای زینب است
یعنی تمام لذت دنیای زینب است
غیر از حسین کیست که همتای زینب است
کنج دل حسین فقط جای زینب است
"زینب" همان که سیطره دارد به عالمین
زینب نگو، بگو همه ی هستی حسین
ما تشنه ایم تشنه ی باران کربلا
ما سائل ایم سائل سلطان کربلا
دل برده از ملائکه ایوان کربلا
دست تمام عالم و دامان کربلا
بی صبح کربلا شب عالم سحر نداشت
دنیا چه داشت؟ کرببلا را اگر نداشت
افلاک زیر سایه ی گنبد طلای اوست
جبریل معتکف شده کربلای اوست
دنیا و هر چه هست در آن خاک پای اوست
اصلا بهشت گوشه صحن و سرای اوست
عشق "حسین" در دل ذرات عالم است
دنیای بی حسین شبیه جهنم است
از اشک روضه، چشم مگر سیر میشود؟
بی کربلا زمانه زمین گیر میشود
خوشبخت آن که پای علم پیر میشود
عالم به آب علقمه تطهیر می شود
امشب بساط گریه برایت فراهم است
"باز این چه شورش است که در خلق عالم است"
شاعر: #احسان_نرگسی
@ghararenokary
#امام_حسین_ع_مدح_و_ولادت
شب رحمت ، شب توبه ، شب فطرس شدن آمد
در این غوغای عجز از معجزه امشب سخن آمد
بخوانید انما حُسن ِ ختام پنج تن آمد
کرم باران شده عالم ، علمدار حسن آمد
دوباره یاس بی مثل مدینه یاسمن دارد
جناب حیدر کرار از امشب دو حسن دارد
گنهکاران گنهکاران برات آمد برات آمد
برای هر چه لا ممکن ، خبر از ممکنات آمد
بگو بر خضرهای تشنه لب ، عین الحیات آمد
چه غم از موج طوفان ها ، که کشتی نجات آمد
رسیده حضرت معشوق ِ بی پایان ِ دوران ها
همان ساده ترین راه ِ رهایی بخش ِ حیران ها
سلام ای لطف بی پایان ، خدای مهربانی ها
پر ِ پرواز خاکی ها ، حسین ِآسمانی ها
امانی امن تر از تو ، ندارد بی امانی ها
چه لذت بخش تر از این ، شود نذرت جوانی ها
تو آن پیری که پیران طریقت ، پیر این دیرند
غلامانت چو اربابان، رها از منت غیرند
سلام ای ناب تر از لحظه های آشنایی ها
سلام ای خوش تر از ساعات ِآغازِ رهایی ها
سلام ای یوسف مصر بقای کربلایی ها
سلام السابقون السابقون ِ مجتبایی ها
تو آن ضرب المثل بین ِ کرامت آفرین هایی
چه غم از بی کسی وقتی ، کس ِ بی کس ترین هایی
تو آن هستی که تا محشر ، جهان باشد به فرمانت
تو آن شاهی که مادر می کند فرزند قربانت
نبودی آدم و حوا ، شدند اول مسلمانت
نبودی شد خدا سر حلقه ی مرثیه خوانانت
نبود ارض و سما اما ، تو مثل مرتضی بودی
نبودی ظاهرا اما ، رفیق انبیا بودی
فدای آن پیمبر که ، تو هستی زینت دوشش
فدای کعبه ای که عشق تو کرده سیهپوشش
منم مجنون ِ آن مجنون که تقدیم تو شد هوشش
خوشا رندی که در روضه قدح نوشیده با گوشش
تو ای ساقی کریمانه به خوب و بد سبو دادی
تو ای با آبرو حتی جنون را آبرو دادی
من آن رودم که خیلی تشنه ی دیدار دریایم
حلالم کن که گم گشته ، حسین بچگی هایم
چه شد آن حال رویایی، چه شد آن عشق زیبایم
چه شد آن روضه گردی ها ، چه شد آن شور و غوغایم
تمام دلخوشی من ، به الطاف مدام توست
عوض کن حال و روزم را ، عوض کردن مرام توست
محرم حال عالم، احسن الاحوال می گردد
به گِرد روز عاشورا تمام سال می گردد
همین که بین ما حرف از غم گودال می گردد
زبان ها از بیان ماجرایت لال می گردد
تو را که آسمانی ها ، به جسمت پیرهن کردند
چرا از خاک و خون اینجا ، تنت آقا کفن کردند
شاعر: #محمدحسین_رحیمیان
@ghararenokary
#امام_حسین_ع_مدح_و_ولادت
قلمم روی ورق باز زمین گیر شده
ضعف از بال و پر شعر سرازیر شده
به بلندی فلک باید عصا بردارم
تا کمی گام زند طبع زمین گیر شده
از لغت نامه خورشید اگر واژه دهند
مینویسم که چرا عشق فراگیرشده
واژه از بیت فراری شده از هیبت تو
لالی طبع من و وصف تو تقدیر شده
چه بگویم که قلم باز زجا برخیزد
مددی فاطمه این طبع به زنجیر شده
نام زهرا به لبم آمده، ای نور دو عین
اذن دادند بگویم غزلی از تو حسین
از همان مهد نگاهت نمک دیگر داشت
آسمان میل به پابوسی تو در سر داشت
گوئیا رفت ملاقات خدا و برگشت
هر که ازسجده به گهوار تو سر برداشت
مکتب دلبری ازچشم ترت شد آغاز
دل سپردن به تو رازیست که هر دلبر داشت
روی دستان پدربودی و دشمن ترسید
حیدر انگار در آغوش خودش حیدر داشت
زینت دوش نبی و علی و فاطمه ای
مثل آن تاج سری که سه نفر بر سر داشت
گشته ام وصف تو را نیست جزاین نور دو عین
تو حسینی، تو حسینی، تو حسینی، تو حسین
آسمان زیر قدم هات اقامت دارد
به غبار ره تو عرض ارادت دارد
هر کسی چشم تورا دید به پا کرد نماز
بس که محراب دو ابروت عبادت دارد
دید کافر قد و بالای تو اسلام آورد
بسکه این قامت اشاره به قیامت دارد
من از آن چهره زیبای تو فهمیدم که
این همان وعده حقی است که جنت دارد
عادت ما شده آقا که گدایت باشیم
بس که بر جود و کرم دست تو عادت دارد
فاش میگویم وازگفته خود شاد حسین
بنده عشق توأم خانه ات آباد حسین
بنویسد مرا ریزه خور خان حسین
بنویسید مرا دست به دامان حسین
سرمن روی قدم هات به سامان برسد
بنویسید مرا بی سرو سامان حسین
بنویسید که ای کاش شوم مثل زهیر
قاری آیه ای از مصحف چشمان حسین
هر که از راه و طریقی به هدایت برسد
بنویسید مرا عبد مسلمان حسین
در قیامت که خداوند بخواند حکمم
روی پرونده نوشته است که مهمان حسین
شاعر: #موسی_علیمرادی
@ghararenokary
4_6030778410282782847.m4a
3.91M
#سرود #شور
#امام_حسین_ع_مدح_و_ولادت
بند 1⃣
خَلَقَ اللهُ سفینةَ النجاة
خَلَقَ اللهُ قتیلَ العبرات
خَلَقَ اللهُ بنورٍ ازلی
خَلَقَ اللهُ حسینَ بن علی
شب شور و عشق عشاقه
سرم از مستی داغ داغه
تموم عالم امشب دارن
میگردن دور این قنداقه
اهلاً اهلاً به حُسن ازلی
اهلاً اهلاً به این نور جلی
اهلاً اهلاً بمولانا حسین
اهلاً اهلاً حسین بن علی
مبروک مبروک، لزهرا و نبی
مبروک مبروک، لمولانا علی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
بند 2⃣
خَلَقَ اللهُ مصباحَ الهدی
خَلَقَ اللهُ نور الاولیا
خَلَقَ اللهُ عشق عالمین
خَلَقَ اللهُ مولانا حسین
لباشو میبوسه پیغمبر
علی میگه الله اکبر
توو آغوش زهرا خوابیده
براش لالایی میگه مادر
جانم جانم، به لبخند حسین
جانم جانم، به این صبح سحر
جانم جانم، به سیمای حسین
جانم جانم، به این قرص قمر
مبروک مبروک، لزهرا و نبی
مبروک مبروک، لمولانا علی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
بند 3⃣
خَلَقَ اللهُ حُسنِ مجتبی
خَلَقَ اللهُ شاه کربلا
خَلَقَ اللهُ بین الحرمین
خَلَقَ اللهُ اربابم حسین
اومد مجنونِ عشق لیلا
اومد لیلای عشق مجنون
توی چشمای اهل این عشق
داره میباره نم نم بارون
ای جان ای جان، به این عشق تمام
ای جان ای جان، به این جان دلم
ای جان ای جان، به این شاه کرم
ای جان ای جان، به سلطان دلم
مبروک مبروک، لزهرا و نبی
مبروک مبروک، لمولانا علی
شاعر: #وحید_محمدی
@ghararenokary
AUD-20220306-WA0309.
2.89M
#سرود #سه_ضرب #شور
بند 1⃣
#امام_حسین_ع_مدح_و_ولادت
عشق اومده عاشق ها کجایید
آی اونا که مست کربلایید
دسته گلای زهرا رسیدن
گداها، بیایید
اومده ارباب و برادر اربابم
قمر ارباب و گل پسر اربابم
نوکر اربابم دیوونهی اولادش
این شبا میگردم دور سر اربابم
میمیرم برا امام حسین
جوونیم فدا امام حسین، جانم
من و یک کلام امام حسین
که تو رو میخوام امام حسین جانم، جانم
وقت سرور بنی هاشمه
عیدی میده به همه فاطمه
بند 2⃣
#حضرت_عباس_ع_مدح_و_ولادت
زمزمهی دریاها ابالفضل
پشت و پناه مولا ابالفضل
آی اونی که درد و غصه داری
بگو یا، ابالفضل
به خدا که خیلی نمک داره این دستا
دست ما رو خالی نمیذاره این دستا
دستای عباسه روی سرنوکرها
ما رو دست هیچ کس نمیسپاره این دستا
پسر امیر عالمین
قمر آقام امام حسین، عباس
اومدی شدی آقای من
یه نگات بسه برای من، عباس، عباس
وقت سرور بنی هاشمه
عیدی میده به همه فاطمه
بند 3⃣
#امام_سجاد_ع_مدح_و_ولادت
اون که صفابخشه اهل دینه
صحیفه ی زین العابدینه
هر کی سعادت میخوادبه پای
دعاهات، میشینه
به دعات مدیونیم توو این مسیر افتادیم
ما ازون روزکه توو بند توایم آزادیم
تو و عمه زینب به پای دین ایستادید
میشه گفت اصلا مامسلمون سجادیم
فدای راز و نیاز تو
امیده منه نماز تو آقا
دل من شده اسیر تو
گدای سر مسیرتو آقا،آقا
وقت سرور بنی هاشمه
عیدی میده به همه فاطمه
شاعر: #صادق_بچم
#داود_رحیمی
@ghararenokary
السلام علیک یا ابالفضل العباس سلام الله علیه
#اعلام_برنامه
#قم_المقدسه
#اعیاد_شعبانیه
#سید_علی_حسینی_تبار
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#امام_حسین_ع_ولادت
#امام_سجاد_ع_ولادت
#حضرت_عباس_ع_ولادت
♾♾♾♾
#امام_حسین_ع_مدح_و_ولادت
یک سوی ابوفاضل و یک سوی حسین
خورشید کنار ماه، دیدیم به عین
یک دل نَبُوَد جای دو دلبر، آری
الا دل ما که هست #بین_الحرمین
✍ #میثم_مؤمنی_نژاد
با ما همراه شوید...
↳ 🆔@ghararenokary