السلام علیک یا اباعبدالله الحسین علیه السلام
#اعلام_برنامه
#دهه_دوم_محرم
#سید_علی_حسینی_تبار
#در_زیر_خیمه_اش_همه_یک_خانواده_ایم
#حرم_مطهر_امامزاده_ابراهیم
#اللھمعــــجلݪوݪیــــڪاݪفــــࢪج
#شهدا_را_یاد_کنیم_با_ذکر_صلوات
➰➰➰➰➰➰➰➰
#تنور_خولی
آنکه میبوسید جبریل امین خاک درش
سردرآورد از تنور خانهی خولی سرش
خواهرش دنبال او میگشت در مقتل ولی
یافت او را در تنور نیمهروشن مادرش
هرتنوری که غروبی داخلش نان پختهاند
قدری آتش هست تا شب در دل خاکسترش
دود میشد خاطرات مادرش کنج تنور
روی مویش میچکید اشکِ دو چشمان ترش
همسر خولی دگرگون شد سرش را تا که دید
بی گمان جان میدهد سررا ببیند دخترش
بوی نان آورد با خود از برای اهل بیت
سیر شد قبل از همه از زندگانی همسرش
راه طولانیِ این سر از تنور آغاز شد
اول راهی که این باشد، امان از آخرش
آن درختی که سرش را ظهر بر شاخه گرفت
گریه میکرد از سر شب تا سحر برگ و برش
✍سروده گروه ادبی #یا_مظلوم
@ghararenokary
هدایت شده از قرار نوکری
السلام علیک یا اباعبدالله الحسین علیه السلام
#اعلام_برنامه
#دهه_دوم_محرم
#سید_علی_حسینی_تبار
#در_زیر_خیمه_اش_همه_یک_خانواده_ایم
#حرم_مطهر_امامزاده_ابراهیم
#اللھمعــــجلݪوݪیــــڪاݪفــــࢪج
#شهدا_را_یاد_کنیم_با_ذکر_صلوات
➰➰➰➰➰➰➰➰
#تنور_خولی
آنکه میبوسید جبریل امین خاک درش
سردرآورد از تنور خانهی خولی سرش
خواهرش دنبال او میگشت در مقتل ولی
یافت او را در تنور نیمهروشن مادرش
هرتنوری که غروبی داخلش نان پختهاند
قدری آتش هست تا شب در دل خاکسترش
دود میشد خاطرات مادرش کنج تنور
روی مویش میچکید اشکِ دو چشمان ترش
همسر خولی دگرگون شد سرش را تا که دید
بی گمان جان میدهد سررا ببیند دخترش
بوی نان آورد با خود از برای اهل بیت
سیر شد قبل از همه از زندگانی همسرش
راه طولانیِ این سر از تنور آغاز شد
اول راهی که این باشد، امان از آخرش
آن درختی که سرش را ظهر بر شاخه گرفت
گریه میکرد از سر شب تا سحر برگ و برش
✍سروده گروه ادبی #یا_مظلوم
@ghararenokary