#محرم_۱۴۰۲
#شب_یازدهم
#واحد_شلاقی
بند1⃣
نبض قیام عاشورا یازینب
تفسیر انا فتحنا یازینب
تکرار غیرت زهرا یازینب یازینب یازینب
جنگیده مردانه
با ابن مرجانه
خطبه خونده تو شام و کوفه جانانه
پیروز میدانه
هیبتش طوفانه
عقیلة العرب صاحب عنوانه
شور محرم زینب زینب یازینب
شان معظم زینب زینب یازینب
نصر مسلم زینب زینب یازینب
بند2⃣
بهترین ذکر نوافل یازینب
مثله خدیجه دریا دل یازینب
جمع تمومه فضائل یازینب یازینب یازینب
دختر کرار
خواهر سردار
مثلِ ابوفاضل شیر لا فرار
معنای ایثار
فتح بی تکرار
واسه دفاع از حق بهترین معیار
وارث حیدر زینب زینب یازینب
ثانی کوثر زینب زینب یازینب
یه تنه لشگر زینب زینب یازینب
بند3⃣
الگوی زنهای عالم یازینب
اسوه ی هاجر و مریم یازینب
ذکر حور و ملک هردم یازینب یازینب یازینب
عزت دائمه
دختر فاطمه
زینب عالمه ی غیر معلمه
میگم بی واهمه
تا بدونن همه
زینب اصلا خورشید بنی هاشمه
روح عبادت زینب زینب یازینب
راه سعادت زینب زینب یازینب
رمز شهادت زینب زینب یازینب
شعر و سبک: #امیر_آهمند
⛔️کپی بدون ذکر منبع جایز نیست⛔️
تلگرام:
🆔: https://t.me/tekyenokari
ایتا:
🆔: https://eitaa.com/tekyenokari
روبیکا:
🆔: http://Rubika.ir/tekyenokari
اینستاگرام:
🆔: https://instagram.com/tekyenokari
➰➰➰➰
@ghararenokary
#محرم_۱۴۰۲
#شب_یازدهم
#شور
بند1⃣
اونکه توی حجب و حیا نداره همتا
اونکه شده تجلی صفات مولا
شجاعتش زبون زده تو کل دنیا، زینبه، زینبه
زینب نور خالق، منشور حقائق
زینب آیه ی تبارک، بین خلائق
زینب کوه غیرت، دریای شهامت
زینب یار مکتب و حامی امامت
خورشید در حجاب زینبه
نفس ابوتراب زینبه
ناصر نهضت کربلا
معنی انقلاب زینبه
زینب زینب یا بنت علی
بند2⃣
اونکه مقامش از تصوره فراتر
اونکه حسینه اما با صدای حیدر
زندگیشو داده برای حفظ معجر، زینبه، زینبه
زینب نور ایمان، آیه آیه قرآن
زینب صاحب مقام عَلَّمَ الانسان
زینب ناجی دین، عزمش داره تحسین
زینب تو قیام عاشورا برگ زرین
یک تنه یک سپاه زینبه
فاتح بی سلاح زینبه
واسه رسیدنه به حسین
تنها چراغ راه زینبه
زینب زینب یا بنت علی
بند3⃣
اونکه به تنهایی علمدار قیامه
اونکه همیشه خطبه هاش ختم کلامه
توی اسارتم در اوج احترامه، زینبه، زینبه
زینب مثل حیدر، بی مثل و برابر
زینب هم عالمه و هم علامه پرور
زینب با وقاره، رمز اقتداره
زینب صاحب کمالات بی شماره
بانوی حق طلب زینبه
اصیل و با نسب زینبه
زینت آل پیغمبر و
عقیلة العرب زینبه
زینب زینب یا بنت علی
شعر و سبک: #محمدجواد_ابوتراب_زاده
#طاها_تحقیقی
⛔️کپی بدون ذکر منبع جایز نیست⛔️
تلگرام:
🆔: https://t.me/tekyenokari
ایتا:
🆔: https://eitaa.com/tekyenokari
روبیکا:
🆔: http://Rubika.ir/tekyenokari
اینستاگرام:
🆔: https://instagram.com/tekyenokari
➰➰➰
@ghararenokary
64.pdf
251K
السلام علیک یا اباعبدالله الحسین علیه السلام
🔹اشعار محرم و صفر
مجید احدزاده
سال پیش اماده ی چاپ خدمت عزیزان ذاکر
خیلی التماس دعا
@ghararenokary
السلام علیک یا اباعبدالله الحسین علیه السلام
🔹بارگزاری اشعار
#دهه_اول_محرم
#شب_اول
#مسلم_بن_عقیل
@ghararenokary
#امام_حسین_ع_مناجات_محرمی
#ورود_به_ماه_محرم
کجا شیرینتر از این غم در عالم میشود پیدا
که شادیهای عالم در همین غم میشود پیدا
همین که تکیه برپا میشود با رخت خونآلود
هوای روضه در عرش معظم میشود پیدا
خدا مرثیهخوان است و ملائک مستمع هستند
در آن بزمی که حتی مثل آن کم میشود پیدا
هوای شهر رنگ عشق میگیرد به خود، وقتی
که روی سردر هر خانه پرچم میشود پیدا
گناهان تمام عمر او بخشیده خواهد شد
همین که کنج چشمی اشک نمنم میشود پیدا
حسین بن علی فیض وسیع حضرت حق است
که در اطراف او هرجور آدم میشود پیدا
مگر اعجاز جز این است که با نام این آقا
میان چشمهای ما دو زمزم میشود پیدا
هوای گریه کردن دارم و دلتنگ بارانم
مسیر روضه از این بین کمکم میشود پیدا
غمی کهنه دلم را میفشارد هر زمانی که
هلال تازهی ماه محرم میشود پیدا...
✍ #مجتبی_خرسندی
@ghararenokary
#امام_حسین_ع_مناجات_محرمی
#ورود_به_ماه_محرم
برپا کنید خیمهی ماتم، شروع شد
ماه عزای شاه دو عالم شروع شد
شبهای ماتم است، سلامٌ علی الحسین
عالم محرم است، سلامٌ علی الحسین
حسرت به خاکِ سردِ مزاری نَبُردهایم
شکر خدا که قبل محرم نمردهایم
احیای خشکسالی چشم است با حسین
"صد مرده زنده میشود از ذکر یاحسین"
دارد برای تو کفنم میکند پدر
پیراهن سیاه تنم میکند پدر
بالاتر از تمام نسبهاست حدِّ من
جاروکش عزای تو بوده است جدِّ من
دست از شراب ناب بهشتی کشیده است
آنکس که چای تازه دمت را چشیده است
برگشتهایم، چشم به عفو تو داشتیم
حُرّیم و چکمه بر سر شانه گذاشتیم
خاکم ولی به زر بدلم کن حسینجان
مثل حبیبِ خود بغلم کن حسینجان
دستی به روی گونهی سینهزنَات بکش
اشک مرا بگیر و به زخم تنات بکش
ما با غم تو فارغ از این بند میشویم
در آتش عزای تو اسپند میشویم
امروز اگر که در دل هیئت نشستهایم
مدیون لطف مادر پهلو شکستهایم
زهرا به روی گریهکُنانت حساب کرد
ما را برای نوکریات انتخاب کرد
ما پای دیگ نذر تو برکت گرفتهایم
از پادوییِ مجلسات عزت گرفتهایم
در اوج درد، نام تو اعجاز میکند
دست سهسالهی تو گره باز میکند
این اربعین حوالهی پای مرا بده
جان رقیه یک سفر کربلا بده
تا با لب ترک ترکم پرپرت شوم
قربان تشنگیِ علیاصغرت شوم
پائینِ پات نالهی جانکاه میکشم
یاد عبا و اکبر تو آه میکشم
در علقمه دلت به چه دردی دچار شد
با آبروی اهل حرم شرمسار شد
**
تنها شدی که شمر تو را زیر پا گرفت
لبهات جای آب به سرنیزهها گرفت
✍ #بردیا_محمدی
@ghararenokary
#حضرت_مسلم_بن_عقیل_ع
کوفه پُر است از مردم نامَرد، برگرد
تا غنچهی سُرخت نگشته زرد، برگرد
در بینِ بازار کسادِ حق پرستی
باطل... بساطِ فتنه را گسترد، برگرد
سنگِ محک آوردمو در کوفه غیر از
یک پیرزن دیگر ندیدم مرد، برگرد
از نعلهای تازه و سَر نیزه، پیداست
آهنگران، بازارشان گُل کرد، برگرد
میترسم از تکرارِ آن کاری که فتنه
بر روزگارِ مادرت آورد، برگرد
اینجا، سلامِ گرگهایش بی طمع نیست
نام آشنایِ کوچههای درد برگرد
منزل به منزل، کو به کو، تنهای تنها
حالا شدم یک عابرِ شبگرد، برگرد
مولا، نگاهی کن به سمتِ برج کوفه
با التماس چشم من، برگرد، برگرد
✍ #منصوره_محمدی_مزینان
@ghararenokary
#امام_زمان_عج_مناجات_محرمی
#ورود_به_ماه_محرم
بر سینۀ خود میفشارم زانوی غم را
وقتی که بی تو باز میبینم محرم را
صاحب عزا با دستهای خویش کوبیدی
بر روی دیوار کدامین خانه پرچم را
ای آسمانِ چشمۀ جوشانِ اشک خون
پربارتر کن بارش این اشک نم نم را
هرشب میان کوچهها بر سینه خواهی زد
وقتی که میخوانند شور و نوحه و دم را
بر رشتۀ پرچم دخیل گریه میبندم
آقا مگیر از دست ما این حبل محکم را
با اذن زهرا، اذن مولا، اذن پیغمبر
با اذن تو پوشیدهام این رخت ماتم را
دلشوره دارم اربعینم را همین اول
امضا کن آقاجان برات کربلایم را
✍ #محمدعلی_بیابانی
@ghararenokary
#حضرت_مسلم_بن_عقیل_ع
من که چون روح امامم اینجا
بی جواب است سلامم اینجا
هر چه در بود به رویم بستند
کوفیان هر چه بگویی هستند
عشقِ کشتن به دل و جان دارند
من ندانم به چه ایمان دارند
کودکانش همه پر نیرنگند
فکر سوغاتی بعد از جنگند
سنگ در دست به فکر محکاند
فکر خندیدن بعد از کتکاند
شهر از مرگ نشانها دارد
خولی و شمر و سنانها دارد
کوفه تمرین علی کشتن کرد
تازه این است شروعش برگرد
لشکری تشنهی جانت شده است
اشک من نامه رسانت شده است
هیچ کس منتظرت نیست نیا
کوفه شهر پدرت نیست نیا
نیزهها بر تو ولی منتظرند
نیزهها از همه خون خوارترند
دخترت تا که نلرزد برگرد
سرت از نیزه نیافتد برگرد
پسر حضرت زهرا برگرد
حرف ناموس شد اینجا برگرد
آتش افتاد و سرم را سوزاند
فکر فردا جگرم را سوزاند
آسمان روی سرم گشت خراب
میکِشد قلبم از این فکر، عذاب
چه عذابیست به جانم افتاد
دَخَلَتْ زینب علی ابن زیاد؟
✍ #حسن_کردی
@ghararenokary
#حضرت_مسلم_بن_عقیل_ع
همراه خود نیاور ای شاه زیورآلات
اینها به خانواده دادند قول سوغات
شب تا سحر نشستم زانو بغل گرفتم
اى واى از این خیالات، اى واى از این خیالات
...کوفه میا حسین جان... کوفه وفا ندارد
میسوخت نامهی من از سوز این عبارات
...هجده هزار نامه... هجده هزار نیزه
تفریط پشت تفریط، افراط پشت افراط
نامسلمین کوفه، با مسلمت چه کردند
خوب است تازه اینجا... وای از بلاد شامات
ای وای از زنی که در ازدحام باشد
من رد شدم خلاصه از کوچه با مکافات
با عفت رباب و حجب و حیای زینب
دارند کوچهها و بازارها منافات
با دست بسته وقتی افتادم از بلندی
گفتم عزیز زهرا، قربان قد و بالات
برعکس از قناره...، عکس مرا کشیدند
طفلان شهر کوفه در دفتر مجازات
باشد قرار بعدی دروازهی همین شهر
آنجا که رأس ما با هم میکند ملاقات
سروده گروه شعری #یا_مظلوم
@ghararenokary
#حضرت_مسلم_بن_عقیل_ع
در کوچه وقتی سنگها بر صورتم خورد
خیلی برای خواهر تو گریه کردم
در ازدحام کوچههای کوفه یادِ
اهل و عیالِ مضطر تو گریه کردم
تا مادران را در برِ اطفال دیدم
یاد رباب و اصغر تو گریه کردم
وقت اذان ظهر دلتنگ تو بودم
یاد اذان اکبر تو گریه کردم
گفتم به طوعه که نرو در پشت آن دَر
با روضههای مادر تو گریه کردم
تا کاخ آن ملعون مرا با زجر بردند
مردانه پای دختر تو گریه کردم
در زیر لب گفتم به قربان سر تو
از بام اینجا بر سرِ تو گریه کردم
اینجا میا که آب هم فکر لبت نیست
لبتشنه یاد حنجر تو گریه کردم
✍ #محمدجواد_مطیع_ها
@ghararenokary
#حضرت_مسلم_بن_عقیل_ع
آه، بدجور مرا کوفه به هم ریخت حسین
همهی شهر به یکباره سرم ریخت حسین
باورم نیست که آواره شدم در این شهر
نیست پنهان ز تو، بیچاره شدم در این شهر
تو نبودی که ببینی چه شبی سر کردم
تا سحر گریه به تنهایی حیدر کردم
باورم نیست که آوارهی صحرا شدهای
باورم نیست که تو یکه و تنها شدهای
کاش اینجا نرسی، کوفه پر از نیرنگ است
کوچههاشان همگی مثل مدینه تنگ است
رفته از کف همهی تاب و توانم چه کنم
نامه دادم که بیا، دلنگرانم چه کنم
نگرانم نکند زینبت اینجا برسد
تو نباشی و خودش بی کس و تنها برسد
چقدَر نقشهی شوم است که در سر دارند
نکند دخترکان معجر نو بر دارند
وعدهی زیور و خلخال به هم میدادند
وعدهی غارت گودال به هم میدادند
نگرانم چه کنم، پیرهنت را بردار
آه آقای غریبم کفنت را بردار
چند تا مشک پر از آب بیاور حتماً
آه! لبتشنه شدم، آب ندادند به من
کوفه در فکر اسیرند، چه بد خواهد شد
خیزران دست بگیرند، چه بد خواهد شد
کوفه از قَهقهی حرملهها سرمست است
کمر قتلِ غریبانهی مهمان بسته است
✍ #وحید_محمدی
@ghararenokary
#امام_حسین_ع_مناجات
تا بفهماند به من طعم محبت را حسین
در دلم انداخته شوق زیارت را حسین
هر قَدَر در طالع من دوری از او آمده
از قضا تغییر خواهد داد قسمت را حسین
هرکه آمد تحت قبه مستجاب الدعوه شد
زیر دینِ خویش بُرده استجابت را حسین
ان لقتل الحسین.... آتش به پا شد در دلم
لحظهای هم کمنکرده این حرارت را حسین
آب اگر از دشمنانش خواسته، کرده تمام_
بر تمام دشمنانِ خویش حجت را حسین
دست و پا میزد اگر در خون میان قتلگاه
دست و پا میکرد اسباب شفاعت را حسین
**
عدهای شمشیر و نیزه، عدهای سنگ و عصا
بر تن خود داشت انواع جراحت را حسین
زخمهای او زیاد و اشکهای ما کم است
میپذیرد باز از ما این بضاعت را حسین...
✍ #احمدجواد_نوآبادی
@ghararenokary
السلام علیک یا اباعبدالله الحسین علیه السلام
🔹بارگزاری اشعار
#دهه_اول_محرم
#شب_دوم
#ورودیه_به_کربلا
@ghararenokary
#ورود_کاروان_به_کربلا
#زبان_حال_حضرت_زینب_س
چه شد که ریخت دلم بی هوا، نمیدانم
چقدر دلهره دارم، چرا پریشانم
من از شلوغی این نخلها هراسانم
حسین گریه نکن جان من، نسوزانم
چه بوی سیب عجیبی گرفته این صحرا
چقدر نام حزینیست نام کرب و بلا
بیا و مرهم غمهای بی شمارم باش
قرار، رفته ز جان و دلم، قرارم باش
همیشه روشنی چشمهای تارم باش
شبیه فرصت این سالها کنارم باش
به زیر سایهی لطفت، خیال من تخت است
نبودنت به کنارم، تصورش سخت است
نبین که در دل این دشت اسیر خَناسیم
نبین که در به درِ خلقِ قدر نشناسیم
اگرچه آینه هستیم اگرچه حساسیم
هزار شکر که ما در پناه عباسیم
به سوی تشنه لبان با شتاب میآید
به هیبت پدرم بوتراب میآید
دلم خوش است به دیدار روی پیغمبر
بگو قدم بزند باز هم علی اکبر
صدای رحمت وحی است گریهی اصغر
سکینهات چقدر رفته است بر مادر
فدای روی رقیه که مثل خورشید است
گمان کنم کمی از اهل کوفه ترسیده است
نگاه کن همه مهمان قوم نامردیم
دروغ بود همه نامهها و دلسردیم
اگر صلاح بدانی بیا که برگردیم
خودت ببین که عزیزم، کفن نیاوردیم
نصیب پیکرت اینجا حصیر خواهد شد
به دست حرمله، زینب اسیر خواهد شد
✍ #محمدجواد_شیرازی
@ghararenokary
#ورود_کاروان_به_کربلا
لحظۀ پر زدن ما به نظر نزدیک است
راه عرش از دل صحرا چقَدَر نزدیک است
در دل خیمه بیایید همه جمع شوید
همه را سیر ببینم که سفر نزدیک است
مادرم زودتر از ما زده خیمه اینجا
چقَدَر بوی گل یاسِ پدر نزدیک است
تا سری هست به سجده بگذارید امروز
لحظۀ بال درآوردن سر نزدیک است
تا توانید به ششماهۀ من بوسه زنید
بوسههای لب یک تیر سه پر نزدیک است
گریهای کرد و غریبانه به زینب فرمود:
دخترم پیش تو باشد که خطر نزدیک است
گفت آسوده بخوابید همین شبها را
وقت بیداری شب تا به سحر نزدیک است
گریه کرد و به علمدار اشاره فرمود:
که فدای تو شوم درد کمر نزدیک است
بر سر و روی یتیمان حسن دست کشید
گفت قاسم که: عمو مرگ مگر نزدیک است؟
قد و بالای جوانش جگرش را سوزاند
ای خدا صبر بده، داغ پسر نزدیک است
✍ #مجتبی_شکریان_همدانی
@ghararenokary
#ورود_کاروان_به_کربلا
"آب زنید راه را هین که نگار میرسد"
دختر مرتضی علی، فاطمهوار میرسد
زانوي شاهزادهها هست ركاب محملش
با چه شكوه و شوکتی کوه وقار میرسد
هاشمیان به گرد او، فاطمیات پشت سر
قامت عصمتش در این حصن و حصار میرسد
دار و ندار فاطمه، گوهر ناب مصطفی
به كربلا حسين با دار و ندار میرسد
خامس آل پنج تن، همره طفل شیرخوار
زودتر از روز دهم سر قرار میرسد
شانهی آسمانیان، محمل دختران شده
چه نازدانه دختری به این دیار میرسد
گرد و غبار این زمین تا نرسد به معجری
بال فرشته از یمین یا که یسار میرسد
رونق کار مأذنه، رکن شباب هاشمی
وارث هیبت نبی، یکّهسوار میرسد
"رونق باغ میرسد، چشم و چراغ میرسد"
"عنبر و مشک میدمد" دولت يار میرسد
وزير اعظم حسين آيهی محكم حسين
صاحب پرچم حسین آن جلودار میرسد
آن سوی دیگر از زمین، نیزه و تیغ آبدار
ارتش زمهریرها چند هزار میرسد
رفت قرار ناگهان، از دل خواهر حسین
در نظرش همه جهان تیره و تار میرسد
پرده کنار میرود، واقعهی روز دهم
صحنه به صحنه از دل گرد و غبار میرسد
"چاک شده است آسمان غلغلهایست در جهان"
ديد ز هر طرف غمی همچو شرار میرسد
ديد كه از جور فرس، چه استخوانها كه شكست
ناله و بانگ قاسمِ لاله عذار میرسد
حلقه زدند کوفیان دور حسین و اکبرش
صداي طبل شادی و داد و هوار میرسد
طفل به دست آسمان، بود و صدای خنده از
لشكر شاميان بر اين طرز شكار میرسد
لحظهی تلخ حادثه چکمهی نونوار شمر
همره کهنه خنجری سرکش و هار میرسد
گوشه به گوشه آسمان سرختر از خون گلو
پنجهی شمر و زلف او! آخرکار میرسد
وقت نفس نفس زدن، زمان دست و پا زدن
نالهی “یا بُنَیَّ” از گوشه کنار میرسد
"آب زنيد راه را"، مادر او به قتلگاه
با پر و بال زخمی و حالت زار میرسد
گوش زمین و آسمان میشنود در آن زمان
آه صدای پای آن چند سوار میرسد
چشم حسین بسته شد، قوم هراس شد جسور
موقع غارت از حرم، وقت فرار میرسد
✍ #رضا_جوان_بخت
@ghararenokary
#ورود_کاروان_به_کربلا
یا غیاث المستغیثین آه از کرب و بلا
از فلک آمد ندا: واویلا واویلتا
تا ابد لعنت به هر چه کینه هست از مرتضی
کوفه زد بر طبلِ جنگ و عرش بر طبل عزا
بر سر و سینه زنان با عرشیان روح الامین
آسمان خون گریه کن، زینب شده صحرا نشین
وای از مکر حرامیها حرم آواره شد
آسمان از دل کشید آه و زمین بیچاره شد
کعبه مشکی پوش از این حج نیمهکاره شد
تا ابد شرمنده از حاجیِ در گهواره شد
از منا آید ندایی: خوش به حال کربلا
بهر قربانی حسین آورده اسماعیلها
روبرو شد عاقبت با طور سینایش حسین
دارد اینجا وعده با رب تعالایش حسین
مانده با یک کوفه تنها، مثل بابایش حسین
روضهخوانی میکند با هاهُناهایش حسین
باغبان سر بسته گوید با گلستان از خزان
کس ندیده بود زینب را چنین دل ناگران
کس نگفته خیر مقدم این چنین بر میهمان
با کمان، با تیر، با شمشیر، با سنگ و سنان
شد رقیه دل پریشان، شد سکینه بی امان
بر عقیق دست آقا، خیره مانده ساربان
ساربان! قدری بچش از لطف این نعم الامیر
تا نگشته دیر از او هر چه میخواهی بگیر
آه دارد میرسد فصل زمستانِ رباب
لرزه افتاده است در این خاک بر جان رباب
کمتر از ده روز اصغر ، هست مهمان رباب
حرمله، تیر سه شعبه، چشم حیران رباب
بیشتر از اصغرش دلواپس آقاست او
رفته زیر آفتاب و فکر فرداهاست او
در مدینه کن خبر ام البنين را ای صبا
کمتر از ده روز دیگر میشود حاجت روا
تا ابد عباس گردد ساقی آب بقا
هست آماده برای دیدنش خیرالنسا
ای صبا اصلاً نگو بر او حسین تنها شده
او نفهمد که امامش ساکن صحرا شده
چند روزی مانده تا در این جهان غوغا شود
ارباً اربا شبه پیغمبر در این صحرا شود
همچو سروی، سیزده ساله گلی، رعنا شود
دختر شیرین زبانی کاملاً زهرا شود
مرتضیها روی نی قاری قرآن میشوند
فاطمهها روی ناقه سنگ باران میشوند
شام را دارند از امروز تزئین میکنند
خویش را پیش خلیفه خوب شیرین میکنند
خوب مردم را به حق دارند بدبین میکنند
کودکان زخم زبان در خانه تمرین میکنند
نامهای آمد: حسین بن علی شد رفتنی
باید آماده شود بزم شرابی دیدنی
✍ #محمدحسین_رحیمیان
@ghararenokary
#ورود_به_ماه_محرم
#ورود_کاروان_به_کربلا
#شب_دوم
دوباره عطر محبت وزید، بسم الله
دوباره ماه محرم رسید، بسم الله
سرآمد عاقبت این انتظارِ یک ساله
به اذن حضرت شاهِ شهید، بسم الله
اگر که آمدهای روسیاه و شرمنده
میان روضه شَوی رو سفید، بسم الله
به اشک، دیدهٔ مهدیندیده را تَر کن
اگر که آمدهای با امید، بسم الله
بیا که روضه مجال دوباره نو شدن است
عزیز فاطمه درهم خرید، بسم الله
**
رسید قافلهی عاشقان به کرب و بلا
پُر از ستاره و سرو رشید، بسم الله
همین که خواند به لب آیههای استرجاع
صدای گریهی گل را شنید، بسم الله
ندیده عالم از این داغ، داغِ سنگینتر
نگفت آنکه سرش را برید، بسم الله
✍ #محمود_یوسفی
@ghararenokary
#ورود_کاروان_به_کربلا
کاروان، کاروان شورآور
کاروان، اشتیاق، سرتاسر
همه در حالت سفر از خود
همه بیتاب چون نسیم سحر
همه دلباخته چو پروانه
همه بر پای شمع، خاکستر
پدران از تبار ابراهیم
مادران از قبیلهٔ هاجر
عارفانِ قبیلهٔ عرفات
شاعران عشیرهٔ مشعر...
سروهایی به قامت طوبی
چشمههایی به پاکی کوثر
همرکاب حماسههای عظیم
در گذر از هزار و یک معبر
در دل و جانِ كاروان اکنون
میتپد این نهیب، این باور:
نكند شوكران شود معروف!
نكند نردبان شود منكر!
مرحبا بر سلالهٔ زهرا
هان! «فَصَلِّ لِرَبِّكَ وَانْحَر»
میسزد حُسن مَطلعی دیگر
وقت وصف عقیله شد آخر
در نزولش ز منبر ناقه
خطبهخوانِ حماسه، آن خواهر
شد عصا، شانهٔ علیاكبر
پای عباس، پلهٔ منبر
سرزمین، سرزمین گلها بود
پهنهٔ عشق! وه چه پهناور!
شد پدیدار صحنهای دیگر
کشتی نوح بود و موج خطر
ناگهان در هجوم باد خزان
كنده شد برگههایی از دفتر!
کاش دستان باد میشد خشک
کاش میشد گلوی گلها تر!
كیست مردی كه میرود میدان
كه ندارد به جز خودش لشکر؟!
ترسم این داغ شعلهور گردد
مثل آتش که زیر خاکستر...
آه! از زین، روی زمین افتاد
پارهٔ جان احمد و حیدر
و زنی روی تل برای نبی
صحنه را میشود گزارشگر
كه ببین جای بوسههای شما
شده سرشار بوسهٔ خنجر!
میبَرَند از تن عزیز تو جان
میبُرَند از تن حسین تو سر
آن طرف صحنهٔ شگفتی هست
نه! بسی صحنه هست شرمآور
رفته از پای دختران خلخال!
رفته از دست مادران زیور!
كاروان میرود به كوفه و شام
کاروان میرود به مرز خطر
كاروان میرود ولی خالیست
جای عباس و قاسم و اكبر
کاروان جاری است در تاریخ
کاروان باقی است تا محشر...
✍ حجتالاسلام #جواد_محمد_زمانی
@ghararenokary
باسلام خدمت عزیزانی که در کانال قراره نوکری در خدمتشون هستیم..
کانال عاشقان ثارالله مشهد و قم مقدس در نظر دارد
ازاونجایی که تو این ایام اشعار زیادی به مناسبت محرم در کانال ارسال میشه و اگه ذخیره نکنیم بعدا نمیشه پیداشون کرد لذا تصمیم گرفتیم اشعارمناسبتهای هرشب رو جدا جدا توی یه کانال مجزا قراربدیم
هر کانالی مخصوص یکی از شبهای محرم تشکیل شده لطفا عضو شوید
👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/725549338Cf37bd0da2c
اشعار و نوحه محرم
https://eitaa.com/joinchat/1563492821C0671b137e6
اشعار شب اول محرم
https://eitaa.com/joinchat/1564869077C4f07be97a6
اشعار شب دوم محرم
https://eitaa.com/joinchat/1565852117Cc20501974e
اشعار شب سوم محرم
https://eitaa.com/joinchat/1566835157Cf63678ba51
اشعار شب چهارم محرم
https://eitaa.com/joinchat/1553531349C44b48c92db
اشعار شب پنجم محرم
https://eitaa.com/joinchat/1555235285Ca102c18758
اشعار شب ششم محرم
https://eitaa.com/joinchat/1556218325Cce06961151
اشعار شب هفتم محرم
https://eitaa.com/joinchat/1558249941Ca6f8b751ad
اشعار شب هشتم محرم
https://eitaa.com/joinchat/1559560661Cfe23106c93
اشعار شب تاسوعا
https://eitaa.com/joinchat/1455686104C7e60d684a1
شب عاشورای حسینی
https://eitaa.com/joinchat/1561985493C773f277e30
شب شام غریبان
➰➰➰➰➰
@ghararenokary
نوحه یا واحد تند ده شب محرم 1402.pdf
313.8K
#نوحه_واحد_۱۴۰۲
#نوحه_ده_شبی
سبک و شعر سربند:
#سیدامیرحسین_خوشرو
شعر: #مرضیه_عاطفی
"فایل pdf آماده پرینت میباشد"
#کانون_نغمه_پردازان_جوازنوکری
@javazenokari
➰➰➰➰➰
@ghararenokary