eitaa logo
قرار نوکری
1.1هزار دنبال‌کننده
800 عکس
53 ویدیو
113 فایل
اطلاع رسانی جلسات کربلایی سیدعلی #حسینی_تبار و بارگزاری صوت جلسات و.. 🔻🔻🔻 #کانال_تخصصی_شعر_و_مداحی #مقتل #بارگزاری_اشعار_نوحه_سرود #آموزش_روضه_خوانی_تخصصی #آموزش_مداحی #حرم_مطهر_حضرت_معصومه_س #سید_علی_حسینی_تبار پل ارتباطی با حقیر ۰۹۱۲۲۵۱۰۶۲۸
مشاهده در ایتا
دانلود
بسم ‌الله الرحمن الرحیم ▶️ ماهی و دلگرمی خورشید از تو بوده پشت و پناه وحی و توحید از تو بوده توفیق دین بی شک و تردید از تو بوده کمتر سخن در مدح و تمجید از تو بوده بانوی با خیر و فضیلت یا خدیجه! ای دست و بازوی نبوت یا خدیجه! @hosenih تو اولین بنیانگذار عشق بودی عشقت محمد بود و یار عشق بودی پروانه ای دور مدار عشق بودی از جان و از دل پای کار عشق بودی سرمایه ات را در دکان عشق دادی عاشق شدن را تو نشان عشق دادی @hosenih زن بودی و "مردی" به مردان یاد دادی بانو! به زنها دین و ایمان یاد دادی عاشق شدن را به جوانان یاد دادی آدم‌شدن را هم به انسان یاد دادی گویند شغل انبیا آموزگاریست شأن شما هم کمتر از پیغمبران نیست @hosenih درظلمت شب می شدی مهتاب بانو مادربزرگ حضرت ارباب، بانو! بعد از تو عالم می شود بی تاب بانو از داغ تو دردانه ات شد آب بانو بعد از شما دختر شدن هم دردسر داشت خواهر شدن، مادر شدن هم دردسر داشت @hosenih رفتی و "عام الحزن" شد هر سال بی تو احمد شده یک بلبل بی بال بی تو زهرای تو هی می رود از حال بی تو روزی همین زهرا ... ته_ گودال... بی تو... آتش به جان ها می زند با شور و شینش عالم به هم ریزد از داغ حسینش @hosenih گودال و زهرا و حسین و شمر و خنجر یک گام عقب تر چشم های خیس خواهر شمشیر دارد می برد... الله اکبر ناگاه بالا می رود از نیزه ها، سر زینب کنار قتلگاه از دور می دید از بس تنش را زیر و رو کردند پاشید @hosenih سر رفته و از این بدن چیزی نمانده بر پیکرش از پیرهن چیزی نمانده بس نیزه خورده از دهن چیزی نمانده جز بوریا جای کفن چیزی نمانده دار و ندار خیمه ها رفته به غارت این بچه ها ماندند و یک رخت اسارت ⏹ @ghararenokary
من معتقدم حضرت زهرا اکنون... با قلب شکسته و دلی از غم خون... با حضرت صاحب الزمان می آید... در روضه ی مادرش«خدیجه خاتون» شاعر: @ghararenokary
بسم ‌الله الرحمن الرحیم ▶️ شد أنیسَ المصطفی میگفت از دینش سخن عشق هم دارد برای خود هزاران فوت و فن کیست همکفو محمد(ص)؟ گفت جبرییلِ امین هست أم المؤمنین! درّ رکابِ پنج تن @hosenih عاشقانه پای اسلام و پیمبر(ص) ایستاد مرد و مردانه ولی در قالب یک شیر-زن مادرِ زهرا(س) شدن تنها به او می آید و بُرد کرده هر که دارد بر خدیجه(س) حُسن ظن از خدیجه(س) کینه اش لبریز شد روزِ جمل شد حسادتهای آن مکاره پاپیچِ حسن(ع) شک ندارم مریم و هاجر گرفتند از ازل حاجت از مادربزرگِ حضرتِ اربابِ من ثروتش را خرج دین کرد و به جایش از نبی(ص) وقت رفتن خواست تنها یک عبا جای کفن کاش میدانست؛ در کرب و بلا با تشنگی میدهد جان زینت دوش نبی(ص) دور از وطن دوره اش کردند در گودال با بغض علی(ع) تیرها و نیزه ها و عده ای شمشیرزن @hosenih خوب شد رفت و ندید آن ساعتی را که حسین(ع) شد رها بر خاک...بی سر، غرق خون، بی پیرهن پیکر صدپاره نعلِ تازه میخواهد چکار؟! ای بمیرم من! نمی مانَد که چیزی از بدن! ⏹ @ghararenokary
بسم ‌الله الرحمن الرحیم حجت‌الاسلام ▶️ او مادر زهراست، پس طُهر طهورا است او ترجمان نور بین اهل معناست سوغاتی معراج سهم دامن اوست آغوش او گهواره عرش معلاست عنقای مغرب عاجز از درک عفافش قاف مقاماتش ز بس عالی و والاست @hosenih قدرش نهان باشد شبیه لیله ی قدر در چشمهایش عالم لاهوت پیداست او مادر انسیه حوری سرشت است او مادر آیات نور و قدر و طاها ست ح‍ُسن تمامی که سراپایش حَسن بود آیینه ای که مادر اسماء حُسنا است آن مریم مکه که بانوی عفاف است فخر تمام دختران نسل حوا است الله اکبر از جلال و از وقارش او باطنا اذکار تسبیحات زهرا است او تاجر عشق است بعد بذل مالش هر چه بلا آید سرش با جان پذیراست آنکس به واقع شخص ام المومنین است که در حقیقت مادر ام ابیهاست او از ازل دلداده شهر نجف بود او از ازل سرمست صهبای تولاست هر روز را دلواپس در بود و کوچه آری بساط گریه اش هرشب مهیاست شد سوگوار رفتنش چشمان زهرا پس سوگوارش از ثری تا به ثریاست @hosenih بین مزارش روضه‌دار کربلا شد بین عبا گریان جسمی اربا ارباست مرثیه خوان یک کفن از خاک و خون شد مرثیه خوان پیکری در زیر گرماست مادربزرگ ماه های روی نیزه دلواپس حوریه های بین صحراست ⏹ @ghararenokary
گریان شده چشم مصطفی در محنت قربان غریبی تو و یاسمنت باشد کفن تو جامه ی پیغمبر عالم بفدای "نوه ی" بی کفنت شاعر: @ghararenokary
بسم ‌الله الرحمن الرحیم ▶️ عمریست دل تو خانه ی غم باشد چشمان تو سر چشمه ی زمزم باشد امشب همه بر غربت تو گریه کنند بانیّ عزا رسول خاتم باشد @hosenih دادی همه هست خویش در راه خدا پس هرچه دهد خدا به تو کم باشد تو مادری و شفاعت ما محشر بر یک نخ چادر تو محکم باشد روزی همهٔ جلالت صورت تو در چهره ی زینبت مجسم باشد این زود یتیم گشتن دخترها ارثیه ی مادر دو عالم باشد آن روز کجایی که ببینی زهرا در پشت در و اسیر ماتم باشد چون درد زنانه بود از فضه بپرس خوب است کنیزخانه محرم باشد امشب که برایتان کفن می آید بشمار گمانم که یکی کم باشد در این دهم ماه دل ما فکر عصر دهم ماه محرم باشد آن روز بدون سر تنی در گودال پاشیده ز هم ؛ چه نا منظم باشد یک مشت دهاتی و یک تکه حصیر تشییع تن شاه دو عالم باشد امشب همه یاد پیکری پا مالیم امشب همه یاد غارت گودالیم پیراهن دست دوز مادر بردند هرچیز که بردنی ست لشگر بردند خولی و سنان میان خورجین هاشان تا کوفه شبانه دو سه تا سر بردند دنبال سر بدون عمامه ی شاه سوغات برای خانه زیور بردند @hosenih با گریه گلایه کرد یک دختر و گفت ای عمه ببین چگونه معجربردند انگشتر و انگشت ، زره ، پیراهن حتی به خدا لباس اصغر بردند ⏹ @ghararenokary
با نام "خدیجه" هر لبی وا بشود خشنود دل حضرت زهرا بشود درباره او رسول اکرم فرمود: هیهات که چون "خدیجه" پیدا بشود شاعر: @ghararenokary
بسم ‌الله الرحمن الرحیم ▶️ به سیم و زر چه حاجت بود؟! از اینها فراتر داشت پر از خورشید بود آری نگاهی کیمیاگر داشت زنان از بی حجابی ها سر تسلیم افکنده.... ولی کنز الحیا از چادر خود تاج بر سر داشت @hosenih بزرگان عرب رایک به یک دیروز پس میزد که این دوشیزه فکر خواستگاری از پیمبر داشت زمانی که همه خورشید را تکذیب میکردند خدیجه، چشم های مصطفی را خوب باور داشت میان قوم خود شان و مقام او فراوان بود ولیکن با پیمبر عزتی چندین برابر داشت نبی افلاک را می دید از غار حرا اما جهان مصطفی در چشم او تصویر بهتر داشت نماز اولش را با علی پشت پیمبر خواند شکوه این سه تن باهم هزار الله اکبر داشت کنار مرتضی دین خدا را حفظ میکرده که مالش نسبت همشیرگی با تیغ حیدر داشت دوبازوی پیمبر بی گمان از جنس هم بودند خدیجه چون علی را داشت درواقع برادر داشت لبالب بود از قرآن و آن روزی که مادر شد به جای طفل در آغوش خود آیات کوثر داشت همینجا میشود بر پاکی دامان او پی برد فقط این زن وجودی لایق زهرای اطهر داشت علی داماد او شد کاش بود آن روز را می دید که زهرا در نبود مادر خود دیده ای تر داشت خدیجه در مسیر دین شترها داد بی منت زنی روی شتر اما هوای فتنه در سر داشت @hosenih حسن روز جمل بی شک به یاد مادرش افتاد به یاد خاطراتی که مروری زجر آور داشت کمک میخواست پشت در صدا زد خادم خود را فدای فضه اما فاطمه ای کاش مادر داشت... ⏹ @ghararenokary
بسم ‌الله الرحمن الرحیم ▶️ سلام میکنی و حق تو را سلام می کند به احترام مقدمت نبی قیام می کند ملک به پای گریه ات گریه مدام می کند نگاه تو معجزه های بی کلام می کند پادشهانِ مکه را چنین غلام میکند @hosenih ببین که حال مصطفی چقدر با تو عالی است که عرش فرش خانه ات و یا همان حوالی است ولی ظروف سفره ات هنوز هم سفالی است برای وصف تو چقدر دست شعر خالی است خدا برای مدح تو خود اهتمام می کند چه عاشقانه آمدی به یاری پیمبرت چقدر با لیاقتی که فاطمه است دخترت همین شده است خار چشم دشمنان ابترت مریم و اسیه چنین نشسته اند در برت خادمی تو را بگو، بگو کدام میکند گاه برای زندگی چه زود دیر میشود بهار هم پس از تو از شکوفه سیر میشود شغال شهر می رسد دوباره شیر میشود دل شکسته ات از این قضیه پیر می شود همین که یاد کوچه یاد ازدحام میکند @hosenih مادر مادر حسن، مادر مادر حسین چه آمده سر حسن،چه آمده سر حسین نوگل پرپر حسن، علی اکبر حسین خون به گلوی مجتبی، تیغ به حنجر حسین و باز گریه کار شعر را تمام می کند... ⏹ @ghararenokary
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
زمزمه؛ اُم المؤمنین.mp3
2.26M
علیهاالسلام 🔹ام المؤمنین🔹 چه ماهی شده برام ماه رمضون صدای شیون میاد از آسمون تو رفتی بهارمون شده خزون تا واکنی بازم چشاتو خانوم غربت می‌باره از تو چشمام آروم ای، هم‌سفرۀ درد و غمم ای، یار و انیس و همدمم وای، بعد از تو غرق ماتمم ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ همین‌که اسمت میاد روی لبام می‌ریزه اشکام به روی گونه‌هام خدیجه! دلگرمی بودی تو برام‌ زخم زبون شنیدی عمری اما بازم منو هیچ‌وقت نذاشتی تنها ای، زیبایی دنیای من ای، بانوی بی‌همتای من وای، با رفتنت ای وای من ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ نمی‌شه نبودن تو باورم دوباره چشاتو وا کن یاورم یتیمی زوده برای دخترم زهرا نداره بی تو جز غم حاصل مهرت نمی‌ره تا قیامت از دل وای، تو رفتی اُم المؤمنین وای، بی‌تو شدم تنهاترین وای، اشکای زهرا رو ببین شاعر: نغمه‌پرداز: 🌐 shereheyat.ir/node/4608@ShereHeyat_Nohe @ghararenokary
زمینه؛ اَينَ مِثلُ خَديجَة،.mp3
3.53M
علیهاالسلام 🔹أينَ مِثلُ خَديجَة🔹 شب غريبىِ ختمُ المرسلينه شب جدايى از اُم المؤمنينه غم بى مادرى با زهرا چى كرده بميرم تنهاترينه روى دست بابا، می‌بينه كفن مادره سخته غربت اما، سخت‌تر اون نگاه آخره اَينَ مِثلُ خَديجَة، يار رسول الله اَينَ مِثلُ خَديجَة، دلدار رسول الله ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ جا داره آسمون امشب خون بباره يتيم مكه باز يارب بی‌قراره از آتيش فراق می‌سوزه وجودش اشكاش ادامه داره دل‌تنگ با بغض می‌گه، رفتى چاره‌ساز مشكلم رفتى بی‌تو ديگه، غم سايه كرده رو دلم اَينَ مِثلُ خَديجَة، جان رسول الله اَينَ مِثلُ خَديجَة، جانان رسول الله ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ وقتى كه فاطمه مرثيه می‌خونه با ناله‌ش همه عرشُ می‌سوزونه واى از ماتمِ دخترى دل‌پريشون كه چشاش كاسۀ خونه كاشكى می‌شد مادر، براى من قرآن بخونى كاشكى می‌شد مادر، كنار فاطمه‌ت بمونى اَينَ مِثلُ خَديجَة، ماه رسول الله اَينَ مِثلُ خَديجَة، همراه رسول الله شاعر و نغمه‌پرداز: 🌐 shereheyat.ir/node/4610@ShereHeyat_Nohe @ghararenokary
5e82ae299c16117bc14fc7a3_-9043513959076768024.mp3
5.61M
علیهاالسلام 🔹همدلی یعنی...🔹 ای یاور دین، ای مادر ما که بین بستر افتادی گذشتی از جون، تو هر چی داشتی به پای این مکتب دادی به تو مدیونیم این دین و عباداتو شده محکم از اول دین حق با تو تویی که معنا کردی واسۀ عالم، مواساتو همدلی یعنی واسه عدالت واسه این دین و اُمّت، روز و شب بی‌قراری همدلی یعنی پای ولایت پای عشق و عقیده‌ت، هر چی داری بذاری «ای مادر فداکار، یا حضرت خدیجه» ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ چشاتو بستی، چشامو بستم که داغ تو خیلی سخته نرو عزیزم، خودت می‌دونی فراق تو خیلی سخته خیالم با تو از هر غم شد آسوده همیشه عشقت یار و یاورم بوده مهربون بانوی من از کنار من، نرو زوده بعد تو بغضی توی صدامه حرف روز و شبامه، أیْنَ مِثْلُ خَدِیجة بعد تو ذکر روی لبامه معنای گریه‌هامه، أیْنَ مِثْلُ خَدِیجة «ای مادر فداکار، یا حضرت خدیجه» ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ یادم نمی‌ره، به خاطر دین چه سختی و رنجی دیدی دلم می‌سوزه، آخه می‌بینم تو این غریبی جون می‌دی هر چی که داشتی تقدیم خدا کردی همه‌دنیا رو پای من فدا کردی یه عبا می‌خواستی واسه کفن اما، اِبا کردی جبرئیل آوُرد واسه‌ت سلامی همراه یک کفن که، هدیه‌س از عرش اعلی گریه کن حالا همراه زهرا واسه اون بی‌کفن که، می‌افته روی خاکا شاعر و نغمه‌پرداز: 🌐 shereheyat.ir/node/4614@ShereHeyat_Nohe @ghararenokary
نوحه؛ اُم الفاطمه.mp3
1.16M
علیهاالسلام 🔹ام الفاطمه🔹 خاتم خلقت را نگین دل سپرده بر تو امین فخر تو اُم الفاطمه شأن تو اُم المؤمنين تو بخشنده چون آسمان بودی فراتر از ادراکمان بودی پناه پناه جهان بودی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ مأمن دنیای رسول مرهم غم‌های رسول چه سخاوتمندانه رفت هستی‌ات در پای رسول نگاه تو تسکین آلام است دل مصطفی با تو آرام است که مدیون لطف تو اسلام است ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ بی‌تو چشمم باران نداشت بی‌تو ایمانم جان نداشت خلقت نور فاطمه بی‌حضورت امکان نداشت پس از تو امیدت چه تنها شد در غصه بر خانه‌ات وا شد و زهرایت اُم ابیها شد شاعر: نغمه‌پرداز: 🌐 shereheyat.ir/node/4612@ShereHeyat_Nohe @ghararenokary
جمعه _زیارت امام حسین گریان شده چشم مصطفی در محنت قربان غریبی تو و یاسمنت باشد کفن تو جامه ی پیغمبر عالم بفدای "نوه ی" بی کفنت شاعر: @ghararenokary
بارگزاري اشعار ولادت امام حسن مجتبی علیه السلام @ghararenokary 🔽🔽🔽
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ امشب خدا از شاهکارش رونمایی می کند امشب حسن از عاشقانش دلربایی می کند هر کس درِ این خانه روز و شب گدایی می کند با این گدایی بر جهان فرمانروایی می کند چشم و چراغ خانه ی زهرا و حیدر آمده استاد رزم قاسم و عباس و اکبر آمده @hosenih ماه علی از راه می آید وقارش را ببین آیینه ی زهراست، حُسن بی شمارش را ببین در چهره ی او شوکت پروردگارش را ببین در دستهای خیبری اش ذوالفقارش را ببین بر خا‌ک نعلینش ابوذرها تیمم کرده اند از هیبتش حتی ملائک دست و پا گم کرده اند @hosenih روزی عالم می رسد از سفره ی شاهانه اش بار زمین و آسمان را می کشد بر شانه اش نورعلی نور است بی شک خشت خشت خانه اش شکر خدا روز ازل من هم شدم دیوانه اش آمد کریمی که به یمن او گدایی باب شد امشب حسین بن علی هم صاحب ارباب شد @hosenih آرام می گیرد جهان در سایه ی بال و پرش یا للعجب! در حیرتم از خُلق قاسم پرورش دنیا به هم می ریزد از بانگ انا بن الحیدرش آمد که روز و شب بگردد دور زهرا مادرش هر جا نبردی هست شیر کارزارش مجتبی ست جنگ جمل یعنی که حیدر ذوالفقارش مجتبی ست @hosenih خَلقا شبیه فاطمه، خُلقا شبیه حیدر است مثل علی حتی نفس هایش مسیحا پرور است هر کس که فرزند علی شد ، فاتح صد خیبر است او جای خود دارد... غلامش هم شفیع محشر است وقتی که در تاریکیِ شب ها عبادت می کند بی واسطه او با خدای خویش صحبت می کند @hosenih آب وضوی او جهنم را گلستان می کند شب های عالم را ، نگاهش نور باران می کند نور وجودش عرش اعلی را چراغان می کند ایوان طلای مجتبی کافر مسلمان می کند اصلا حواسم نیس...ایوانی ندارد مجتبی شمع و چراغی بر مزارش نیست مثل کربلا ⏹ @ghararenokary
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ آب زنید راه را حضرت دلبر آمده مژده دهید باغ را یاس معطر آمده بوی بهشت می وزد با نفحات احمدی دسته گل محمدی عشق پیمبر آمده صبا به عاشقان ببر، سحرگهان تو این خبر آینه ی جمال حق به امر داور آمده @hosenih بگو به شور و همهمه آمده پور فاطمه کریم آل مصطفی ثانی حیدر آمده به ساقی ای صبا بگو تو راز عشق مو به مو به جام عاشقان او شراب کوثر آمده شمس و کواکب و قمر بر رخ اوست سجده گر پشت فلک به سجده ی اوست که چنبر آمده حُسن جمال او حسن ،قدر و کمال او حسن جمع خصال او حسن، احمد دیگر آمده قبله همیشه مایلش، جود و کرم چو سائلش پادشهان به درگهش جمله چو نوکر آمده صد چو مسیح زنده شد از دم روح پرورش صد چو کلیم بر درش خادم محضر آمده پشت نماز او زند صف سپه ملائکه بر همه انبیا حسن امیر و رهبر آمده در عجبم از آن یلی، آن یل مرتضی علی که در جمل به امر او یک تنه لشکر آمده گوش به امر وی کند، اُشتر سرخ پی کند پشت به جنگ کی کند، یلی دلاور آمده صلح امام مجتبی گشت لوای کربلا بقای دین به زحمت شُبیر و شُبَّر آمده @hosenih عجب همای رحمتی عجب نماد عزتی بر سر عالمی حسن چو تاج و افسر آمده آب زنید راه را سجده کنید ماه را بنده شوید شاه را شافع محشر آمده مژده دهید یار را آن مه ده چهار را مِهر سپیده سر زده ظلمت شب سر آمده ⏹ @ghararenokary
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ رمضان سفره احسان خودش را انداخت سفره را با قدم یوسف زهرا انداخت تازه از نیمه ماه است سرآغاز کرم پس حسن سفره اکرام به هر جا انداخت آمد و شهر مدینه نفسی تازه گرفت شور و حال دگری بر دل شیدا انداخت با نگاهش دل زهراست که آرام شده چون نظر در نظر حضرت زهرا انداخت مصطفی بوسه گرفت از رخ همچون عسلش اینچنین بر رخ او یک گل زیبا انداخت @hosenih مرتضی شاد شد و "حَول ولا.."یی خواند و.. بر کف دست گدا سکه اعلا انداخت ماه تصویر خودش را به دو چشمانش دید بعد از آن سوی حسن چشم تماشا انداخت آن طرف خیره به رویش شده خورشید افق این طرف زهره نظر بر قد و بالا انداخت از دمش بوده اگر حضرت عیسی زنده است او نفس را به دمِ گرمِ مسیحا انداخت اذن او بوده که دریا شده بر موسی باز.. دست او بوده عصا در دل دریا انداخت آمد و در دل دلداده ی خود گرمی عشق، بر دل دشمن خود وحشت سرما انداخت در جمل هم پسر فاطمه با یک ضربه شتر قائله را، شادیِ مولا انداخت صلح او اولِ پیروزی عاشورا بود صلح او عایشه را از نفس حتی انداخت هم به ارباب خودش ذکر حسن را آموخت هم خودش حرزِ حسن گردنِ سقا انداخت عزّت عالم و آدم، ثمرش قاسم بود که سر ازرقیان را همه در جا انداخت کربلا صحنه ی ایثار حسن ها شد که.. ..گفت"لایوم.."نظر جانب صحرا انداخت کودکی بود که بین گذر کوچه شکست عاقبت هم گذر کوچه اش از پا انداخت @hosenih میرسد مهدی و..، روزی همگان می گویند حسنی باز نقاب از روی سیما انداخت حرمش هم به خدا حال و هوایی دارد او خودش شوق حرم را به دل ما انداخت تا که گفتیم حسن حاجت ما را دادند کار ما را نشد اصلاً که به فردا انداخت خوش به حال دل آن شاعر دلسوخته که بر عبای کرمش دست تمنا انداخت آمدم "ملتمس" کوی حسن جان باشم قرعه ی شعر به نام مَنِ رسوا انداخت ⏹ @ghararenokary
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ این کیست که آقای جوانان بهشت است؟ نامی‌ست که بر کنگرۀ عرش نوشته‌ست از نور محمّد تن این پاک سرشت است عطر نفسش رایحۀ بال فرشته‌ست امشب شب رویش، شب میلاد بهار است از جذبۀ این جلوه، فلک آینه‌زار است @hosenih امشب نظر ساقی این میکده عام است آیینه بیارید که این جلوه مدام است نور است و نوید است و درود است و سلام است ماه است و تمام است و امیر است و امام است ای گمشدگان! جلوۀ خورشید هدایت! ای سوختگان! چشمۀ جوشان ولایت! @hosenih بهر تن این طفل، ملک پیرهن آورد چون فاطمه را خندۀ او در سخن آورد پرسید چه نام از تو خدا نزد من آورد؟ جبریل ز عرش آمد و نام حسن آورد تو حُسن خداوندی و نام تو حَسن شد پس گفت پیمبر، حَسن آیینۀ من شد @hosenih نور از فلک و گل به زمین جوش گرفته تا عرش، گل نام تو در گوش گرفته زهرات به صد بوسه در آغوش گرفته احمد به برت خوانده و بر دوش گرفته کای نور دل و دیده‌ام ای جان و تن من! جانم حسن من، حسن من، حسن من! @hosenih مردم! چو برآنید مرا دوست بدارید در راه وفای حسنم کم مگذارید نور دل من آمده، آیینه بیارید گر اهل ولایید، به او دل بسپارید عهد حسنم، نقش دل و جان شما باد در روز شفاعت ز شفیعان شما باد @hosenih ای چشم بهشت از گل لبخند تو روشن ای دیدۀ خورشید به پیوند تو روشن خورشید فلک نیست به مانند تو روشن عالم شده از صورت دلبند تو روشن لبخند بزن غنچۀ تو تازه‌ترین است چون حُسن تو در عرش پر آوازه‌ترین است @hosenih مولا که سر سفرۀ بانوی فدک بود از ذکر حسین و حسنش نان و نمک بود روشن ز حسین، آینۀ چشم فلک بود دیدار حسن، روشنی چشم ملک بود شادی پیمبر، همه جان و دل مولا روشن ز دو آیینه شده خانۀ زهرا @hosenih این کیست که در عرش خدا، چشم و چراغ است آری حسن است این که نخستین گل باغ است ای آن که تو را مادرِ خورشید سراغ است بازار دل‌‌افروزی عالم ز تو داغ است تا باد جهان مست میِ جام حسن باد تا باد، بهارِ دل ما نامِ حسن باد ⏹ @ghararenokary
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ در نیمه ماه رمضان غوغا شد بنگر به سما ماه علی پیدا شد از سوی خدا به فاطمه در این ماه یک دسته گل محمدی اهدا شد * بر حُسن حسن ماه دل آرا صلوات بر جود حسن جلوه مولا با چهره شادان بفرست از دل و جان برروی حسن یوسف زهرا صلوات * ماه رمضان ، ماه نزول برکات برکامِ عطش دیده، رسد آب حیات مهمان خداست هرکسی بفرستد بر احمد و بر آل و محبش صلوات ⏹ @ghararenokary
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ اگر ربنا ربنا کرده ام.. سحرها خدا را صدا کرده ام.. خودم را بر این سفره جا کرده ام.. دراین پانزده شب دعا کرده ام.. خدایا به چشمان مست حسن... بده دست من‌ را بدست حسن من امشب برآنم که مثل قدیم دلم را ببندم به راه نسیم دراین ماه با یاعلی، یا عظیم بیوفتم بدست و به پای کریم کریم کریمان عالم حسن! دمت گرم! دردت به جانم حسن! @hosenih تو سبحان ربّی الاعلای من تو والتین و یاسین‌ و طاهای من تو دیروز‌ و امروز و فردای من تو یاربّ و یاربّ شبهای من به کوری آن دو زن فتنه گر بگو یا حسن یا حسن تا سحر درآن شب که عالم قمردار شد درخت نبوت ثمردار شد علی نذر کرد و پسردار شد زمین پیش پایش خبردار شد چه بهتر ازینکه به هر انجمن.. به زهرا بگویند ام الحسن! حسن‌ اسم اعظم حسن کل دین حسن حق مطلق حسن بی قرین حسن کیست ایاکِ هر نستعین حسن کیست گردن زن ناکثین به حلم حسن دشمن اقرار کرد معاویه را صلح او خوار کرد منی که شدم مبتلای حسین زمین خورده ام پیش پای حسین شدم وقف دولت سرای حسین چه بهتر که محض رضای حسین... بپا خیزم و باز طوفان‌ کنم دوباره‌ حسن‌ جان حسن جان کنم حسین است مست وقار حسن حسین است هرجا کنار حسن حسین است است دنبال کار‌ حسن حسین است در اختیار حسن حسینی ‌که سرها کف پای  اوست امیری حسن روی لبهای اوست! برو طوس صحن رضا را ببین نجف باش و ایوان طلا را ببین شلوغی کرببلا را ببین خودت غربت مجتبی را ببین... دم‌ گنبد شاه عبدلعظیم... بگو یا حسن ای غریب کریم @hosenih بزودی همه چشمه ها جاری است... بقیع حسن پر ز معماری است و هر‌نوکری گرم یک کاری است تمام ضریحش طلاکاری است براین غصه با عشق حاکم شویم همه وارد صحن قاسم شویم.. به این فکر کردی چرا شد سپید؟!.. مویی که بر آن شانه زهرا کشید غمی که حسن دید را کس ندید حسن درهمان کوچه هاشد شهید اگر صبر او حرف هر منبریست! بدانید مردم! حسن مادریست.. ⏹ @ghararenokary
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ پیاله را نفسِ شربتِ طهور شکست نماز آینه ها را هبوط نور شکست سکوت نیمه ی شب را طنین شور شکست در ازدحام،پر و بال های حور شکست تمام عرشِ برین محو چهره ی ماه است لب ملائکه مشغول؛اَحسَنُ الله...است تبسمش همه شهر را غزلخوان کرد کویر خالی از احساس را گلستان کرد و آسمان خدا را ستاره باران کرد طراوت رمضان را دَمَش دوچندان کرد ستاره ای بدرخشید و بی نقاب آمد دُرُست نیمه ی این ماه،آفتاب آمد @hosenih به روحِ آیه ی تطهیرِ خویش،تن بخشید به پیکر غزل خویش پیرهن بخشید به حُسن عاطفه ی خویش،ذوالمِنَن بخشید خدا به حیدر کرار خود حسن بخشید به آفتاب بگوئید آمده قمرش هزار جان گرامی فدای گُل‌پسرش شراب عشق به قربان ساغرش رفته هزار رود به دریای اطهرش رفته فرشته وقت تماشاش شهپرش رفته نگاه بنده‌نوازش به مادرش رفته دل مرا بخدا بُرده خوی مادری اش چقدر فاطمه‌وار است ذرّه پروری اش به نام نامی شاه کرم،به نامِ حسن قیام کرده کرامت به احترام حسن شده است مرغ کرم‌خانه جلد بام حسن هزار حاتم طایی بُوَد غلامِ حسن گدا،یتیم و گرسنه به برکتش سیرند جذامیان مدینه به پاش می میرند شکستگیِ پر و بال را شفا دادن مس وجودی عُشّاق را جلا دادن به سائلان و گدایانِ خود بها داد به دست با کرم خود به سگ غذا دادن تمام این همه یک شمه از کرامت اوست نمی ز قطره ی دریای پُر سخاوت اوست حسن دلاور آلِ نبیِ دادار است میان لشکر حیدر امیر و سردار است اگر که تیغ کِشد،کار دشمنان زار است دُرُست مثل پدرجانِ خود جگردار است یلی که بوسه زده جبرئیل دستش را شتر سوار جمل خورده ضرب شصتش را چِقَدر زحمت بی حد کشید و همت کرد هزار بنده ی گمراه را هدایت کرد به پای دین خداوند استقامت کرد بنای مکتب اسلام را مرمت کرد چه رنج های فراوان به پای عشقش دید سه بار مال خودش را برای دین بخشید درخت خشک غمم،کوهساری از دردم شبیه فصل زمستان گرفته و سردم عزا گرفته ی این روزگار نامردم برای حلم حسن آه می کشم هر دَم کسی که ماهی دریا به پاش گریه نمود برای غربت بی انتهاش گریه نمود @hosenih هنوز چشم ترم شورِ عشق کم دارد چِقَدر سینه ی تنگم هوای غم دارد غمی که ریشه ی دیرینه در دلم دارد "امامزاده ی آبادی ام حرم دارد" ولی برادر زینب نه مرقدی دارد نه زائری،نه ضریحی،نه گنبدی دارد قسم به باد که زنگار را ز شیشه زدود قسم به آبی دریا،قسم به چشمه و رود قسم به بال و پر یا کریمِ خاک آلود به کوری همه ی آن حرامیان سعود بقیع،مرکز دیدار شیعه ها گردد قسم به فاطمه "صحن حسن" بنا گردد ⏹ @ghararenokary
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سرود؛ کریم اهل‌بیت.mp3
4.42M
علیه‌السلام 🔹کریم اهل‌بیت🔹 ماه رمضونه، ماهِ بندگیمونه خشکه لبامون، دلا زده جوونه نور امیده، که تو دلا دمیده برکت دنیا، امام حسن رسیده توی نیمۀ ماه رمضون خدا ماه‌شو داده نشون دلتو بده دست کریم سرود عاشقی بخون ذکر این شبای من حسن تسبیح لبم حسن حسن محبت تو جوشنِ کبیر دل وحی مُنزَله کلام تو جود و بخششه مرام تو به اون نگاه رحمتت اسیر دل «نور راه من حسن حسن تکیه‌گاه من حسن حسن امیرم من حسن کریم اهل‌بیت» ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ عشق خدایی، همه باور مایی این همه داری، دور و برت فدایی ای گل زهرا، دعای همۀ ما اینه بسازیم، حرمتو ان‌شاءالله غریبی مرقدت بسه ندیدن گنبدت بسه تو امام کل عالمی غربت بی‌حدت بسه می‌سازیم برای تو حرم ماهارو نگیری دست کم ببین که نوکر تو می‌میره برات باید صحنتو طلا گرفت از سقاخونه‌ت شفا گرفت همینه تنها دلخوشی نوکرات ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ دل به تو بستم، ببین خالی دستم با یه امیدی، در خونه‌ت نشستم حل می‌شه کارم، اگه به غم دچارم تا که تو دنیا، یا حسن تو رو دارم گره‌ها با دستت وا می‌شه کویر دلم دریا می‌شه کبوتر قلبم با نگات تو آسمون رها می‌شه قلبم رو زدم به نام تو هستم عاشق مرام تو دلم رو به محبتت گره بزن جز تو دردمو به‌ کی بگم؟ آه سردمو به کی بگم؟ شده همیشه ذکر من حسن حسن شاعر و نغمه‌پرداز: 🌐 shereheyat.ir/node/4618@ShereHeyat_Nohe @ghararenokary