#حضرت_ام_البنین_س_مدح
#حضرت_ام_البنین_س_مصائب
روزي که پا به عرش معلا گذاشتي!
بر هر چه داشت نقش تو را، پا گذاشتي
در هيئت کنيزي اولاد فاطمه،
اينگونه پا به خانهی مولا گذاشتي
ميريخت از نگاه تو احساس مادري
مرهم به زخم زينب کبري گذاشتي
"مولا صدا بزن، نه برادر، حسين را..."
اين جمله را تو بر لب سقا گذاشتي
در کربلا براي دل سنگِ کوفيان
چار آيِنه به رسم تماشا گذاشتي
با تو بقيع داغ دلش تازه شد که تو
پا جای پاي غربت زهرا گذاشتي
پيش از تو نوحه، شور حماسي نميگرفت
رسم خوشيست آنچه که بر جا گذاشتي
از خوان نوحهخواني تو آب ميخورد
چشمان خيس ما که بر آن پا گذاشتي
✍ #سیدجواد_میرصفی
@ghararenokary
#حضرت_ام_البنین_س_مدح
هر کس دلش با مرتضی عمری عجین باشد
جای تعجب نیست باید اینچنین باشد
عاشق در این درگاه گردد عارف باالله
وقتی که زانوی ادب روی زمین باشد
من حتم دارم خاتم انگشتر او را
نام علیِ مرتضی نقش نگین باشد
نامش اگر شد فاطمه پس حکمتی دارد
او جای زهرا آمده مسندنشین باشد
وقتی قمر دور سر خورشید میچرخد
باید که دستان خدا در آستین باشد
ام الادب، ام الادب، ام الادب بی شک
ام البنین، ام البنین، ام البنین باشد
جز او چه کس باید که بعد از کربلا عمری
سنگ صبور رنج زین العابدین باشد؟!
من سر فرود آوردهام در پیش این بانو
راز سر افرازی من قطعاً همین باشد
شاید دلیل اینکه مهدی تشنهی یاریست
تنها نبود اُمِّ سقا آفرین باشد...
✍ #سیدحسن_رستگار
📝 @ghararenokary
#حضرت_ام_البنین_س_مدح
#حضرت_ام_البنین_س_مصائب
ای روشنای خانهی حیدر پس از زهرا
کاملترین و بهترین همسر پس از زهرا
ایثار از رفتار و الطاف تو میجوشد
مهر و محبت از دل صاف تو میجوشد
هر چند در عالَم علی را کفو و همتا نیست
هر چند همتایی برایش غیر زهرا نیست
اما علی گمگشتهاش را در تو پیدا کرد
آری خدا پای تو را در خانهاش وا کرد
در تو حیا و عفت و بذل و شجاعت دید
در قلب تو یک آسمان عزم و شهامت دید
پرواز کرده این دلم تا تربتت امشب
دست توسل میزنم بر ساحتت امشب
دست تو لبریز از کرم، سرشار از بذل است
هر کس گدایت هست کارش با ابالفضل است
بانو تو را در عالَم خلقت شبیهی نیست
هم رتبهی عِلمت در این دنیا فقیهی نیست
بانو خدا خیرت دهد خیرآفرین بودی
عمری تسلای امیرالمؤمنین بودی
روزی که سوی خانهی مولا سفر کردی
آن روز که رخت عروسی را به بر کردی
برداشتی آرام سوی خانه گامت را
کوچه به کوچه میگرفتند احترامت را
قبل از ورودت لحظهای در پشت در ماندی
با یاد زهرا گریه کردی فاتحه خواندی
بُردی به سمت آسمان دست دعایت را
گفتی خدایا من کجا و خانهی زهرا؟
گفتی خدا لبریز از عشق و امیدم کن
جان علی در پیش زهرا روسپیدم کن
اول، کلامی با حسین و با حسن گفتی
زانو زدی در محضر زینب سخن گفتی
گفتی که اینجا آمدم قصدم عزیزی نیست
باور بفرما نیتم غیر از کنیزی نیست
من آمدم اینجا برایت خادمه باشم
عمری کنیز بچههای فاطمه باشم
بانو همه دیدند بر عهدت وفا کردی
الحق که در بیت علی حق را ادا کردی
در تو خدا ظرفیت بسیار را میدید
فانی شدن در حیدر کرار را میدید
آخر خدا هدیه به تو ماهی منور داد
چون لیلهی قدر از هزاران ماه بهتر داد
مولا که دید از شوق داری در بغل عباس
فرمود با گریه: و ما ادراک ماالعباس
بانو عَلَم در مُشت عباس تو میچرخد
عالم سرِ انگشت عباس تو میچرخد
بانو گره خورده به کار ما، گشایش کن
امشب بیا ما را به عباست سفارش کن...
✍ #مجتبی_شکریان
📝@ghararenokary
#حضرت_ام_البنین_س_مدح
#حضرت_ام_البنین_س_مصائب
ای به حرم، هدیۀ پروردگار
بحرِ کرم، واسطۀ کردگار
ای دلت از غیرِ تولا جدا
صاحبِ اِجلال، کنیز خدا
ای ز ازل منتصَبِ مصطفی
تا به ابد منتخبِ مرتضی
یارِ علی بودهای از دیرباز
ساختهای فاطمه را سرفراز
مَرتبَتات، مادریِ ماهتاب
مَنزلَتات، همسریِ آفتاب
بال و پرِ معنویِ بیت وحی
فاطمۀ ثانویِ بیت وحی
چار گل فاطمه را مادری
مادرِ پُر مهرِ چهار اختری
مادر چار عاشقِ سر باخته
دل به قضا، جان به قدر باخته
* *
مادر دلدار، سلامٌ علیک
اُمِ علمدار، سلامٌ علیک
بسکه دلت بوی گلِ یاس داد
خالقِ گُلها به تو عباس داد
هست گر عباسِ تو ذُخرُالحسین
از تو ذخیرهست بر آن نورِ عین
مهدِ دلیران، سرِ دامان توست
روحِ شجاعت، ز شبستان توست
ماهِ حرم، روی ابالفضل بود
تکیه به بازوی ابالفضل بود
بود در آن قلقلۀ دشمنان
هیبتِ سقای حرم پاسبان
هیچ تو دانی که امیدت چه شد؟
قامتِ عباسِ رشیدت چه شد؟
چون به رهِ فاطمه بیتاب شد
رفت که آب آوَرَد و آب شد
آه ز یادآوریِ نخلها
دشمن و پنهانگری نخلها
من چه بگویم ز رشیدی غریب
در وسطِ حیله و مکر و فریب
دستِ علمدار کمین خورد، وای
ساقیِ دلدار زمین خورد، وای
با همه بی دستی و بی یاوری
باز رجز خواند سوی لشکری
تا که به یاریِ حسینت شتافت
تیغ، سرِ ماهِ منیرت شکافت
تیر به چشمانِ قمر تا نشست
پشت و پناهِ حرم از پا نشست
گفت: اَخا اَدرک اَخا یاحسین
دیدنِ عباس بیا یاحسین
ساقیاَت از شوقِ لقا مست شد
در طلبِ وصلِ تو، بی دست شد
نامِ تو دارم به لبم زمزمه
آمده بالینِ سرم فاطمه
✍ #محمود_ژوليده
📝@ghararenokary
#حضرت_ام_البنین_س_مدح
#حضرت_ام_البنین_س_مصائب
ای که بر گلهای زهرا تو ارادت داشتی
بعد زهرا راه در گلزار جنّت داشتی
در مقام و منزلت آئینهی نور و کمال
مظهر شرم و عفافی و نجابت داشتی
از نگاه رأفتت عطر ولایت میچکید
بر امیر مؤمنان ایمان و الفت داشتی
عمر تو طی شد به طوف کعبۀ ایمان و عشق
دائماً از اشک خود غسل زیارت داشتی
عطر مادر باز هم پیچید در گلزار وحی
بس که بر گلهای زهرا تو محبّت داشتی
خواندهای خود را کنیز خانهی زهرا، ولی
محضر گلهای او قدر و شرافت داشتی
هم ادب آموز پرچمدار عاشورا شدی
هم برای بچههایت درس غیرت داشتی
در کنار علقمه عباس تو با خون نوشت
در قیام روز عاشورا شراکت داشتی
مادری میکرد زهرا جای تو در علقمه
جای آن رأفت که بر گلهای عترت داشتی
واژهی اُم البنین را خط زدی از دفترت
در دل از داغ بنین خود مصیبت داشتی
تاکه مردم را کنی بیدار از خوابی عمیق
با قیام گریههای خود رسالت داشتی
* *
هیچگه غافل مشو از حُرمت اُم البنین
ای «وفایی» از خدا هرگاه حاجت داشتی
✍ #سیدهاشم_وفایی
📝 @ghararenokary
#حضرت_ام_البنین_س_مدح
#حضرت_ام_البنین_س_مصائب
ببین باید چه دریایی از ایمان و یقین باشی
که همراه امیری، چون امیرالمؤمنین باشی
ببین باید چقدر احساس باشد در دل شیرت
که در بین زنان، تنها تو عباسآفرین باشی
شجاعت را، شرافت را، بلاغت را، ولایت را
خدا یکجا به تو بخشید تا اُمّ البنین باشی
همه عالَم پسر دارند، تو قرص قمر داری
مگر بینور میشد مادر زیباترین باشی؟
مگر بینور میشد در دل خورشید بنشینی؟
تمام عمر با عباس و زینب همنشین باشی
* *
رسیدند و فقط پرسیدی از زینب: «حسینم کو»
تویی اُمّ الادب؛ آری! تو باید اینچنین باشی
پسرهای تو را کشتند، اما اِرباً اِربا نه!
نبودی شاهد تکرار اکبر بر زمین باشی
هوای پر کشیدن سوی «حق» داری و حق داری
پس از کربُبلا سخت است که اُمّ البنین باشی
✍ #قاسم_صرافان
📝 @ghararenokary
#حضرت_ام_البنین_س_مدح
اول به زینبش دَمِ دَر احترام کرد
با اذن او ورود به بیتالامام کرد
تا خاطراتِ شعلهور از یادها رود
معروف شد به اُمّ بنین، ترکِ نام کرد
از او سزاست درس بگیرند مادران
نامادری که مادریاش را تمام کرد
حیدر، حسن، حسین، علی، باقرالعلوم
عزت ببین که خدمت این پنج امام کرد
آمد بشیر و مادر سقا فقط سؤال_
از سرورش حسین علیهالسلام کرد
در امتدادِ خونِ شهیدانِ کربلا
با اشک، در مقابل دشمن قیام کرد
با چار مصرعی که فدای حسین شد
این شاعر آخرین غزلش را تمام کرد
✍ #علی_سلیمیان
@ghararenokary
#زمینه #وفات
#حضرت_ام_البنین سلام الله علیها
#رضا_نظاری
〰️〰️〰️〰️〰️〰️ @Bipelak_ir
پسر - پشت و پناه مادره
پسر - گرمی آه مادره
پسر - نور نگاه مادره ۲
وای از آسمون بی ستاره
وای از مادری که بی قراره
وای از سینه ای که غرق آهه
وای از ناله ای که گریه داره:
"دیگر مرا ام البنین نخوانید / نخوانید
زیرا که من دیگر پسر ندارم / ندارم ۲"
واویلتا واویلتا - واویلا واویلا ۳
〰️〰️〰️〰️〰️〰️ @Bipelak_ir
میگن - یه روضه ای به پا شده
میگن - دست عمو جدا شده
میگن - بابا دیگه تنها شده ۲
وای از پیکر در خون نشسته
وای از مشک پاره؛ چشم بسته
وای از نالههای اهل خیمه
با چشمای گریون؛ دلشکسته:
"سقای دشت کربلا اباالفضل / اباالفضل
دستش شده از تن جدا اباالفضل / اباالفضل ۲"
واویلتا واویلتا - واویلا واویلا ۳
〰️〰️〰️〰️〰️〰️ @Bipelak_ir
پدر - غرق غم برادره
پدر - دیگه بدون لشکره
پدر - حالا غریب مادره ۲
وای از خیمهای که چشم به راهه
وای از تشنه ای که بی سپاهه
وای از مادری که قد کمونه
تنها روضه خونِ قتلگاهه:
"اگر کشتند چرا آبت ندادند / ندادند
چرا زان درّ نایابت ندادند / ندادند ۲"
واویلتا واویلتا - واویلا واویلا ۳
.
➰➰➰
#زمینه_حضرت_ام_البنین_س
#آموزش_مداحی_تخصصی
@ghararenokary
#زمینه #وفات
#حضرت_ام_البنین سلام الله علیها
#حجت_الاسلام_شیخ_حسین_فتحی
〰️〰️〰️〰️〰️〰️ @Bipelak_ir
میگه ام البنین
گریه هامه برا حسین
بچه هامون فدا حسین
ما کجا و کجا حسین ۲
زن شیر آفرین
رو لباشه دم حسین
بی قرار غم حسین
چادرش پرچم حسین ۲
سفره دار روضه ها / ام البنین
بانی اشک و عزا / ام البنین
غصه دار کربلا / ام البنین
(مادر ادب - مادر وفا
بی بی دست توست - رزق کربلا) ۲
〰️〰️〰️〰️〰️〰️ @Bipelak_ir
چه خبر ای بشیر
چه خبر از حسین من
شنیدم مونده بی کفن
بمیرم؛ دوره از وطن ۲
مگه بودن اسیر؟!
مگه عباس من نبود؟
صورت بچه هاس کبود
چادراشون گرفته دود ۲
شمرو میشناسم چقدر / پست و بی حیاست
توو دلم برا شما / آتیش به پاست
پس توو کاروانتون / زینب کجاست؟
(پس رقیه کو؟ - توو خرابه هاست؟
راستی ای رباب - اصغرت کجاست؟) ۲
(مادر ادب - مادر وفا
بی بی دست توست - رزق کربلا) ۲
.
➰➰➰➰
#زمینه_حضرت_ام_البنین_س
#آموزش_مداحی_تخصصی
@ghararenokary
#حضرت_ام_البنین علیها سلام
#شور
بند1⃣
مادر ادب ام البنین
بانوی عرب ام البنین
شدی با امیرالمومنین
حیدری نسب ام البنین
مجلس روضه تو حسن ختام فاطمیه
یعنی توی هیئتا داره ادامه فاطمیه
اشکای تو شده باعث دوام فاطمیه
فاطمیه
خودم رو هر جوری باشه باز توی هیئت میرسونم
سر سفره تو زانو میزنمو روضه میخونم
(الا مادر به قربون جمالت
رخ چون بدر و ابروی هلالت
شنیدم کام عطشان جان سپردی
گل امالبنین شیرم حلالت)
بند2⃣
ناموس خدا ام البنین
معنی وفا ام البنین
الگوی حجاب و عفتی
اسوه ی حیا ام البنین
با اینکه نوکری و ارادتم نیست در خورتو
ولی میخوام که روزی بگیرم از دست پر تو
رگ و ریشم میرسه به ریشه های چادرتو
چادرتو
به یاد غم تو هر شب میباره اشک بی امونم
سر سفره تو زانو میزنمو روضه میخونم
(انیسِ گریه هایم، را گرفتند
توانِ دست و پایم، را گرفتند
کمانی تر شدم، از زینب افسوس!
سرِ پیری؛ عصایم را گرفتند)
بند3⃣
ماه عالمین ام البنین
نور نیرین ام البین
توی دستای عباس تو
پرچم حسین ام البنین
به یاد کربلا از همهٔ دنیا دل بریدی
روی خاک بقیع صورت چهار قبر و کشیدی
از غم دستای بریده عباس چی کشیدی
چی کشیدی
پای نوحه ی ابالفضل به خدا آروم نمیمونم
سر سفره تو زانو میزنمو روضه میخونم
(شنیدم که دست هایت را بریدند
شنیدم؛ چشمِ نازت را دریدند
چو طفلان این سخن ها را شنیدن
همه از هم خجالت می کشیدند)
شعر و سبک:حسین نوری
⛔️کپی بدون ذکر منبع جایز نیست⛔️
@tekyenokari
➰➰➰➰
#شور_حضرت_ام_البنین_س
#آموزش_مداحی_تخصصی
@ghararenokary
#حضرت_ام_البنین
#شور
بند1⃣
دست کرامت فاطمه ای
اوج شباهت فاطمه ای
مادری کردی برای حسن برای حسین
آینه ی حضرت فاطمه ای
مادر شهید آبروی زنهای قبیله
مادر شهید بانوی بی همتای جلیله
مادر شهید پرورش یافته ی تو عقیله
ام البنین منظومه ی حیا
ام البنین ناموس کبریا
ام البنین ای همسر شاه اولیا
بند2⃣
اشک تو نذر غمای حسین
زندگی تو فدای حسین
سفره روضه ی کربلا از حساب توه
بانی بزم عزای حسین
مادر ادب ای ملاک رفتار ابالفضل
مادر ادب سیره ی تو معیار ابالفضل
مادر ادب مقتدای ایثار ابالفضل
ام البنین بالاترین نسب
ام البنین زیباترین لقب
ام البنین صاحب گنجینه ادب
بند3⃣
شاعر شور حکایت عشق
ذاکر ذکر روایت عشق
گفتی کنیزی آل علی مقام منه
پیرو محض ولایت عشق
مادر وفا پای حیدر ثابت قدمی تو
مادر وفا کهکشون لطف و کرمی تو
مادر وفا فاطمه ای و بی حرمی تو
ام البنین ای نور در حجاب
ام البنین ای مهر بی حساب
ام البنین یار و همراه ابوتراب
شعر و سبک: #امیر_آهمند و #احسان_نوری
⛔️کپی بدون ذکر منبع جایز نیست⛔️
@tekyenokari
➰➰➰➰
#شور_حضرت_ام_البنین_س
#آموزش_مداحی_تخصصی
@ghararenokary
#حضرت_ام_البنین علیها سلام
#زمینه
بند1⃣
دومین سیدة النسا ام البنین
ذاکر سلسلهٔ کسا ام البنین
عالمه سائل سفرهٔ احسان تو
ای امید دل بی کسا ام البنین
بغض غم زندونیه گلو شد بازم
منبر با مرثیه رو به رو شد بازم
فصل بی مادر و یتیمی رسید
انگار که فاطمیه شروع شد بازم
میرسن هفت آسمون با لباس تعزیت
راهین سمت نجف واسه عرض تسلیت
چایی ریز مجلست ساقی کرب و بلا
صاحب روضه خودش روضه خون مرثیه ات
یا ام البنین
بند2⃣
دومین مادر اهلبیت ام البنین
بچههات نوکر اهلبیت ام البنین
مثل پروانه تا آخرین لحظهٔ عمر
گشتی دور سر اهلبیت ام البنین
اوج دلدادگیه تو یعنی همین
گفتی نه فاطمه ای نه ام البنین
چارتا دست گل تو فدا کردی و
هست و نیستت رو دادی واسه حفظ دین
توی خونه پر شده با تو جای فاطمه
مادری کردی واسه بچههای فاطمه
اما توی علقمه قصه جور دیگه شد
تا گذاشت عباس تو سر رو پای فاطمه
یا ام البنین
بند3⃣
دومین فاطمهٔ بقیع ام البنین
شاعر زمزمهٔ بقیع ام البنین
شاهد غائب کربلا یا فاطمه
روضهٔ علقمهٔ بقیع ام البنین
اولین نوحه خونِ غمای حسین
سفره دار خیمه ی عزای حسین
گفتی چار تا پسرم با هرچی که هست
زیر طاق آسمون فدای حسین
هر نفس خاک بقیع پا به پات گریه میکرد
حتی دشمن هم پای روضه هات گریه میکرد
اما توی کربلا حرمله میخندید
مشک خالی رو زمین با فرات گریه میکرد
یا ام البنین
شعر و سبک: احسان نوری
⛔️کپی بدون ذکر منبع جایز نیست⛔️
@tekyenokari
➰➰➰➰➰
#زمینه_حضرت_ام_البنین_س
#آموزش_مداحی_تخصصی
@ghararenokary
۶۳
(حضرت ام البنین س)
امشب شب درد و غم ام البنین است
اندر جنان گریان امیرالمؤمنین است
موسم غم هاست
مدینه غوغاست
آه و واویلا۲
چون زینب و چون فاطمه قدرش رفیع است
قبرش مدینه زینت خاک بقیع است
موسم غم هاست
مدینه غوغاست
آه و واویلا۲
ندیده او رنج و غم کرب و بلا را
از دشمنان دین حق جور و جفا را
موسم غم هاست
مدینه غوغاست
آه و واویلا۲
ندیده او اکبر ز کین شد اربا اربا
آمد کنار پیکرش غمدیده بابا
موسم غم هاست
مدینه غوغاست
آه و واویلا۲
ندیده او قنداقه ی در خون اصغر
با تیر کین حرمله شد پاره حنجر
موسم غم هاست
مدینه غوغاست
آه و واویلا۲
ندیده او دستان عباسش جدا شد
در راه دین و عترت و قرآن فدا شد
موسم غم هاست
مدینه غوغاست
آه و واویلا۲
ندیده او در کربلا با جسم صد چاک
حسین فاطمه فتاده بر روی خاک
موسم غم هاست
مدینه غوغاست
آه و واویلا۲
ندیده او حسین روی زمین فتاده
روی پر از خون روی خاک غم نهاده
موسم غم هاست
مدینه غوغاست
آه و واویلا۲
ندیده او شمر از کمر خنجر کشیده
از پشت سر رأس حسینش را بریده
موسم غم هاست
مدینه غوغاست
آه و واویلا۲
#رضا_یعقوبیان
#حضرت_ام_البنین_س
@nohe_sonnati
➰➰➰➰
#نوحه_حضرت_ام_البنین_س
#آموزش_مداحی_تخصصی
@ghararenokary
۴۸
(حضرت ام البنین س)
تویی ام البنین،گل باغ ولا
امید زینب و،عزیز مرتضی
تو هستی یاورش
تویی همسنگرش
گل غمپرورش
اباالفضل تسلیت۳
خودت فرموده ای،کنیز حیدرم
اگر چه در جهان،عزیز حیدرم
عزیز همسرت
نشسته در برت
بخوانده مادرت
اباالفضل تسلیت۳
خدایت هدیه داد،دلت شد منجلی
بود این هدیه ات،اباالفضل علی
گلان یاس تو
یکی عباس تو
گل احساس تو
ابالفضل تسلیت۳
شنیدی کربلا،شده جانش فدا
به راه دین حق،دو دستش شد جدا
گلت ام البنین
شده نقش زمین
حسین شد دلغمین
اباالفضل تسلیت۳
شدی گریان ز غم،به یاد نور عین
شده عباس تو،فدایی حسین
صدایش را شنید
کنار او رسید
ولی قدش خمید
اباالفضل تسلیت۳
شنیدی که حسین،ز روی زین فتاد
سرش را غرق خون،به خاک غم نهاد
عدو سویش دوید
ز کین خنجر کشید
سر پاکش برید
اباالفضل تسلیت۳
مدینه از غمت،شده ماتمسرا
شده در ماتمت،به پا بزم عزا
گل زهرا نشان
تو رفتی از جهان
سوی باغ جنان
اباالفضل تسلیت۳
عزیز مرتضی،بود قدرت رفیع
مزار پاک تو،شده خاک بقیع
فدای غربتت
شکسته حرمتت
غریب است تربتت
اباالفضل تسلیت۳
#رضا_یعقوبیان
#حضرت_ام_البنین_س
@nohe_sonnati
➰➰➰➰
#نوحه_حضرت_ام_البنین_س
#آموزش_مداحی_تخصصی
@ghararenokary
✅#زندگینامه_حضرت_ام_البنین (سلام الله علیها)
🔹 نام و نسب فاطمه کلابيه:
🔸نام او فاطمه بود که بعدها پس از ازدواج با حضرت علي (عليه السلام) با کنيه "امُّ البنين" (مادر پسران) مشهورشد. پدر و مادرش از خاندان بني کلاب از اجداد بزرگ حضرت محمد (صلي الله عليه و آله) بودند و داراي خوبيها و صفات خانوادگي مشترک بودند فاطمه دختري پاکدل وباتقوا بود .
فضايل اخلاقي، کمالات انساني، نيروي ايماني، ثبات و پايداري، شکيبايي و بردباري، بصيرت و دانايي، نطق و سخنداني او را به شايستگي ، بانوي بانوان کرده بود. حزام بن خالد بن ربيعة بن وحيد بن کعب بن عامر بن کلاب [1] پدر ام البنين است او مردي شجاع و دلير و راستگو بود که شجاعت از صفات ويژه اوست. وي از استوانه هاى شرافت در ميان عرب به شمار میرفت و در بخشش، مهماننوازى، دلاورى و رادمردى و منطق قوي مشهور بود. مادر بزرگوار ام البنين، ثمامه (يا ليلي) دختر سهيل بن عامر بن جعفر بن کلاب (از اجدادرسول خدا واميرالمومنين )[2] است که در تربيت فرزندان کوشا بوده و تاريخ از وي چهره درخشاني را به تصوير کشيده است. بينش عميق، دوستي با اهل بيت و دوستي با فرزندان در کنار وظيفه
مهم مادري و چونان معلمي دلسوز آموختن باورهاي اعتقادي و مسايل مربوط به همسرداري و آداب معاشرت با ديگران از جمله ويژگيهاي خاص اين بانو است.
🔸در بسياري از کتب تاريخي نام يازده تن از مادران وي ذکر شده است که همگي از خانواده هاي شريف و اصيل عرب بوده اند و به واقع مصداق بارز شجره طيبه[3]مي باشند شجره اي که اصل آن در زمين است و فرع آن در آسمانها و حاصل و نتيجه اين درخت پاک همانا عباس بن علي و عثمان و ... بوده اند.خاندان اين بانو از خاندانهاى ريشه دار و جليلالقدر بود که به دليرى و دستگيرى معروف بودند وهر يک در بزرگي و شرافت به گونه اي مشهور گشته اند و ما جهت اختصار به برخي از ويژگيهاي آنان مي پردازيم.
🔹مورخان در مورد شرافت نسب ام البنين مي نويسند:
🔸«تاريخ پدران و داييهاي ام البنين را به ما مي شناساند و ما دانستيم که آنان از سوارکاران شجاع عرب بوده و شرافت و آقايي (سيادت) آنها به حدي بوده است که حتي پادشاهان نيز به آن اذعان داشته اند.»[4]در مورد نَسب مادري ابوالفضل العباس(عليه السلام) در کتب تاريخي مطالب زيادي هست، شايد بتوان با يک جمله تصويري از خاندان «ام البنين» ترسيم کرد و آن اينکه پدران و
مادران و خاندان ام البنين در شجاعت، کرم، اخلاق، هنر و وجاهت اجتماعي و بزرگواري پس از قريش، سرآمد قبايل گوناگون عرب بوده اند.
--------------------------------------------------
📘📘📘📘📘📘📘📘📘📘📘
[1]. قمر بنی هاشم، عبدالرزاق المقرم، ص 9.
[2].همان، ص 10. مقاتل الطالبین ص 22 وبطل العلقمی 1/92.
[3]. قرآن کریم، سوره ابراهیم / 24.
[4]. عبدالرزاق المقرم، قمر بنی هاشم، ص10.
➰➰➰➰
#حضرت_ام_البنین_س
#زندگینامه_حضرت_ام_البنین_س
#آموزش_مداحی_تخصصی
@ghararenokary
✅ #زندگینامه_حضرت_ام_البنین (سلام الله علیها)
🔹 ام البنين(س) و تولدي نوراني:
🔸در کتب تاريخي نوشته اند: حَزام بن خالد به همراه جمعي از «بني کلاب» به سفر رفته بود. در يکي از شبها به خواب فرو رفته و در عالم رؤيا ديد که در زمين سرسبزي نشسته است و مرواريدهاي درخشاني از اطراف بر دستان او مي ريزد و او از زيبايي آنها متعجب مي شود. سپس مردي را مي بيند که به سوي او مي آيد ـ از طرف بلندي ـ و هنگامي که به او مي رسد سلام مي کند و حزام او را جواب مي دهد. آن مرد به او مي گويد: اين مرواريد را به چه قيمت مي فروشي؟ حزام نگاه کرد و آن درّ زيبا را در دستان خود ديد؛ رو به مرد کرده و گفت: من قيمت اين درّ را نمي دانم که به شما بگويم، شما آن را به چه قيمت خريداري؟ مرد گفت: من نيز نمي دانم قيمت او را ولي اين هديه اي است که يکي از پادشاهان عطا کرده است. و من ضامن هستم براي تو به چيزي که از درهم و دينار بالاتر است. حزام گفت: آن چيز چيست؟ مرد گفت: تضمين مي کنم که او شرافت و سيادت ابدي دارد و بهره و بزرگي از او است. حزام گفت: آيا اين را برايم ضمانت مي کني. و مرد پاسخ داد: آري. و حزام در پايان به مرد گفت: و
تو اکنون واسطه در اين امر مي شوي.
و مرد نيز گفت: و من واسطه مي شوم؛ او را به من اعطاء کرده اند و من به تو عطا مي کنم.وقتي حزام از خواب بيدار شد رؤياي خود را براي بني کلاب گفت و خواستار تعبير آن شد. يکي از خاندان وي گفت: اگر رؤياي صادقه باشد دختري روزي تو خواهد شد که يکي از بزرگان او را عقد خواهد کرد و به سبب اين دختر مجد و شرافت و آقايي نصيب تو خواهد شد. و هنگامي که او از سفر برگشت، ثمامة بنت سهيل، همسر باوفاي او، که حامله بود وضع حمل کرده و دختري چونان مرواريد درخشان وزيبا به دنيا آورد. حزام پس از آگاه شدن از تولد دخترش به خود گفت:
✳️«قد صدّقت الرؤيا» و از اين بشارت شاد و مسرور شد.نام او را «فاطمه» نهاد، و به رسم عرب کنيه اي براي وي برگزيدند که «ام البنين» بود.
🔸 به هر حال پس از اين رؤياي صادقه فاطمه، مادر فضليتها، به دنيا آمد و دوران کودکي را چونان ديگر کودکان گذراند و در دامان مادري مهربان و پاک و پدري شجاع که داراي سجاياي اخلاقي فراوان بودند رشد کرد.
🔸مورخان در مورد مادر بزرگوار فاطمه اين گونه مي نويسند:«ثمامه، مادر ام البنين، بانويي اديب و کامل و عاقل بود. آداب عرب را به دخترش آموخت
و هر آنچه مورد نياز يک دختر است در زندگاني از مسايل مربوط به خانه داري و اَداي حقوق و همسرداري و غيره را به او ياد داد.»[5]
✅ #تاريخ_تولد_ام_البنين :
🔹در مورد تاريخ دقيق ولادت حضرت ام البنين اطلاعي در دست نيست و تاريخنگارانْ سال ولادت او را ثبت نکرده اند، ولي ياد آور شده اند که تولد پسر بزرگ ايشان، حضرت ابوالفضل عليهالسلام ، در سال ۲۶ ق اتفاق افتاده است. برخي از تاريخنگارانْ زمان ولادت ايشان را در حدود پنج سال پس از هجرت (در حوالي کوفه) تخمين ميزنند.
✅ #ويژگي_هاي_بارز_خاندان_ام_البنين:
🔹در خاندان و تبار پاک ام البنين چند ويژگي مهم وجود دارد که همگي در وجود عباس(عليه السلام) به ظهور رسيد
▪️الف: شجاعت و دلاوري که در کربلا زيباترين چهره خويش را نماياند.
▪️ب: ادب و متانت و عزت نفس که در زندگاني 34 ساله عباس بن علي به وضوح ديده مي شود.
▪️ج: هنر و ادبيات که ام البنين از «دايي » خويش لبيد شاعر به ارث برده بود و فرزند عزيزش عباس(عليه السلام) از مادر اديبه خود.
▪️د: ايثارگري و احترام به حقوق ديگران که نمود آن در عشق به ولايت و امامت متجلي شد.
▪️ه: وفا و پايبندي به تعهدات.
--------------------------------------------------
📘 [5]. محمدعلی الناصری، مَولِد العباس بن علی(ع)، ص28.
➰➰➰
#حضرت_ام_البنین_س
#زندگینامه_حضرت_ام_البنین_س
#آموزش_مداحی_تخصصی
@ghararenokary
✅ #زندگینامه_حضرت_ام_البنین (سلام الله علیها)
🔹 تصميم گيري حضرت علي (عليه السلام) به ازدواج:
🔸ده سال پس از رحلت حضرت رسول(صلي الله عليه و آله) و حضرت فاطمه(س)، بنابر وصيت خود حضرت فاطمه وقتي علي(عليه السلام) به فکر گرفتن همسر ديگري بود، عاشورا در برابر ديدگانش بود.
🔸عقيل يکي از کساني بود که نظر وگفته اش در علم انساب حجت بود ودر مسجد حضرت رسول (صلي الله عليه و آله) براي وي حصيري ميگذاردند که برآن نماز ميکرد وقبائل عرب براي شناخت وآگاهي از علم انساب به دورش جمع مي شدند واودرپاسخ مراجعات ، بسيار سريع الانتقال بود.[6] از اين روست که علي بن ابيطالب (عليه السلام) آنگاه که قصد ازدواج دارد به برادر خويش، عقيل بن ابي طالب که در علم «انساب » معروف بود و ذهن و سينه اش گنجينه اي از اسرار خاندان گوناگون عرب بوده مي فرمايد: «زني را براي من اختيار کن که از نسل دليرمردان عرب باشد تا با او ازدواج کنم و او برايم پسري شجاع و سوارکار به دنيا آورد.» [7] عقيل، بانو امالبنين از خاندان بنىکلاب را که در شجاعت بى مانند بود، براى حضرت انتخاب کرد. ودر پاسخ برادر گفت: «با ام البنين کلابيه ازدواج کن زيرا در
عرب شجاعتر از پدران و خاندان وي نيست.» [8] عقيل همچنين از ديگر خصوصيات بارز خاندان بني کلاب مي گويد و امام اين انتخاب را پسنديد و عقيل را به خواستگارى نزد پدر امالبنين فرستاد.
--------------------------------------------------
📘📘📘📘📘📘📘📘📘📘📘
[6]. نکت الهمیال ص 200 وکتاب سردار کربلا یا ترجمه العباس از سید عبدالرزاق موسوی المقرم ص 34.
[7]. قمر بنی هاشم، مقرم، ص 15.
[8]. عمدة الطالب وسرالسلسلة وسردارکربلا ص 34.
➰➰➰
#حضرت_ام_البنین_س
#زندگینامه_حضرت_ام_البنین
#آموزش_مداحی_تخصصی
@ghararenokary
✅ #زندگینامه_حضرت_ام_البنین (سلام الله علیها)
🔹 تاريخ ازدواج ام البنين با حضرت علي :
🔸علي(عليه السلام) با ام البنين بعد از شهادت حضرت زهرا(س)ازدواج نمود.سالي که ام البنين به همسري امام علي برگزيده شد به طور دقيق معلوم نيست ولي تاريخ نويسان با توجه به اختلاف نظر در سن حضرت عباس (عليه السلام) که در زمان شهادت 32 تا 39 ساله نوشتهاند و ميلاد آن حضرت را در سال 24 يا 26 هجري قيد کردهاند. معتقدند ازدواج امالبنين به تحقيق قبل از سال 23 هجري واقع شده است.و برخي معتقدند از تاريخ ازدواج فاطمه، امالبنين تا زمان تولد حضرت عباس (عليه السلام) 10 سال فاصله شده و اگر اين قول درست باشد، تاريخ اين ازدواج فرخنده سال 13 يا 16 هجري بوده است.برخي از تاريخ نويسان نوشتهاند ابوالفضل العباس (عليه السلام) در جنگ صفين حضور داشته و در آن زمان 15 تا 17 ساله بوده است.اگر اين قول درست باشد چون پيکار اصلي صفين در ماه صفر سال 37 هجري اتفاق افتاده، بنابراين تولد آن حضرت در سال ازدواج علي (عليه السلام) با امالبنين صحيح به نظر نميرسد و محتمل است سال 12 هجري اين وصلت ميمون به وقوع پيوسته است.
✅ورود ام البنين به خانه علي :
🔹فاطمه کلابيه سراسر نجابت و پاکي و خلوص بود. هنگامي که مي خواست پابه خانه علي بگذارد گفت تا دختر بزرگ فاطمه (س) اجازه نفرمايند وارد خانه نمي شوم اين نهايت ادب او را به خاندان امامت مي رساند روز اولي که ام البنين عليهاالسلام پا در خانه علي عليهالسلام گذاشت، حسن و حسين عليهماالسلام مريض بوده و در بستر افتاده بودند. عروس تازه ابوطالب، به محض آنکه وارد خانه شد، خود را به بالين آن دو عزيز عالم وجود رسانيد و همچون مادري مهربان به دلجويي و پرستاري آنان پرداخت. وهمواره مي گفت من کنيز فرزندان فاطمه هستم [12]
--------------------------------------------------
📘 [12]. زندگانی حضرت ابوالفضل العباس (علیه السلام) ص 21 وکتاب چهره درخشان قمربنی هاشم ص 59.
➰➰➰
#حضرت_ام_البنین_س
#زندگینامه_حضرت_ام_البنین
#آموزش_مداحی_تخصصی
@ghararenokary
✅ #زندگینامه_حضرت_ام_البنین (سلام الله علیها)
🔹 از فاطمه تا ام البنين:
🔸فاطمه کلابيه، بعد از گذشت مدت کوتاهي از زندگي مشترک با علي عليهالسلام ، به اميرالمؤمنين پيشنهاد کرد که به جاي «فاطمه»، که اسم قبلي و اصلي وي بوده، او را ام البنين صدا زند تا فرزندان حضرت زهرا عليهاالسلام از ذکر نام اصلي او توسط پدرشان، به ياد مادر خويش، فاطمه زهرا عليهاالسلام نيفتند و در نتيجه، خاطرات تلخ گذشته، در ذهن آنها تداعي نگردد و رنج بيمادري آنها را آزار ندهد. حضرت علي (عليه السلام) در همسرش، خردى نيرومند، ايمانى استوار، آدابى والا و صفاتى نيکو مشاهده کرد و او را گرامى داشت و از صميم قلب در حفظ او کوشيد.
🔸ثمره ازدواج ام البنين با حضرت علي
ثمره ازدواج حضرت علي با او، چهار پسر رشيد بود به نامهاي: #عبّاس، #عبدالله، #جعفر و #عثمان، که به دليل داشتن همين پسران، او را ام البنين، يعني مادر پسران ميخواندند. فرزندان ام البنين همگي در کربلا به شهادت رسيدند و نسل ايشان از طريق عُبيداللّه فرزند حضرت ابوالفضل عليهالسلام ادامه يافت.
✅ سفارش به #دفاع_از_ولايت :
🔹هنگامي که امام حسين عليهالسلام آهنگ ترک مدينه و تشرف
براي حج و به دنبال آنْ هجرت به سوي عراق کرد، ام البنين عليهاالسلام به همراهان امام حسين عليهالسلام چنين سفارش ميکرد:
✳️ «چشم و دل مولايم امام حسين عليهالسلام و فرمانبردار او باشيد» مورخان مي نويسند:
✳️ پس از واقعه کربلا بشير در مدينه ام البنين را ملاقات مي کند تا خبر شهادت فرزندانش را به او بدهد. ام البنين پس از ديدن وي که فرستاده امام سجاد عليهالسلام بود مي گويد:«اي بشير! از امام حسين عليهالسلام چه خبر داري؟ بشير گفت: خدا به تو صبر دهد که عباس تو کشته گرديد. امالبنين فرمود: از حسين عليهالسلام مرا خبر ده!» بشير خبر شهادت بقيه فرزندان او را هم اعلام کرد، ولي ام البنين پيوسته از امام حسين عليهالسلام خبر ميگرفت وبا صبر و بصيرتي بي نظير مي گويد:
✳️ «يا بشير اخبرني عن ابي عبدالله الحسين(ع). اولادي و من تحت الخضراء کلهم فداء لابي عبدالله الحسين»
🔸اي بشير خبر از [امام من]اباعبدالله الحسين بده فرزندان من و همه آنچه زير اين آسمان مينايي است فداي اباعبدالله(عليه السلام) باد. چون بشير خبر شهادت امام حسين عليهالسلام را به آن حضرت داد، صيحهاي کشيد و گفت: قد قَطّعتَ نياطَ قلبي: اي بشير! رگ قلبم را پاره کردي و سپس صدا به ناله و شيون بلند کرد. [14] اما فقدان فرزندانش او را متأثر و ناراحت کرده بود، چنانکه وقتي حضرت زينب(س) سپرخونين حضرت عباس را به عنوان يادگاري به ام البنين نشان داد، وي تا آن راديد چنان دلش سوخت که نتوانست تحمل کند و بي هوش بر زمين افتاد.
--------------------------------------------------
📘 [14]. ذبیح اللّه محلاتی، ریاحین الشریعه، ج3، ص294 ،تنقیح المقال، ج 3، ص 70 و منتهی الامال، حاج شیخ عباس قمی، ص 226.
➰➰➰➰
#وفات_ام_البنین_سلام_الله_علیها
#زندگینامه_حضرت_ام_البنین_س
#آموزش_مداحی_تخصصی
@ghararenokary
|⇦•ای زخمهای پیکرت...
#قسمت_اول #روضه و توسل به حضرت عباس علیه السلام اجرا شده شبِ نهم محرم ۱۴۰۱به نفس سید مهدی میرداماد •✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
یا كاشِفَ الْكَرْبِ عَنْ وَجْهِ الْحُسَیْنِ اِكْشِفْ كَرْبنا بِحَقِ اَخْیكَ الْحُسَیْنِ
السَّلاَمُ عَلَيْكَ أَيُّهَا الْعَبْدُ الصَّالِحُ. السَّلامُ عَلَيْكَ یا قَمَرَالعَشیرَه. یاحامِلَ اللِواء.السّلام عَلیکَ یا ساقِیَ العَطاشا
ای زخم های پیکرت آیات محکمه
و ای داغدار داغِ لَبت نهرِ علقمه
«آن که رفت و برنگشت ساقی حرم نبود
آن که رفت و برنگشت آبروی آب بود»
پرواز کرده دور سرت حاجت همه
بابُ الحسین، نخلِ امید دو فاطمه
توکیستی که گفت وَلیّ خدایِ تو
عباس! ای امام تو بادا فدای تو
عاشورا فقط حسین به عباس پناه نیاورد هشتاد وچهارتا زن و بچه همه میگفتن: عباس! همه می گفتن: "بِنَفْسِی أَنْتَ"...
بی دستی و دل همگان پای بست توست
وقف خدا و خون خدا بود و هستِ توست
در وصف تو هر آنچه بگویم شکستِ توست
روز ظهور پرچم مهدی به دستِ توست
*فکر نکنی عباس فقط کربلا علمداربود، روز ظهور مهدی هم علمداره...
سه نفر تو تاریخ علمدار بودن یکیش جناب جعفر طیار برادر امیرالمؤمنینِ، در رکاب پیامبر دستش از تنش جدا شد. برا همین شد جعفر طیار.دستش رو زدن چون عَلَم دستش بود.
یکی هم خودِ امیرالمؤمنینِ توجنگ اُحد برا پیغمبر علمدار بود تو یه روز تو اُحد نود تا زخم خورد. امیرالمؤمنین دستش شکست، بازوش شکست..اما نذاشت عَلَم بیفته میدونست همه نگاهها به این عَلَمه.
عَلم رو دست کسی میدن که همه ی لشکر ببینن، برا همینه که همه هجوممیبرن علمدار رو بزنن که اگه عَلَم بیفته لشکر از هم میپاشه.
برا همین وقتی عباس می خواست بره میدان ابی عبدالله فرمود:"أنْتَ صَاحِبَ لِوَائِی" تو علمدار منی.
سومین علمدار عباسِ، عباس هم از پدرش یادگرفت که باید تا لحظه ی آخر علم تو دستش بمانه و میمانه. به ظاهر افتاده ..*
پرچم به دوش یاری دین خدا کنی
پشت سر امام زمان اقتداکنی
*شب تاسوعاست ..همه دارن عباس رو صدا میزنن..سقای دشت کربلا اباالفضل، اباالفضل...*
دریا به پیچ و تاب تو را میزند صدا
قرآن در آفتاب تو را میزند صدا
تا روز حشر آب تو را میزند صدا
شش ماهه ی رباب تو را میزند صدا
دستِ تو را چهار ولی بوسه داده اند
خون خدا، حسن، دو علی بوسه داده اند
*دستش رو بوسیدن چون میدونستن این دست قراره چیکار کنه کربلا .. میدونستن این دست میخواد گره باز کنه.. همون دستایی که فردای قیامت مادرش بغل می کنه.. باهمون دستا، دستمون رومیگیرن. میدونستن این دستا کاشِفَ الْکَربِ، میدونستن این دستا محافظ حرمه ..
عباس غیر از علمداری سه تا وظیفه ی مهم داشت..اولین وظیفه اش محافظت از جان خود امام بود. دومین وظیفه اش حافظُ الخیام بود یعنی محافظت از خود امام و زن و بچه اش. و سومین وظیفه اش سقایی بود."أَبو الْقِربَه"یعنی پدر مشک بود.
لذا تو داستان عطش همه سوختن. اما عباس به اضافه ی سوختن شرمنده هم بود. آخه بچه ها هر وقت عمو رو میدیدن ،میگفتن تا عمو هست آب هست. تا عمو هست تشنگی محاله. همین باعث شد دیگه نتونست رو پای خودش بند بشه. وقتی صدای العَطش رو شنید..
«زان تشنگان هنوز به عَیّوق میرسد
فریاد العطش ز بیابان کربلا»
➰➰➰➰➰
#روضه_حضرت_ابوالفضل_علیه_السلام
#شب_نهم_محرم
#شب_تاسوعا
#آموزش_روضه
#صوت_روضه_آموزشی
#آموزش_روضه_خوانی_تخصصی
@ghararenokary