﷽؛
🌤«اللّهمَّعَجِّلْلِوَلِیِّڪَالفَرَج»
💠 کارگاه ویژه و تخصصی تقویت و نحوه اجرای مداحی در هیئت
🟣 ویژه مداحان کودک و نوجوان قم
🔴 با حضور
✅ استاد سیدعلی حسینی تبار
✅ استاد مهدی احمدی
💠 با موضوعات:
🔹روضه خوانی
🔹مدح خوانی
🔹دکلمه خوانی
🔹سرود خوانی
🔹نوحه خوانی
🔹شور خوانی
⏰ چهارشنبه ها ساعت ۱۸ تا ۲۰
🕌 ابتدای چهارمردان ک۲ بقعه ابن بابویه
🎊با حضور سبز خانواده های محترم🎊
┅══❉💠❉══┅
💠 مرکز قرآن و حدیث کریمه اهلبیت علیهم السلام
┅══❉💠❉══┅
#کانال_تخصصی_شعر_و_مداحی
#کانال_قرار_نوکری
🆔@ghararenokary
السلام علیک یا فاطمه الزهرا سلام الله علیها
با توجه به نزدیکی ایام فاطمیه
اشعار و سبک ها از امشب به تدریج
در کانال بارگزاری خواهد شد..
#فاطمیه
#نوحه_فاطمیه
#کانال_تخصصی_شعر_و_مداحی
#کانال_قرار_نوکری
🆔@ghararenokary
✅ نوحه حضرت زهرا س
گل مدینه را از بیت ولا می برند
ز محفل کودکان فاطمه را می برند
رود از خانه ماه علی
برفلک رسد آه علی
کشته شد تکیه گاه علی
فاطمه فاطمه فاطمه ۴
〰〰〰〰〰
بگو به سلمان به دلداری مولا بیا
برای تشییع جسم پاک زهرا بیا
عرش حق شده بی قائمه
مدینه دارد این زمزمه
که مولا شده بی فاطمه
فاطمه فاطمه فاطمه ۴
〰〰〰〰〰
جان ملائک ز آه کودکان بر لب است
وقت وداع حسین و حسن و زینب است
امان از غم بی مادری
شد خزان گل پیغمبری
بر علی است وقت بی یاوری
فاطمه فاطمه فاطمه ۴
〰〰〰〰
بر علی و کودکان وقت عزا امشب است
مُشیّع پیکر مادر خود زینب است
می رود جان مولا زتن
کرده برتن زهرا کفن
خیزد آه از نهاد حسین
فاطمه فاطمه فاطمه ۴
〰〰〰〰
کتاب عمر علی دگر ندارد ورق
گرفته از پیکرش ماتم زهرا رمق
قامت سرو کوثر شکست
ز داغش علی از پا نشست
مدینه در غمش حجله بست
فاطمه فاطمه فاطمه ۴
〰〰〰〰
فاطمه بر دیدن ختم رسولان رود
مادر سادات از بین یتیمان رود
بر فلک آه گل ها رود
قرار از دل مولا رود
فاطمه پیش بابا رود
فاطمه فاطمه فاطمه ۴
#محمد_نعیمی
#فاطمیه
#نوحه_فاطمیه
#کانال_تخصصی_شعر_و_مداحی
#کانال_قرار_نوکری
🆔@ghararenokary
✅ نوحه حضرت زهرا س
ای حریم تو قبله حاجات
بضعه احمد مادر سادات
ای ملائک در طواف خانه ی تو
جان فدای اشک مظلومانه ی تو
فاطمه جان۴
〰〰〰
باغ امیدت نخل ماتم داشت
عمر کوتاهت یک جهان غم داشت
ای به هجده سالگی قدت خمیده
قامت خم در جوانی کس ندیده
فاطمه جان۴
〰〰〰〰
خون محسن تا بر زمین پاشید
از مدینه تا کربلا جوشید
از مدینه تیر کین بیراهه آمد
بر گلوی اصغر شش ماهه آمد
فاطمه جان۴
〰〰〰〰
اجر پیغمبر ضرب سیلی بود
بر روی ماهت ابر نیلی بود
داده رشمن این چنین مزد رسالت
بر تو و بر خاندان آل عصمت
فاطمه جان۴
〰〰〰〰
جان طفلان سوخت از براي تو
قامت زینب شد عصای تو
دست خود بر شانه ی زینب گرفتی
تا سوی بیت الحزن از خانه رفتی
فاطمه جان۴
#محمد_نعیمی
#فاطمیه
#نوحه_فاطمیه
#کانال_قرار_نوکری
🆔@ghararenokary
✅ نوحه حضرت زهرا س
السلام ای شهیده ی خدا فاطمه
بر تو بادا درود و صلوات همه
بر علی یاوری_بر حسین مادری
فاطمه جان۴
♾♾♾♾
خانه ی کوچکت که بوده بیت العفاف
قدسیان گرد آن خانه همه در طواف
مادر زینبین _بانوی عالمین
فاطمه جان۴
♾♾♾♾
ای که شد در جوانی گل عمرت خزان
تا ابد بر تو سوزد جگر شیعیان
بر کسا محوری_شافع محشری
فاطمه جان۴
♾♾♾♾
از تو زینب گرفت درس جهاد و حجاب
که به پا کرده با خطبه ی خود انقلاب
دخت خیرالانام_بر حسینت سلام
فاطمه جان۴
♾♾♾♾
عمر کوتاه تو رحمت بی منتهاست
حاصلش نعمت و خیر کثیر خداست
ای پناه علی_تکیه گاه علی
فاطمه جان۴
#محمد_نعیمی
#فاطمیه
#نوحه_فاطمیه
#کانال_تخصصی_شعر_و_مداحی
#کانال_قرار_نوکری
🆔@ghararenokary
✅ نوحه حضرت زهرا س
من که زانو به بغل می گیرم
گر نگویی تو سخن می میرم
من نگویم چه بگو_کمی از کوچه بگو
گل نیلوفرمن_سوره ی کوثر من۲
♾♾♾♾♾
تو مرا یار مسیحا نفسی
من ندارم به خدا جز تو کسی
ای شده همچو هلال_کن علی را تو حلال
گل نیلوفر من_سوره ی کوثر من۲
♾♾♾♾♾
ای قرار دل و ای صبر علی
خانه ی بی تو بود قبر علی
تو غریبانه مرو_بانوی خانه مرو
گل نیلوفرمن_سوره کوثر من۲
♾♾♾♾♾
شد ز آهم رخ گردون نیلی
چیده شد لاله ی من با سیلی
از غم او به خدا_علی افتاده زپا
گل نیلوفرمن_سوره کوثرمن۲
#سید_محسن_حسینی
#فاطمیه
#نوحه_فاطمیه
#کانال_تخصصی_شعر_و_مداحی
#کانال_قرار_نوکری
🆔@ghararenokary
السلام علیک یا بنت رسول الله
یا زینب کبری سلام الله علیها
🔹بارگزاری اشعار و سرودهای ولادت حضرت زینب س
#حضرت_زینب_س_مدح_و_ولادت
#حضرت_زینب_س_ولادت
#حضرت_زینب_س_مدح
#سرود_حضرت_زینب_س
#کانال_تخصصی_شعر_و_مداحی
#کانال_قرار_نوکری
🆔@ghararenokary
#حضرت_زینب_س_مدح
مدح هرکس که مقرر شده بر لب باشد
حق بده بر لب ما صحبت زینب باشد
نیست شایستهی هر کس که بَرَد نامش را
نام او در خور لبهای مؤدَب باشد
هرکسی مذهب و آئینی و دینی دارد
زینبی هرکه شود، صاحب مذهب باشد
تیغ حیدر به زبان دارد اگر دم بزند
شام گیرم که پر از خیبر و مَرحَب باشد
قُرب، همسویی عشق است و جنون در مقصود
هرکه با اوست از افراد مقرب باشد
او نشان داد که عزت ز مَذلت دور است
به اسیری برود، باز مُحَجَّب باشد...
✍ #محسن_ناصحی
#کانال_قرار_نوکری
🆔@ghararenokary
#حضرت_زینب_س_مدح
آسمان غباری از، لطف عام زینب است
خاکِ زیر سایهی، مستدام زینب است
دین حق قوام یافت، از قیام غالبش
پس کمال راه ما، از کلام زینب است
ما کجا و درک او، ما کجا و وصف او
کوهپایهایم ما، کوه نام زینب است
نخلِ پُر ثمر شدن، خواهر قمر شدن
زینت پدر شدن، این مقام زینب است
گر ز غم جدا شدیم، مست کربلا شدیم
از دعای روشنِ، صبح و شام زینب است
خوش به طالع پدر، خوش به حال مادرم
این کنیز فاطمه، آن غلام زینب است
✍ #محمود_یوسفی
#کانال_قرار_نوکری
🆔@ghararenokary
#حضرت_زینب_س_مدح
تو کیستی که عقل مجنون توست
عشق به تو عاشق و مدیون توست
تویی جگرگوشهٔ آل کسا
به درک تو فهم رسا، نارسا
چشم علی محو تماشای تو
به جای پای فاطمه پای تو
هیچ گلی ندیده خندیدنت
به غیر لحظهٔ حسین دیدنت
دایهٔ تو ز کودکی غم شده
قامت غم در غم تو خم شده
کتاب عشق و عقل تألیف توست
مُهر به لب، زبان ز توصیف توست
تو گردش ثبات اهلبیتی
تو مجمع صفات اهلبیتی
دفاع تو، صبر تو، احساس تو
حسین تو، حسن تو، عباس تو
تو بردهای فیض حضور همه
تو بودهای سنگ صبور همه
روی تو حسرتِ دل آفتاب
موی تو شب ندیده حتّی به خواب
خاک رهت به عرش پهلو زده
پیش قدِ تو سرو زانو زده
نیست فلک به قدر، هم پایهات
سایهٔ تو ندیده همسایهات
مدرسهٔ تو دامن فاطمه
معلّمی ندیده و عالمه
اُمّ مصائب تو و زینِ اَبی
عقیلهٔ هاشمیان زینبی
لبت «یکی گوی» دو تا نگفته
هر چه شنیده جز خدا نگفته
صدای تو دل از علی میبرد
ناز تو را فاطمه هم میخرد
ولادتت ولادت گریه بود
گریهٔ تو شهادت گریه بود
تو عین عرفان وِرا نور عین
کشتهٔ حقّی و شهید حسین
تو روح صوم و معنی صلاتی
تو ساحل سفینةالنّجاتی
حسین امید خلق در عالمین
ولی به هر غم، تو امید حسین
نام شما هر دو به دنبال هم
آینهٔ همید و تمثال هم
چنان که نام خالق و رب یکیست
نام حسین و نام زینب یکیست...
✍ #علی_انسانی
#کانال_قرار_نوکری
🆔@ghararenokary
May 11
#حضرت_زینب_س_مدح
ساكنان نُه فلك حيران ز كار زينب است
در سما فوج ملائك با شعار زينب است
نهضت سرخ حسيني پايدار از نام اوست
سكۀ صبر و متانت با عيار زينب است
عزت دخت علي بين، همت زينب نگر
سيّد سجاد در هر جا كنار زينب است
داد قرباني دو كودك در مناي كربلا
احسنْ احسنْ فاطمه آموزگار زينب است
زن بدين لحن و بلاغت، زن بدان شرم و حيا
فتح شام و كوفه هر دو شاهكار زينب است
لحظهاي در شام بر غاصبگران فرصت نداد
انهدام كاخ ظلم از اقتدار زينب است
زن بدان عزم و صلابت، زن بدان قلب قوي
بر ستمكاران شدن تسليم، عار زينب است
گرچه دور افتاده از قبر برادر قبر او
در عوض روح حسين شمع مزار زينب است
كربلا خواهي اگر از زينب كبري بگير
چون كليد كربلا در اختيار زينب است
نوحهخواني گر كني (خوشزاد) تقوي پيشه كن
نوحه خواني در حقيقت يادگار زينب است
✍مرحوم #سيدحسن_خوشزاد
#کانال_قرار_نوکری
🆔@ghararenokary
#حضرت_زینب_س_مدح
خورشید حِلم، شمع شبستان زینب است
دریای صبر، بندهی طوفان زینب است
اسلام، زیر سایهی ایمان زینب است
با این حساب، شیعه مسلمان زینب است
او رتبهدار مبحث علم از قدیم شد
مابینِ طورِ اهلِ تفکر، کلیم شد
در درس دادنِ به ملائک سهیم شد
جبریل نیز طفلِ دبستان زینب است
بی ذکر او به وادی عترت نمیرسیم
بی اذن او به گریهی هیئت نمیرسیم
بی حُبِّ او به سردرِ جنّت نمیرسیم
دَخْلِ بهشت در پیِ دُکّان زینب است
در کوچهی کرامت او کاسهها پُر است
از طبخ روزمَرّهی او، ظرف ما پُر است
این سفرهای که دور و بر آن گدا پُر است
تولیَّتَش به دست حَسَنجانِ زینب است
این شور، در محیط دلم انقلاب کرد
زهرا گرفت دست گدا را..، ثواب کرد
ما را برای نوکریاش انتخاب کرد
این شیعهخانه، کشورِ ایرانِ زینب است
با بالِ اشک، هیچ نماندهست تا دمشق
آنقَدْر اهل گریه کشاندهست تا دمشق!
ما را خودِ سهساله رساندهست تا دمشق
یعنی رقیّه تعزیهگردانِ زینب است
ای زائر حسین! به او احترام کن
پای برهنه حجِّ خودت را تمام کن
بین نجف به سیّده زینب سلام کن
ایوانطلا نمایش ایوانِ زینب است
در وقت رزم، واژهی او مثل خنجر است
از هرچه تیر و نیزه و شمشیر، بهتر است
زِیْنِ اَبی که زینبِ کرارِ حیدر است!
نام «علی» مدال محبان زینب است
هنگام خطبهخوانی او، آفتاب شد
دنیا به ترککردن ظلمت مُجاب شد
کاخ یزید روی سر او خراب شد
شام سیاه، عرصهی جولان زینب است
در کوچههای کوفه دل مضطرش شکست
در زیر دست و پای اراذل پرش شکست
نزدیک خانهی پدر او، سرش شکست
تا روز حشر، شیعه پریشان زینب است
بزم شراب بود و دل قرص ماه ریخت
خاکستری که روی سری بیگناه ریخت
با چوب خیزران زد و دندان شاه ریخت
این چوبخورده، قاری قرآن زینب است
✍ #بردیا_محمدی
#کانال_قرار_نوکری
🆔@ghararenokary
#حضرت_زینب_س_مدح_و_ولادت
شروع میشود این شعرِ تازه با زینب
مگر که گوشهی چشمی کند به ما زینب
هزار فاطمه گفتم هزار تا زینب
سلام حضرت بانو! سلام یا زینب!
بغیر تو ز تمامی خلق دل کندیم
به چادر تو همیشه دخیل میبندیم
حیا به پاکی تو اقتدا مکرر داشت
علی به یُمن تو در خانهاش دو کوثر داشت
خوشا بهحال حسینی که چون تو خواهر داشت
و با تو فاطمه آیینه در برابر داشت
میآید از گل سجادهی تو عطر خدا
فدای نافلههایت عقیلهی طه
اراده کرد خدا تا به عشق جان بدهد
به خاکِ سردِ زمین، نور آسمان بدهد
تورا نشان تمام پیمبران بدهد
که پیش صبر شما، صبر، امتحان بدهد
به آستان شما، کوه، سجده خواهد کرد
و هر مجاهدِ نستوه، سجده خواهد کرد
تو آمدی و کس و کار من شدی بی بی
میان حادثهها شیر زن شدی بی بی
شبیه مادر خود ممتحن شدی بی بی
کِسای روی سر پنج تن شدی بی بی
همیشه ذکر لب اهل بیت نام شماست
منم غلام کسیکه خودش غلام شماست
ظهور عزت پروردگار، خطبهی تو
کلاس صبر، کلاس وقار خطبهی تو
قرار داده به هربی قرار، خطبهی تو
دمی شد از دودم ذوالفقار، خطبهی تو
کشاندهای تو به حیرت همه نظرها را
زبان سرخ تو بر باد داده سرها را
پناه امت پیغمبر است چادرتان
زمان وحشت ما سنگر است چادرتان
یقین که فاتح صد خیبر است چادرتان
و سایبان، وسط محشر است چادرتان
ندیده «مردی» دوران به مردیِ این زن
که رفته است به جنگِ عقیده با دشمن
اگرچه رنج و بلا دید جا نزد اصلاً
به راه عاشقیاش پشت پا نزد اصلاً
به جز حسین کسی را صدا نزد اصلاً
و دست رد به غم کربلا نزد اصلاً
درست مثل علی در نبردها غوغاست
شجاعتش بهخدا چون شجاعتِ زهراست
عقیله بود ولی در حصار غربت بود
هجوم درد به قلبش ورای طاقت بود
همیشه سهمیهاش از جهان مصیبت بود
دلش شکستهی گودال بود و غارت بود
نرفته است ز یادش هجوم سر نیزه
سری که ذبح شد از پشت و رفت بر نیزه...
✍ #سیدپوریا_هاشمی
#کانال_قرار_نوکری
🆔@ghararenokary
#حضرت_زینب_س_مدح_و_ولادت
#حضرت_زینب_س_مدح
شمسِ حجاب کبریا زینب است
تجلی شرم و حیا زینب است
روح مناجات و دعا زینب است
شأن نزول إنّما زینب است
فاطمهی کرببلا زینب است
دوای درد بی دوا زینب است
ای نفس حضرت ختمی مآب
دختر آسمانی بوتراب
در صدف بحر وفا دُرّ ناب
روی تو حسرت دل آفتاب
موی تو شب ندیده حتی به خواب
مصحف مستور خدا زینب است
شب که به امید سحر آرمید
صدای تکبیر فلک را شنید
شبزدهگان! نسیم رحمت وزید
دوباره شمسِ روی حیدر دمید
آینهای به دست زهرا رسید
فاطمهی علینما زینب است
دانه تسبیح تو شمس ضحی
چادر تو، پرچم حجب و حیا
به زیر سایهی تو عرش خدا
نُه فلک از خاک رهت شد بنا
خانهی تو مطاف ارض و سما
کعبهی سیار خدا زینب است
بیا و جلوهی پیمبر ببین
شیرزنی چون یل خیبر ببین
ادامهی سوره کوثر ببین
حَسن حَسن نیز مکرر ببین
دوباره یک حسینِ دیگر ببین
پنج تنِ زیر کسا زینب است
آمدی ای جان جهان حسین!
آمدی ای روح و روان حسین!
آمدی ای دل نگران حسین!
جان حسین جان تو جان حسین
آمدی و زد ضربان حسین
حسین مروه و صفا زینب است
شمس، چراغ در این خانهات
ماه، غبار در کاشانهات
ارض و سما گر شده پروانهات
یافته این گونه شفاخانهات
تهمت عقل است به دیوانهات
دوای ما نعرهی یا زینب است
هیبت روی تو سرا پا علی
فاطمهای به شکل مولا علی
نیست کسی مثل تو، الا علی
میوزد از نطق تو هرجا علی
لعن علی عدوک یا علی
کوری چشم خصم با زینب است
کرببلا دیده که پیغمبری
فاطمهای و یک تنه لشگری
فاتح هر رزم چنان حیدری
نیست اگر چه مثل تو خواهری
حسین را برادر دیگری
حسن به دشت کربلا زینب است
پلک بزن شام و سحر خلق کن
چشم بچرخان و قمر خلق کن
حماسهای بار دگر خلق کن
به بانگ اسکوتو جگر خلق کن
خطبه بخوان تیغ دو سر خلق کن
آیینهدار مرتضی زینب است
گرمی عشق و هُرم این تب یکیست
تا به سحر مسیر هر شب یکیست
هر چه نوشتیم مرکب یکیست
چنان که نام خالق و رب یکیست
نام حسین و نام زینب یکیست
جانِ میانِ هر دوتا زینب است
روز قیامت که جهان مضطر است
بی سر و سامان صف محشر است
عرصهی حشر از نم گریه، تر است
هر که خودش مانده و بی یاور است
غم نخورد آن که تورا نوکر است
سایهی روی سر ما زینب است
در کف تو چرخ چو دستاس بود
با نفست دهر پُر از یاس بود
خاک رهت گوهر و الماس بود
بس که به اکرام تو حساس بود
پلهی منبر تو عباس بود
ستون خیمهی سما زینب است
سیل کرم لحظهی باریدنت
گُل بکشد منت گل چیدنت
یاس در آرزوی بوییدنت
هیچ گلی ندیده خندیدنت
مگر به لحظهی حسین دیدنت
حسین را چهرهگشا زینب است
از نگهت نور خدا منجلی
هرچه خدا خواست تو گفتی بلی
هیبت تو قصهی هر محفلی
خواست که غم دست تو بندد ولی
غم که بُوَد در بر دخت علی
حیدر صحرای بلا زینب است
آمده بر جنگ تو غم از الست
کرببلا غم به بلا داد دست
جنگ تورا حق به تماشا نشست
قامت تو قامت غم را شکست
دخت علی را تنوان دست بست
فصلِ خطاب خطبهها زینب است
✍ #موسی_علیمرادی
#کانال_قرار_نوکری
🆔@ghararenokary
#حضرت_زینب_س_مدح_و_ولادت
#حضرت_زینب_س_مدح_و_مصائب
بهترین خواهر دنیا زینب
زهرهی حضرت زهرا زینب
همه پستاند و معلا زینب
همه خاکند و مطلا زینب
قبلهی قبلهنماها زینب!
زده امشب به سرم شور نجف
پای من واشده در طور نجف
منم و مستی انگور نجف
مات کرده همه را نور نجف
نور بخشیده نجف را زینب
شب یلدای علی گشت سحر
کوثر آورده به دنیا کوثر
حق مبارک بکند پیغمبر!
رحمت خانه که باشد؟ دختر!
رحمت خانهی مولا زینب...
عشق تا روز ابد حیرانش
عقل آشفته و سرگردانش
صبر زانو زده بر عنوانش
کشتی کرببلا سُکانش...
نیست دست کسی الا زینب!
مانده در حسرت رویش خورشید
سخنش آیهی قرآن مجید
پدری زینت اینگونه ندید
آنکه زد بر دهن شوم یزید...
ماندهام بود علی یا زینب!
دامنی قرص قمرپرور داشت
از رقیه چه کسی بهتر داشت؟!
این سه ساله شرفی دیگر داشت!
پرچم آل علی را برداشت!
پس رقیه شده حالا زینب
گرچه او صابرهی عالم بود...
تکیهی محکم آقا هم بود..
قدش از داغ برادر خم بود
مَحرم شاه چه بی مَحرم بود
بی برادر شد و تنها زینب...
روز و شب یاد بیابان میکرد
گریه بر آن تن عریان میکرد
گله از خار مغیلان میکرد
یاد ویرانه فراوان میکرد
ای فلک! قهر شدی با زینب...
ای فلک داغ برادر دیدم
شمر را دست به خنجر دیدم
کوچهبازار مکرر دیدم
من از اینها غم بدتر دیدم
شد تماشا به گذرها زینب...
✍ #سیدپوریا_هاشمی
#کانال_قرار_نوکری
🆔@ghararenokary
بند اول: #امام_زمان_عج_مناجات
#حضرت_زینب_س_مدح_و_ولادت
ای آرزوی عشق، تمنا کنم تو را
در شاه بیت عاطفه انشا کنم تورا
پرسند اگر تجلی حُسن تو را ز من
با آفتاب و آینه معنا کنم تورا
تو راز سر به مُهری و در سجده از خدا
خواهم به آه و ندبه که افشا کنم تو را
وقتی اسیر غربت دنیایی خودم
در کنج دل بگردم و پیدا کنم تو را
شرمندهام که در اثر روسیاهیام
خیمهنشین خلوت صحرا کنم تورا
(این دیده نیست قابل دیدار روی تو
چشمی دگر بده که تماشا کنم تورا)
تا مست فیضتان شوم و مستفیض لطف
دعوت به جشن (بزم) زینب کبری کنم تو را
روشن ز نور عصمت او عالمین شد
تفسیر شادی و غم زینب حسین شد
حیدر که بوده زینت هستی عبادتش
زینب ز عرش آمده گردیده زینتش
زینب، چه زینبی؟ که شده در طفولیت
آغوش پنج حجت حق مهد عصمتش
زینب، چه زینبی؟ ز همان خردسالگی
خواندند صابرین، جبل استقامتش
جبریل خاکبوس اتاق جلالتش
روح القدس ملازم روح قداستش
جایی برای عالم دیگر نمانده است
آنجا که هست زینب و علم و فقاهتش
هرجا سخن به یاد حسین است لاجرم
آید کلام زینب و عشق و محبتش
چشمی به سمت سایهی او هم نرفته است
سوگند میخورم به حیا و نجابتش
زیبا سروده شاعر دلدادهای که گفت:
(زینب عفیفهای است که در راه عفتش)
(عباس می دهد نخ معجر نمیدهد)
یک لحظه چادر شرف از سر نمیدهد
جز مصطفی که نام علی بی وضو نگفت
تفسیر نام او احدی مو به مو نگفت
تفصیل شأن زینب کبری نگفتنیست
چون عارفی که قِصهی رازِ مگو نگفت
از چهار سالگی غم زینب شروع شد
دنیا به جز حدیث جدایی به او نگفت
میخواست از حکایت محسن کند سؤال
آمد میان حنجره بغض گلو نگفت
مادر دلش گرفت و زبان باز کرد و گفت:
(میزد مرا مغیره و یک تن به او نگفت)
(زن را کسی مقابل شوهر نمیزند)
(مادر کسی مقابل دختر نمیزند)
وقتی سخن ز گرمی فردای محشر است
زینب به فرق فاطمیون سایهگستر است
او ابر رحمت است به دریای کربلا
ماییم قطرهای که به دریا شناور است
در ماجرای زندگی زینب و حسین
یک روح عاشقانه ولی در دو پیکر است
رحمت به روح شاعر دلخستهای که گفت:
ابیات ناب را که چنان درّ و گوهر است
(احکام ارث در همه جا چون بیان شود
سهمی ز خواهر است و دو سهم از برادر است
این امتیاز در خور زینب بُوَد که او
میراث عشق را به برادر برابر است)
جانها فدای زینب و قلب صبور او
از صبر و از غریبی او دیدهها تر است
زینب چه دید روز دهم بین قتلگاه؟!
کز گفتن و شنیدن آن، قلب مضطر است
آن حنجری که بوسه بر آن داد مصطفی
حالا نشان بوسهی شمشیر و خنجر است
آن سینهای که مخزن اسرار عشق بود
دردا که زیر چکمهی شمر ستمگر است
( "والشمرُ جالسُُ" نفس مادرش گرفت)
(سر را برید و روبروی خواهرش گرفت)
✍حجتالاسلام #سیدروح_الله_موید
#کانال_قرار_نوکری
🆔@ghararenokary
#حضرت_زینب_س_مدح_و_ولادت
نشستم عشق را معنا كنم دل گفت: يا زينب
نشستم ديده را دريا كنم دل گفت: يا زينب
نشستم يادي از زهرا كنم دل گفت: يا زينب
قيامت خواستم برپا كنم دل گفت: يا زينب
زني عاشق که زهرا گونه معنا شد قیامت را
و معصومانه بر دوشش كشد بار امامت را
همينكه لحظهی از او نوشتن شد، قلم لرزيد
از او خواندم هوا در دم نفس در بازدم لرزيد
به خود گفتم به سويش گام بردارم قدم لرزيد
حريمي محترم كز حرمتش صدها حرم لرزيد
خداوندا حريمي اينچنين را كيست سلطانش
هزاران جان فداي او، هزاران تن به قربانش
نخوانش زينت بابا، بگو جانِ علي زينب
نگو دختر، بخوانش مرد ميدانِ علي زينب
سر و سامان مولا روح و ريحان علي زينب
علی دستان الله است و دستان علي زينب
علي را آنچنان در پوست و در خون خود دارد
كه گويا جسم زينب يك علي در كالبد دارد
سلام اي روز ميلادت هم اشك چشمها جاري
سلام آموزگار عشق در آیین دلداری
تلاطم داشت بين چشمهايت شوق ديداري
و اين يعني حسينت را تو خيلي دوست ميداری
هنوز ای خواهر عاشق! نخوردی شیر مادر را
که میخواند طپشهای دلت نام برادر را
كجا وصف كسي همچون تو در قاموس من باشد
كه مداح مقامات تو بايد پنج تن باشد
نگهبانان اجلالت حسين است و حسن باشد
كدامين زن شبيه تو چنين مردانه زن باشد
کدامین خشم در خود این همه احساس را دارد
و در پای رکابش اکبر و عباس را دارد
اگر در چشمت اقیانوسی از امواج غم داری
اگر حال پریشان، دست بسته، قدِ خم داری
همان دست کریمی که حسن دارد، تو هم داری
و این یعنی برای دوست و دشمن کرم داری
به زیر دین الطاف تو و آلت همه سرهاست
کرامت کمترین کار شما خواهر برادرهاست
چنانکه جز علی نام پس از احمد روی لب نیست
پس از نام حسین، اسمی به غیر از اسم زینب نیست
مثال عشق تو در هیچ دین و هیچ مذهب نیست
دلی غیر از تو از عشق حسین، اینسان لبالب نیست
میان سینهام شوری ز شعر منزوی برپاست
که این آقا یک عاشق دارد آن هم زینب کبراست
الا ای عقل مبهوتت! الا ای عشق حیرانت!
چگونه از تو بنویسم نگویم از شهیدانت
شهیدانی که گردیدند بی پروا به قربانت
که نگذارند بنشیند خطی بر کنج ایوانت
و ای کاش این شهیدان کربلا دور و برت بودند
در آن بی محرمی سربازهای معجرت بودند
مبین که کاغذ شعر من از این بند نم دارد
که مدح تو بدون روضهات یک چیز کم دارد
چنان نام حسین بن علی، نام تو غم دارد
دگر بر عهدهٔ من نیست، از اینجا قلم دارد...
دلم را می برد گویا دم دروازهٔ ساعات
میان خندهها می ریخت اشک عمهٔ سادات...
✍ #محمدعلی_بیابانی
#کانال_قرار_نوکری
🆔@ghararenokary