غزل مصیبت شام غریبان حضرت زهرا سلام الله علیها
نیمهء شب آمد و شد وقت غسل پیکرت
شانه اش خم شد از این بار مصیبت شوهرت
کرد آبم آب ،تاکه آب ریزم بر تنت
بر تنی که آب رفته ، دست و پای لاغرت
دستهایم بین گیسوی سفیدت گریه کرد
تازه فهمیدم که بر دیوار و در خورده سرت
کاش میشد تا دوباره رو بگیری از علی
تا نمیدیدم ورم بر چهره ء نیلوفرت
جای پنجه زیر چشمت بُرد تا اغما مرا
جای تاول ها بماند کُشت من را در برت
دنده هایت نا منظّم گشته، ای نفرین به میخ
حُفره ای انداخته بر تاروپود پرپرت
کاش سوسوی چراغ خانه هم خاموش بود
تا که خونابه نمیدیدم به جسم اطهرت
#مجتبی_صمدی_شهاب
#کانال_غریب_آشنا
#هجده_بهار_۸
@gharibe_ashena_mobasheri313
#سرود
#ولادت_حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
بند ۱
شب سیاه غم سر اومد
نور دل پیمبر اومد
دختر و هم مادر بابا
هستی قلب حیدر اومد ۲
وقتی یا زهرا اومدی دنیا
تو رو می خونه حضرت طاها
علی زیر لب ، میگه یا زهرا ۲
( یا ام ابیها ، یا زهرا ۴ ) ۲
بند ۲
فرشته ها همه بیایید
به شور زمزمه بیایید
میون مهمونی گل ها
به جشن فاطمه بیایید ۲
وقتی می بینَت ، حضرت احمد
پا میشه یک بار ، از روی مسند
تو هستی زهرا ، عشق محمد ۲
وقتی یا زهرا اومدی دنیا
تو رو می خونه حضرت طاها
علی زیر لب ، میگه یا زهرا ۲
( یا ام ابیها ، یا زهرا ۴ ) ۲
بند ۳
مرغ دلم رفته مدینه
روی بام خونه ت می شینه
مرغ دلم همه س مدینه ست
تا که مزارتو ببینه ۲
همیشه هر جا ، دلای شیدا
تو رو می خونن ، تنهای تنها
تا دم مرگم ، میگم یا زهرا ۲
وقتی یا زهرا اومدی دنیا
تو رو می خونه حضرت طاها
علی زیر لب ، میگه یا زهرا ۲
( یا ام ابیها ، یا زهرا ۴ ) ۲
#شعر
#محمد_مبشری
#سبک
#مجتبی_صمدی_شهاب
#کانال_تخصصی_غریب_آشنا
@gharibe_ashena_mobasheri313
#حضرت_علی_اصغر_ولادت
انگارعالم باردیگرجان گرفته
شادی مجال غم ازاین وآن گرفته
ازابررحمت بازهم باران گرفته
سردارخوبی ها سر وسامان گرفته
امشب شب رؤیائی این عالمین
کوچک ترین حیدر به دستان حسین است
چشم انتظاری بنی هاشم به سر شد
طوبای باغ فاطمیون پر ثمر شد
نوری مضاف جمع خورشید وقمر شد
آقا برای چندمین دفعه پدر شد
اجماع کلی بنی هاشم همین است
این طفل تمثال امیرالمؤمنین است
یک تکه الماس است بر دستان بابا
مانند یک رود است درآغوش دریا
آئینه می گردد به روی دست سقا
صف بسته قومی محضرش بهر تماشا
اکبر نگاهش کرد او خندید، جان گفت
ارباب درگوشش مسیحایی اذان گفت
وقتش رسید آقا که نام او بگوید
با سرّ اعظم نام این مه رو بگوید
این نکته باریکتر از مو بگوید
کوری چشم دشمنان حق منجلی شد
فرزند بچه شیر حق نامش علی شد
این طفل کوچک پیر یک دنیای عشق است
سرتا به پا آئینه و سیمای عشق است
آقا و آقا زاده آقای عشق است
مهری به طومار و به عاشورای عشق است
هدیه به زهرا شیره جان رباب است
از نسل آب و تشنه لبهاش آب است
بند قماطش را زبالا آفریدند
مشگل گشای هر دو دنیا آفریدند
محسن برای نسل زهرا آفریدند
هم رتبه و هم شأن سقا آفریدند
ششماهه صد ساله کند طی مدارج
آری علی اصغر بود باب الحوائج
گهواره اش یک قبله سیّار باشد
کعبه به دورش حاجی هشیار باشد
سرباز راه حیدر کرار باشد
پس تیر معمولی برایش خار باشد
از بس ابهت داشت لشگر از توان رفت
بهر شکار او سه شعبه در کمان رفت
با دست وپای بسته میدان را بهم ریخت
یک قوم سرگردان وحیران را بهم ریخت
نظم وفنون رزم وگردان را بهم ریخت
معنای خیر و لطف باران رابهم ریخت
مشگل گشا شد حرمله مشگل گشا زد
نامرد مرد کوچکی را بی هوا زد
داغش به قاب سینه غم تصویر کرده
انگشت حیرت بر لب تکبیر کرده
طوری زدش گویا که صد تقصیر کرده
انگار نیزه در گلویش گیر کرده
آن سو به صورت مادری بیچاره می زد
این سو زحلقش خون چه بد فوّاره می زد
طفلک میان نعره ها لرزید وپرزد
براشک بابا لحظه ای خندید و پرزد
برگ گل حلقوم او پاشید و پرزد
با تیر بر کتف پدر چسبید و پرزد
تیر از گلویش در نیامد غم بپا شد
در آن کشاکش ها سر از پیکر جدا شد
#مجتبی_صمدی_شهاب
به روزباشیدبااین کانال👇
══✼🍃🌹🍃✼══
#دعوتید_به_کانال ⤵️⤵️
#کانال_تخصصی_اشعار_و_نغمات_آیینی
#غریب_آشنا
#محمد_مبشری
@gharibe_ashena_mobasheri313
══✼🍃🌹🍃✼═
#حضرت_خدیجه_زمزمه
اشکم روونه، از هر دو دیده اشک یتیمی رو گونه های زهرا چکیده اشکم روونه
تو رفتی و از غم شدی آزاد ولی ببین یتیم شدن بمن نمیاد
کم سن و سالم، آزرده حالم
وای از غم دوری تو ای داد بیداد ، اشکم روونه
تا وقتی زنده باشه زهرا
غصه نخور برای بابا
مثل تو آشنای دردم
دور سر بابام میگردم
رفتی و بابا شد بی تو تنها
بیا دعا کن که از غم تو بمیره زهرا غریبه بابا
سخته برا من بی تو بمونم
چطوری من برا تو فاتحه بخونم
کاش بی تو مادر ، عمرم بشه سر
دعایی کن بیام پیشت وقتی جوونم
ای مهربونم
یه جورآئی خودم میدونم
که خیلی زنده نمی مونم
چند سال دیگه با حال خسته
میام پیشت پهلو شکسته
#مجتبی_صمدی_شهاب
به روزباشیدبااین کانال👇
══✼🍃🌹🍃✼══
#دعوتید_به_کانال ⤵️⤵️
#کانال_تخصصی_اشعار_و_نغمات_آیینی
#غریب_آشنا
#محمد_مبشری
@gharibe_ashena_mobasheri313
══✼🍃🌹🍃✼═
ولادت امام حسن مجتبی علیه السلام
خوبست این شبها که مهمان خدائیم
پیوسته مشغول مناجات و دعائیم
مهمانسرا باز است و رزق ما فراوان
باحق غریبه نیستیم و آشنائیم
وقت مناجات سحر با ذکر حیدر
بین نجف در زیرِ ایوانِ طلائیم
گاهی نجف گاهی مدینه یا که گاهی
در کاظمین و مشهدیم و سامرائیم
این بهترین فیض است یاد یار هستیم
در موقع افطار یاد کربلائیم
امشب ولی معطوف جنّات النّعیمیم
دعوت شده بر سُفرهء شاه کریمیم
اذن از خدای عالی اعلی گرفتیم
بین گدایان حسن ما جا گرفتیم
کارِ حسن امداد بر ابن سبیل است
بودیم در ره مانده امّا پا گرفتیم
قبل از شب قدر و جلوتر از بقیه
از دست پُر خیر حسن امضا گرفتیم
این خانواده اشک ما را پُر بها کرد
قطره فرستادیم و یک دریا گرفتیم
بابا شده حیدر سرِ مولا شلوغ است
عیدیِ خود را از کفِ زهرا گرفتیم
بر جان ما زهرا شمیم یاسمن زد
بر قلب ما مُهر گدایی حسن زد
مثل حسن ما دلبر و یاری نداریم
با حاتم طائی دگر کاری نداریم
او در نکوبیده گدا را شاه سازد
با بودنش دیگر گرفتاری نداریم
بَرده رسیده ، قیمت یوسف گرفتیم
جُز این کَرَم سیرت خریداری نداریم
ایکاش درد ما شفا هرگز نگیرد
جُز عشق سوزانش که بیماری نداریم
در نیمه ء این ماه جُز ذکر حسن جان
شیرینی و خُرمای افطاری نداریم
ما روزهء خودرا بنامش باز کردیم
مابندگی را با حسن آغاز کردیم
نام حسن نامی بلند آوازه باشد
کهنه نمیگردد همیشه تازه باشد
او دشمنش را هم در آغوشش بگیرد
از بسکه لطف و مهر بی اندازه دارد
وقتی به حیدر میشود با او رسیدن
یعنی حسن هم تا خدا دروازه باشد
هرکس فقط صلح حسن را دیده حتما
در خواب غفلت یا که در خمیازه باشد
جنگ جمل را خوب در خاطر بیاور
نابودیِ این لشگر و شیرازه باشد
آگاه باشید اوست تیغ آبدیده
بابای قاسم شیر اَزرَق کُش رسیده
او طالع سبزی است بر دامان مادر
او سرّ لبخند است بر لبهای حیدر
او لؤلؤِ قرآن و مرجان هم حسینش
قرآن ندارد غیر او تفسیر دیگر
کعبه به دور او بگردد بُرد کرده
هر کس جُز این اندیشه دارد هست کافر
سایه ندارد قبرش امّا میرسد که
سایه بیاندازد به کُلّ اهل محشر
راه و مسیر کربلا را او نشان داد
صبرش کُند با روز عاشورا برابر
اینست تحلیل درست اصل مکتب
صبر حسن یک جلوه اش رفته به زینب
در کودکی محنت کشیدن وای سخت است
از غصّه و ماتم خمیدن وای سخت است
از بی کسی باشی غریبه بین شَهرَت
از عالم و آدم بریدن وای سخت است
بر منبر بابای خود در بین مسجد
از بی حیا تُهمت شنیدن وای سخت است
فرزند ارشد باشی و در بین کوچه
پیش تو بر چادُر دویدن وای سخت است
با مادری که صورتش خورده به دیوار
از کوچه تا خانه رسیدن وای سخت است
راز دلش را گفت:خیلی غُصّه خوردم
دیر آمدی ای زهر من در کوچه مردم
#اثر_جدید
#مجتبی_صمدی_شهاب
به روزباشیدبااین کانال👇
══✼🍃🌹🍃✼══
#دعوتید_به_کانال ⤵️⤵️
#کانال_تخصصی_اشعار_و_نغمات_آیینی
#غریب_آشنا
#محمد_مبشری
@gharibe_ashena_mobasheri313
══✼🍃🌹🍃✼═
#ولادت_امام_کاظم_علیه_السلام
#مجتبی_صمدی_شهاب
آنجا که عاشقی است همیشه فضای ماست
درمرغزار دربه دری ردپای ماست
وقتی که نان سفره ما از محبت است
صد ها هزار حاتم طائی گدای ماست
دین وطریقت همه انبیا علیست
ای مدعی بدان تو که این ادعای ماست
ناخالص است دین بدون علی سرشت
شاه غدیر صاحب رکن ولای ماست
مثل کلیم تکیه به جایی نمی زنیم
وقتی که عشق حضرت موسی عصای ماست
موسای ما زنسل شهنشاه خیبر است
نوری ز طیف عاطفه موسی بن جعفر است
شکر خدا که بنده ایمانی اش شدیم
کشتی شکسته ی یم طوفانی اش شدیم
ما در پناه چتر ولایش نشسته ایم
خیس از نزول رحمت بارانی اش شدیم
مارا گره زدند به زلف رهای او
آزاد عالمیم که زندانی اش شدیم
اولاد او به کشور ما آمدند وما
خادم شدیم و نوکر ارزانی اش شدیم
هم خاکبوس دختر او در میان قم
هم ریزه خوار پور خراسانی اش شدیم
خاک وزمین ما همه در اختیار اوست
ایران امام زاده سرای تبار اوست
در هفتمین حضور زمینی آسمان
او شد بلند مرتبه جمع خاکیان
آری ملاک سنجش ایمان ولایت است
ما شاکریم او شده هفتم اماممان
ما با وجود او بخدا گم نمی شویم
زیرا که او به شیعه دهد راه را نشان
با عشق او به وقت حساب وکتاب وقبر
وا میشود زبان فرو بسته در دهان
او سومین لقب گرفته به باب الحوائج است
حاجت نمی برم بخدا پیش این وآن
حاجت روا شدن زدرش کار ساده است
این کمترین عنایت این خانواده است
امشب صلای آمدن عید میزنم
خودرا به حال مستی تشدید میزنم
با عشق او برای طپش های عاشقی
بر قلب خود علامت تمدید میزنم
تمثال آفتابی اورا به روی دل
بختم اگر که آمد وتابید میزنم
محتاج هستم ودر کوی کریم را
دارالاجابت است وبه امید میزنم
گاهی میان خاطره از پشت میله ها
اورا به عشق خال لبش دید میزنم
تادیدمش دلم از غصه آب شد
کوه دلم زآتش عشقش مذاب شد
عمرش میان غربت بی یاورش گذشت
رنج هزارساله برآن پیکرش گذشت
حسرت کشیده چون پدری گیسوان او
درحسرت نوازشی از دخترش گذشت
او مرگ خویش را زخدا عاشقانه خواست
ازبس بلا کشید که آب ازسرش گذشت
وقتی به زیر مشت ولگد ها شکسته شد
دانست آنچه بر بدن مادرش گذشت
اما اسارتش که به زینب نمی رسد
او شعله از اصابت با معجرش گذشت
زینب اسیر کوچه وبازار شام شد
زن بود و وارد صف اغیار شام شد
به روزباشیدبااین کانال👇
══✼🍃🌹🍃✼══
#دعوتید_به_کانال ⤵️⤵️
#کانال_تخصصی_اشعار_و_نغمات_آیینی
#غریب_آشنا
#کانال_مولودی_و_اعیاد_غریب_آشنا
#محمد_مبشری
https://eitaa.com/joinchat/1072693260C13e1ba1b76
══✼🍃🌹🍃✼═
#سرود
#ولادت_حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
بند ۱
شب سیاه غم سر اومد
نور دل پیمبر اومد
دختر و هم مادر بابا
هستی قلب حیدر اومد ۲
وقتی یا زهرا اومدی دنیا
تو رو می خونه حضرت طاها
علی زیر لب ، میگه یا زهرا ۲
( یا ام ابیها ، یا زهرا ۴ ) ۲
بند ۲
فرشته ها همه بیایید
به شور زمزمه بیایید
میون مهمونی گل ها
به جشن فاطمه بیایید ۲
وقتی می بینَت ، حضرت احمد
پا میشه یک بار ، از روی مسند
تو هستی زهرا ، عشق محمد ۲
وقتی یا زهرا اومدی دنیا
تو رو می خونه حضرت طاها
علی زیر لب ، میگه یا زهرا ۲
( یا ام ابیها ، یا زهرا ۴ ) ۲
بند ۳
مرغ دلم رفته مدینه
روی بام خونه ت می شینه
مرغ دلم همه س مدینه ست
تا که مزارتو ببینه ۲
همیشه هر جا ، دلای شیدا
تو رو می خونن ، تنهای تنها
تا دم مرگم ، میگم یا زهرا ۲
وقتی یا زهرا اومدی دنیا
تو رو می خونه حضرت طاها
علی زیر لب ، میگه یا زهرا ۲
( یا ام ابیها ، یا زهرا ۴ ) ۲
#شعر
#محمد_مبشری
#سبک
#مجتبی_صمدی_شهاب
#کانال_تخصصی_شعر_سبک
#کانال_مولودی_و_اعیاد_غریب_آشنا
ولادت امام حسن مجتبی علیه السلام
خوبست این شبها که مهمان خدائیم
پیوسته مشغول مناجات و دعائیم
مهمانسرا باز است و رزق ما فراوان
باحق غریبه نیستیم و آشنائیم
وقت مناجات سحر با ذکر حیدر
بین نجف در زیرِ ایوانِ طلائیم
گاهی نجف گاهی مدینه یا که گاهی
در کاظمین و مشهدیم و سامرائیم
این بهترین فیض است یاد یار هستیم
در موقع افطار یاد کربلائیم
امشب ولی معطوف جنّات النّعیمیم
دعوت شده بر سُفرهء شاه کریمیم
اذن از خدای عالی اعلی گرفتیم
بین گدایان حسن ما جا گرفتیم
کارِ حسن امداد بر ابن سبیل است
بودیم در ره مانده امّا پا گرفتیم
قبل از شب قدر و جلوتر از بقیه
از دست پُر خیر حسن امضا گرفتیم
این خانواده اشک ما را پُر بها کرد
قطره فرستادیم و یک دریا گرفتیم
بابا شده حیدر سرِ مولا شلوغ است
عیدیِ خود را از کفِ زهرا گرفتیم
بر جان ما زهرا شمیم یاسمن زد
بر قلب ما مُهر گدایی حسن زد
مثل حسن ما دلبر و یاری نداریم
با حاتم طائی دگر کاری نداریم
او در نکوبیده گدا را شاه سازد
با بودنش دیگر گرفتاری نداریم
بَرده رسیده ، قیمت یوسف گرفتیم
جُز این کَرَم سیرت خریداری نداریم
ایکاش درد ما شفا هرگز نگیرد
جُز عشق سوزانش که بیماری نداریم
در نیمه ء این ماه جُز ذکر حسن جان
شیرینی و خُرمای افطاری نداریم
ما روزهء خودرا بنامش باز کردیم
مابندگی را با حسن آغاز کردیم
نام حسن نامی بلند آوازه باشد
کهنه نمیگردد همیشه تازه باشد
او دشمنش را هم در آغوشش بگیرد
از بسکه لطف و مهر بی اندازه دارد
وقتی به حیدر میشود با او رسیدن
یعنی حسن هم تا خدا دروازه باشد
هرکس فقط صلح حسن را دیده حتما
در خواب غفلت یا که در خمیازه باشد
جنگ جمل را خوب در خاطر بیاور
نابودیِ این لشگر و شیرازه باشد
آگاه باشید اوست تیغ آبدیده
بابای قاسم شیر اَزرَق کُش رسیده
او طالع سبزی است بر دامان مادر
او سرّ لبخند است بر لبهای حیدر
او لؤلؤِ قرآن و مرجان هم حسینش
قرآن ندارد غیر او تفسیر دیگر
کعبه به دور او بگردد بُرد کرده
هر کس جُز این اندیشه دارد هست کافر
سایه ندارد قبرش امّا میرسد که
سایه بیاندازد به کُلّ اهل محشر
راه و مسیر کربلا را او نشان داد
صبرش کُند با روز عاشورا برابر
اینست تحلیل درست اصل مکتب
صبر حسن یک جلوه اش رفته به زینب
در کودکی محنت کشیدن وای سخت است
از غصّه و ماتم خمیدن وای سخت است
از بی کسی باشی غریبه بین شَهرَت
از عالم و آدم بریدن وای سخت است
بر منبر بابای خود در بین مسجد
از بی حیا تُهمت شنیدن وای سخت است
فرزند ارشد باشی و در بین کوچه
پیش تو بر چادُر دویدن وای سخت است
با مادری که صورتش خورده به دیوار
از کوچه تا خانه رسیدن وای سخت است
راز دلش را گفت:خیلی غُصّه خوردم
دیر آمدی ای زهر من در کوچه مردم
#مجتبی_صمدی_شهاب
#کانال_تخصصی_مولودی_اعیاد_غریب_آشنا
#محمد_مبشر
https://eitaa.com/joinchat/1922302029Cf52fe4bfa2
مثنوی نیمه رمضان
آسمان امشب نگاهت میکنم
خیره چشمم سوی ماهت میکنم
نیمه ماه است و ماه کامل است
پرتو نورش به هرجا حائل است
لیک ماهت نوربخش سینه نیست
آن مه نورانی دیرینه نیست
ماه من ماه تمام سینه هاست
ماه من آینه آینه هاست
ماه من امشب به عالم رخ نمود
ازپس پرده درآمد هرچه بود
جلوه کرده ماه من روی زمین
دیده واکن آسمان ماهم ببین
گشته حیران از جمال او همه
میدرخشد روی دست فاطمه
ازرخش اعجاز خالق منجلی است
میوهء باغ تولای علیست
رنگ سبز جامهاش رشک چمن
حُسن هر حُسن است و نام او حسن
چهرهاش یوسف کش است و دلربا
شددو نیم ازطلعتش ماه خدا
برسر هر کوی گر یابدحضور
برهمه بسته شود راه عبور
ازدحام دیدهها ماتش بود
ریشهدار ذات حق ذاتش بود
پهنه شرح مقام او عظیم
یک کلام آمد کریم ابن الکریم
دستها امشب گدایی جائز است
رحمت حق آشکار و بارز است
آمدآن کس که کرامت پیشه است
برتر از هر فکر و اندیشه است
کل این عالم اگرحاتم شود
پیش یک قطره زلطفش نم
شود
حُسن عالم گر بخوانی مدح او
میشود تعریف از اویک تار مو
درشجاعت مانده بی مثل ومثل
ناقه را انداخت در جنگ جمل
صلح او اصلاح دین کبریاست
منشأ و رمز قیام کربلاست
خواب مستان هست تعبیری از او
غیر قرآن نیز تفسیری از او
هم بهشت از نام او تزئینشده
هم عسل از عشق او شیرین شده
سفره دار سفره گستر کیست او
محرم اسرار مادر کیست او
دادِ خفته از غم و بغض گلوست
میزبان دشمن دشنامگوست
شاهد یک قصهی غمناک اوست
غصّه دار چادر پُرخاک اوست
پاره دیده تکه های یک سند
سوخته از دیدن ضرب لگد
سرخی لبهای اوخون دل است
نی که از زهر شرار قاتل است
#مجتبی_صمدی_شهاب
#کانال_تخصصی_مولودی_اعیاد_غریب_آشنا
#محمد_مبشر
https://eitaa.com/joinchat/1922302029Cf52fe4bfa2