eitaa logo
🌹کانال مولودی و اعیاد غریب آشنا (مبشری)
1.8هزار دنبال‌کننده
2.2هزار عکس
224 ویدیو
56 فایل
https://eitaa.com/joinchat/1922302029Cf52fe4bfa2 #غریب_آشنا #اشعار_و_نغمات_آیینی_مناسبتی_وکاربردی با محرَّم زخم ما نان و نمک ها خورده است تا ابد از شور عاشورا نمک گیریم ما #محمد_مبشری جهت تبادل و ارتباط مستقیم با شاعر @mohammad_mobasheri313
مشاهده در ایتا
دانلود
   دختری آمد از قبیله ی عشق نذر راهش سبد سبد احساس عالمی غرق شور لبخندش کاشف الکرب حضرت عباس جبریل آمده که از حالا بین این خانه نوکرش باشد پدر او حسین‌فاطمه و ام اسحاق مادرش باشد مادرش از عطا و لطف خدا دختری ماهپاره آورده عمه جان هم به یمن امدنش دو عدد گوشواره آورده صد ملک آمدند اینجا تا از کف پاش بوسه بردارند بین این خانه همهمه افتاد نام او را رقیه بگذارند ای برادر بیا نگاهش کن حالتی بین چهره اش پیداست به که رفته رقیه ؟ میبینی چِقَدَر مثل مادرم زهراست آمدی تا که باز بابایت بین این خاندان پدر بشود آمدی تا زشوق آمدنت دیده ها عاشقانه تر بشود  ای فراتر ز هاجر و مریم ای گل یاس شاخه طوبا نازنین دختر عشیره عشق نور پاک سلاله ی زهرا از تماشای روی زیبایت مرغ دلهای ما غزلخوان شد تا زمینی شدی در این دنیا آسمان خدا چراغان شد کیستی ای همیشه دردانه کیستی ای ستاره،ای مهتاب ای فدای تو عالم امکان نازدانه ی حضرت ارباب هی بهانه نگیر ، عمه ببین پیش قنداقه ی تو هرشب هست از همین ساعت تولد تو پیش تو تا همیشه زینب هست تا همان لحظه های در کوفه تا همان لحظه های کرب و بلا تا اسیری ما و بزم حرام تا همان جا که میبرند تورا در کنارت همیشه میبینم لحظه ها شور و حال عمرت را و فدای حسین خواهی کرد همه ی این سه سال عمرت را به روزباشیدبااین کانال👇 ══✼🍃🌹🍃✼══ ⤵️⤵️ @gharibe_ashena_mobasheri313 ══✼🍃🌹🍃✼═
   به روى پر جبرئیل آرمیده همانكه دلم را به مستى كشیده فرشته بیا در زمین بار دیگر ببین كودكى هاى زهرا رسیده عجب سیب سرخ قشنگى خداوند براى خود سیب سرخ آفریده گمان مى كنم اینكه مانند زهرا فداها ابوها ز بابا شنیده همانكه به پاكى بود شهره آمد به دامان خورشیدمان زهره آمد پدر، عاشق بوى پیراهنش بود و گرم طواف ضریح تنش بود میان همه خانواده یكى هم همیشه خراب عمو گفتنش بود سحرها سرش روى دامان بابا شبى هم پدر بر روى دامنش بود شبى كه رد ریسمان هاى این راه به جامانده بر بازو و گردنش بود همان شب كه از گریه او بى رمق شد و یك مرتبه روبرو با طبق شد سلام آنكه بى تو دلم وا نمى شد كویر زمین مثل دریا نمى شد اگركه نمى آمدى تا همیشه كسى مثل تو شكل زهرا نمى شد به غیر از تو و عمه زانوى سقا براى كس دیگرى تا نمى شد تو در كربلا تشنه،بى آب بابا ولى آب هم بود بابا نمى شد چه شد در میان بیابان بماند چه بهتر كه این راز پنهان بماند مسیح از نگاه تو درمان گرفته به یمن تو درشهر باران گرفته براى سفر تا خدا بار دیگر نخ چادرت را سلیمان گرفته نگاه شما مى برد سمت دریا كسى را كه راه بیابان گرفته تو مانند زهرا تو بانوى آبى تو هم بازى طفل ناز ربابى شبى كه بهارنگاهت خزان شد زمان وداع تو با كاروان شد زمین خوردى از ناقه،دربرهه اى كم تمام تنت پاره اى استخوان شد تو دیدى كه قران برنیزه رفته ورق در ورق خیزران خیزران شد تو دیدى كه بر نیزه مى رفت بابا و انگشترش قسمت ساربان شد خلاصه ترك خورد بغض گلویت پدر آمد اما بدون عمویت به روزباشیدبااین کانال👇 ══✼🍃🌹🍃✼══ ⤵️⤵️ @gharibe_ashena_mobasheri313 ══✼🍃🌹🍃✼═
   اَلسَّلامُ عَلَيْكِ يا سَيِّدَتَنـا رُقَيَّةَ . با طعم خنده های تو دنیا از این به بعد نشناخت فصل فصل سر از پا از این به بعد ای خوش به حال اهل مدینه که شد عیان در چهره ی تو حضرت زهرا از این به بعد دردانه ی حسین شدی و چنین شدی عشق علیِ اکبر لیلا از این به بعد تو آمدی و لفظ عمو تازه پا گرفت تکمیل گشت معنی بابا از این به بعد تو گفته ای و عمه ی سادات گفته اند در روضه ها به زینب کبری از این به بعد هم دختر حسینی و هم مادرش،شدی معنای لفظ ام ابیها از این به بعد کم کم در این مسیر می آید به گوشمان لفظی شبیه روضه بفرما از این به بعد پایان این غزل همه روضه ست گریه کن با گوشواره و تَرَک پا از این به بعد به روزباشیدبااین کانال👇 ══✼🍃🌹🍃✼══ ⤵️⤵️ @gharibe_ashena_mobasheri313 ══✼🍃🌹🍃✼═
   من غنچۀ نشکفته بستان حسینم من نوگل پرپر به گلستان حسینم پژمرده گلی ریخته از گلبن زهرا  من طفل نوآموز دبستان حسینم من کودک معصومم و مظلوم رقیه از جسم حسینم من و وز جان حسینم یک آه جگر سوز ز سوز دل زینب  یک قطرۀ اشک از بُن مژگان حسینم من گنج نهان در دل ویرانۀ شامم من شمع شب افروز شبستان حسینم آن شب که به دیدار من آمد به خرابه  وقتی پدرم دید پریشان حسینم همراه سر خویش مرا پای به پا بود تا جنّت فردوس به دامان حسینم جان بر سر سودای غمش دادم و شادم کامروز حسین از من و من زانِ حسینم قربانی حق شد پدرم شاه شهیدان  فخر من از آن ست که قربان حسینم روشن کن این شام سیاهم که شعاعی  از روی چو خورشید درخشان حسینم بر پادشهان فخر از آن کرد «ریاضی»  کز لطف خدا بندۀ احسان حسینم شاعر: به روزباشیدبااین کانال👇 ══✼🍃🌹🍃✼══ ⤵️⤵️ @gharibe_ashena_mobasheri313 ══✼🍃🌹🍃✼═
از شوق کسی راهی میخانه‌ام امشب تا خط جنون پُر شده پیمانه‌ام امشب “سودا زده‌ی طره‌ی جانانه‌ام امشب زنجیر بیارید که دیوانه‌ام امشب” آورده خبر قاصدک از خانه‌ی ارباب از عرش خدا آمده ریحانه‌ی ارباب از سوی خدای علی عالی اعلا سیبی که به احمد پس از آن چله شد اعطا آن سیب دو قسمت شد و در عرش معلیٰ نیمش به ظهور آمد و شد زهره‌ی زهرا نیم دگرش هم به حسین است حواله حالا متولد شده زهرای سه ساله از غار حرا می‌رسد آوای پیمبر نازل شده یک بار دگر سوره‌ی کوثر بر بال ملائک نوه‌ی حضرت حیدر آرام رسیده است به دست علی اکبر از دست علی رفت در آغوش ابوالفضل تا عرش خدا می‌رود از دوش ابوالفضل خیل ملک از شوق، در این خانه لبالب هر آینه می‌آمد و می‌رفت مرتب قنداقه‌ی او دست به دست ِهمه امشب چرخید و رسید آخر سر در بر زینب او در بر زینب، نگرفتید نتیجه؟ انگار که زهراست در آغوش خدیجه خورشید شده دست به دامان رقیه کرده‌ست فلک سجده به ایوان رقیه جمعیت کفر است پریشان رقیه صد شکر که هستیم مسلمان رقیه دیر و حرم و باده و پیمانه رقیه‌ست مقصود من از کعبه و بتخانه رقیه ست ایام گذشت و به سوی شام دویدند دور حرمش حرمله‌ها نعره کشیدند یاران علی پیرهن صبر دریدند ایام دفاع از حرم آمد همه دیدند با بنت حسین ابن علی هر که در افتاد با تیغ ابوالفضل علمدار ور افتاد اوقات خوش آن بود که در کوی تو بودیم با گریه به تو حال دل ابراز نمودیم خواندیم برایت غزل و نوحه سرودیم "در صحن و سرایت همه جا دیده گشودیم جایی ننوشته‌ست گنه‌کار نیاید" ای کاش که ما را پدرت عفو نماید ** در راه دویدی و دویدی و دویدی اما به سر زخمی بابا نرسیدی از زجر حرامی چقدر زجر کشیدی چه روی کبودی و چه گیسوی سپیدی عنوان شده در دفتر تاریخ، رقیه “ای پیرترین دختر تاریخ، رقیه” به روزباشیدبااین کانال👇 ══✼🍃🌹🍃✼══ ⤵️⤵️ @gharibe_ashena_mobasheri313 ══✼🍃🌹🍃✼═