eitaa logo
🌹کانال مولودی و اعیاد غریب آشنا (مبشری)
1.8هزار دنبال‌کننده
2.2هزار عکس
224 ویدیو
56 فایل
https://eitaa.com/joinchat/1922302029Cf52fe4bfa2 #غریب_آشنا #اشعار_و_نغمات_آیینی_مناسبتی_وکاربردی با محرَّم زخم ما نان و نمک ها خورده است تا ابد از شور عاشورا نمک گیریم ما #محمد_مبشری جهت تبادل و ارتباط مستقیم با شاعر @mohammad_mobasheri313
مشاهده در ایتا
دانلود
وصل دلدار اگر آرزوی قلب کس است راه دیدار بریدن ز هوی و هوس است دل بی یار نه یک خانه که همچون قفس است دل اگر اهل دلی بود که یک حرف بس است غیر از این راه نباشد به حرم سودایی شبی از جام لبت جرعه ی مِی نوشیدم خُم صهبا شده شب تا به سحر جوشیدم تا شوم وصل به دریای غمت کوشیدم دیده بر روی تو بگشوده ز خود پوشیدم اشک شوق آمد و گردید روان دریایی ز ازل نام تو آمد به سرا پرده ی عشق به کناری بزن ای صهبا پرده ی عشق حیف باشد که بپوشیده تو را پرده ی عشق تو خود از مهر و وفایت بگشا پرده ی عشق تو فقط کنج سراپرده ی دل تنهایی چشم بر هر دو جهان بستم و رویت دیدم این چنین بود که من زائر تو گردیدم تا که یک توشه ای از ماه جمالت چیدم همچو مهتاب شدم بر همگان تابیدم نور روی تو مرا داد ، چنین والایی پر و بالن به هوای تو به پرواز آمد هر کجا رفت دلم جانب تو باز آمد مرغ جان بر سر بام تو به صد راز آمد نام تو با قلم عشق در آغاز آمد که تویی اول و پایان همه زیبایی کیست با نام خوشت لعل لبش وا نشود کامِ شیرین نشود شهدِ مصفا نشود عاشقت نیست کسی که به تماشا نشود عشق رویت بخدا ساکن هر جا نشود مهر تو کرد نصیب دل من ، شیدایی به خدا چهره ی زیبای تو دیدن دارد حلقه ی بزم تماشای تو دیدن دارد سَروگون قامت رعنای تو دیدن دارد دادن جان به تو تولّای تو دیدن دارد خوش بُوَد دادن هستی به سرِ شیدایی هر که یک لحظه تو را دیده چه مدهوش شده زائر روی تو از خویش فراموش شده دیده رخسار تو را یک دم و از هوش شده کِی دگر در دل او نور تو خاموش شده همچو مجنون شود و در بر او ، لیلایی نَبُوَد پرده دری تا بگشاید رویت یا کند سجده به محراب خَم ابرویت تو خودت دست بِبَر طُرّه گشا از مویت وَر نه چون دام گرفتار کند گیسویت سرّ سودای تو باشد که نهان از مایی یارم از راه رسید و ز رخش پرده گشود غمزه بنمود و به چشمان سیه دل بِربود آن چه بی تاب نموده ست مرا حُسن تو بود وای از آن شب که مرا نور رخت جلوه نمود من چه سان شرح نمایم ز رخی رویایی آن چه گفتم به خدا ذره ای از یار نبود غمی از قطره ی دریای تو دلدار نبود کاش دیدار و تماشای تو یک بار نبود حاصل عمر به جز لحظه ی دیدار نبود یوسف گم شده ی فاطمه کِی می آیی سال ۹۳ @gharibe_ashena_mobasheri313
قدح پر باده کن ساقی که مخمورند بی دل ها بیاور باده ای کز آن فِتَد آتش به حاصل ها از آن می ده که از دل بر کند بنیان باطل ها که امشب زلف یارم بسته بر پایم سلاسل ها سبو پر کن که نور حق گه تضلیل می آید بجای غم سرور و شادمانی در دل است امشب تمام سِحرهای کینه توزان باطل است امشب زمین و آسمان را نور رحمان حائل است امشب که جاء الحق ز یزدان بر خلایق نازل است امشب که اشک شوق از چشمان چو رو نیل می آید به عام الفیل در ماه ربیع الاول از یزدان نمایان شد میان نور ایزد طلعت جانان به پایان انتظار آمد که طی شد دوره ی هجران سپاه ابرهه تشویش در دل های بی ایمان که بهر دفع شر از سوی حق سجیل می آید محمد (ص) می رسد از داه و عالم می شود روشن سرای آمنه بنت وهب گردیده چون گلشن به مهمانی هزاران اختر چون در وادی ایمن شتابان می رسند از راه و گل ریزند از دامن برای تهنیت بر آمنه جبریل می آید نگر در هاله ی نور خدا روی محمد (ص) را شنو از عطر گل ها بوی دلجوی محمد(ص) را چراغان بین ز اخترها سر کوی محمد(ص) را که دارند آرزو پیغمبران خوی محمد(ص) را که عیسی بهر پابوسش بلب تجلیل می آید هوا امشب معطر شد که بوی یار آمد باز زمین غرق صفا شد موکب دلدار آمد باز دل از شور و شعف پر شد که پرچمدار آمد باز محمد(ص)از عطای حق محمد(ص) وار آمد باز که روز شادمانی راسَرِ تکمیل می آید تمام اختران امشب به مهمانی فرود آیند تمام بلبلان بر شاخساران در سرود آیند همه پیغمبران با شادمانی بر درود آیند ملائک از برای رجم شیطان حسود آیند که منجی بشر درگاه عام الفیل می آید نوید شادمانی می رسد از ذوالجلال اکنون رود از سینه ها تشویش و از دل ها ملال اکنون محمد(ص) می رسد نور خدایش بر جمال اکنون جهان روشن ز سیمای چنین نیکو خصال اکنون شوی ام القری شادی به صد تعجیل می آید ز میلاد محمد(ص) شد جهان رشگ برین امشب در رحمت گشود از لطف رب العالمین امشب بشیر این مژده ده بر مردم روی زمین امشب که آمد احمد مرسل شفیع المذنبین امشب زبان بر تهنیت بگشاده میکائیل می آید سروده سال۱۳۸۶ @gharibe_ashena_mobasheri313
قدح پر باده کن ساقی که مخمورند بی دل ها بیاور باده ای کز آن فِتَد آتش به حاصل ها از آن می ده که از دل بر کند بنیان باطل ها که امشب زلف یارم بسته بر پایم سلاسل ها سبو پر کن که نور حق گه تضلیل می آید بجای غم سرور و شادمانی در دل است امشب تمام سِحرهای کینه توزان باطل است امشب زمین و آسمان را نور رحمان حائل است امشب که جاء الحق ز یزدان بر خلایق نازل است امشب که اشک شوق از چشمان چو رو نیل می آید به عام الفیل در ماه ربیع الاول از یزدان نمایان شد میان نور ایزد طلعت جانان به پایان انتظار آمد که طی شد دوره ی هجران سپاه ابرهه تشویش در دل های بی ایمان که بهر دفع شر از سوی حق سجیل می آید محمد (ص) می رسد از داه و عالم می شود روشن سرای آمنه بنت وهب گردیده چون گلشن به مهمانی هزاران اختر چون در وادی ایمن شتابان می رسند از راه و گل ریزند از دامن برای تهنیت بر آمنه جبریل می آید نگر در هاله ی نور خدا روی محمد (ص) را شنو از عطر گل ها بوی دلجوی محمد(ص) را چراغان بین ز اخترها سر کوی محمد(ص) را که دارند آرزو پیغمبران خوی محمد(ص) را که عیسی بهر پابوسش بلب تجلیل می آید هوا امشب معطر شد که بوی یار آمد باز زمین غرق صفا شد موکب دلدار آمد باز دل از شور و شعف پر شد که پرچمدار آمد باز محمد(ص)از عطای حق محمد(ص) وار آمد باز که روز شادمانی راسَرِ تکمیل می آید تمام اختران امشب به مهمانی فرود آیند تمام بلبلان بر شاخساران در سرود آیند همه پیغمبران با شادمانی بر درود آیند ملائک از برای رجم شیطان حسود آیند که منجی بشر درگاه عام الفیل می آید نوید شادمانی می رسد از ذوالجلال اکنون رود از سینه ها تشویش و از دل ها ملال اکنون محمد(ص) می رسد نور خدایش بر جمال اکنون جهان روشن ز سیمای چنین نیکو خصال اکنون شوی ام القری شادی به صد تعجیل می آید ز میلاد محمد(ص) شد جهان رشگ برین امشب در رحمت گشود از لطف رب العالمین امشب بشیر این مژده ده بر مردم روی زمین امشب که آمد احمد مرسل شفیع المذنبین امشب زبان بر تهنیت بگشاده میکائیل می آید سروده سال۱۳۸۶ @gharibe_ashena_mobasheri313
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ علیه‌السلام بر او سلام که شایستۀ سلام است او که از سلالۀ ابن الرضا، بِنام است او که هاشمی نسب و فاطمی مرام است او که یادگار برومند ده امام است او به شهر سامره مصداق فیض عام است او به نور و جلوۀ رخسار ماه او، صلوات جمال گلشن توحید را تبسم اوست مسیح عترت اطهار را تجسم اوست کلیم با شجر طور در تکلم، اوست که دومین حسن، ابن الرضای سوم اوست ز حادثات جهان، جان‌پناه مردم اوست به هرکه راه برد در پناه او، صلوات خدای خوانده به حُسن جمال خود، حَسنش ستارۀ سحری، خوشه‌چين انجمنش شفای دیدۀ یعقوب، بوی پیرهنش که دیده ماه فلک، گل بریزد از دهنش؟ شمیم وحی خدا می‌تراود از سخنش به عطر و رایحۀ دل‌بخواه او، صلوات ستارگان همه شب شمع محفلش هستند فرشتگان به ادب در مقابلش هستند موالیان خداجوی سائلش هستند معاشران همه محو فضائلش هستند به آیه آیۀ قرآن که در دلش هستند شده‌ست سورۀ قرآن گواه او، صلوات نگاه او، به گل تازه چیده می‌ماند شمیم او، به گلاب چکیده می‌ماند لبش، به غنچۀ شبنم ندیده می‌ماند قدش، به سرو ز نور آفریده می‌ماند دلش به پاکی صبح و سپیده می‌ماند به سجدۀ سحر و صبحگاه او صلوات امام گفت که یک‌رنگ باش و یک‌رو باش برای سنجش اعمال خود ترازو باش برای خدمت و ایثار دست و بازو باش مباش در پی شهرت ولی خداجو باش همیشه یاد خدا و عنایت او باش به اوج و منزلت دیدگاه او، صلوات کسی که مهر و محبت مرام مهدی اوست کسی که قسط و عدالت پیام مهدی اوست کسی که فتح و ظفر در قیام مهدی اوست کسی که ختم امامت به نام مهدی اوست سلامت دو جهان، در سلام مهدی اوست به جذبه‌های بدیع نگاه او، صلوات شاعر:استاد محمدجواد غفورزاده @gharibe_ashena_mobasheri313
ای گل پرپر گل زار علی در جهان مونس و غمخوار علی ای که بودی همه جا یار علی همدم و یار و مدد کار علی بی تو غمگین شد دل زار علی خانه ام غم کده شد بی تو دگر گو چه سازم من خون گشته جگر رو گرفتی تو ز من از چه نظر زده داغت به دل خسته شرر بنگر دیده ی خون بار علی یاد آن پهلوی بشکسته ی تو محسن آن غنچه ی نورسته ی تو آن دل زار و ز غم خسته ی تو آن نماز شب بنشسته ی تو کِی رود از نظر زار علی ای خدا فاطمه ام پرپر شد زینب افسرده و بی مادر شد شادمانی علی آخر شد همسرت بی کس و بی یاور شد گره افتاده چو در کار علی لحظه ای فاطمه جان خیز ز جا بنگر حال دل مولا را قهرمان اُحد افتاده ز پا بر سر قبر تو در شور و نوا بنگر چشم گُهربار علی یک نظر فاطمه جان خیز و ببین بعد تو گشته علی خانه نشین خاک غم بر سر دنیا پس از این شد علی از غم مرگ تو حزین همدم دیده ی خونبار علی
ای ابتدا محمد و تا انتها علی ای انتها محمد و از ابتدا علی ای بین کعبه احمد و ای در حرا علی یعنی که یک حقیقتِ مَحضید با علی در باطنِ ظهور تو در اِختفی علی یا مرتضی محمد و یا مصطفی علی صَلّوا علی محمد و صَلّوا عَلیٰ علی در جوش آمده‌است خُم خانگی ما در چشمِ ماست سرمه‌ی مستانگی ما بیرون زده است  یک  رگِ دیوانگی ما نورِ نبی است کعبه‌ی پروانگی ما از مرتضاست نعره‌ی مردانگی ما اِلّایِ مانده در پسِ اظهار لا علی صَلّوا علی محمد و صَلّوا عَلیٰ علی باید به دشتها برود چوپان شود باید سفر رَود نَفس راهبان شود تاجر شود مسافرِ یک کاروان شود باید میانِ مکه امین و امان شود باید از آنچه فکر کنی بیش از آن شود تا که شود پیامبرِ مرتضی علی صَلّوا علی محمد و صَلّوا عَلیٰ علی چل سال انتظارِ زمین و زمان بس است چل سال پشت پرده برای جهان بس است چل سال منتظر شدنِ آسمان بس است چل سال  بین خلوت کروبیان بس است حالا خدا نوشت که ای بی نشان بس است برخیز  با ملائکه  برخیز  با علی صَلّوا علی محمد و صَلّوا عَلیٰ علی از عشق از حضور  لبالب نشسته بود در خلوتی شگفت و مقرب نشسته بود بین حرا به چله‌ی یارب نشسته بود اشراقِ نور بود اگر شب نشسته بود جبریل پیش روش مودب نشسته بود ای بازویِ نبوتِ تو هرکجا علی صَلّوا علی محمد و صَلّوا عَلیٰ علی خورشیدِ مکه بر تنِ ظُلمتکده بتاب بر مردمان منجمدِ شب زده بتاب صبرِ زمینِ یخ زده  سرآمده بتاب تنها به مکه نه که بر هر بُتکده بتاب هرچند مشکل است به دل غم مده بتاب غم نیست تا که ذوالفقارِ نبی هست با علی صَلّوا علی محمد و صَلّوا عَلیٰ علی يَا أَيُّهَا الْمُزَّمِّل اگر کار مشکل است اصرار در مقابل انکار مشکل است گیرم  میان مشرک و کفار مشکل است ماندن ولی مقابلِ کرار مشکل است بودن به پیش ضربِ علی‌وار مشکل است    مرحب که هست پیش تو ای مرحبا علی صَلّوا علی محمد و صَلّوا عَلیٰ علی وقتش رسیده است  از این پس علی بگو امشب نجف برو شبِ مبعث علی بگو  در  صحنِ آن سرای  مقدس علی بگو بین رواقهای مُقَرنَس علی بگو آری کَسم علی است نه هرکس ، علی بگو نَفسِ محمد است به نَصِ خدا علی صَلّوا علی محمد و صَلّوا عَلیٰ علی به روزباشیدبااین کانال👇 ══✼🍃🌹🍃✼══ ⤵️⤵️ @gharibe_ashena_mobasheri313 ══✼🍃🌹🍃✼═
دو جلوه گاه بهاران ، دو یار شیدائی دو نور روشن خورشید ، دو عشق زیبائی دو یار محور دین ، هر دو تن تماشائی دو روح بخش زمان ، هر دو یار سودائی محمد است و علی ، جلوه گاه یکتائی محمد است گل انجمن ، نگار جهان محمد است امین و رسول پیر و جوان محمد است همان اسوه ی زمین و زمان محمد است که شد معجزش بما قرآن محمد است محمد اگر که بینائی علی است نور خداوند و جلوه ی داور علی است در دو جهان بر جهانیان سرور علی است جلوه ی آیین به دین شده محور علی است رونق دین مبین پیغمبر علی است مظهر بینائی و شکیبائی محمد است فروغ جهان و هر چه در اوست محمد است که جان جهان شده ، دلجو است محمد است گل جاودان گل مینوست محمد است خدا گفته خُلق او نیکوست محمد است امید ، سَنبل توانائی علی است فاتح دل ها و جایگاهش دل علی است نور محبت چراغ هر محفل علی است فاتح خیبر کلید هر مشکل علی است نور هدایت جهان به او مایل علی است فاتح خندق به روز تنهائی محمد است رسول و پیمبر خاتم محمد است که از او آفرینش آدم محمد است گدا بر درش دو صد حاتم محمد است درود خدا بر او هر دم محمد است که شد سینه ، طور سینائی علی است یاور درمانده و ستم دیده علی است مونس درماندگان غمدیده علی است آنکه بسی سفره چیده بر چیده علی است بهر یتیمان سرشک باریده علی است راز شگفت سرای مینائی محمد است گل بی زوال عالم عشق محمد است امین جهان و محرم عشق محمد است که دل ها از اوست همدم عشق محمد است که بر پا نموده پرچم عشق محمد است که مالک به جان و دلهائی علی است نور فروزان عالم دل ها علی است راز شگفت جهان و هم عقبا علی است راز نهان در جهان علی پیدا علی است نور امید همه ، گه فردا علی است روشنی صبح و روز فردائی به روزباشیدبااین کانال👇 ══✼🍃🌹🍃✼══ ⤵️⤵️ @gharibe_ashena_mobasheri313 ══✼🍃🌹🍃✼═
از فراسوی زمان دمیده نور ازلی آسمان ها شده از روشنی اش چه منجلی شد زمین جایگه نزول فیض اوّلی که شکوفا شده نوگل گلستان علی او که از تبار زهرا و علیِ مرتضاست همه پروانه و او شمع شب انجمن است همه مستانه و او مه رخِ گلْ روی من است همه دیوانه و او لیلیِ دشت و دمن است یوسف خوش قدمِ یوسف زهرا حسن است ثمر آل علی میوه ی قلب مجتباست عاشقانْ دلشدگانِ رفته از هوش وِیِ اند بلبلانْ نغمه کنان ، یکسره در گوش وِیِ اند همه حوران و فرشته ها هم آغوش وِیِ اند صد چو یوسف همگی طالب و مدهوش وِیِ اند یار عاشق کش ما بَس نَمَکین و دلرباست او که یک شاخه ی سبز گل نیلوفری است همچو دودمان خود ز هر چه زشتی بری است کار او در همه دم عاشقی و دلبری است آخر این غنچه ی یاس علوی ، حیدری است روی او آینه دار بی مثال مصطفاست بهترین گلِ بهاره قاسم بن الحسن است برتر از ماه و ستاره قاسم بن الحسن است از حَسن وجهِ دوباره قاسم بن الحسن است وقت سختی، راهِ چاره قاسم بن الحسن است او ستاره ی دلِ ستاره ی صلح و صفاست گل مجتبی ولی نزد حسین شده مقیم با علی اکبرِ او ، به کربلا شده سهیم گل زیبای حسن ، آمده ام در این حریم دستی از کرم گشا الا کریم بن کریم چشم سائلان به سوی گوشه ی چشم شماست به روزباشیدبااین کانال👇 ══✼🍃🌹🍃✼══ ⤵️⤵️ @gharibe_ashena_mobasheri313 ══✼🍃🌹🍃✼═
علیه‌السلام 🔹وارث احمد🔹 اى نفس صبحدم! دعاى که دارى؟ بوى خدا مى‌‏دهى، صفاى که دارى؟ عطر بهشتى، ز خاک پاى که دارى؟ مژده چه آوردى و براى که دارى؟ تا بفشانیم جان، تو را به خوش آمد ماه ربیع است و نوبهار کرامت ماه شکوفایى کمال و شهامت در تن هستى دمید، روح سلامت از برکات طلوع، روز امامت‏ باز گشودند باب لطف مجدّد صبح دلان صبح صادق است ببینید باغ بهشت از شقایق است ببینید جلوهٔ رب‌المشارق است ببینید روز تجلّاى خالق است ببینید وز رخ زیباى جعفر بن محمد... نور ولایت دمیده از نظر او چشمهٔ کوثر رهین چشم تر او باقر دریاى علم و دین، پدر او هم پدر او امام و هم پسر او نور دل حیدر است و وارث احمد نهضت علمى که آن امام به‌ پا کرد کارى چون خون سیدالشهدا کرد از سر اسلام دست فتنه جدا کرد آنچه رسالت به عهده داشت ادا کرد شاهد حسن ازل نشست به مسند گر همه عالم قلم به دست برآرند تا به قیامت مدیح او، بنگارند یک ز هزاران فضیلتش نشمارند آن که به شاگردی‌اش چهار هزارند جمله به فقه و کلام و فلسفه، ارشد ز آن همه یک چند چهره‌‏هاى درخشان عالم و آگاه در معارف قرآن مؤمن طاق و هشام و جابر حیّان زادهٔ مسلم، دگر مفضّل و صفوان کان همه بودند چون زراره سرآمد... من که به لب، نغمهٔ ثناى تو دارم هر چه که دارم من از عطاى تو دارم دست به زنجیرهٔ ولاى تو دارم پاى به زنجیرم و هواى تو دارم دست برون آور و بگیر مرا یَد...