eitaa logo
🌹کانال مولودی و اعیاد غریب آشنا (مبشری)
1.8هزار دنبال‌کننده
2.2هزار عکس
224 ویدیو
56 فایل
https://eitaa.com/joinchat/1922302029Cf52fe4bfa2 #غریب_آشنا #اشعار_و_نغمات_آیینی_مناسبتی_وکاربردی با محرَّم زخم ما نان و نمک ها خورده است تا ابد از شور عاشورا نمک گیریم ما #محمد_مبشری جهت تبادل و ارتباط مستقیم با شاعر @mohammad_mobasheri313
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
(عج) حلال تمام مشکلاتی ای عشق تنها تو بهانۀ حیاتی ای عشق برگرد که روزمرّگی ما راکشت الحق که سفینة‌ النجاتی ای عشق اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلِیکَ الْفَرَج 🌼🍃 @gharibe_ashena_mobasheri313
بدون بارش باران، کویر می‌میرم بدون گریه‌ی بر تو، فقیر می‌میرم هرآن کسی که غلام تو می‌شود آقاست بدون نـوکــری تـو حقیر می‌میرم اگرچه کـرب و بلا قسمتم نشد آقا به حسرت حرمت در مسیر می‌میرم برای زخم زیاد تو عمر من کم بود دو چشم من نشد از گریه سیر، می‌میرم به وقت مردن خود جای أشهدم گویم "حسین أمیری و نعم الأمیر" می‌میرم قسم به مـادر پهلو شکسته‌ات آقا محبت خودت را ز من نگیر می‌میرم : 💔 با خیـال حـَـرَمَــت زندگی ام میگذرد خواب شیرین حرم آخر رویای من است @gharibe_ashena_mobasheri313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
به سبک: اباصالح التماس دعا هر کجا رفتی یاد ما هم باش ✅ بند اول اباصالح ، این دل تنگم ، آرزو دارد ، یا اباصالح ببیند روی تو را میلِ ، گفتگو دارد ، یا اباصالح اباصالح ، حاجتم شده این ، که جمال تو را ، من نظاره کنم نیایی از غصِّه می میرم ، این گریبان از غصِّه پاره کنم ببین دل تنگم گل نرگس تویی آهنگم گل نرگس العجل مولا ، العجل مولا ✅ بند دوم اباصالح ، خاک پای توام ، من فدای توام ، مبتلای توام بیا مولا ، تا نبینی من ، مثل یارانم ، جان فدای توام تو خوبی و من بدم مولا به درگاهت آمدم مولا العجل مولا ، العجل مولا ✅ بند سوم من امشب با ، بار ظلم و گناه ، سویِ کوی شما ، آمدم آقا پناهم ده ، تا که آواره ، تر از این دیگر ، نشوم مولا تو را جان مادرت زهرا نکن امشب رد مرا مولا العجل مولا ، العجل مولا @gharibe_ashena_mobasheri313
اکثر اوقات دختر مثل مادر می شود ارث مادر عاقبت از آنِ دختر می شود حضرت زهرا اگر انسیة الحورا بود دختر از این حیث با مادر برابر می شود عطر یاس و بوی سیب آمیخته با نام او با حضورش خانه ی حیدر معطر می شود از دو دریا لؤلؤ و مرجان فقط حاصل نشد آبشار صبر را سرچشمه کوثر می شود نام زینب تا گره خوردست با نام حسین عشق تفسیری از این خواهر برادر می شود شمه ای از داستان عشق شور انگیزشان از همه افسانه های عاشقی سر می شود احسن الحال همه عشاق با امضای اوست او بخواهد کربلای ما مقدر می شود ذوالبیان ارثیه ی بابا برای دختر است با همین ارثیه او در کوفه حیدر میشود در دفاعِ از حرم عباس درسی داده است نیزه میگوید فقط این کار با سر می شود تار و پود چادر مادر اگر خاکی شده سهم دختر نقش آتش روی معجر می شود آخر هر روضه و مدحی که از دختر شده یاد مادر میکنند و صحبت از در می شود @gharibe_ashena_mobasheri313
نماز عشق به پا می کنم به نام حسین به نای سینه نوا می کنم به نام حسین تو زینبی و همه قاصرند از وصفت کتاب عشق تو وا می کنم به نام حسین به نام دلبرت اذن دخول می گیرم طواف کوی تو را می کنم به نام حسین به نام نامی معشوق شهره اند عشاق تو را همیشه صدا می کنم به نام حسین من از تو یاد گرفتم چنین عبادت را میان سجده دعا می کنم به نام حسین قسم به سجده ی تو اعتقاد من این است نماز سوی خدا می کنم به نام حسین تو آمدی که بگویی برای قرب خدا وجود خویش فدا می کنم به نام حسین دمشق و کربلا هر دو تربت عشق است شب ولادت تو وقت صحبت عشق است خدا عنان دل ما به دست تو داده اسیر دام تو اما ز غیر آزاده اگر پیاله ی ما بوی چشم تو گیرد شود برای همیشه لبالب از باده مقام زین اَبی را به هرکسی ندهند که این مدال؛ فقط گردن تو افتاده اگر که باز شود دیده ها ز نور اشک اگر قدم بگذاریم بین این جاده به چشم خویش ببینیم پای پرچم عشق هنوز با کمری راست زینب اِستاده چنان سگی به در خانه ات ببند مرا که نام صاحب کلب است روی قلاده خدا شهود شود بی حجاب در دل شب نشسته دختر زهرا میان سجاده به بی نظیری تو اعتراف باید کرد شبیه کعبه به دورت طواف باید کرد زمان بوسه رسیده کمی مدارا کن رسیده ای بغل یار دیده ات وا کن در این نگاه برای همیشه ای خواهر تمام حُسن خداوند را تماشا کن به فکر عبد گنه کار باش و یک لحظه به احترام حسین دست خویش بالا کن به پشت معجر خود با کمی دعا کردن تمام شهر؛ پر از نور مثل زهرا کن همه به یاد خدیجه رخ تو بوسیدند جلال بانوی مکه دوباره احیا کن ببین چگونه پدر مست دیدن تو شده نظر به چهره ی پر افتخار مولا کن سلام دختر حیدر شریکة الارباب بزرگ زاده بیا و گدای خود دریاب کسی که دست توسل بر این سرا بزند قدم به وادی ممنوعه ی خدا بزند حرام باد به هر عاشقی که بی اذنت قدم برای زیارت به کربلا بزند شناختی که من از دست هایتان دارم بعید باشد اگر دست رد به ما بزند همین کرامتتان شدسبب به هر شب و روز که حلقه دور نگین کرم گدا بزند تو قرص نان خودت را به سائلی دادی که حق به خانه ی تان مهر هل اتی بزند تهجّد سحرت بس که غرق ذات خداست حسین تکیه ی آخر بر این دعا بزند ازان دمی که شده احترامتان واجب به دست های شما بوسه مصطفی بزند ز محضر همه سادات عذر می خواهم اگر که گفته ام آتش به قلب ها بزند خدا نیاورد آن روز را که در شهری کسی به بی ادبی نامتان صدا بزند به غیر حضرت زهرا کسی اجازه نداشت که دست بر گره معجر شما بزند @gharibe_ashena_mobasheri313
خانۀ فاطمه آن روز تماشایی بود که فضا جلوه‌گر از آیت زیبایی بود در بهاری که نسیمش نفس جبریل است گل ناز دگری رو به شکوفایی بود خانه‌ای را که خدا جلوهٔ عصمت بخشید در و دیوار پر از نقش شکیبایی بود تا بیایند به تبریک محمد، جبریل با ملائک همه در حال صف آرایی بود به خدا، چشم خدا دست خدا وجه خدا ز جگر گوشهٔ خود گرم پذیرایی بود تا که قنداقهٔ او را به بر آورد حسن حالتی رفت در آنجا که تماشایی بود ساکت از گریه نشد تا که حسینش نگرفت این دو را چون که ز آغاز شناسایی بود دختری داشت در آغوشِ محبت، زهرا که سراپا همه آیینهٔ زیبایی بود دختری داشت سراپای همانند علی زینبی داشت که ذاتش همه زهرایی بود... پنج معصوم به او معرفت آموخته‌اند که ز ایمان و یقین در خور یکتایی بود وصف او عالمۀ غیر معلم شده است تا به این مرتبه‌اش پایهٔ دانایی بود بود از صبر و رضا نایبۀ خاص امام نازم او را که به این قدر توانایی بود کربلا صحنۀ عشق است و در آن صحنۀ عشق همت زینب نستوه تماشایی بود به علمداری صحرای بلا کرد قیام رهبر قافلۀ عشق به تنهایی بود یک زن و آن همه داغ دل و آن‌قدر شکیب عقل از این واقعه در چنبر شیدایی بود... @gharibe_ashena_mobasheri313
عاشق طواف کعبه ی آمال می کند اخلاص را چکیده ی اعمال می کند عاشق شراب می چکد از دیده ی ترش با گریه مست می شود و حال می کند دیوانه ی حسین شدن اوج بندگی ست این کار را عقیله ی این آل می کند زینب همان کسی ست که نام معظمش هر قامت الف شده را دال می کند شاگردی کنیز خدا را نموده است این راه را چو فاطمه دنبال می کند آنجا که جبرییل امین هم حجاب بود او سجده روی تربت گودال می کند اشک است رزق اعظم و رزاق زینب ست فرمانروای کشور عشاق زینب ست ما را خدا ز حاصل زینب درست کرد از خورده هایی از گِل زینب درست کرد دلواپسِ ادامه ی راه حسین بود ما را خدا مقابل زینب درست کرد در پاسخ حسین که من اشک مؤمنم بنیاد گریه را دل زینب درست کرد خلاق روزگار گِل هرچه گریه کن با اشک های نازل زینب درست کرد عشاق سرشکسته ی بازار عشق را از چوبه های محمل زینب درست کرد هرگز کسی حقیقت او را ندیده است نوری عظیم ؛حائل زینب درست کرد نور حسین شد همه جا بهر او حجاب مسطوره بود عابده ی آل بوتراب وقت نماز شب که به حال قیام بود مانند کعبه جلوه ی نورش تمام بود پنجاه و هفت سال ز هر کجا گذر نمود گرم طواف قامت او سه امام بود پای حسین زندگی خویش را گذاشت او در مسیر عاشقی اَش مستدام بود جایی که احترام ِبه او وحی نازل است در پیش او قیام نکردن حرام بود گرچه علی شهیده ی خود زنده کرده است دانی که فرق زینب و حیدر کدام بود او از تن بدون سری حرف می کِشد با حنجر بریده شده هم کلام بود عقل این زبان بسته به زنجیر می کشد ورنه مسیر عشق به تکفیر می کشد آیینه دار صبر خدا دخت حیدرست زهرای روزگار تجلی کوثرست گویند در حدیث کساء نیست نام او زینب همان عبای یمانی دلبرست زینب خلاصه ی همه ی پنج تن شده شأن و مقام و مرتبه اش فوق باورست زینب غریب آمد و زینب غریب رفت آری ظهور جلوه ی او روز محشرست یک یا حسین گفت سپاهی عقب کِشید خاتون خانواده ی فتاح خیبرست در کربلاست معجر او مُحی الحسین تنها گواه گفته ی من نعش اکبرست داده نجات با نفسش نُه امام را تا دید روی ناقه امامی که مضطرست ما قائلیم یک تنه او یک سپاه بود دعوای عصر روز دهم پای معجرست این روزها که بیت علی ریخته بهم با دست های کوچک خود یار مادرست با دستمال خیس کمی پاک می کند خونابه را که بر لب بیمار بسترست با فضه گفت هر چه سر مادر آمده تقصیر داغ بودن مسمار آن دَر است @gharibe_ashena_mobasheri313