#حضرت_زهرا_شور
#شور
داره میسوزه در ، گیر افتاده توو هُرم شعله ها ، زندگیه حیدر
خونابه روو زمین هِی میریزه ، از پهلوی مادر
داره میسوزه در
بدجور لگد خورده ،ضربه ی محکم و سنگین پا ، گلشو پژدمرده
بال و پرش تَرک خورده مسمار ، چی سرش آورده
بدجور لگد خورده
یه عده بی حیا همش توو رفت و آمدن
افتاده غرق خون به زیر دست و پا یه زن
با بار شیشه پشت در نقش زمین شده
خونه و زندگیه حیدرو بِهم زدن
شکسته دنده و : پهلوی مادرم
میباره درد وغم : از روی مادرم
مظلومه مادرم
@gharibe_ashena_mobasheri313
چادر و معجر سوخت، بانوی پا به ماه پیش چشم ، یه عده کافر سوخت
حرارت اون قَده بالا بود که ، همه ی پیکر سوخت
چادر و معجر سوخت
راه نفس سد شد، ریخته بودن توو خونه نامردا ، حال حسین بَد شد
یه گوشه مجتبی دق کرد وقتی ، ضربه ها ممتد شد
راه نفس سَد شد
همه میخندیدن به حال و روز مرتضی
مادر و میزدن با ضرب تازیوونه ها
یکی برای یاری و کمک نیومدِش
به اشک چشم مجتبی نکردن اعتنا
بشکنه پای اون: کسی که زد لگد
همونکه بی هوا : مادر ما رو زد
مظلومه مادرم
@gharibe_ashena_mobasheri313
قنفذ جفا کردش
همراه اون مغیره با غلاف ، عُقدشو وا کردش
دستای ما درو از دستای ، مولا جدا کردش
قنفذ جفا کردش
کرده ورم بازوو
میچکه روو زمین خونابه از ، زخمای توو پهلوو
سیاهی و کبوودی ها مونده ، روو صورت و ابروو
کرده ورم بازو
حرومیا دستای مولارو که بستن و
اون دو نفر بازوی مادرو شکستن و
خدا الهی نگذره از اون چهل نفر
توو کوچه ها غرور حیدرو شکستن
چقد بلا کشید: مادر قد کمون
باتن غرق خون: دیگه نداشت توون
مظلومه مادرم
#عباس_قلعه
#کانال_غریب_آشنا
#هجده_بهار_۸
@gharibe_ashena_mobasheri313
#حضرت_زهرا_زمینه
#زمینه
در بین این بستر ، میسوزه تن تو
این خونه یا لاله س ، روی پیرهن تو
روزا تب داری از گریه بی تابی
شبا از درد پهلو نمی خوابی
سخته نفس کشیدنت ، بمیرم برات 3
معلومه بدجور زدنت ، بمیرم برات 3
@gharibe_ashena_mobasheri313
می سوزی مثل شمع ، داری میشی خاموش
دستمال به سر بستی ، همش میری از هوش
چشات انگار دیگه خوب نمیبینه
گمونم واسه اون دست سنگینه
کبود شده زیر چشات ، بمیرم برات 3
نداره جوهره صدات ، بمیرم برات 3
@gharibe_ashena_mobasheri313
یادش بخیر وقتی ، که غوغا می کردی
در میزدم هر بار ، تو در وا می کردی
تموم شد اون روزای خوشی زهرا
با این بغضت من رو میکشی زهرا
نکن غریبی با علی ، پاشو فاطمه 3
بگو بلند یا علی ، پاشو فاطمه 3
@gharibe_ashena_mobasheri313
نه سال با درد و غم تو سوختی و ساختی
حتی ازم زهرا ، یه حاجت نخواستی
نگو پیوسته با من حلالم کن
نرو ای خسته رحمی به حالم کن
صفای منزل علی ، بمون فاطمه 3
به خاطر دل علی ، بمون فاطمه 3
@gharibe_ashena_mobasheri313
گاهی دخیل اشک می بندی به تابوت
گاهی با زیر چشم می خندی به تابوت
شده لبخند تو قاتل زینب
میون دلها وای از دل زینب
بغض و ببین توی چشاش ، نرو فاطمه 3
خونه داری زوده براش ، نرو فاطمه 3
#کانال_غریب_آشنا
#هجده_بهار_۸
@gharibe_ashena_mobasheri313
#حضرت_زهرا_زمزمه
#زمزمه
چراغ خونه ی حیدر نرو تو رو به خاموشی
چقدر درد میکشی وقتی میخوای پهلو به پهلوشی
یه شب راحت نخوابیدی تو این هفتادو پنج روزه
بمیرم من برات زهرا که سینه ات داره میسوزه
همه جسمت پر از درده
تنت زخمی چشات تاره
هنوز بازوت ورم کرده
هنوز خونت رو مسماره
توی خونه که راه میری
چرا دستت به دیواره
بند دوم :
تورو دیدم تک و تنها دلم رو غرق آه کردم
ببین شرمندتم زهرا کتک خوردی نگاه کردم
همه برگ و برت زرده الا ای یاس پژمرده
میدونم خیلی درد داری آخه پهلوت لگد خورده
تو افتادی من افتادم
تو پژمردی و پژمردم
کتک خوردی همه دیدند
چقدر من خونِ دل خوردم
شکست بازوت توی کوچه
همونجا کاشکه میمردم
#کانال_غریب_آشنا
#هجده_بهار_۸
@gharibe_ashena_mobasheri313
(دو دمه حضرت زهرا س)
پشت در افتاد از پا دختر خیر الوری
(فاطمه از پا نشست،در چو پهلویش شکست)
گفت بیا فضه خزینی حضرت خیر النسا
(فاطمه از پا نشست،در چو پهلویش شکست)
پیکر بنت النبی در خاک و خون آغشته شد
(فاطمه از پا نشست،در چو پهلویش شکست)
فاطمه مجروح گشت و محسن او کشته شد
(فاطمه از پا نشست،در چو پهلویش شکست)
@gharibe_ashena_mobasheri313
تو امامم هستی و بابای طفلانم علی
(یا علی جانم علی)۲
کن حلالم که شده هنگام هجرانم علی
(یا علی جانم علی)۲
شب بده غسلم علی جان شب کفن بنما مرا
(یا علی جانم علی)۲
کن نهان در خاک دور از دیده ی اعدا مرا
(یا علی جانم علی)۲
@gharibe_ashena_mobasheri313
موقع تدفین زهرا بود تنها مرتضی
(داغش افزون شد علی،دل پر از خون شد علی)
او در آن حالت توکل داشت بر لطف خدا
(داغش افزون شد علی،دل پر از خون شد علی)
دید بهر یاری اش دستان ختم الانبیا
(داغش افزون شد علی،دل پر از خون شد علی)
گفت بسپار ای علی جان این امانت را به ما
(داغش افزون شد علی،دل پر از خون شد علی)
#کانال_غریب_آشنا
#هجده_بهار_۸
@gharibe_ashena_mobasheri313
#حضرت_فاطمه_زهرا_سلام_الله_علیها
با چشمهای نیمه بازت گاه گاهی
چشمان خیس و خستهام را کن نگاهی
وقتی تنورِ خانه روشن شد برایت
گفتم خدا را شُکر کمکم رو براهی
دستاس را چرخاندی اما رنگِ خون شد
دستاس فهمید از نگاهت بی گناهی
از بس به پای گریه هایت آب رفتی
چون پوستی بر استخوانی، مثلِ کاهی
پهلو به پهلو میشوی و میچکد خون
از زخمهایِ پیکرت خواهی نخواهی
از دردِ شانه، شانه میاُفتد زِ دستت
خون مینشیند کنجِ لبهایت زِ آهی
در خواب بودی چادرت را باز کردم
شاید ببینم چهرهات را در پگاهی
دیدم که پائین تر زِ چشمان تو پیداست
زخمِ عمیقِ پنج انگشتِ سیاهی
این چند شب از سرنوشتم روضه خواندی
از سر گذشتم، از جدایی، بی پناهی
گفتی غروبی شعله میپیچد به بالـم
گفتی که می سوزم میانِ خیمهگاهی
در حلقهی نامحرمان و نیزه داران
هرجا که میگردم ندارم تکیه گاهی
#نـوكــر_نـوشــت:
#فاطمه_جان💔
زیر چادر دست بر پهلو بگیر اما بمان
باشد اصلا دست بر زانو بگیر اما بمان
#کانال_غریب_آشنا
@gharibe_ashena_mobasheri313
#حضرت_فاطمه_زهرا_سلام_الله_علیها
صد شکر که ما شیعه ی مولا هستیم
موجیم که در پناه دریا هستیم
پرسند اگر روز قیامت از ما
گوییم همه نوکر زهرا(س) هستیم
#کانال_غریب_آشنا
#هجده_بهار_۸
@gharibe_ashena_mobasheri313
#حضرت_فاطمه_زهرا_سلام_الله_علیها
#غزل #وداع
#مصیبت_بستر_پردرد
پیش از غروب عمرتوبانو خزان شده
مابین بستری وتنت نیمه جان شده
از روز حادثه توچرا بی تکلمی
نا محرمم مگر لب توبی زبان شده
اذن دخول توملک الموت میکند
بانوبگومگر اجلت ناگهان شده
من گرد بسترت همه شب دور می زنم
حرفی بزن بگوکه غم توعیان شده
گویابه خواب امشب تو محسن آمده
خنده به لب شدی ز لب مهربان شده
تسبیح وهم ستاره و سجاده شاهداست
بر ناله ی شبانه و درد نهان شده
دستی که زانوی غم زهرا به برگرفت
غمخوار آه وناله ی این کودکان شده
زهراببین که قلب حسن تیر می کشید
غمدیده از کبودی قد کمان شده
زهراشکسته قلب علی درهوای تو
درماتم وعزای تو اومیزبان شده
بانو به زیرپای توچادر فتاده بود
از بس که خم شدی کمرت ناتوان شده
زینب کناربسترتوسفره کرده پهن
خوشمزه تر برای تو این پخت نان شده
گویاردیف دنده ی تان نامنظم است
ای وای من شکسته سراستخوان شده
این درد پهلویت پس از آن ضربه ی دَرَست
احوال مرگ بررخ ماهت عیان شده
از چشم پر ستاره ی تو خون چکیده است
گریم برای قطره ی اشک روان شده
مهمان شدم شبی که بپرسم حال تورا
دیدم بهارعمرتوبانو خزان شده
#آرمین_غلامی(مجنون کرمانشاهی)
#کانال_غریب_آشنا
#هجده_بهار_۸
@gharibe_ashena_mobasheri313
#حضرت_فاطمه_زهرا_سلام_الله_علیها
خبرآمدکه دگربال وپری سوخته شد
وسط شعله آتش جگری سوخته شد
خبرآمدکه سری روی تنی افتاده
وای بین درودیوار بدنی افتاده
خبرآمدگل خون است روی پیرهنش
شاهداین ماجرا درکوچه هاشد حسنش
خبرآمدکه دگربال و پری سوخته شد
وسط,شعله ی آتش جگر ی سوخته شد
خبر آمدکه ز تب کردن و بیمار شدن
خسته شد فاطمه از این همه سربار شدن
خبرآمدکه تنی سوخت و تب دار شده
خسته ازخستگی و دست به دیوار شده
خبرآمدکه دگرشانه ز دستش افتاد
خبرآمدکه همه هست علی رفت به باد
خبرآمدکه دگر آب شده بال و تنش
مثل تصویر شده جمله تمام بدنش
کن حلالش به جزاین حرف نباشد "سخنش
باید آماده کند بهر تو تنها کفنیش
خبرآمدنیمه شب دفن شده یاس نبی
شده درخاک گل باغ پراحساس نبی
#آرمین_غلامی
#کانال_غریب_آشنا
#هجده_بهار_۸
@gharibe_ashena_mobasheri313
#حضرت_فاطمه_زهرا_سلام_الله_علیها
نوکر زهرا شدم دنیا به نامم گشته است
نام پاک فاطمه ذکر سلامم گشته است
من نمیدانم چه رازی دارد این نام عجیب
گفتن #یا_فاطمه تکیه کلامم گشته است
#کانال_غریب_آشنا
#هجده_بهار_۸
@gharibe_ashena_mobasheri313