eitaa logo
🌹کانال مولودی و اعیاد غریب آشنا (مبشری)
1.7هزار دنبال‌کننده
2.2هزار عکس
231 ویدیو
67 فایل
https://eitaa.com/joinchat/1922302029Cf52fe4bfa2 #غریب_آشنا #اشعار_و_نغمات_آیینی_مناسبتی_وکاربردی با محرَّم زخم ما نان و نمک ها خورده است تا ابد از شور عاشورا نمک گیریم ما #محمد_مبشری جهت تبادل و ارتباط مستقیم با شاعر @gharibe_ashena_mobasheri
مشاهده در ایتا
دانلود
سوی قم از مدینه یار آمد با وجودیکه بی قرار آمد همۀ شهر غرق استقبال خواهر اینبار با وقار آمد همه اش احترام می کردند دسته دسته سلام می کردند همه جا مِهر بود و گلباران حقِّ او را تمام می کردند هیچکس ناسزا نگفت به او جز درود و ثنا نگفت به او هیچکس وقت آمدن غیر از آیۀ انّما نگفت به او قم عجب میهمان نوازی کرد تا ابد ماند و سر فرازی کرد قم عجب کرد آبروداری کوفه با آبرو چه بازی کرد خوب شد که سری به نیزه ندید خوب شد هیچ حرف بَد نشنید خوب شد وقت دست و پا زدنِ نیمه جانِ برادرش نرسید ای امان از غریبیِ زینب وای از غم نصیبی زینب هیچ چشمی به شام و کوفه ندید در بلا بی شکیبیِ زینب 🔹 🔹️ @gharibe_ashena_mobasheri313
با همین سوز که دارم بنویسید حسین هر که پرسید ز یارم بنویسید حسین ثبت احوال من از ناحیه ارباب است همه اهل و تبارم بنویسید حسین خانه آخرتم هست قدمگاه حبیب سر در قصر مزارم بنویسید حسین هر که پرسید چه دارد مگر از دار جهان همه دار  و ندارم بنویسید حسین من از دلم را از شکیبایی زینب دارم همه صبر و قرارم بنویسید حسین هیچ شعری ننویسید به روی کفنم با گِلِ تُربَت یارم بنویسید حسین تا نپرسند ز من هیچ سوال آن دو مَلَک به روی سینه زارم بنویسید حسین گلشن و باغ و بهشتم همه در هیئت اوست همه باغ و بهارم بنویسید حسین روی پیشانی من هر چه که بیمار شدم با همه حال نزارم بنویسید حسین هر که پرسید که در چله نشینی چه کنم اربعین با که گذارم؟ بنویسید حسین دست بر شاکله هیئتی من نزنید گفت یارم به عذارم بنویسید حسین آری از کرب و بلایش نتوان دست کشید حاجت قافله دارم بنویسید حسین    🔹 🔹 @gharibe_ashena_mobasheri313
روز اول که درِ خانه ی زهرا دیدم همه تکلیفِ خودم در رهِ مولا دیدم دَمِ در، بر قدمِ دختِ علی افتادم خویش را خادمه ی زینب کبرا دیدم خواستم مادری از بهر یتیمان بکنم عالَمی فاصله تا ام ابیها دیدم چونکه آقام به یافاطمه میکرد خطاب غمِ بی مادری از چهره ی گلها دیدم یاوه گویان چقدَر پشتِ سرم حرف زدند چه بگویم، چقدَر طعنه ز اعدا دیدم قصد کردم که خدا هر چه دهد طفلانم همه را نذر یتیمان حرم گردانم از همان روز که رخسار قمر آوردم باورم بود، سپاهی ز جگر آوردم خواستم یارِ حسینم بشوم، از این رو در ره کرب و بلا چار پسر آوردم قصه ی کوچه ی غم را که شنیدم ز حسن لشگرِ منتقمان را به ثمر آوردم داستان در و دیوار عزادارم کرد بهر زینب پس از آن، چند سِپر آوردم میخِ در را که شنیدم، نفَسم سخت گرفت ناله ها در دلِ شب تا به سحر آوردم غمِ بازوی ورم کرده کبابم میکرد روضه ی سوختنِ فاطمه آبم میکرد سوختم در همه ی عمر بر آن عمر کمش گریه کردم همه شب از غمِ آن قدِّ خمش قصد کردم، شود عباس علمدار حسین تا که در معرکه گیرد کمی از کوهِ غمش از خدا خواسته بودم به صفِ کرب و بلا بشود منتقم سیلیِ اهلِ ستمش از خجالت پسرم کشته شد، از تیغ نشد از لب تشنه ی آن سَرور و اهل حرمش چشمِ گریانِ سکینه جگرش را سوزاند نیزه نه، طفلِ حرم چشم ترش را سوزاند کاش بعد از پسرم یاور زینب بودم جای زهرا همه جا مادر زینب بودم وقتِ بوسیدنِ حنجر که هجوم آوردند کاش همچون سپری بر سر زینب بودم کاش در حمله ی بی وقفه ی غارتگرها مانعِ غارتِ آن معجر زینب بودم کاش زیر لگد و کعب نی و سیلی و مُشت سپرِ قافله و لشگر زینب بودم کاش در کوفه و در شام و در آن مجلسِ شوم وسط معرکه دور و بر زینب بودم تهمتِ سختِ کنیزی به حرم کشت مرا بر سر نیزه حیای پسرم کشت مرا
. گناهکارم و آلوده، یاعلی مددی هر آنچه معصیتم بوده، یاعلی مددی برای آنکه سبکبال جان دهم به تو وُ... خیالِ من شود آسوده، یاعلی مددی به وقتِ مرگ خوشم، کز "فَمَن یَمُت یَرَنی" عیارِ من شود اَفزوده، یاعلی مددی پناه بر تو ز حرفِ اَهالیِ برزخ که استخوان شده فرسوده، یاعلی مددی پس از گذشتِ چهل سال، گفت مرده، هنوز... ز فعلِ خویش نیاسوده، یاعلی مددی کجاست آنکه کند افتخار تا دمِ مرگ... به دامنی که نیالوده، یاعلی مددی ز نسلِ آدم و حوّا، گناه اگر بخشند فقط به عشق علی بوده، یاعلی مددی به منکرانِ ولای تو یاعلی، لعنت که بُغضشان شده شالوده، یاعلی مددی به دشمنِ تو، ازل تا ابد سِزد نفرین که نیست عشقِ تو بیهوده، یاعلی مددی من و ستایشِ نامِ تو تا صفِ محشر خدا ثنای تو فرموده، یاعلی مددی به نَصّ گفته ی پیغمبرِش، خدا لطفی... به دوستانِ تو بنموده، یاعلی مددی به کوریِ همه ی دشمنانِ تو، حرمش... خدا فقط به تو بگشوده، یاعلی مددی چنانکه مادرِ تو مَحرمِ حرم شده است به توست خاطرم آسوده، یاعلی مددی نبود لایقِ سجده به نورِ تو، اِبلیس سجودِ ما به علی بوده، یاعلی مددی عَلَی الصّباحِ قیامت هم از علی گویم که نیست بهرِ تو محدوده، یاعلی مددی دم از حسین و حسن میزنم به عشقِ نجف حرم بخواهم از این دوده، یاعلی مددی "علی امام من است و منم غلام علی هزار جان گرامی فدای نام علی" کرانه ی کَرمت بسکه هست گسترده بسوی جود و کرم، هر چه دست گسترده نه سفره، سفره ی امروز و خوانِ دیروز است که هست، خوانِ کرم از اَلَست گسترده به روز حشر که مائیم و ساقیِ کوثر کنارِ حوض، شود این نشست گسترده بهشتِ کوی تو نَه، سقف دارد و دیوار مگر کنارِ تو جنت کم است گسترده؟ به بزمِ حالِ وصالِ جمالِ دلبری اَت فرشتگانِ صُراحی بدست گسترده قسم به چشمِ خمارت، ز مستیِ نظرت فدائیان و شهیدانِ مست گسترده فحولِ منتظرانِ کلامِ دلجویت به گِردِ یار، نشسته به بَست گسترده در آن دیار، فراوان تر از زمین هستند موالیانِ ولایت پرست گسترده ز بسکه عبدِ خدایی، به مُلکِ نُه گانه... ترا چو عبدِ خدا، بنده هست گسترده کلونِ دربِ جنان چونکه یاعلی میگفت خدا گشود، هر آن در که بست گسترده چه کیمیای عظیمی است حبِ عشقِ علی که نیست چون غمِ تو، بت پرست گسترده طنینِ نعره ی "اَللهُ اَکبرت" در بدر صفوفِ دشمنِ دین را شکست گسترده ز ذوالفقار بپرسند، تا دهد پاسخ که داشت بازوی تو ضربِ دست گسترده سر از محله ی دوزخ در آورَد مَرحَب که دید، تیغِ ترا نازِ شَست گسترده عبادتِ ثقلین از اطاعتت خجلند که در تو میوه ی اخلاص، هست گسترده به یک هجومِ تو صدها سپاهِ بی پروا به نهروان و به صفین، گسست گسترده خدا به حبِ تو داده نجات، مومن را از آنچه دام، که اِبلیسِ پست گسترده "علی امام من است و منم غلام علی هزار جان گرامی فدای نام علی" یلِ خدا و علمدارِ مصطفا حیدر ابوالائمه و در عرش مرتضا حیدر هبوطِ آدم و حوا برای خدمتِ اوست نزول آیه ی "تطهیر و اِنما" حیدر در آسمان که خدا خواند خطبه اش را، گفت: که کفوِ فاطمه در نزد کبریا حیدر به شهرِ علم نباشد بجز علی بابی که راهِ کسبِ علومِ خداست با حیدر نبی جمالِ علی دید روزِ "اَو اَدنی" که هست شاهدِ یکتاییِ خدا حیدر حجاب و پرده ای اصلاً برای مولا نیست موحد است هر آنکه رسید تا حیدر کمانِ ابروی او پُشته ها ز کشته گرفت شبانه روز بگیرد شهیدها حیدر حضورِ قلب، به محراب هر که را برسد تصرفش کند آن لحظه با ولا حیدر نمازِ خلق، بدونِ ولایتش باطل مگر به جلوه ای از خود کند ادا حیدر فریبِ خطِ نقاق و ریا نباید خورد میانِ مومن و کافر ملاک، یا حیدر کسی به صحنِ قیامت نمیشود مسرور مگر هر آنکه بگوید به او بیا، حیدر نگینِ پادشهی در نماز می‌بخشد بر آنکه هست گدا بر امامِ ما حیدر اگر ملازمِ قنبر شدی "هَنیئاً لَک" بدان که بر تو سحر میکند دعا حیدر جدا کننده ی حق، روزِ فتنه از باطل کسی که کور کند چشمِ فتنه را حیدر مدافعِ حرمِ دین، حریمِ عترت اوست که بی زِرِه بزند در صفِ بلا حیدر میانِ معرکه، ذکرِ علیست یازهرا و هست فاطمه را "دافعِ البلا" حیدر نمی‌رسد به امامِ زمان، ز ما پرچم مگر علیِ زمان را کند عطا حیدر "علی امام من است و منم غلام علی هزار جان گرامی فدای نام علی" به روزباشیدبااین کانال👇 ══✼🍃🌹🍃✼══ ⤵️⤵️ @gharibe_ashena_mobasheri313 ══✼🍃🌹🍃✼═
عاشق آن است که جان در حرمش می‌بازد هستیِ خویش بپای کرَمش می بازد زینبیه حرمِ پنج تنِ آل عباست شیعه جان، بهرِ دفاع از حرمش می‌بازد هر که شد پیروِ زینب، همه هستی بدهد نوکر اینجاست که جان در قدمش می بازد تا بماند حرمِ محترمش، یارش باش یار، جان در حرمِ محترمش می بازد پرچمِ حضرت عباس نگهبانِ حرم عالَمی، هستیِ خود بر علَمش می بازد سپهِ کرب و بلا دورِ سرش می‌گردد کوه هم، رنگ از این قدّ خمش می بازد هیئت آماده ی لشکرکشی از زینبیه است جان چه باشد که به دریای غمش می بازد همه حیرانِ غم و قلب صبورِ زینب وای از سختیِ گودال و عبور زینب هر چه را دید، به زیبائیِ نیاتش دید همه اَسرارِ خدا را به ملاقاتش دید دست، چون زیرِ تنِ پاره ی مولایش برد پس خداوند، تجلّیِ مناجاتش دید پخش در مقتلِ خون، هر ورق از قرآن بود اینچنین بود پریشانیِ آیاتش دید خواست تا سجده ی شکری کند از روی ادب رگ رگِ خونِ خدا را به عباداتش دید اولین روضه ی خود را تهِ گودال که خواند گریه ی اهل زمین تا به سماواتش دید بوسه زد بر رگِ ببریده و میکرد دعا غرق در ذاتِ خدا بود و اِجاباتش دید منتقم گوشه ی گودال که بگرفت قنوت همه را یکسره، آمین گوی حاجاتش دید همه حیرانِ غم و قلب صبورِ زینب وای از سختیِ گودال و عبور زینب هجمه ای شد ز اَراذل، که فلَک ریخت بهم خشمِ اَعراب، حرم را به کتک ریخت بهم داشت آن مجلسِ روضه به ثریا میرفت با هجومی، ز سما تا به سَمَک ریخت بهم داشتند عائله ی عشق، فغان می‌کردند کعبِ نِی، قافله را داد مَحَک ریخت بهم معجر و روسری و مقنعه و چادرها زیرِ دستِ سپَهی، مثلِ فدک ریخت بهم کم نبود آنهمه زخمی که تنِ بی سر داشت ناسزا آمد و بر زخم، نمک ریخت بهم از لگد بر سرِ اَطفال نکردند دریغ باز لبهای پُر از خورده ترک ریخت بهم مَحرمی در برِ ناموسِ خدا، هیچ نبود حرم از عصمتِ بی یار و کمک ریخت بهم همه حیرانِ غم و قلب صبورِ زینب وای از سختیِ گودال و عبور زینب وای از آن لحظه که هنگامِ سواری آمد دیده ی فاطمه را بارشِ جاری آمد شمرها، حرمله ها، هلهله ها سر دادند دختری در بغلِ عمه به زاری آمد همه را یک تنه بر ناقه، خودش کرد سوار خود زمین ماند و رگِ پاره به یاری آمد وسطِ معرکه طوفان شد و غوغائی شد همه دیدند ز گودال، غباری آمد ناقه بنشست، وَ بنشست بر او دخت علی و سپس در صددِ قافله داری آمد ناقه بی پرده و بی پشت و جهاز است، ولی نورِ زهرا، پیِ انجامِ قراری آمد ذکرِ تکبیر که هر کشته ی بی سر، سر داد اشکِ هر نیزه نشین، در پیِ کاری آمد همه حیرانِ غم و قلب صبورِ زینب وای از سختیِ گودال و عبور زینب به روزباشیدبااین کانال👇 ══✼🍃🌹🍃✼══ ⤵️⤵️ @gharibe_ashena_mobasheri313 ══✼🍃🌹🍃✼═
دل مژده که آفتاب امید آمد در ظلمت قحط نور خورشید آمد با اهل بلاد عشق از پردۀ جان گو روح خدا و روح توحید آمد *** یاد امام و یاد شهیدان دوام ماست در راه کربلای حسینی قیام ماست روح خدا هنوز دَمَد جان به انقلاب سید علی خامنه ای تا امام ماست شاعر: به روزباشیدبااین کانال👇 ══✼🍃🌹🍃✼══ ⤵️⤵️ @gharibe_ashena_mobasheri313 ══✼🍃🌹🍃✼═
ما مصیبت زده‌ی کرب وبلاییم حسین بال و پر سوخته‌ی آل عباییم حسین     بسکه خون دل از این دیده ز غم‌های تو رفت همنشین لب دریای بکاییم حسین     عمر دنیا نرسد چون به عزاداری تو تا قیامت ز غمت عقده گشاییم حسین     روز محشر که همان یوم یفرّالمرء ست ما سراسیمه به سوی تو بیاییم حسین     چون که احداث شود منبر منصور ملک باز پا منبری یار تو ماییم حسین       همه آبادی دل از کرم مادر توست ورنه ویرانه دل از شام بلاییم حسین     ما خجالت زده‌ی غافله سالار غمیم که سر افکنده‌ی «نحن الاسراءیم» حسین   چادر و معجر و عمّامه اگر سوخته شد ما به جا مانده از آن سوخته‌هاییم حسین چون برآریم به عشق تو سر از خاک مزار گرد راه پسر خیر النسائیم حسین تا شویم عارف و آماده‌ی ایام ظهور بر سر و سینه زنان غرق دعاییم حسین به روزباشیدبااین کانال👇 ══✼🍃🌹🍃✼══ ⤵️⤵️ @gharibe_ashena_mobasheri313 ══✼🍃🌹🍃✼═
قعر سجون، به واژه که معنا نمیشود در چاه، جای یوسف زهرا نمیشود چندین سیاه چال در اعماق یکدگر اینجا که جای این قدِ رعنا نمیشود تاریکتر ز شامِ سیه سِجنِ من شده نور خدا، نهان دلِ شبها نمیشود ممنوع شد اگرچه ملاقاتِ من، ولی دیوار و در که مانعِ زهرا نمیشود این گردنِ شکسته ی زنجیر بسته ام حتی برای سجده کمی تا نمیشود کوبیده ساقِ پای من از حلقه ی قیود این استخوانِ خورده گِره وا نمیشود با زهرِ کین، گلوی منِ روزه دار سوخت افطار من که سیلیِ اعدا نمیشود بر غربتم اگرچه رضا روز و شب گریست اما غمم، مصیبت عظما نمیشود با روضه های جدّ غریبم گذشت عمر دردم بدونِ گریه مداوا نمیشود این سالهای سخت به زندان، چو یک شبِ... زندانِ سختِ زینب کبرا نمیشود چندین کفن به جسم من، ای وای یک کفن... بهر عزیز فاطمه پیدا نمیشود زیر سمِ ستور، چه میمانَد از بدن این جسمِ خاکمال شناسا نمیشود چیزی نمانده تا سحرِ فجرِ انتقام خورشید، پشت ابر تماشا نمیشود یا صاحب الزمان بنما ذوالفقار را چاره بجز قیام تو مولا نمیشود به روزباشیدبااین کانال👇 ══✼🍃🌹🍃✼══ ⤵️⤵️ @gharibe_ashena_mobasheri313 ══✼🍃🌹🍃✼═
الا ای نغمه های ناله پرداز محرم از همین حالا شد آغاز مدینه دارد آهنگ جدایی حسین فاطمه شد کربلایی الا ای اشک های پر ز احساس بپاشید آب پشت پای عباس غمی از تربت پیغمبر آید که نجوای علی اکبر آید الهی دشمنت خواری ببیند قد و بالای زینب را نبیند صدای ناله ای در بین زن ها زده شعله به روی جان و تن ها الهی می روم با او از این جا مبادا بی حسین آیم خدایا وصیت های زهرا را گرفتم شبانه راه صحرا را گرفتم مبادا رهبرم تنها بماند میان لشگر غم ها بماند الهی با حسینم درد دل هاست کمی آهسته تر مادر همین جاست مبادا ای دوای زخم سینه روی بی خواهر از شهر مدینه تو باید سرو من باشی برادر مبادا بی کفن باشی برادر مبادا شاخه هایم بی گل یاس جدا گردد ز تن دستان عباس و یا بی قاسم و اکبر بمانم عزادار غم معجر بمانم روم با قوم نامحرم اسیری ببینم در جوانی رنگ پیری به نام خارجی از دین و اسلام روم با دخترت تا کوفه و شام به روزباشیدبااین کانال👇 ══✼🍃🌹🍃✼══ ⤵️⤵️ @gharibe_ashena_mobasheri313 ══✼🍃🌹🍃✼═
بر جلوه ی خلقت پیمبر صلوات بر چهره ی غرق نور اکبر صلوات تقدیم به آن جوان رعنا که بُوَد سر تا به قدم شبیه حیدر صلوات برجلوه و اجلال محّمد صلوات بر چهره و تمثال محّمد صلوات دیدند چو رخسار علی اکبر را  گفتند که بر آل محّمد صلوات بر آینه جمال طاها صلوات بر نور دل زاده زهرا صلوات در گلشن لیلا بشکفته یک گل بر روی جمال گل لیلا صلوات گل لیلا به جمالت صلوات به جبین و خط و خالت صلوات تو همان آینۀ محمدی به جمال بی مثالت صلوات ای ولیّ حق و فرزند ولی جدّه ات فاطمه، جدّ تو علی چهره ات آینۀ لم یزلی به چنین قدر و جلالت صلوات تا صبح قیامت به قیامت صلوات بر مادر و بر جَّد گرامت صلوات در مأذنه‌ی کرببلا گفته اذان بر ذکر تمامی سلامت صلوات آن گل که از او جهان معطر باشد سر تا قدم شبه پیمبر باشد خواهی که گل احمدی را بویی فرزند حسین علی اکبر باشد خواهی که ببینی رخ پیغمبر را بنگر رخ زیبای علی اکبر را در منطق و خلق و خوی او می بینی با دیده جان احمدی دیگر را هستم همه شب یاد تو ای شهزاده محتاج به امداد توی شهزاده ای کاش که امر فرج امضا بشود از برکت میلاد تو ای شهزاده یارب نظری ز مرحمت بر ما کن لطفی تو به ما به حرمت زهرا کن امروز به حق علی اکبر حسین امر فرج مهدی ما امضا کن ای اهل سماوات گل بریزید دوباره میلاد محمد شده تکرار دوباره امروز همه و الشمس بخوانید از پاره دل گل بفشانید این لاله و ریحان حسین است و الله قسم جانم حسین است جمال حضرت حق بی نقاب می آید ز مشرق دلمان آفتاب می آید به ربنای قنوتم جواب می آید گل محمدی بوتراب می آید خدا به خانه ی ارباب احمد آورده بیا حسین که لیلا محمد آورده امیر_عظیمی از خانه ی ارباب خبر می آید بر آل علی تازه پسر می آید در خُلق و مرام و منطق و حُسن و جمال انگار محمّدی دگر می آید ‍ ‍ در بیت حسین بن علی جشن و سرور است میلاد عزیزی ز سرا پرده نور است روزی ڪه به دنیا زده پا روز جوان است در چشم همه روی پیمبـر به ظهور است "اکبر" که گل حمیده فاطمه است نور دل و نور دیده فاطمه است هر چند که از گلشن لیلا باشد او لاله پروریده "فاطمه" است این گل که شکفته ،عطر جنت دارد انــدازۀ فـردوس طراوت دارد از یمـن شکفتـن علـی اکبـر ارباب به خانه اش ضیافت دارد این شعر ، سرود عالم بالا شد تبریک ، حسین بن علی بابا شد همنام علی ، شبه محمد یعنی میلاد علی اکبر لیلا شد آيينه رونماى حيدر آمد اين بار على ،شبهِ پيمبر آمد سقّاى ادب باز رجز مى خواند: الگوى جوان،"علىّ اكبر" آمد از ذکرِ شهید، سینه بی تاب شده عکسِ شهدا در دلمان قاب شده ای نسل جوانان جهادی تبریک میلادِ علیْ اکبرِ ارباب شده این گل که شکفته ،عطر جنت دارد انــدازۀ فـردوس طراوت دارد از یمـن شکفتـن علـی اکبـر ارباب به خانه اش ضیافت دارد باخلق پیمبر آمده...ای جانم باهیبت حیدر آمده... ای جانم تبریک ملائکه بهم می گویند زیرا علی اکبر آمده...ای جانم گردآورنده : محمد مبشری به روزباشیدبااین کانال👇 ══✼🍃🌹🍃✼══ ⤵️⤵️ @gharibe_ashena_mobasheri313 ══✼🍃🌹🍃✼═
هر دلی شیداست ایزد را، بگوید یاعلی هر که مجنون است سرمد را، بگوید یاعلی هر که مشتاق است احمد را، بگوید یاعلی هر که میخواند محمد را، بگوید یاعلی یاعلی گفتم علیِ اکبرش آمد بیاد یاعلی گفتم گل پیغمبرش آمد بیاد یاد اکبر یاد سرمد را به دلها آورد یاد اکبر یاد احمد را به دلها آورد یاد اخلاق محمد را به دلها آورد یاد عشق و شورِ بی حد را به دلها آورد مظهر خُلق لطیف و شور و احساس آمده أشبه الناس آمده، آقای عباس آمده کیست شِبه مصطفی، آنکه شبیه حیدر است کیست مجذوب خدا، آنکه ز نسل کوثر است کیست شاگرد حسن، نامش علیِ اکبر است کیست فرزند حسین، آنکه همان پیغبر است سیرت و صورت نبی را مثل و همسان است او ظاهر و باطن چنان ختم رسولان است او چون قلم در وصفِ او شعرِ خدایی می سرود رویْ احمد، مویْ احمد، خویْ احمد می نمود چون نقاب از چهره اش دستانِ رحمت می گشود دل ز مادر، دل ز بابا، دل ز خِلقت می ربود رویِ او میخواست از ایزد که چون احمد شود جسم او حق داشت تا آئینۀ سرمد شود صاحب جود و کرامت در مناعت بی نظیر سیره اش تهذیبِ نفس و در اطاعت بی نظیر بنده ای پاک و مطهر در عبادت بی نظیر راست میگویم که باشد در شجاعت بی نظیر در ولادت بی نظیر و در شهادت بی بدیل کیست او پور خلیل و کیست او اول قتیل در مصافِ او ندارد هیچکس تاب قرار می شکافد از هجوم خود سپاهی بی شمار می درَد شمشیراو هوهو کنان چون ذوالفقار تابجنبد دشمنش، سرها ست که گردد شکار عزمِ میدان کردنش، والله چون عزم علیست شیوۀ جنگیدنش، بالذّات چون رزم علیست وقت میدان رفتنش، قلب فضا را می درَد با قدمهایش دل بابای خود را می برد تیربارانِ حرم را بر تنِ خود می خرد آه، از آندم که روحش سوی جنت می پرد جسمش از شمشیر و نیزه، إرباً إربا می شود تشنه لب جان میدهد، قربان بابا می شود رویِ زانو میکشد خود را کنار او حسین می شود پیش سپاهی، بی قرار او حسین وای از قلب حزین و چشم خونبار حسین تا به حالا کس ندیده، دیدۀ تار حسین در میان هلهله خواهر به دادش میرسد آری آری یاریِ مادر به دادش میرسد به روزباشیدبااین کانال👇 ══✼🍃🌹🍃✼══ ⤵️⤵️ @gharibe_ashena_mobasheri313 ══✼🍃🌹🍃✼═
این شعر ، سرود عالم بالا شد تبریک ، حسین بن علی بابا شد همنام علی ، شبه محمد یعنی میلاد علی اکبر لیلا شد