eitaa logo
قاصدک
901 دنبال‌کننده
9.3هزار عکس
5.5هزار ویدیو
125 فایل
#تربیتِ_نیرویِ_مومنِ_انقلابی
مشاهده در ایتا
دانلود
معلم مـدرسه در دهکـده از دانـش آمـوزان کلاس اول خود خواست تا تصویری از چیزی که نسبت به آن قدردان هستند نقاشی کنند. او با خود فکر کرد که این بچه های فقیر حتماً تصاویر بوقلمون و میز پر از غذا را خواهند کرد ولی وقتی داگلاس نقاشی ساده کودکانه خود را تحویل داد، معلم شوکه شد! او تصویر یک دست را کشیـده بـود ، ولی ایـن دست چـه کسی بـود؟ بچه هـای کلاس هـم مانـنـد مـعلم از ایـن نقاشی مبهم کردند یکی از بچـه ها گفت من فکر می کنم ایـن دست خداست که به مـا غـذا میرساند یکی دیـگر گفت شاید این دست کشاورزی است که گنـدم میکارد و بوقلمون ها را پـرورش میدهد . هـرکس نظری میـداد . معلـم بالای سـر رفـت و از او پرسید این دست ‌چه کسی است ، داگلاس؟ داگلاس در حالی که خـجالت می کشید ، آهسته داد خـانـم مـعلم ، ایـن دسـت شمـاست. مـعلـم به یـاد آورد از وقتـی کـه داگـلاس پـدر و مـادرش را از دست داده ، بـه بهانه های مـختلف نزد او می آمد تا خانم معلم دست نوازشی برسَرِ او بکشد. ما چطور؟! آیا تا به حال بر سر کودکی یتیم دست نوازش کشیده ایم؟ @ghasedak40
پیرمردی با همسرش در فقر زیـاد زندگی میـکردند . هنگام خواب ، همسر پیرمـرد از او خواست تا شانه ای بـرای او بـخرد تا موهایش را سرو سامانی بدهد نگـاهی حـزن آمیـز به همسـرش کرد و گـفت نمیتـوانـم بخـرم ، حتی بنـد ساعتم پاره شده و در توانم نیست تا بند جدیدی برایش بگیرم. پیـرزن لبخندی زد و سکوت کرد . فـردای آنروز بعد از تمام شدن کارخود به بازار رفت و ساعتش را فروخت و شانه برای همسرش خرید .. وقتی به خـانه بـرگـشت با دیـد همسرش موهای خودرا کوتاه کرده است وبند ساعت نوبرای او گرفته است. مات ومبهوت همدیگر را نگاه میکردند و اشک از چشمان هر دوجاری بود نه برای ‌اینکه کارشان هدر رفته است، برای این بود که همدیگر رابه همان اندازه دوست داشتند و هرکدام بدنبال خشنودی دیگری بودند @ghasedsk40