eitaa logo
قاصدک
102.7هزار دنبال‌کننده
67.1هزار عکس
46.5هزار ویدیو
138 فایل
👈ما نمیتونیم آینده رو انتخاب کنیم، فقط رقمش میزنیم همین...😉 . . . . آیدی ادمین تبادلات: @Maleka_ad تعرفه تبلیغات؛ https://eitaa.com/joinchat/3446669459Cc4cd1f4ae2 جهت رزرو تبلیغات به لینک بالا بپبوندین👆👆 🎎خیلی کانال خوبیه. @shapaarak
مشاهده در ایتا
دانلود
یک روز مرا عاشق لیلا کردند یک روز به اغوش یکی جاکردند یک روز مرا عزیز دلها کردند یک روز دگر شدم چوفرعون زمان یک روز مرا شبیه موسا کردند هربار مرا دست به دستم کردند خون بود که هربار دل ما کردند هربار به قلب عاشقم سنگ زدند این گونه مراخسته زدنیاکردند @ghaseedak
بخون خیلی سنگینه👌 ﮐﻼﻏﯽ ﺑﺎﻻﯼ ‌ﺩﺭﺧﺖ ﭘﯿﺘﺰﺍ ﻣﯿخورد ﺭﻭﺑﺎﻩ ﮔﻔﺖ : ﭺ ﺳﺮﯼ ﭺ ﺩﻣﯽ ﻋﺠﺐ ﺗﯿﺮﯾﭗ ﺧﻔﻨﯽ ﺁﻭﺍﺯ ﺑﺨﻮﺍﻥ ﻓﯿﺾ ﺑﺒﺮﻡ؟ ﮐﻼﻍ ﭘﯿﺘﺰﺍ را ﺯﯾﺮ ﺑﻐﻞ ﺯﺩ ﻭ ﮔﻔﺖ : نامرد ﺭﻭﺯﯼ ﮐﻪ ﭘﻨﯿﺮﻭ ﺑﺮﺩﯼ ﺳﻮﻡ دبستان ﺑﻮﺩﻡ ...ﺍﻻﻥ ﻟﯿﺴﺎﻧﺴﻢ ... ﺭﻭﺑﺎﻩ ﮔﻔﺖ برای ﻫﻤﯿﻨﻪ ﮐﻪ ﭘَﺮﺍﺕ ﺭﯾﺨﺘﻪ؟ ﮐﻼﻍ ﭘَﺮ ﺑﺎﺯ ﮐﺮﺩ ﮐﻪ ﻧﮕﺎﻩ ﮐﻨﻪ ﭘﯿﺘﺰﺍ ﺍﻓﺘﺎﺩ تو دست روباه ﺭﻭﺑﺎﻩ‌ﮔﻔﺖ ﺭﻭﺯﯼ ﮐﻪ ﭘﻨﯿﺮﺗﻮ ﺑﺮﺩﻡ؛ دانشجو بودم اما الان مهندس مسکن مهرم😏 @ghaseedak
مهم نیست کجای عالم ایستاده‌ای مهم این است جایی که در آن ایستاده‌ای جایگاه اصلی تو باشد... ‍ Join➥ @ghaseedak
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
جانا جانا جانا من تو از ته قلبم میخواما♥️ @ghaseedak
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اين کلیپُ بفرست برای اونی ک خیلی دوستش د‌‌‌‎‌‌‌‌اری....❤️❤️ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎Join➥ @ghaseedak
6.74M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
..🌻 پاییزی که ... 📆 ودومین روز از آن توست 🎊 تولدت مبارک مهرماهی جانم ❤️ @ghaseedak
5.76M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
تموم دنیا رو بدم بِم یه روز ازت جدا نمیشم❤ ┄┅┅┄┅✶❤️✶┅┄┅┅┄ ❤️ @ghaseedak ❤️ ┄┅┅┄┅✶☝️🏻✶┅┄┅┅┄
هنوزم یه تار موت به دنیا نمیدم❤️ @ghaseedak
🌷🌷🌷 این شعر آدم رو کجاها که نمیبره👌😔 ‌ بازگرد ای خاطرات کودکی بر سوار اسبهای چوبکی خاطرات کودکی زیباترند یادگاران کهن والاترند درسهای سال اول ساده بود آب را بابا به سارا داده بود درس پند آموز روباه و خروس روبه مکار و دزد و چاپلوس روز مهمانی کوکب خانم است سفره پر از بوی نان گندم است کاکلی گنجشککی باهوش بود فیل نادانی برایش موش بود باوجود سوز و سرمای شدید ریزعلی پیراهن از تن می درید تا درون نیمکت جا می شدیم ما پر از تصمیم کبری می شدیم پاک کن هایی ز پاکی داشتیم یک تراش سرخ لاکی داشتیم کیفمان چفتی به رنگ زرد داشت دوشمان از حلقه هایش درد داشت گرمی دستانمان از آه بود برگ دفترها به رنگ کاه بود همکلاسی های درد و رنج و کار بچه های جامه های وصله دار بچه های دکه سیگار سرد کودکان کوچک اما مرد مرد کاش هرگز زنگ تفریحی نبود جمع بودن بود و تفریقی نبود کاش می شد باز کوچک می شدیم لااقل یک روز کودک می شدیم یاد آن آموزگار ساده پوش یاد آن گچ ها که بودش روی دوش ای معلم نام و هم یادت بخیر یاد درس آب و بابایت بخیر ای دبستانی ترین احساس من بازگرد این مشق ها را خط بزن. مطالب زیبا👈 @ghaseedak 🌷🌷🌷