قرارگاه حاج قاسم سلیمانی
بسمِ رب العشق❤️رب الحسین...
.
پلک خورشید🌞 که پرید؛ نگاهت را به روی جهان گشودی.
.
در صبحدم ِ ششمین ِ روز، از دومین ماهِ آخرینِ فصل ِسال و این شروعی🌺 بود برای پایانی زیبا.
.
جسمت که رشد میکرد، روحت هم همراهش قد 🌴میکشید. اما ؛از جایی به بعد تنها روحت بود که بزرگ میشد،قد میکشید و جایش در جسم تنگ و تنگ تر میشد🌿.
.
مزین به نامِ #ارباب 💚عالمیان بودی و البته جوینده.
.
صحت شُهرَتَت وقتی نمایان شد ؛که ، به دنبال آرام کردن روحِ بزرگت، سر از #پرواز🕊 درآوردی.میجُستی تا آرام کنی آن دلکنده 💔از جهانِ مادی را.
.
قرارت را در پرواز یافتی و این یعنی یک قدم نزدیکتر به مقصد.
.
بعد ها شدی قرارِ روحِ ملتهبِ همه آنهایی که پرواز را برای آرامش💜 انتخاب کرده بودند.
.
و حالا قرارِ روحِ همه مان شدی.حتی ما واماندگانِ اسیرِ زمین😔.
.
ساعاتی پس از آخرین پروازت، که روح بلندت برای همیشه در آسمان ماند 🕊،صدای هلهله عرشیان به گوش تمام عالم رسید.خوشحال بودند که همجنس دیگری 🥀از خودشان را به آغوش کشیده اند. آسمان را ریسه کشیدند به یمن قدومت و برق چشمان😍 تو یعنی به مقصد رسیده ای.
.
جسم زمینی ات،گنجایش روح بلندت🍃 را نداشت.برای همچون روحی ،کوچک بود و تو مرد تسلیم شدن ☺️نبودی.این را انتخاب های سخت ✅ثابت کرده بود!
همچون کوه نوردی که بلندترین قله را فتح کرده باشد؛کنار درب #بهشت💐 نشستی تا نفس تازه کنی.
.
کسی چه میداند؛شاید مهیای دیدار یار میشدی🌹.!
.
لطفی کن.گاهی نگاهی به خسته گان زمینی 😔بینداز.در مرام #آسمانیان نیست جاماندگان😭 را به حال خودشان رها کنند.
.
#کشتی_مولایتان_حسین(ع)؛
هنوز هم پس از قرن هاجاماندگان😥 را با خود میبرد.در مرام دانش آموختگان #مکتب_حسین، بی توجهی جای ندارد.
.
سلام ما را به اربابمان برسان.بقیه را خودش میداند.😭
.
راستی؛ در گوش آسمان چه گفتی که پاسخت ، آغوش امن💓 #خدا شد؟!
.
❤️ مِنَ المومنینَ الرجالُ صَدَقوا ما عاهَدُالله عَلَیه...فَمِنهُم مَن قَضا نَهبَه وَ مِنهُم مَن یَنتَظِر وَ ما بَدَّلوا تَبدیلا...❤
.
نویسنده :#زهرا_قائمی
.
به مناسبت 🎂تولد #شهید_حسین_جوینده🎂
.
❤️تاریخ تولد❤️ : ۱۳۶۴/۱۱/۶
.
🖤تاریخ شهادت🖤 : ۱۳۹۷/۱۲/۲۲
.
📇تاریخ انتشار طرح📇 : ۱۳۹۸/۱۱/۵
.
🥀محل دفن🥀 :گلزار شهدای شهر رشت
.
#مدافع_حرم
✨ از شمال #ایران🇮🇷 تا شمال #سوریه🇸🇾
💫 از #مازندران تا #خانطومان
.
✨ مردانی که گویی از دریا #آرامش و از #خورشید درخشش را وام گرفته بودند، آنقدر که سیاحت در شهر مردمک هایشان، یاد آوار #بهشت بود.
همانقدر #آرام، همانقدر نورانی.
مردانی که...😞
.
آه... قلم، کمر خم کرده؛ نمی تواند.
جوهر به سان #کویر گشته است.
خشک و سخت، نمینویسد.✍😣
.
💫 برای گفتن و #نوشتن و سرودن از این مردان، هزاران #قلم و هزاران قطره جوهر و هزاران نظم و نثر کم است، چه رسد به این قلم و جوهرِ درمانده ی من.😫
.
✨ آری! باید نام و راه این مردان را تک به تک، به رخ کاغذ کشید.
.
💫 این بار میخواهم از مردی بنویسم که به عشق، #ایمان آورده بود.❤️
💫 عشق به #علی(ع) عشق به #زهرا(س)، عشق به فرزندانشان، عشق به راهشان،
به راه #حق، به خــ💚ــدا.
و نه عشق به این سیاره ی رنج و
گردش ایام و تنی که روح والای او را تاب نمیآورد که اگر اینگونه بود، پیکر بی جانش در میان تار و پود خاک های سرد خانطومان به یادگار گذارده نمی شد.😔
.
✨ و من سوگند میخورم که او عشق به خدا را بیش از هر چیزی در قلبش پرورانده بود.
.
بیش از عشق به گیتی، به هستی و حتی به زینب(س)
⭐️ و امان از دل💔 زینب 😣
.
✨ روزی که زینتِ پدر چشم گشود، همه را از نظر گذراند. مادر، خواهر، برادر، اما پدر نبود؛ بود اما نبود.
.
💫 سیره اش بود اما چهره اش نبود. سیره ای که تا ابد جاری خواهد ماند.
.
برای من، برای تو، برای #زِین اَب،
برای زینب...😣
.
به مناسبت سالروز تولد #شهید_محمد_بلباسی
.
نویسنده :#زهرا_مهدیار
.
📆 تاریخ تولد : ۹اسفند ۱۳۵۸ قائمشهر
.
📆 تاریخ شهادت : ۱۳۹۵/۲/۱۷ خانطومان سوریه
.
📆 تاریخ انتشار: ۱۲اسفند ۱۳۹۸
.
#گرافیست_الشهدا #کتاب_برای_زِین_اَب
#مدافع_حرم #سوریه #زینب #ایران
#شهید_محمد_بلباسی
#شهدا
چند شهید در یک قاب 📸
🌺 #رفیق_شفیق که مےگویند
همین ها هستند
🌺رفاقت شــــان
از زمین🌍 شروع شد
و تا #بهشت ادامہ یافت ...
#شهید_محمد_جاودانی🌷
#شهید_مصطفی_عارفی🌷
#شهید_جواد_کوهساری🌷
#شهید_محمد_اسدی🌷
🍃💙
چه آرزوهای قشنگی می کردند
و چقدر زیبا اجابت می شد...💌
🍃💙
#حاج_احمد آرزو کرده بود:
"بدست شقی ترین انسانهای روی زمین یعنی #اسرائیل_ها کشته بشم"
و حالا دست اونهاست...
🍃💙
.#حاج_همت از خدا خواسته بود:
"مثل مولایم بدون سر وارد #بهشت بشم"
ترکش خمپاره سرش رو برد...
🍃💙
.#شهید_برونسی همیشه می گفت:
"دوست دارم مثل حضرت زهرا گمنام باشم"
سالها پیکرش #مفقود بود...
🍃💙
#آقا_مهدی_باکری می گفت از خدا خواستم:
"بدنم حتی یک وجب از خاک زمین رو اشغال نکنه"
آب دجله او رو برای همیشه با خودش برد...
🍃💙
.حاج_آقا_ابوترابی در مسیر پیاده روی مشهد می گفت آرزو دارم:
"در جاده #عشق (مشهد) از دنیا برم"
تو همون مسیر خدا بردش و روز شهادت امام رضا در جوار امام رضا دفن شد...
🍃💙
حاج حسین یکتا:
میخواستن؛ میشد...
میخوایم! نمیشه..
چه کار کردیم با این دل ها..
#بدون_شرح
بی تو ...هرگز...💕
یک بار #حاج_قاسم به پدرم گفته بود:
اگر نزد خدا آبرو و توفیق #شهادت را داشته باشم در #بهشت میایستم تا شما بیایید.
من بدون تو به #بهشت نمیروم🚷 این #بیمعرفتیست که من بدون تو به بهشت بروم
راوی:نفیسه پورجعفری، دختر شهید
#نثار_روحشان_صلوات
🌹🍃🌹🍃
بــاور ڪننـد یا نه 🕊
من، تۅ را از #عمق جـ❣ـان باور دارم ۰۰
دوباره در ابتــدای راه
از این نـــقطـہ ی #آغـــــاز ۰۰۰
نگاهـ👀ـم را بہ مــــرامـت دوخـتـہ امــ !
تویـی که از #بهشتـــــ خـدا
هوای زمیــــن را داری♥️
سـلام !
سلام بر تو ای #ابــراهیـــم
#شهید_ابراهیم_هادی
#سلام_صبحتون_شهدایی🌺
🌹🍃🌹
قرارگاه حاج قاسم سلیمانی
یه روزی هم میاد
رو بَنِرای سطح شهر میبینیم نوشته:
« کاروان راهیان #عشق »
.
کاروانی که از ایران و افغانستان و عراق زائـر راهی میکنه به سمت #سوریه...
می بردمون به سمت حرم حضرت زینب و حضرت رقیه...
وقتی خوب دلمونو تکون دادیم و عقده ی این چند سال فراق رو جبران کردیم...
.
یکی مثل #حاج_حسین_یکتا که از یادگارای همین سالای جنگ با تکفیریا باشه برامون شروع میکنه به روایت کردن...
.
" اینجا که نشستید
اسمش #زینبیه است!
قریهای که توش حرم مطهر خانوم زینب قرار داره...
همینجا بود که مدال #شهادت گردن #شهید_محرم_ترک ، اولین شهید مدافع حرم ، انداختند...
.
تو همین خاک بود که #شهید محمود رضا بیضایی به معشوقش ، امام حسین رسید... "
.
بعد سوار اتوبوس میشیم و میریم #حلب
بعد از اینکه نشستیم رو خاکا ، راوی میگه:
" اینجا حلبِ...
همونجایی که #سردار_همدانی رو به آسمون پرواز داد...
همینجا بود که #شهید_صدر_زاده ، فرمانده ایرانی لشگر فاطمیون ، سرشو گذاشت رو پاهای اربابش!
#شهید_محسن_خزایی خبرنگاری که دختر سه ساله شو به دختر سه سالهی ارباب سپرد و از دنیا خداحافظی کرد...
.
اینجا مقتلِ #شهید_محمدرضا_دهقانِ و #شهید_رسول_خلیلی ...
جووناالوارثینو سال شماها که از همون اول عادت کرده بودن به دل ندادن...
.
مقصد بعدیمون #خان_طومانِ ، جنوب غربِ حلب...
همونجایی که تروریستا محاصرهش کردن و نیروهای مقاومت رو مجبور به عقب نشینی...
همونجایی که وقتی آزاد شد،همه سجده شکر بجا آوردیم...
هر چند برای آزاد شدنش #شهید دادیم و اسیر...
یکیشون #شهید_محمد_بلباسی بود که با رفتنش چهار تا بچهش یتیم شدن...
ولی کاری کرد که اون دنیا ، جلو حضرت زهرا ، سرشونو با افتخار بلند کنن و بگن:
ما بچه های شهید بلباسی ایم! "
مثل #شلمچه ، مثل هویزه ، مثل چزابه ، مثل طلاییه ...
یه روزی #حلب و خان طومان و زینبیه و ریف رو قدم قدم زیارت می کنیم...
یه روزی گذرمون بهشون میخوره..
[ هر زمان تو خیابونا چشمتون خورد به بَنِرا و تابلوهایی که ازتون دعوت کرده با این کاروان راهی شید ، بدونید به فاصله ی اندکی ، روزی میرسه که سرتاسر ایران نوشتن...
« کاروان راهیان قدس »
کاروانی که این بار مقصدش فراتر از #شلمچه و #دمشقِ !
کاروانی که میره به سمت خود #بهشت
نماز میخونه تو مسجدالاقصی...
با امامت امام دوازدهم...
و با حضور تمام شهدا...
شهدایی که روزی برای زیارتشون #چفیه هامون و #چادر هامون خاکی شد ...
و دیر نیست اون روز !
روزی که با چشمای خودمون ببینیم که رو سر در ورودی #فلسطین نوشته:
«ونرید ان نمن علی الذین استضعفوا فی الارض و نجعلهم ائمه و نجعلهم الوارثین»
💞 عاشقانه شهدا
🍃بابام تو#دماوند یه باغچه ای داره #سیزده_بدر رفته بویم اونجا داشتیم تو کوچهباغا قدم میزدیم که یکم جلوتر از من رفت و گفت "حاج خانوم عکس شهادتمو بنداز."😍
🍃من هم شوخیشوخی چند تا عکس گرفتم گفت "#شهید که شدم اینارو بذار #پروفایلت ...!"
همیشه بهم میگفت
"بعد شهادتم صبور باش و مقاوم"
خدا هم واقعاً منو واسه شهادتش آماده کرده بود👌
🍃اخلاقش جوری بود که میدونستم بالاخره شهید میشه و
به دلم افتاده بود چون رفتنی بود و من مخالفت میکردم با#سوریه رفتنش آخرشم خود #داعش اومد سراغ #همسر دلاورم😔
🍃همسرم به فدای امام حسین علیهالسلام ناراحت نیستم چون همسرم تو بهشت منتظرمه
حالا هم کنارمه و مراقبمه🌹
🍃این آخریا درباره شهادتش خوابای عجیبی میدیدم
آخرین خوابم این بود که
خودمو تو جایی مثه#بهشت دیدم، سبز و زیبا، با چادر مشکی ایستاده بودم،روبروی یه تابوت مزین به #پرچم_ایران رفتم جلوتر همسرم بود. نشستم کنارش و باهاش حرف میزدم که یهو از خواب پریدم
🍃گفتم: "خیره انشاءالله...!
حتماً طول عمرش بیشتر میشه"❤️
ولی روزی که آوردنش#معراج_شهدا، درست همون صحنهای بود که تو خواب دیده بودم❗️
به روایت همسر شهید
#جواد_تیموری🌹
#شهید_حمله_تروریستی_داعش_به_مجلس
🔻روزاى آخر #مأموريت بود
قرار بود چند روز بعد همه با هم از سوريه برگرديم ايران،🚶
اون روز ،با مسعود قرار گذاشتيم با #موتور بريم به سمت #روستاى نيرب،
روستايى كه
تقريبا ٢٠ الى ٢٥ دقيقه تا اونجا راه بود🏍،
بعد از كلى اتفاقات شيرين و شوخى و خنده دو تايى راهى نيرب شديم،
اول؛ رفتيم به مغازه ساندويچى🌭 كه پاتوق هميشگيمون بود و يه دل سيرى از شاورماهاى معروف در اورديم و
بعد به سمت بازار كه يك فروشگاه #تجهيزات_نظامى💣 اونجا بود راهى شديم؛
داخل فروشگاه شديم ،
فروشنده متوجه شد كه ما ايراني هستيم به پامون بلند شد و با احترام و زور و زحمت به زبون فارسى #سلام و عليك كرد✋،
ما كه تو مغازه با هم يك كلمه هم #فارسى صحبت نكرده بوديم برامون جالب بود كه از كجا متوجه شده‼️
در حال ديدن اجناس بوديم كه فروشنده #انگشتر💍دست مسعود رو نشون داد و پرسيد ايراني؟؟؟
مسعود هم با خنده گفت نعم😁!
فروشنده گفت؛ حلقة جميلة ( يعنى چه انگشتر زيبايي🌸)
مسعود با يه نگاه معنى دارى انگشترش رو از دستش در اورد و به فروشنده داد،!
و به فروشنده گفت؛ سيدى هديه!
فروشنده با تعجب گفت #هديه؟!!!
مسعود گفت: نعم هديه🎁!
زدم بهش و گفتم چكار ميكني ؟!
و به #شوخى بهش گفتم اينا صبحا با محور مقاومتنو شبا سر سفره النصره!
گفتم : بگو براى رفيق شهيدمه كه به من #يادگارى داده و الان هم شهيد شده تا انگشتر رو برگردونه!
مسعود گفت ؛ بيخيال چشمش گرفته بذار بدم بهش☺️!
گفتم ؛ اين ديگه انگشتر و بر نميگردونه!
فردا هم بياييم اينجا انگشتر رو گذاشته پشت #ويترين براى فروش😒!
مسعود با اصرار من ، با #خنده انگشترو نشون داد و بهش گفت؛ سيدى هذا صديقى الشهيد!
فروشنده كه متوجه منظور مسعود نشده بود، با تعجب گفت ؛ انت شهيد😱 ؟! ( تو شهيدى )؟!
مسعود خنديد و با اشاره و با خنده گفت؛ لا ، لا ؛ صديق قبلا شهيد! من بعداً شهيد!!!😂😂😂
دستشو دراز كرد و به فارسى گفت خودتو نزن به اون راه رد كن بياد!
فروشنده هم كه نه راه پس داشت نه راه پيش انگشتر رو از دستش دراورد و داد😶!
اون روز متوجه خنده هاش كه ميگفت ؛ (صديق قبلاً شهيد من بعداً شهيد ! ) نشدم تا لحظه اى كه با اين #عكس رو به رو شدم،
حالا ميفهمم دنياى من چقدر كوچك تر از اونه و #بهشت رو به بها ميدن نه به بهانه💔!
#سخاوت و عدم #دلبستگى به زرق و برق دنيا و همچنين رعايت مبانى اصولى #اخلاق و #معرفت👌،
مسعود رو از من و امثال من متمايز كرد
و چند روز بعد توى #عمليات شهر #العيس به آرزوش كه #شهادت بود رسوند🕊
توى روز مقرر همه با هم به ايران برگشتيم،!
مسعود #شهيد و ما.....!😔
.
#خاطره_دوست
#شهید_مدافع_حرم
مسعود عسگری 🌹
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
🌹کانال سردار شهید حاج قاسم سلیمانی👇👇
http://eitaa.com/joinchat/3829268513C24b28f680e
🔵دو نفر كه هر دو يكسان عمل كردهاند
وارد #بهشت مى شوند،
امّا يكى از آن دو، ديگرى را برتر
از خود مى بيند. مى گويد:
🔹 پروردگارا! چرا او را برترى
دادى، درحالى كه عمل هر دوی
ما يكسان بوده است؟
خداوند تبارك و تعالى مىفرمايد:
🔸او از من درخواست مى كرد
🔸و تو درخواست نمى كردى.
💌 پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله
📚۱۷۳۳۰ حديث از چهارده معصوم(ع)
📍قرارگاه #حاج_قاسم سلیمانی👇
┄┅┅┅┅❀💠❀┅┅┅┅┄
🇮🇷 @ghasem_solaymani