#حضرت_ام_البنین سلام الله علیها
#زمینه_وفات_حضرت_ام_البنین سلام الله علیها
بی کس وتنهایم من – ای وای ای وای
مادر سقایم من – ای وای ای وای
غرق نوایم من
روضه بخونم( روز وشب )3
گریه کنم من (با زینب)3
واویلا واویلا
***
گفته برایم زینب ای وای ای وای
خورده زمین از مرکب ای وای ای وای
ساقیِ تشنه لب
دست وعلم افتاده ای وای ای وای
میر حرم افتاده ای وای ای وای
قد خم افتاده
بهرِ شهید (علقمه)3
مادری کرده( فاطمه)3
واویلا واویلا
***
یادِ عطش بی تابم ای وای ای وای
کرده خجالت آبم ای وای ای وای
خجل از ربابم
بعدِ امیرِ لشگرای وای ای وای
زینب و داغِ معجر ای وای ای وای
بی کس وبی یاور
روضه بخونم (دل غمین )3
فرق وعمودِ (آهنین)3
واویلا واویلا
#قاسم_نعمتی
@ghasemnemati_ir
#حضرت_ام_البنین سلام الله علیها
#نوحه_وفات_حضرت_ام_البنین سلاماللهعلیها
🎙به سبک منم آواره بین کوفه
به خاک غربت سر گذاری ؛ غریبانه جان می سپاری
مگر تو فرزندی نداری ؛ بی بی جان
پسرهایت امشب کجایند ؛ که وقت تشییعت بیایند
همه کربلا سر جدایند ؛ بی بی جان
واویلا
زبس دست خود روی سر می کوبی
زده پینه دستان تو ای بی بی
بمیرم غریبی
تو که ندیدی صحرای کربلا
چگونه میشد سرها ز تن جدا
امیر عالم در زیر دست و پا
( سیدتی یا ام البنین مدد /۳)۲
***
امان از ان روز پر از غم - مدینه شد غوغای ماتم
که زینب امد با قدی خم - واویلا
رشیده بود و شد خمیده -صدا زد با اشک دو دیده
خودم دیدم راس بریده - واویلا
مادر جان
همه هستی ام را به غارت بردند
من و بچه ها را اسارت بردند
به میخانه بردند
بدون عباس محمل نشین شدم
میان بازار زارو حزین شدم
اشاره با دست ان و این شدم
( سیدتی یا ام البنین مدد /۳)۲
***
سر عباست بوده دعوا - نبودی مادر جان سقا
ببینی قبر کوچکش را - واویلا
پس انکه فرقش شکستند - کنارش کوفی ها نشستند
سرش را روی نیزه بستند - واویلا
واویلا
به دور قمر هاله خون پیچید
عمود آمد و چهره از هم پاشید
دو چشمش نمی دید
به خنده میگفت نامرد نیزه دار
نمودم اخر شیر عرب شکار
بدون عباس شد خیمه تارو مار
(سیدتی یا ام البنین مدد/۳)۲
#قاسم_نعمتی
@ghasemnemati_ir
#مناجات_امام_زمان اروحنافداه
#غزل
#گریز_حضرت_ام_البنین سلاماللّهعلیها
گر ای دوست مرا در حرمت محرم کن
رفتم از دست نگاهی به دل ماهم کن
یا بیا جانب قبله بکشان پای مرا
یا بر احوال دلم فکر کمی مرهم کن
با نگاهی بده خاکستر عمرم بر باد
این جگر سوخته ، رسوای همه عالم کن
من زمین گیر شدم باز قدم پیش گذار
التفاتی کن و این فاصله ها را کم کن
گریه از اول خلقت شده ارثیه ی ما
فکر چشمان پر از اشک بنی آدم کن
دیگر این نوکر تو گریه کن سابق نیست
پای بر دیده نه و چشم مرا زمزم کن
می رسد بوی تو اما خبری نیست زتو
یوسفا چاره این شام پر از ماتم کن
کاش می شد که شبی خواب ترا می دیدم
دوستم داری اگر ، قلب مرا محکم کن
دست و پا می زنم از دور نگاهی بکنی
گوشه چشمی به من و ناله پر دردم کن
نازداری تو و ، ناز تو کشیدن سخت است
رحمی آخر به من و کوچکی قلبم کن
به علمدار قسم پای رکابت هستم
شانه ی گرم مرا تکیه گه پرچم کن
همچنان ام بنین سوز و نوا دارم من
هوس یک سحر کرببلا دارم من
#قاسم_نعمتی
@ghasemnemati_ir
#حضرت_ام_البنین سلام الله علیها
#دودمه_وفات_حضرت_ام_البنین سلاماللهعلیها
**
پیش تو تعظیم کرده آسمان ها و زمین
الدخیل ام البنین
مادری کردی تو بر نسل امیرالمومنین
الدخیل ام البنین
*
باتو می شد عطر و بوی فاطمه(س) احساس کرد
الدخیل ام البنین
عصمت دامان تو عباس(ع) را عباس(ع) کرد
الدخیل ام البنین
#قاسم_نعمتی
@ghasemnemati_ir
#حضرت_ام_البنین سلام الله علیها
◼️ فرزندان من و و تمام اهل زمین، فدای اباعبدالله الحسین "علیهالسلام"...
چون بشير وارد مدينه شد.، آمد تا از جانب امام زين العابدين علیه السلام خبر دهد مردم را از ماجراى اهلبيت علیهم السلام.
ام البنین علیها السلام او را ملاقات كرد و فرمود:
أخبِرنی عَن أبِی عَبدالله الحُسَین
▪️ اى بشير! از اباعبدالله الحسين عليه السّلام چه خبر برایم آوردى؟
بشير گفت:
ايام البنين! خداي تعالى تو را صبر دهد كه عباس تو كشته شده است.
ام البنين فرمود:
از حسين خبر ده.
وقتی که "بشیر"، خبر شهادت فرزندان "امالبنین" را در مدینه به او داد، آن حضرت جمله نورانی را فرمود که ایمان و معرفت و عشق به امامت در آن موج میزند.
فرمود:
أولادی وَمَن تَحتَ الخَضراء کُلُّهُم فداءٌ لأبی عَبدِاللهِ الحُسین
▪️«تمام فرزندانم و تمام اهل زمین به فدای اباعبدالله الحسین علیه السلام »
"بشیر" گفت:
قُتِلَ الحُسَین
▪️حسین، کشته شد...
در آن حال امالبنین روی خاکها نشست، دو دست خویش را بر سر زد و فرمود:
قَدْ قَطَّعتَ نِیاطَ قَلبی!
▪️ای بشیر! با این خبر بند بند دلم را پاره کردی.
📖منتهی المقال، ج ٢، ص ٧٠
📖تذکره الشهداء، ص ۴۴٣
#قاسم_نعمتی
@ghasemnemati_ir
#حضرت_ام_البنین سلام الله علیها
#حضرت_زینب سلاماللهعلیها
◾️ ای امّ البنين! مصیبتهای سنگین، زينب را پیر کرده است...
نقل کردهاند:
▫️وقتی که حضرت زینب کبری علیهاالسلام به مدینه رسیدند، به خانه برادرشان حضرت سیدالشهدا علیه السـلام آمدند.
لا تَكادُ تَحمِلُها رِجلاها
▪️دیگر از شدت غصه، زانوان حضرت یارای حرکت نداشت.
حضرت ام البنین آمدند و زینب کبری علیهاالسلام را در آغوش گرفتند و فریاد و ناله میزدند که:
وَا وَلَداه... وا حسيناه...
▫️بعد از اینکه کمی آرام گرفتند، ام البنین علیهاالسلام اشک ها را از روی صورت مبارک زینب کبری علیهاالسلام پاک نمودند و ناگهان بغض، راه گلویش را بست و گریهاش دوباره جاری شد و عرضه داشت:
🔺سَيّدَتي يا زينبُ! أراكِ وقد ضَعُفَ بَدنَكِ وأصفَرَّ وَجهَكِ، وأسرعَ الشيبُ إلىٰ رأسِكِ؟!
🔻ای سروَر من! ای زینب کبری! شما را در حالی میبینم که بدنتان ضعیف گشته و روی مبارکتان زرد شده است. چه زود مویتان سفید گشته و پیری به سراغ تان آمده است؟!
زینب کبری علیهاالسلام که توان صحبت کردن را نداشتند و کلمات از حلقوم مبارکشان بالا نمیآمد، خطاب به حضرت ام البنین عليهاالسلام فرمودند:
لَقَد شَیَّبَتنی المَصَائِب...
▪️مصیبت های سنگینی که دیدم، مرا پیر کرده است...
📖المجالس الشجیه فی سیره ام البنین التقیه ص ۷۵
#قاسم_نعمتی
@ghasemnemati_ir
#حضرت_ام_البنین سلاماللهعلیها
#وفات_حضرت_ام_البنین سلاماللهعلیها
📌حضرت ام البنین سلام الله علیها به شهادت رسید ...
▪️قال الصّادق علیه السلام :
🔺و کانَت تَلعَنُ بَنی اُمیّه ، هی المَسمُومُ وَ وَصَلَت الشّهاده.
🔻امام صادق صلوات اللَّه علیه فرمودند : او (حضرت ام البنین) آشکارا بنی امیه را لعن می کرد ؛ بنی امیه او را مسموم کردند و به شهادت رساندند.
📚تنقیح المقال ج ۳ ص۷۰
📚المحدثات الشیعه ج۲ ص۵۵۰
📚زنان نابغه ص۱۵۰
📚ام البنین ص۴۷۰
📚ام البنین سیرتها و کراماتها ص۱۷۰
📚اعلام النساء ص ۴۹۶
📚وقایع الشیعه ص٨۵
#حضرت_ام_البنین سلاماللهعلیها
📌نابینا شدن ام البنین سلام الله علیها
🔻امام صادق(ع) در روایتی درباره ایشان فرمود:
▪️«بُکی الحُسَینُ علیه السلام خَمسَ حِجَجٍ، و کانَت امُّ جَعفَرٍ الکلابِیةُ تَندُبُ الحُسَینَ علیه السلام و تَبکیهِ و قَد کفَّ بَصَرُها؛
▫️ بر حسین علیهالسلام پنج سال گریسته شد. اُمّ جعفر کِلابى (امّالبنین) براى حسین علیهالسلام مرثیه مىسرایید و مىگریست تا اینکه چشمانش نابینا شد.»
📖منبع: الأمالی للشجری: ج 1 ص 175
#قاسم_نعمتی
@ghasemnemati_ir
#حضرت_ام_البنین سلاماللهعلیها
#زمزم_وفات_حضرت_ام_البنین سلاماللهعلیها
🎙زمزمه به سبکِ حسین جان حسین جان...حسین
الهی بمیرم که ام البنین
شده آسمونش بدونِ قمر
شده وقتِ پیری بدونِ عصا
بمیرم که دیگه نداره پسر
واویلا واویلا واویلا حسین
بنازم به این بانویِ باوفا
شده الگویِ روضه در عالمین
با اینکه پسر داده توو کربلا
روو خاکا میشینه میگه وای حسین
حسین جان حسین حسین جان حسین
براش گفته زینب یه صبح تا غروب
به آتیش کشیدن همه هستِ شو
نشون داد ،موهاشو به ام البنین
نشون داد کبودیّه رو دست شو
حسین جان حسین جان حسین جان حسین
براش گفته زینب حرم ریخت بهم
همینکه علمدارشون خورد زمین
هنوز جایِ پایِ سنان و اَنَس
روی چادرا مونده، مادر ببین
حسین جان حسین جان حسین جان حسین
از اون موقعی که براش گفت یکی
زمشک وعلی اصغر وقحطِ آب
میومد شبا دیده گریون می گفت:
نشد آب بیاره حلال کن رباب
شنیدم به چشماش یکی تیر زده
دودستِ رشیدش جدا شد ز تن
همونا که میترسیدن از نگاش
دُرست چشم توی چشم عمودش زدن
حسین جان حسین جان حسین جان حسین
رقیه شبی که سر و بوسه زد
صدا زد بابا جون عمومون کجاست
خبر داره اصلا که ما رو زدن
مگه جایِ دختر زیرِ دست وپاست
حسین جان حسین جان حسین جان حسین
بگو با عمو گوشوارم گُم شده
بگو حرمله حرف بد می زنه
بگو بچه ها مسخرم می کنن
لباسای پاره عذابه منه
حسین جان حسین جان حسین جان حسین
#قاسم_نعمتی
@ghasemnemati_ir
#حضرت_ام_البنین سلاماللهعلیها
#وفات_حضرت_ام_البنین سلاماللهعلیها
#مطالب_حضرت_ام_البنین سلاماللهعلیها
🔺 إنّ نُدبةَامَّ البنينَ كانت مُحَرَّقةً لِلقُلوبِ
همانا ناله ی ام البنین علیهاسلام به گونه ای بود که قلبها را آتش میزد
🔺 مَن هِي أمُّ البنين؟
كانَت أمُّ البنين مِنَ النِّساءِ الفاضِلاتِ العارفاتِ بِحَقِّ أهلَ البيت . مُخلِصَةً فِي وِلائِهِم مُمَحِّضَةً فِي مَوَدَّتَهُم (تنقيح المقال)
ام البنين كه بود؟
او از زمره زنان فاضل وعارف به جایگاه اهل بیت بود
که در ولایت محمد وآل محمد خالص شده و در عشق به ایشان فنا گردیده بود
🔺فَلَمّا سَمِعَتْ بِقَتلِ الحُسين عليه السّلام خَرَّتْ مُغَشِّياًعَلَيها
هنگامیکه شنید حسین را کشتند برو برزمین افتادو بحالت اغما رفت
🔺 قالَ بَشیرُ بن جذلم:....لَقَد رَأَيتُها وَقَد وَضَعَتْ يَدَيها عَلي خاصِرَتِها وَ سَقَطَ الطِّفلُ مِن عاتِقِها وَ قالَت لَيتَ أولادي جَميعاً قُتلوا وَعادَ أبوعبدالله الحُسينُ سالماً
بشیر میگوید:ام البنین را دیدم که دو دستش را بر پهلوهایش گرفته و طفل ابالفضل بروی دوشانه اش بود که بچه افتاد و ام البنین میگفت :
ایکاش همه فرزندانم کشته میشدند ولی اباعبدالله سالم بر میگشت
🔴باز هم در خصوصش آمده 🔴
🔺 کانَت مِمَّن حَمَی حَریمَ الحسینَ عليه السّلام وَ إقامةِالعَزاءِ عَلي سَيّدَالشُّهداء وَ رَيحانةِالرَّسولِ وَتذكرونَ النّاسَ مَظالمَ الحَسن وَ رَيحانةَالنَّبي الصِّديقةِالطّاهِرَةِ
🔺 ایشان از حریم حسین (ع) حمایت میکرد بوسیله اقامه عزا بر ایشان و بر حضرت زهرا (س) تا بجاییکه ظلمی که بر حسن (ع) وریحانه پیامبر گذشت بر مردم یادآوری میکرد
مخصوصا صدیقه بودن و طاهره بودن و پاک بودن ایشان را برای مردم یادآورمیشد
🔺 و زینب کبری بعد از برگشتش به مدینه اورا پیوسته تعزیت میداد حتی در دید و بازدیدهای اعیاد.
📖اسناد : برگرفته از کتاب کشکول فاطمی.سیدمحمد عباس پور.ص ۱۱۸
📍به نقل از تنقیح المقال. علامه مامقانی.ج۳ص۷۰ و ریاحین الشریعة.شيخ ذبیح الله محلاتی.ج٣ص٢٩٤
#قاسم_نعمتی
@ghasemnemati_ir
#حضرت_ام_البنین سلاماللهعلیها
#وفات_حضرت_ام_البنین
#دودمه_حضرت_ام_البنین سلاماللهعلیها
باتو می شد عطر و بوی فاطمه(س) احساس کرد
الدخیل ام البنین
عصمت دامان تو عباس(ع) را عباس(ع) کرد
#قاسم_نعمتی
@ghasemnemati_ir
#حضرت_ام_البنین سلاماللهعلیها
#وفات_حضرت_ام_البنین سلام
14 بند مربع ترکیب
تقدیم به حضرت ام البنین سلام الله علیها
1
تو شاهکار عشق بازی در زمینی
تو دست پنهان خدا در آستینی
اُمُّ الادب ، اُمُّ الوفا ، اُمُّ البنینی
دلگرمی نسل امیرالمومنینی
در پیشگاه تو ادب تعظیم کرده
قرص قمر میر عرب تعظیم کرده
2
مانند نور آمدی تابیدی و بعد
با دست زهرا مورد تأییدی و بعد
خود را دم بیت ولایت دیدی و بعد
آن چارچوب سوخته بوسیدی و بعد
گفتی اگرچه در حرم تازه عروسم
من آمدم دستان زینب را ببوسم
3
دیدی چگونه گریه کن ها گریه کردند
غمدیده ها با یاد زهرا گریه کردند
با نغمه ی لب های مولا گریه کردند
یا فاطمه می گفت هر جا گریه کردند
آن روز تنها خواهش قلبت همین شد
یا فاطمه تبدیل بر اُمُّ البنین شد
4
شهر مدینه در هیاهو زین خبر شد
شکر خدا ام البنین صاحب پسر شد
اما کلامی باعث خون جگر شد
زخم زبان ها بر دل تو؛ نیش تر شد
گفتند: بانو بعد ازین کم میگذارد
بر این یتیمان دیگر او کاری ندارد
5
اما دهان یاوه گویان را تو بستی
پای قرار خویش با زهرا نشستی
دیدند از جام رضای یار مستی
چون رشته ی فرزند و مادر را گُسستی
گفتی اگرچه بین تان خیلی عزیزم
در خانه عباسم غلام و من کنیزم
6
زینب تو را با نور ایمان آشنا کرد
با یک نظر دلداده ی آل عبا کرد
برآتش عشقش تو را هم میتلا کرد
آن قدر؛ پیشت صحبت کرببلا کرد
تا اینکه شاخ و برگ هایت پر ثمر شد
دار و ندارت چهار فرزند پسر شد
7
کم کم پسرهای تو بال و پَر گرفتند
دور و بَرَت را مثل یک لشگر گرفتند
درس شجاعت از خود حیدر گرفتند
بوی امیر فاتح خیبر گرفتند
گویم ز اوصاف عظیم تو همین حد
زینب پس از زهرا تو را مادر صدا زد
8
ای وای از روزی که قلبت را شکستند
حجاج زهرا بار بیت الله بستند
دیدی همه سرها گرفته روی دستند
با چه شکوهی بین محمل ها نشستند
بر زانوی عباس زینب پا گذارد
شُکر خدا که محمل او پرده دارد
9
اما پس از شش ماه شام غم سحر گشت
با دیدن یک صحنه ای چشم تو تر گشت
از این مصیبت عالمی خونین جگر گشت
باور نمی کردی ولی دل با خبر گشت
بالاترین روضه همین در عالمین است
از راه آمد زینب اما بی حسین است
10
فریاد زد اُمُّ البنین گیسو سپیدم
مادر نبودی عصر عاشورا چه دیدم
از خیمه تا گودال با زحمت دویدم
با دست خود از پهلویش نیزه کشیدم
اُمُّ البنین تاج سرم را سَر بریدند
پیراهنش را از تَنَش بیرون کشیدند
11
مادر نبودی گوش کن پس این خبرها
از داغ عباس تو خم گشته کمرها
واشد به روی من نگاه رهگذرها
چادر به سر؛ دارد دویدن دردسرها
عباس رفت و آبروی خواهرش رفت
دعوا شد و چادر ز روی خواهرش رفت
12
اُمُّ البنین اول دو بازویش بهم ریخت
تیری رسید و چشم و ابرویش بهم ریخت
ضرب عمودی آمد و رویش بهم ریخت
تا روی نیزه رفت گیسویش بهم ریخت
عباس نامردی عمود آهنین خورد
بی دست از بالای مرکب بر زمین خورد
13
دروازه ی کوفه قیامت ساختم من
بر مرکب طوفانِ خطبه تاختم من
تا چشم روی نیزه ها انداختم من
در یک نظر عباس را نشناختم من
از درد غیرت صورتش چرخاند مادر
بستند او را تا به نیزه ماند مادر
14
مادر دعا کن منتقم دیگر بیاید
چون او گره از اَبروی زهرا گشاید
صحن و سرایی در بقیع بر پا نماید
پایان هر روضه دعا کردیم شاید
ما کاشف الکرب امام خویش گردیم
دار و ندار خویش نذر یار گردیم
#قاسم_نعمتی
@ghasemnemati_ir