#داستان
در کانالی نوشته شده است:
نویسندهای مشهور، در اتاقش تکوتنها نشسته بود. با دلی مالامال از اندوه، قلم در دست گرفت و چنین نوشت:
ـ سالِ گذشته، تحت عمل قرار گرفتم و کیسۀ صفرایم را درآوردند. مدّتی دراز در اثر این عمل، اسیر بِستر بودم و فاقد حرَکت.
ـ در همین سال، شصتساله شدم و شغل موردعلاقهام از دستم رفت. ۳۰ سال از عمرم را در این مؤسَّسۀ انتشاراتی سپری کرده بودم.
ـ در همین سال، درگذشتِ پدرم غم به جانم ریخت و دلم را از اندوه انباشت.
ـ در همین سال بود که پسرم تصادف کرد و در نتیجه از امتحان پزشکیاش محروم شد [و] مجبور شد چندین روز، گچگرفته در بیمارستان، ملازم بستر شود.
ازدسترفتن اتومبیل هم ضرر دیگری بود که وارد شد.
و در پایان نوشت: خدایا! چه سال بدی بود پارسال!
در این هنگام، همسر نویسنده، بدون آن که او متوجّه شود، وارد اتاق شد و همسرش را غرق افکار و چهرهاش را اندوهزده یافت.
از پشتسر به او نزدیک شد و آنچه را که بر صفحۀ کاغذ نقش بسته بود، خواند. بیآنکه واکنشی نشان دهد که همسرش از وجود او آگاه شود، اتاق را ترک کرد.
اندکی گذشت و دوباره وارد شد و کاغذی را روی میز همسرش در کَنار کاغذ او نِهاد.
نویسنده نگاهی به آن کاغذ انداخت و نام خودش را روی آن دید. روی کاغذ نوشته شده بود:
ـ سالِ گذشته از شرّ کیسۀ صفرا که سالها مرا قرین درد و رنج ساخته بود، رهایی یافتم.
ـ سالِ گذشته در سلامت کامل به سنّ ۶۰ رسیدم و از شغلم بازنشسته شدم. حالا میتوانم اوقاتم را بهتر از قبل با تمرکز بیشتر و آرامش افزونتر، صَرف نوشتن کنم.
در همین سال بود که پدرم در ۹۵سالگی، بدون آن که زمینگیر شود یا متّکی به کسی گردد [و] بیآنکه در شرایط نامطلوبی قرار گیرد، به دیدار خالقش شتافت.
در همین سال بود که خداوند به پسرم زندگی دوباره بخشید.
اتومبیلم از بین رفت؛ امّا پسرم، بیآنکه معلول شود، زنده ماند.
و در پایان نوشته بود: سالِ گذشته از مواهب گستردۀ خداوند برخوردار بودیم و چقدر به خوبی و خوشی به پایان رسید!
نویسنده از خواندن این تعبیر و تفسیر زیبا و دلگرمکننده از رویدادهای زندگی در سالِ گذشته، بسیار شادمان و خرسند و در عین حال، متحیّر شد.
در زندگی روزمرّه باید بدانیم که شادمانی نیست که ما را شاکر و سپاسگزار میکند؛ بلکه شاکربودن است که ما را مسرور میسازد
#شادی، #شکر، #مثبتنگری
@ghatreghatre
#شعر
مشو از شکر حقْ غافل، که حق از خلقْ نعمت را
نمیگیرد به کفر، امّا به کفران بازمیگیرد
از: صائب تبریزی.
#شکر، #نعمت
@ghatreghatre
🌷