#نکته
عالم سالک، حاج شیخ جعفر توسّلی ـ رحمة الله علیه. ـ : «این جملۀ معروف امام خمینی ـ رحمة الله علیه. ـ که فرمودند: "این، محرّم و صَفر است که اسلام را زنده نگه داشته است."، از آسمان به ایشان اِلقا شده بود. بنده در کشف و شهود خود، این جمله را در عرش هم دیدم که نوشته شده بود!»
#حدیث در #تصویر
#اسلام، #عرش، #کرامت، #محرم
🔗 عضویّت کانال
🌷
#داستان
[عالم بزرگوار،] محدّث نورى، میگويد:
ميرزا حسين لاهيجى از ملّا زينالعابدين سلماسی نقل میكرد كه روزى [حضرت آیتالله علّامه] سيّد بحرالعلوم، وارد حرم امير مؤمنان ـ علیه السّلام. ـ شد؛ در حالی كه اين شعر را زَمزَمه میكرد:
چه خوش است صوت قرآن ز تو دلربا شنيدن / به رُخت نِظارهكردن، سخن خدا شنيدن!
از ايشان سبب آن را پرسيدند. فرمود: «هنگامى كه به حرم مطهّر وارد شدم، حضرت حجّت [= امام زمان] ـ علیه السّلام. ـ را ديدم كه بالاى سر مبارک نشسته و با صداى بلند، قرآن میخواند. هنگامى كه صداى ايشان را شنيدم، آن شعر را خواندم و هنگامى كه به حرم وارد شدم، قِرائت قرآن را تمام كرد و از حرم شريف بيرون رفت.»
📖 نجمالثّاقب، ص ۴۱۳؛ برگرفته از: یک کانال.
#امام زمان (علیه السّلام)، #تشرف، #چشم_غیب، #زیارت_امام_علی (علیه السّلام)، #قرائت_قرآن_کریم، #کرامت
@ghatreghatre
🌷
#داستان بسیارخواندنی
هنگامى كه دشمنان، سر مطهّر حضرت امام حسين ـ سلام الله تعالی علیه. ـ را وارد اقامتگاه «قِنَّسرين» كردند، یک راهِب (عابد مسیحی) از عبادتگاهش متوجّه سر مطهّر شد و نوری درخشان را دید که از دهان آن بیرون میآمد و به سوی آسمان، بالا میرفت.
پس با دههزار درهم پیش آنان رفت و سر مطهّر را گرفت و به عبادتگاهش برد.
سپس صدایى که او گویندهاش را نمیدید، گفت: «خوشا به حال تو و خوشا به حال كسى كه احترام و عظمت این (سر مطهّر) را پاس دارد!»
راهب سرش را بلند كرد و عرض کرد: «ای پروردگار من! به حقّ عيسى به اين سر دستور بده که با من سخن بگوید.» سر مطهّر پرسید: «اى راهب! چه میخواهی؟»
راهب عرض کرد: «تو كيستى؟» سر مطهّر فرمود: «من پسر محمّد مصطفی هستم و من پسر علیّ مرتضی هستم و من پسر فاطمۀ زهرا هستم. من کشتهشدۀ کربلا هستم. من مظلومم. من تشنهام.»
راهب، صورتش را روی صورت مطهّر گذاشت و عرض کرد: «صورتم را از صورت تو برنمیدارم تا اين كه بگویى: "در روز قيامت، من شَفاعتکنندۀ تو خواهم بود." سر مطهّر فرمود: «به دين جدّم، محمّد، ـ صلّی الله علیه و آله. ـ برگرد (و مسلمان شو).»
راهب عرض کرد: «شهادت میدهم که هیچ معبودی، جز الله نیست و شهادت میدهم که محمّد رسول خدا است.» سر مطهّر، شَفاعتکردن برای او را پذیرفت.
صبح که شد، دشمنان، سر مطهّر و پولها را از راهب گرفتند و هنگامی که به بیابان رَسیدند، به پولها نگاه کردند و دیدند که آنها به سنگ تبدیل شدهاند!
📖 المناقب، ج ۴، ص ۶۰ ؛ برگرفته از: یک کانال معتبر.
#امام_حسین (علیه السّلام): #کرامت، #شفاعت
@ghatreghatre
🌷