eitaa logo
کتابخانه مسجد قبا
217 دنبال‌کننده
732 عکس
81 ویدیو
42 فایل
اینجا فضاییست برای تنفس لابلای ورق های خیال انگیز کتاب ارتباط با مدیر و تمدید کتابها ازطریق آیدی: @Sarbaaazevelaayat ⏰ساعات کاری کتابخانه: روزهای زوج از ساعت ۱۷ تا ۱۹ لینک کانال برای معرفی به هم محله ای هامون .
مشاهده در ایتا
دانلود
📚راه نشانم بده نیم نگاهی به معارف مهدویت در قالب داستان 🖌نویسنده: حسن محمودی 📄۱۷۶صفحه 🍰برشی از کتاب: یکی از شرائط ظهور امام زمان (عج)آمادگی و مطیع بودن یاران ایشان است. ♨️مرد خراسانی با اشتیاق و هیجان ،خدمت امام صادق( ع) رسید؛ بدون هیچ ملاحظه ای پرسید : چرا قیام نمی کنید در حالی که صدهزار شیعه آماده جنگ دارید؟! امام لبخندی زد و به خادم خود فرمود تا تنور را روشن کند🔥.تنور پر از آتش بود که امام به آن مرد فرمود: داخل تنور برو.مرد ،غافلگیر به چشمان امام خیره شده بود؛با لکنت زبان پرسید: مگر چه کار اشتباهی کرده ام؟! 😧🤯مرا عفو کنید، به زن و بچه ام رحم کنید 😩. امام سکوت کرد ،لحظاتی نگذشته بود که هارون مکی واردشد. امام فرمود: هارون، داخل تنور برو.🔥 هارون با لبخندی که سرشار از رضایت بود داخل تنور پر از آتش شد.خادم درِ تنور را گذاشت. امام با آرامش وصف ناشدنی رو به مرد خراسانی شروع به صحبت کرد؛ اما او چشم از تنور برنمی داشت... بلند شدند و به طرف تنور رفتند ،هارون درون آتش چهار زانو نشسته بود و به معجزه الهی هیچ آسیبی به او نرسیده بود. امام از مرد پرسید: چند نفر مثل هارون مکی می شناسی که اینگونه مطیع فرمان ما باشند؟! مرد سرش را پائین انداخت و گفت: هیچ کس.😔 ✳️کتابخانه محله قبا @ghobalib📚
📚راه نشانم بده نیم نگاهی به معارف مهدویت در قالب داستان ✍نویسنده: حسن محمودی 📄۱۷۶صفحه ✂️برشی از کتاب: یکی از شرائط ظهور امام زمان (عج)آمادگی و مطیع بودن یاران ایشان است. ♨️مرد خراسانی با اشتیاق و هیجان ،خدمت امام صادق( ع) رسید؛ بدون هیچ ملاحظه ای پرسید : چرا قیام نمی کنید در حالی که صدهزار شیعه آماده جنگ دارید؟! امام لبخندی زد و به خادم خود فرمود تا تنور را روشن کند🔥.تنور پر از آتش بود که امام به آن مرد فرمود: داخل تنور برو.مرد ،غافلگیر به چشمان امام خیره شده بود؛با لکنت زبان پرسید: مگر چه کار اشتباهی کرده ام؟! 😧🤯مرا عفو کنید، به زن و بچه ام رحم کنید 😩. امام سکوت کرد ،لحظاتی نگذشته بود که هارون مکی واردشد. امام فرمود: هارون، داخل تنور برو.🔥 هارون با لبخندی که سرشار از رضایت بود داخل تنور پر از آتش شد.خادم درِ تنور را گذاشت. امام با آرامش وصف ناشدنی رو به مرد خراسانی شروع به صحبت کرد؛ اما او چشم از تنور برنمی داشت... بلند شدند و به طرف تنور رفتند ،هارون درون آتش چهار زانو نشسته بود و به معجزه الهی هیچ آسیبی به او نرسیده بود. امام از مرد پرسید: چند نفر مثل هارون مکی می شناسی که اینگونه مطیع فرمان ما باشند؟! مرد سرش را پائین انداخت و گفت: هیچ کس.😔 ✳️ کتابخانه محله قبا @ghobalib📚