eitaa logo
فتـــح قلّه‌ها بسوی ظهور
1.1هزار دنبال‌کننده
804 عکس
424 ویدیو
17 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
💢قاچاق سوخت؛ ! 👈حجة الاسلام و المسلمین علیرضا سلیمی نماینده‌ی مجلس در مصاحبه اخیر خود گفته است: " وزیر نفت می‌گوید روزانه ۹ میلیون لیتر سوخت از قاچاقچی خریداری می‌شود." 👈چندی پیش هم آقای قالیباف چنین گفته بودند: " روزانه ۲۵ الی ۳۰ میلیون لیتر سوخت در کشور قاچاق می شود." سؤال: چگونه می‌شود که؛ توأمان حاکمیت، هم با و سوخت بواسطه‌ی قانون‌گذاری و اقداماتِ عملی مقابله می‌کند، و هم از قاچاق‌چیانِ کلان به جهتِ تأمین منابع، سوخت خریداری می کند؟! چگونه ممکن است؛ سوختی که برای آن، هزینه‌های گزاف می شود، در چنین سطحی و با آن همه گستره، مورد قاچاق قرار می‌گیرد؟ اساسا قاچاق‌چیان با این بیان، بایستی خودی باشند دیگر؟! یعنی وضع قانون و اقدامات عملیِ مبارزه با قاچاق، شامل بعضی می گردد و شامل بعضِ دیگر خیر؟! اساسا این تناقضات و تعارضات چگونه باید حل شود؟! چه کسی یا کسانی باید پاسخگو باشند؟! مگه داریم!!! مگه میشه!!! 🌐 @ghoghnuos13 ─┅═ঊঈ🔥🦅🦅ঊঈ═┅─
سلام علیکم عرض ادب و احترام فراوان خدمت شما عزیزان شاید برای خیلی از عزیزان سوال باشه که چرا رهبری در مواردی که میبینه رئیس جمهور کارآمد نیست ، اونو خلع نمیکنه ؟ اگر کسی از ما این سوال رو بپرسه باید چه جوابی بهش بدیم؟ و اما جواب ... مملکت ما جمهوری است یعنی مردم در تمام انتخابات و انتصابات مسئولین کشور دست دارند مردم به نمایندگان‌شون رأی میدن که قانون کشور رو تعیین کنند رئیس جمهور رو هم مردم مستقیما انتخاب میکنند خبرگان مملکت رو هم که رهبری را انتخاب میکنند هم مردم برمیگزینند پس رهبری هم با انتخاب مردم ، بر سر کار میاد برای همه این ها در قانون اختیاراتی در نظر گرفته شده بر اساس اصل ۱۱۰ قانون اساسی هم برای رهبری اختیاراتی در نظر گرفته شده که اگر به اون نگاه کنید خنده‌تون میگیره بریم با هم این اصل ۱۱۰ قانون اساسی رو یکبار بخونیم 👈اصل یکصد و دهم : وظایف و اختیارات رهبر: ۱- تعیین سیاست‌های کلی نظام جمهوری اسلامی ایران پس از مشورت با مجمع تشخیص مصلحت نظام. ۲- نظارت بر حسن اجرای سیاست‌های کلی نظام. ۳- فرمان همه‌پرسی. ۴- فرماندهی کل نیروهای مسلح. ۵- اعلان جنگ و صلح و بسیج نیروها. ۶- نصب و عزل و قبول استعفا‏ء: الف- فقهای شورای نگهبان. ب- عالی‌ترین مقام قوة قضائیه. ج- رئیس سازمان صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران. د- رئیس ستاد مشترک. ه‍- فرمانده کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی. و- فرماندهان عالی نیروهای نظامی و انتظامی. ۷- حل اختلاف و تنظیم روابط قوای سه‌گانه. ۸- حل معضلات نظام که از طرق عادی قابل حل نیست، از طریق مجمع تشخیص مصلحت نظام. ۹- امضاء حکم ریاست جمهوری پس از انتخاب مردم- صلاحیت داوطلبان ریاست جمهوری از جهت دارا بودن شرایطی که در این قانون می‌آید، باید قبل از انتخابات به تأیید شورای نگهبان و در دوره اول به تأیید رهبری برسد. ۱۰- عزل رئیس‌جمهور با در نظر گرفتن مصالح کشور پس از حکم دیوان عالی کشور به تخلف وی از وظایف قانونی، یا رأی مجلس شورای اسلامی به عدم کفایت وی بر اساس اصل هشتاد و نهم. ۱۱- عفو یا تخفیف مجازات محکومین در حدود موازین اسلامی پس از پیشنهاد رئیس قوة قضائیه. رهبر می‌تواند بعضی از وظایف و اختیارات خود را به شخص دیگری تفویض کند. خودتون ببینید رهبری اصلا قدرت قانونی داره واقعا که بتونه رئیس جمهور رو خلع کنه؟ رهبری که تو قانون اجازه مداخله تو کار دولت بهش داده نشده نمیتونه بی قانونی کنه آقاجون، لطفا این پنبه رو از گوشتون دربیاورید که رهبر بیاد براتون گند دولت جمع کنه نخیر رهبری طبق کشور اجازه کار اجرایی نداره مداخله رهبری تو کار اجرایی یعنی خلاف قانون رهبری هم که خلاف قانون عمل کنه استیضاح میشه و برکنار پس توقع الکی از رهبری نداشته باشید میگه پس چه جوری باید رئیس جمهور خلع بشه ؟ جواب: این در اختیار مجلس و دیوان عالی کشوره یعنی یا مجلس یا دیوان عالی کشور اول رأی به عدم کفایت رئیس جمهور میدن ، بعد رهبری تنفیذی که بهش دادن رو پس میگیرند همونطور که وقتی رأی میاره میره مجلس تحلیف میشه بعد میاد پیش رهبری و تنفیذش رو میگیره ، رهبری بدون تحلیف مجلس نمیتونه حکم تنفیذ رئیس جمهور رو بده میگه پس چرا امام خمینی ره بنی صدر رو عزل کرد ؟؟؟ جواب : امام خمینی بنی صدر رو عزل نکردن امام خمینی ره زمانی حکم عزل بنی صدر رو داد که مجلس رای به عدم کفایت اون داد و امام‌خمینی ره بعد از اون عزلش کرد پس چه کسی باید به تخلفات رئیس جمهور رسیدگی کنه ؟؟ طبق اصل 140 قانون اساسی: رسیدگی به اتهام رئیس جمهور و معاونان او و وزیران در مورد جرائم عادی با اطلاع مجلس شورای اسلامی در دادگاه های عمومی دادگستری انجام می شود. با توجه به اصل ۱۴۰ قانون اساسی کشور؛ حتی توی رسیدگی به اتهامات دولت هم رهبر اجازه دخالت نداره در کشور مردم سالار جمهوری اسلامی ایران از رهبری توقع شاهانه عمل کردن نداشته باشید توقع داریم رهبری شاهانه و دیکتاتورانه عمل کند اما در قانون اساسی بهش اختیارات محدود دادن توقع خلع رئیس جمهور رو داریم ولی اختیارش رو تو قانون بهش ندادیم ادعای قانونمندی داریم ولی توقع عمل فراقانونی و زیرپا گذاشتن قانون از طرف رهبری را داریم بالاتر هم اشاره کردم مداخله رهبری تو کار اجرایی یعنی خلاف قانون رهبری هم که خلاف قانون عمل کنه استیضاح میشه و برکنار راه کار چیه؟ راه کار اینه که مردم موقع انتخاب نمایندگان مجلس حواسشون رو خوب جمع کنند برای همینه که حضرت آقا فرمودن : اگر اشتباه انتخاب کنید دودش به چشم خودتون میره 👈سوالی که همیشه در این بین پرسیده میشه اینه که پس شورای نگهبان چطور اینها رو تایید صلاحیت کرده ؟ ان شاءالله پاسخ این شبهه رو هم فردا شب به شرط حیات خدمتتون عرض خواهم کرد. والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته ✍قرارگاه جهادی شهید ابراهیم هادی 🌐 @ghoghnuos13 ─┅═ঊঈ🔥🦅🦅ঊঈ═┅─
فتـــح قلّه‌ها بسوی ظهور
💢 آیین گرامیداشت سالروزِ حماسه ۹دی در مسجد صاحب‌الزمان (عج) دهدشت با حضور گسترده مردمِ بصیر و ولایتم
💢 به مناسبت فرارسیدن سالگرد حماسه بزرگ و مردمی نهم دی، « و » بسم الله الرحمن الرحیم دشمنان قسم خورده جمهوری اسلامی ایران در دو دهه گذشته از همه‌ی روش‌ها و ابزارهای موجود خود برای ایجاد شکاف مابین مردم و حاکمیت استفاده کرده است . تحریم‌های ظالمانه و هجمه گسترده رسانه‌ای در قالب از جمله ضربات دشمنان برای رسیدن به هدف‌های شوم خود بوده است . اتفاقات بعد از انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۳۸۸ که با مشارکت معنا دار و حضور ۸۵درصدی مردم عزیرمان همراه بود ، برگ درخشانی در کارنامه مردم‌سالاری دینی ایران اسلامی است ، اما فتنه‌‌گران با برنامه‌ای از قبل طرح‌ریزی شده از سوی بدخواهان و معاندان داخلی و خارجی ایران عزیز ، که با کد «تقلب» شکل گرفت و دشمن را برای تقابل با نظام جمهوری اسلامی ایران امیدوار نمود . این در حالی است که مردم با بصیرت ایران اسلامی در مقابل فتنه گران سال ۱۳۸۸ ، ماه‌ها شاهد ساختارشکنی برخی افراد شناسنامه‌دار و جریان‌های سیاسی خاص بودند، اهانت به مقدسات اسلامی و ارزش‌های دینی ، پایان صبر و بردباری ملت انقلابی و ولایتمدار ایران و حماسه عظیم مردمی در ۱۳۸۸ در سراسر ایران اسلامی تجلی بصیرت ، ولایتمداری ، و همبستگی همیشگی مردم با ارزش‌ها و هنجارهای مذهبی مردم بود. 👈 ۹ دی ماه ۱۳۸۸ خط بطلانی بود بر فتنه و نفاقی که با رمز « تقلب در انتخابات » اما طرح‌ریزی آشوب در کشور برنامه‌ریزی شد ، به شمار می‌رود. این حضور یکی از نشانه‌هایی است که مقام معظم رهبری ، آن را به شاخص تشبیه فرموده‌اند و دشمنان به این جمع‌بندی رسیدند که حضور گسترده مردم در صحنه‌های مختلف مهم‌ترین مولفه قدرت نظام جمهوری اسلامی است. وقایع حاضر در منطقه نیز که با توطئه آمریکای خونخوار و رژیم کودک‌کش صهیونیستی با هدف ایجاد هرج و مرج و حاکم کردن رژیم‌های دست‌نشانده خود در منطقه دنبال می کنند ، ضرورت هوشیاری و بصیرت تمامی امت اسلامی را چند برابر می‌کند . اینجانب از تمامی مردم ولایتمدار و شهیدپرور خاصه و نیروهای مسلح همیشه در صحنه و قهرمان ، دعوت می نمایم، یکبار دیگر ضمن گرامیداشت یوم الله نهم دی ، میثاق خود با ولایت را در این روز بزرگ تجدید و تقویت نموده و تا آخرین نفس بر سر آرمان‍های عالیه انقلاب و میراث بزرگ امام عزیزمان ( ره ) ایستادگی و در راه انقلاب و کشور اسلامی مان تحت فرماندهی فرمانده معظم کل قوا ( حفظ الله تعالی ) آماده‌اند هرگونه توطئه‌ای از سوی دشمن وطن را را در نطفه خفه کرده و جان عزیز خویش را فدای وطن و اسلام عزیز نمایند. والسلام علیکم و رحمت الله و برکاته یکشنبه ۹ دی ۱۴۰۳ 🌐 @ghoghnuos13 ─┅═ঊঈ🔥🦅🦅ঊঈ═┅─
💢 اقتصاد بی‌ترمز و مردم بی‌پناه 👈آقای ! وضعیت اقتصاد کشور مانند خودرویی که ترمز بریده باشد، با سرعتی سرسام‌آور سراشیبی تندِ سقوط را می‌پیماید و قربانیانش مردم بی‌پناهی هستند که زیر چرخ‌های و گرانی له می‌شوند. # دلار از مرز ۸۱ هزار تومان گذشت و سکه به قله ۵۷ میلیون تومان رسید!! وزارت اقتصاد و تیم مشاورین اقتصادی دولت که باید سکاندار ثبات و سامان‌دهی معیشت باشند، امروز در قامت ناظرانی منفعل و بی‌خاصیت ظاهر شده‌اند. اگر کارآمدی، برنامه و عزمی جزم برای اصلاح شرایط ندارند، چرا مناصب کلیدی را اشغال کرده و از مزایای آن بهره‌مند می‌شوند؟ اگر هنوز در "رأس امور" است! چرا سکوت اختیار کرده‌ و مطالبه‌گری موثر خود را کنار گذاشته و از حقوق ملت آنگونه که شایسته‌ است دفاع نمی‌کند؟ مردم نه تنها با فشارهای اقتصادی، بلکه با احساس تلخ بی‌پناهی مواجهند. ناتوانی در مدیریت بحران‌های اقتصادی، بویژه افزایش سرسام‌آور نرخ ارز و طلا، نشان‌دهنده فقدان راهبردهای کارآمد و اراده قاطع برای اصلاح اساسی است. مسئولان اقتصادی، به جای نشستن در برج‌های عاج و توجیه ناکارآمدی، هرچه سریعتر برای توقف این سقوط آزاد چاره‌ای بیندیشند. فراموش نکنید که تاریخ هیچ‌گاه از مسئولانی که دغدغه ملت نداشته باشند به نیکی یاد نمی‌کند. 🌐 @ghoghnuos13 ─┅═ঊঈ🔥🦅🦅ঊঈ═┅─
💢 گیر کردن در چرخ و فلک گرانی ! 👈در این یادداشت سعی می‌کنیم با زبان خودمانی و قابل فهم برای همه‌مردم، گرانی گندم و آرد در سال ۱۴۰۱ رو با عدد و رقم بررسی کنیم و ببینیم چه فاجعه‌ای اتفاق افتاده! 1⃣در سال ۱۴۰۱ دست به ۲ تغییر اقتصادی مهم زد؛ یکی درمورد دانه‌های روغنی و نهاده‌های دامی ( همون خوراک دام مثل یونجه، ذرت، جو و...) بود و دیگری درمورد گندم، آرد و نان. در این یادداشت کوتاه می‌خوایم باهم به سراغ مورد دوم یعنی گندم، آرد و نان بریم و ببینیم چه اتفاقی افتاد و قبلا کجا بودیم و الان کجا هستیم و با خودمون چند چند هستیم؟! 2⃣ببینید دوستان روال کشور همیشه به این صورت بوده که دولت برای تامین نیاز کشور، هرچقدر گندم در داخل تولید بشه رو از کشاورز‌ها با یک قیمت مشخص خریداری می‌کنه ( که بهش میگن قیمت خرید تضمینی ) و بعد اگر بازهم لازم بود مابقی نیاز کشور رو از کشورهای دیگه خریداری و وارد می‌کنه. بعد این گندم رو تبدیل به آرد می‌کنه و این آرد رو با قیمت خیلی کمتر به نانوایی‌ها میده تا برای مردم نان بپزند. در سال ۱۴۰۰ حدود ۵ هزارتومان و همچنین قیمت گندم وارداتی (با دلار آزاد ۲۸هزارتومانی) هرکیلو حدودا ۱۰ هزارتومان بوده. این در حالیه که قیمت آردی که به نانوایی‌ها داده میشد در همون سال۱۴۰۰ حدودا ۶۰۰تومان بود یعنی حدودا ۸ برابر کمتر! (به این اختلاف قمیت میگن یارانه) همچنین دولت یک بخش دیگه از آرد تولید شده رو به ، قنادی‌ها و کارخانه‌هایی مثل تولید بیسکوییت، کیک، رشته، ماکارونی و... می‌داد؛ که اون هم با قیمت کمی بود ( در سال ۱۴۰۰ حدود ۳ هزار تومان) ولی نسبت به نانوایی‌ها بیشتر بود. 3⃣این اختلاف قیمت‌های آرد باعث بوجود اومدن یکسری تخلفات میشد که مهمترینش این ۲مورد هستند: ۱- برخی نانوایی‌ها بجای پخت نان، آرد ۶۰۰تومانی خودشون رو به نانوایی‌های فانتزی و قنادی‌ها و کارخانه‌ها به قیمت ۳هزار تومان می‌فروختن و از این طریق سود زیادی کسب می‌کردن. ۲- قاچاقچی‌ها گندم، آرد یا محصولات این‌ها را با قیمت خیلی کم می‌خریدن و به کشورهای همسایه قاچاق می‌کرن و سود زیادی بدست می‌آوردن 4⃣در اینجا بود که دولت و برخی کارشناسان اقتصادی ادعا می‌کردند که یارانه‌ای که دولت داره در این حوزه میده (همون ۸برابر کمتره) به دست مردم نمی‌رسه و در واقع قاچاقچی‌ها و متخلف‌ها دارن سودش رو می‌برند! خب راه‌حل چیه؟ اینجا همونجایی بود که تغییرات سال ۱۴۰۱ اتفاق افتاد که در ادامه خدمت‌تون عرض می‌کنم: 5⃣دولت برای تخلف اول یعنی توسط نانوایی‌ها به فانتزی‌ها و کارخانه‌ها و قنادی‌ها، اومد همین دستگاه‌های جدید که همگی دیدیم رو در نانوایی‌ها نصب کرد؛ تا مشخص بشه هر نانوایی دقیقا چند نان و به چند نفر فروخته؟ و از این به بعد نسبت به میزان فروش نان، بهش تعلق بگیره. 6⃣و اما برای تخلف دوم یعنی و آرد، دولت اومد قیمت آرد قنادی‌ها و کارخانه‌ها رو گران کرد تا جایی که حدودا نزدیک به قیمت کشورهای همسایه باشه و قاچاق کردن آرد یا گندم دیگه سود زیادی نداشته باشه. 7⃣بنابراین قیمت آرد نانوایی‌های فانتزی و کارخانه‌ها و قنادی‌ها از کیلویی حدوداً ۳هزارتومان به کیلویی حدودا ۱۵ هزارتومان افزایش پیدا کرد و اینجا بود که قیمت محصولات وابسته به گندم و آرد هم زیاد شد و سفره‌ی مردم کوچک‌تر شد. و همه‌ی این اتفاقات افتاد تا از قاچاق و تخلف جلوگیری بشه و حالا همه‌ی حرف ما دقیقا روی همین مورد هست که آیا این گران کردن به نتیجه رسیده؟ آیا از قاچاق جلوگیری شده؟ 👈حالا که لطف کردی و تا اینجا این یادداشت رو قسمت بیشترش رو مطالعه کردی، بخش دوم که کمتر هست رو هم مطالعه کن تا با عددرقم بررسی کنیم که چطور مثل یک چرخ و فلک توی گرانی گیر کردیم و چطور بعد از ۲سال دوباره سر جای اول هستیم! ادامه👇 🌐 @ghoghnuos13 ─┅═ঊঈ🔥🦅🦅ঊঈ═┅─
فتـــح قلّه‌ها بسوی ظهور
💢 گیر کردن در چرخ و فلک گرانی ! 👈در این یادداشت سعی می‌کنیم با زبان خودمانی و قابل فهم برای همه‌مرد
👈ادامه: 1⃣حالا که فهمیدیم قضیه آرد و نان چیه و قیمت‌ها چرا و چطور در سال ۱۴۰۱ گران شد، برای اینکه بهتر و دقیق‌تر بفهمیم در سال‌های بعد چه اتفاقی افتاده، خودمون رو جای یک قاچاقچی می‌گذاریم که در سال ۱۴۰۰ و ۱۴۰۱ می‌خواد آرد رو قاچاق کنه به یکی از کشورهای همسایه؛ که ما در اینجا به عنوان نمونه کشور امارات رو در نظر می‌گیریم! 2⃣با یک جست و جوی ساده اینترنتی میتونید بفهمید که در سال ۱۴۰۰ قیمت انواع آرد در کشور امارات بین ۳ تا ۵ دِرهم بوده و قیمت هر دِرهم حدودا ۷هزارتومان. بنابراین قیمت هرکیلو آرد در کشور امارات به پول ما چیزی حدود ۲۱ تا ۳۵ هزارتومان بوده. پس ما اگر جای یک قاچاقچی باشیم آرد ۶۰۰تومانی رو از نانوایی‌ها یا آرد ۳هزارتومانی رو از قنادی‌ها و کارخانه‌ها با قیمت کمی بیشتر می‌خریم و بعد قاچاق می‌کنیم به امارات و با قیمت مقداری کمتر از بازار امارت (مثلا بین ۱۵ تا ۲۰ هزارتومان) به خریداران اماراتی می‌فروشیم. خب این قاچاق سود حداقل ۱۰هزارتومانی روی هرکیلو آرد برای ما داره که با توجه به وزن زیاد شده، سود خوبی بدست میاریم. 3⃣حالا میریم به سال ۱۴۰۱ و می‌بینیم که دولت آرد نانوایی‌ها را هوشمند کرده و برای قاچاق دیگه نمی‌تونیم از نانوایی‌ها آرد بخریم. همچنین قمیت آرد کارخانه‌ها و قنادی‌ها هم از ۳هزارتومان به ۱۵هزارتومان افزایش پیدا کرده! بنابراین با قمیت‌های فعلی، قاچاق کردن آرد دیگه سود نداره و کاسبی ما کِساد میشه. 👈حالا اگه ما جای قاچاقچی‌ها باشیم و بخواهیم دوباره این چرخه رو راه بندازیم چکار می‌تونیم بکنیم؟ در اینجا ۳تا راه به نظر میرسه: اول اینکه رو دوباره در کشور بیاریم پایین؛ که خب این غیرممکنه دوم اینکه قیمت آرد رو در کشور امارات ببریم بالا، که خب این هم غیرممکنه پس فقط و فقط می‌مونه راه سوم و اون راه چیه؟ کمی فکر کنید! . . . آفرین! دقیقا درست متوجه شدید! بالا بردن دوباره !! فقط و فقط همین یک راه هست که می‌تونه چرخه‌ی قاچاق ما رو دوباره راه بندازه. 4⃣حالا بیایید با فرض بر این که قیمت آرد در امارات ثابت بوده باشه و گران نشده باشه قیمت‌ها رو دوباره بررسی کنیم و ببینیم چرخه‌ی قاچاق ما دوباره سودآور شده یا نه؟! قمیت هر دِرهم امارات در ابتدای سال ۱۴۰۱ حدودا ۷ هزارتومان بوده. با اجرای تغییرات اقتصادی و گران کردن آرد، قیمت هر دِرهم امارات در پایان سال ۱۴۰۱ با ۱۰۰٪ افزایش به حدود ۱۴ هزارتومان رسید! همچنین در پایان سال ۱۴۰۲ حدودا ۱۷هزارتومان و امروز در تاریخ ۱۴۰۳/۱۰/۱۰ قیمت هر دِرهم امارات حدودا ۲۱هزارتومان است! بنابراین بر فرض ثابت بودن قیمت آرد در کشور امارات، با گران شدن دِرهم قیمت هرکیلو آرد در بازار امارات به پول ما حدودا ۶۰ تا ۱۰۰هزارتومان است. پس بنابراین چرخه‌ی قاچاق ما دوباره رونق گرفته و حتی بیشتر از سال ۱۴۰۰ سودآور هست. تازه این محاسبات بر این فرض بود که قیمت آرد در کشور امارات ثابت بوده باشه در حالی که اینطور نیست و قیمت آرد در کشور امارات طی این دو سال تا ۸درهم هم بالا رفته. ✍نتیجه‌گیری: امروز بعد از گذشت نزدیک به ۳سال از گران کردن آرد و کوچک شدن سفره‌ی مردم، مثل بازی مار و پله نیش خوردیم و دوباره برگشتیم سر خونه‌ی اول! هیییچ‌کس هم پاسخگو نیست❗️ 🌐 @ghoghnuos13 ─┅═ঊঈ🔥🦅🦅ঊঈ═┅─
👈آیا به سمت می رویم؟! قریب سه دهه است که روند بی‌ثباتی اقتصادی در ایران در کنار همه پیشرفت‌ها و توسعه زیرساخت‌ها و خدمت‌رسانی و توزیع امکانات مختلف در سطح کشور ادامه دارد؛ افزایش هزینه‌های زندگی اعم از هزینه‌های بهداشت و درمان، آموزش، تهیه مسکن و سایر در این سه دهه چشم گیر است. روندی که از ابتدای دهه 90 با اجرای سیاست‌های هدفمندسازی یارانه‌ها، بصورت تصاعدی افزایش یافته است. اما با این وجود هیچ اجماع کارشناسی در کشور وجود ندارد؛ یک طرف جمعیت کثیری از کارشناسان اقتصادی قرار دارند که طی این سه دهه همین سیاست‌ها و نسخه‌ها را تجویز کرده‌اند و کماکان راه‌حل‌شان همان است یعنی بازار آزاد، آزادسازی اقتصاد، واقعی کردن قیمت‌ها(گران‌سازی)، حذف یارانه‌ها یا تبدیل یارانه‌ها به نقدی، سبدکالا برای جبران کاستی‌ها، ادامه خصوصی‌سازی و... . در این دسته هم اقتصاددانانی وجود دارند که خیلی علنی و با افتخار خود را لیبرال معرفی می کنند و هیچ ابایی ندارند و را راه نجات اقتصاد کشور می دانند و هم اقتصاددانان حزب اللهی و متدین که می‌گویند لیبرالیسم را قبول ندارند و خود را علیه لیبرال‌ها تعریف می کنند. در مقابل این جمعیت کثیر کارشناسان، اقلی از کارشناسان هم با این راه‌کارها و سیاست‌ها مخالفند و نتیجه وضعیت فعلی را ادامه این سیاست‌ها و نسخه‌ها می دانند. گوش دولت‌ها و حاکمیت هم در دست همان جبهه کثیر کارشناسان است. ظاهراً یا باطناً هم حاکمیت(ارکان و بدنه کارشناسی) هم معتقد به این مسیر است و قرار نیست بازگشتی داشته باشند از این مسیر. با این وجود، هیچ گفتگوی کارشناسی سازنده‌ای هم بین این دو طیف کلان دیده نمی‌شود. بیشتر زد و خورد رسانه‌ای است. من کارشناس مسائل اقتصادی نیستم اما بی‌اطلاع از اقتصاد سیاسی و مکاتب اقتصادی هم نیستم و به نظر حقیر، این ره که می‌رویم به ترکستان هم نمیرسد! سرانجام این راه را فروپاشی می‌دانم. با این وجود معتقدم گفتگوی کارشناسی بصورت مستمر مفید است. حالا آن دسته از اقتصاددانانی که با افتخار از لیبرالیسم می‌گویند شاید قائل به گفتگو نباشند ولی طیفی از اقتصاددانانی که بالاخره خود را مسلمان و حزب اللهی و علیه لیبرالیسم تعریف می‌کنند چرا گفتگو نمی‌کنند؟ چرا گفتگویی شکل نمی‌گیرد؟ اگرچه تصمیم گیری درباره اقتصاد امروز به دست سرمایه‌داران انجام می شود و واقعیت این است که اقتصاد ایران را سرمایه‌داران انحصاری و شاید مدیریت می‌کنند اما اجماع کارشناسی اگر به وجود بیاید و پشتوانه مردمی داشته باشد می‌تواند جلوی این سیل وحشی و ویران‌گر را بگیرد. نرخ ارز روز به روز بالاتر می رود؛ تفاوتی هم در دولت یا یا در این سیاست‌ها نیست. سفره مردم روز به روز کوچک‌تر می شود؛ و کمر اقتصاد ایران را شکسته و این وضعیت فقط به نفع طبقه دارا و ثروتمند جامعه است که دارایی‌شان -اعم از ملک و شرکت و... - مطابق با تورم بیشتر و بیشتر می‌شود. اما نه تنها خبری از توقف این روند نیست بلکه اخبار نگران کننده ای درباره سیاست شوک درمانی نیز درباره نرخ انرژی هم وجود دارد. اگرچه نرخ آب، برق و گاز در این مدت افزایش یافته اما گرانی گازوئیل و باتوجه به اظهارات مقامات، دور از انتظار نیست. اخیراً نیز یک خبرنگار اقتصادخوانده که از لیدرهای رسانه‌ای نئولیبرال‌ها در ایران است هم با افتخار از سیاست شوک درمانی و مثال زدن آلمان و چین هم سخن گفته و تجویز کرده که یک شبه همه چیز را گران کنیم بعد هم پلیس و بسیج را به میدان بیاریم برای سرکوب معترضین! هرکسی که اندکی تحلیل داشته باشد می‌داند این روند، سرانجامی به‌سوی آشوب دارد؛ چین و آلمان یا هر بلد کفری که این سیاست‌ها را اجرا کرده‌اند همراه با کشتار مردم بوده؛ آیا اسلام به ما اجازه اجرای این سیاست‌های غلط و فاجعه‌بار را می‌دهد؟ آیا از این سه دهه هیچ تجربه‌ای کسب نکرده‌ایم و قرار است مجدد دست به این سیاست‌های کثیف و خانمان‌سوز بزنیم؟ 🌐 @ghoghnuos13 ─┅═ঊঈ🔥🦅🦅ঊঈ═┅─
💢 قایق کاغذیِ روشنفکریِ تمامیّت‌خواه: اخلاق به‌عنوان پلۀ اضطراری [یکم]. گفتگوی آقای حاتم قادری با آقای بیژن عبدالکریمی، در لحظه‌ای که در انتظار شنیدن پاسخ‌ها و دفاع‌های ایشان بودیم، قطع شد؛ البته نه از سوی حاکمیّت، بلکه از سوی خودش. عبدالکریمی، به اقتضای گفتگویی که طرف مقابلش، یک روشنفکرِ متعلّق به جریان مخالف حاکمیّت بود، به نقد منطق و مبنای روشنفکران پرداخت و اشاراتی نیز به قادری داشت. قادری، شاید مَثَل اعلای همان روشنفکرانی بود که عبدالکریمی، چندین سال است که زبان انتقادی‌اش را به روی‌شان گشوده است، اما روشن است که مخاطبش، نوعی از شخصیّت روشنفکری در دوۀ پساانقلاب است و نه شخص قادری. عبدالکریمی، خودش به جریان روشنفکری تعلّق دارد اما روشنفکری، ماهیّتی به‌شدّت پیوستاری دارد. به‌هرحال، این بار مواجهه در درون جریان و بود و یک روشنفکر، روشنفکر دیگر را خطاب قرار داد تا نشان بدهد که در این پهنۀ معرفتی، دیگرانی نیز هستند که به‌گونه‌ای دیگر می‌اندیشند. عبدالکریمی، چاره را در تقابل‌های نفی‌مدار و تمامیّت‌خواهانه نمی‌بیند و می‌خواهد در میانۀ همۀ امکان‌ها و امتناع‌های عینی، مسیری بیابد که تلاطم و تکانه نیافریند و جامعه را از چاله به چاه نیفکند. او چون هویّتی مستقل و درون‌زاد دارد و حجّتش را در جایی بیرون از اندیشه‌اش جستجو نمی‌کند، می‌تواند به روشنفکریِ برانداز و بحران‌زاد و مطلق‌بین بتازد و واقعیّت‌ها و عینیّت‌هایی را پیش روی دیدگان این لایه از روشنفکری بنشاند که آشکارا، مبطل استدلال‌های تخیّلی آنهاست. نزاع او با اینان، واقعیّت‌بنیان و اینجایی است، نه سهم‌خواهانه و مصلحت‌اندیشانه. او به‌خوبی می‌داند که چهارچوب‌شکنی و ساختارستیزی، حاصلی جز غلتیدن به آشوب و اغتشاش و بحران و ویرانی ندارد و فردایی که و همیشه‌مخالف وعده می‌دهد، هرگز فرا نخواهید رسید. [دوم]. و اما قادری. او در دهۀ هفتاد و در همنوایی با جبهه و جریان اصلاحات، برخاست و نامش بر سر زبان‌ها افتاد، اما او حتی در آن زمان نیز آنچنان خویشتنِ معرفتی و غایاتِ روشنفکری‌اش را شاذ و شدید و بیرون‌زده تعریف کرد که هیچ‌گاه، جدّی انگاشته نشد. می‌شد به‌روشنی دریافت که نقدها و گفته‌ها و مواضع وی، کارکردی جز ساخته‌وپرداخته‌کردن یک ندارد و نمی‌تواند هیچ مسیر و معبری را بگشاید. بنابراین، فقط می‌توان او را خواند و شنید و بس. تفکّر وی، امکانی برای تحقّق ندارد؛ چون نسبتی با واقعیّت ندارد. او یک قایق کاغذی ساخته بود که به کار بازی ساده‌سازانۀ روشنفکری می‌آمد و نه یک طرح فاخر و عینی که بتواند واقعیّت را دگرگون کند. قادری نشان داد که با ریشه‌ها و بنیان‌ها، سرِ ستیز دارد و منطقش، بر نفی و تصادم و تضاد و اصطکاک استوار است و می‌خواهد همۀ داشته‌ها و اندوخته‌های تاریخی را بسوزاند. روشن است که چنین اندیشه‌ای، بی‌بدنه و بد اقبال می‌ماند و در عمق مهجوریّتِ نظری و اجتماعی، روزبه‌روز، بر غلظت و نفی‌پایه‌گی‌اش افزوده می‌شود، اما همچنان به آن اعتنا نمی‌شود. حادشدگی و غلیان انفجاری، همیشه مخاطب‌ساز نیست. بااین‌حال، او بر همین مدار اندیشید و به اکنون رسید. اکنونِ او، تکرار همان گذشتۀ ناپخته و بی‌حاصل است؛ او همان اندیشه‌های دهه‌های هفتادی خویش را تکرار می‌کند و می‌کوشد چهارچوب نظریِ منسوخ و معیوبش را برای ارائۀ توضیح معرفتی، مطرح کند. این اندیشه، نه در گذشته از کفایت تبیینی برخوردار بود و نه اکنون چنین بضاعتی دارد. [سوم]. پس از چالش‌گریِ عبدالکریمی، قادری دچار عصبیّت و برانگیختگی شد و عنان از کف داد، اما برای نهفتن و پوشاندن این حالت انفعالی، فرار به جلو کرد؛ او می‌خواست از موقعیّت انقباضی بگریزد و دستاویزی بهتر از اخلاقِ گفتگو نداشت. او نمی‌توانست از خودش دفاعِ استدلالی کند، پس باید عبدالکریمی را متهم به تندی و غلظت و بی‌اخلاقی می‌کرد تا هم بگریزد و هم آبرو و اعتبارش را حفظ کند. ادبیات عبدالکریمی، در سطح گفتگوهای رایج بود و حاجت به عذرخواهی نداشت، اما مسأله این بود که وی توانسته بود قادری را از غار تخیّلات روشنفکرانه‌اش بیرون بیاورد و تازیانۀ واقعیّت‌ها و امکان‌ها را بر تنِ طرح وی بنوازد. این نواختنِ بی‌پروا همان و گریختنِ ناموجّهِ قادری از معرکۀ گفتگو، همان. قادری از اخلاق به‌عنوان پلۀ اضطراری استفاده کرد، اما مخاطب می‌فهمد که او از آتشِ استدلال‌هایی گریخت که به جانِ قایق کاغذی‌اش افتاده بود. طرح قادری، نه‌فقط بیگانه با حقیقت و آرمان است، بلکه حتی با واقعیّت و امکان نیز سرِ ستیز دارد؛ این طرحِ غیرقابل‌دفاع، تنها در موقعیّتی می‌تواند بیان شود که یک‌سویه باشد یا در آن سو، طرحی نشسته باشد که همگون و مشابه باشد. 🌐 @ghoghnuos13 ─┅═ঊঈ🔥🦅🦅ঊঈ═┅─
9.57M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📌رهبر حزب کارگران کردستان: طرحی برای انتقال سوریه از رژیم اسد به یک دولت دموکراتیک فدرال از طریق یک فرآیند طولانی وجود داشت. اما اردوغان در نیمه‌های شب و بدون اطلاع آمریکا به نیروهای سوری و کردها حمله کرد. او همراه با القاعده و هیات تحریر الشام و 16 گروه جهادی دیگر، چندین شهر کردنشین را تصرف کرد و قصد داشت کل منطقه کردستان سوریه را تصرف کند. وقتی آنها (انگلیس - فرانسه - آمریکا) متوجه شدند که اردوغان نقشه آنها را خنثی کرده است، اسرائیل به سرعت تجهیزات نظامی سوریه را منهدم کرد و کوه هرمون سوریه را تصرف کرد. پس از آن، آمریکا به سرعت نیروهای خود را از عراق و تل تنف به کوبانی فرستاد تا از حملات ترکیه جلوگیری کند. شش روز پیش اطلاعات فرانسه، آمریکا و انگلیس در کوبانی بودند و به اردوغان دستور دادند از مرز کوبانی عبور نکند. وقتی اردوغان دید که نمی تواند به روژاوا حمله کند، تصمیم گرفت حزب دمکرات را برای مذاکره با اوجالان به عنوان بخشی از تاکتیک جدید برای فریب دوباره کردها به زندان ایمرالی بفرستد. از آنجاکه اردوغان نقشه‌ای فریبنده برای تضعیف تلاش‌های دموکراتیک طراحی کرد، با عواقب اقدامات خود مواجه خواهد شد. 🌐 @ghoghnuos13 ─┅═ঊঈ🔥🦅🦅ঊঈ═┅─
👈سوریه / تقسیم‌بندی منافع و عبرتهایش ! حکایتِ تقابلِ محورِ غربی/عبری/عربی/ترکی با محور_مقاومت در سوریه و نیز عدم توفیق اقتصادی در کیک اقتصاد سوریه برای ایران، و تصاحب سهم عمده بازار اقتصادی آن برای ترکیه، ماجرای نقشه‌ی که از مسیر جولان اشغالی تا شمال شرقی سوریه و عراق به منظور غارتِ منابع نفتی و آبی‌اش برای اروپا، آمریکا و اسرائیل طراحی شده از یکسو؛ پیروزی دونالد ترامپ و خط و نشانش برای اروپا، روسیه، چین و ایران و عدم پاسخ نظامی ایران به تجاوز آشکار اسرائیل از سوی دیگر، همچنین راه اندازی ترکیه برای ایران به دنبالِ رنگ باختن اعتماد جامعه ایران از اخبار داخلی و به تبع آن کوچ اعتماد به شبکه‌ها و اخبار خارجی که محصول سیاست‌های اشتباه و پی در پی دولت‌های اصلاح‌طلب و اصول‌گرا بوده بعلاوه ساده‌لوحی و «برادر خواندن آمریکا» توسط رئیس دولت و ارسال پالس‌های ضعف « سلاح را زمین بگذاریم» و اعلام آمادگی تیم دولت برای از موضع ضعف، همه و همه، حاکی از زنگ خطری است که اگر برای آن چاره‌ای نشود، آنها با استفاده از دست برتر رسانه‌‌ای درباره سناریوهای حمله اسرائیل به زیر ساخت های هسته‌ای و تجاری کشور سخن گفته و دل مردم را خالی می‌کنند! آیا از خواب غفلت بیدار می‌شویم؟! امام علی (ع): مَنْ نَامَ عَنْ نُصْرَةِ وَلِيِّهِ انْتَبَهَ بِوَطْأَةِ «عَدُوِّهِ». کسی که به هنگام یاری رهبر خود، بخوابد با لگد دشمن از خواب بیدار خواهد شد! فتامل❗️ 🌐 @ghoghnuos13 ─┅═ঊঈ🔥🦅🦅ঊঈ═┅─
سلام علیکم عرض ادب و احترام فراوان خدمت شما عزیزان در یکی دو دهه اخیر با وابستگی اقتصاد به دلار مشکلات عدیده‌ای به وجود اومده که متأسفانه با قرار گرفتن این ابزار قدرتمند در دست مافیای اقتصادی و پتروشیمی‌ها و پالایشگاه‌ها و شرکت‌های بزرگ فولادسازی، فشار بسیار زیادی به مردم وارد آمده! امشب قصد این رو داریم تا در مورد علت اصلی بالا رفتن قیمت دلار مطالبی کوتاه رو عرض کنیم از طرفی هم دولت‌ها با استفاده از سعی کردن که خودشون رو جبران کنند! و از اون مهمتر اینکه دولتها به خاطر اینکه خرج کردشون با تومان هست و عمده درآمدهاشون از نفت و پتروشیمی به دلار هست ، راضی به پایین اومدن دلار نیستن! چون هر چه دلار گرون‌تر بشه ، ریال بی‌ارزش‌تر میشه و اونطوری پرداخت بدهی به مردم یا پرداخت حقوق و یارانه برای دولت آسون‌تر میشه از این رو با توجه به در دست داشتن ، دارن جوری جلوه میدن که بالا و پایین رفتن قیمت ارز انگار در دست مردمه که اصلا اینطور نیست واقعاً کل دلاری که الان کف بازار هست و داره معامله میشه حتی ۳۰درصد هم نیست ۷۰درصد دلارها در دست شرکت‌های بزرگ فولاد و پتروشیمی و پالایشگاه‌هاست با بالا رفتن قیمت دلار ، این شرکت‌ها سود وحشتناکی میکنند و مانند یک نهنگ ، تمام دارایی مردم رو‌ میبلعند!! شاید بپرسید چه طوری؟ این مراکزی که نام بردم ، وقتی تصمیم می‌گیرند که سود فراوان کنند به یکباره کل دلار بازار رو خرید می‌کنند با قیمت پایین ، و با کمیاب شدن دلار و بالا رفتن تقاضا ، قیمت دلار یهویی بالا میره ، وقتی قیمت خوب بالا رفت و مردم هم دلارهای باقیمانده کف بازار رو جارو کردن ، به یکباره در بالاترین نقطه دلارها رو وارد بازار میکنند و این شوک باعث میشه قیمت پایین بیاد وقتی قسمت شروع به پایین اومدن میکنه ، مردم از ترس ضرر بیشتر دلارهاشون رو‌ میریزن کف بازار و این نهنگ عظیم الجثه باز تمام دلارها رو‌از کف بازار جمع میکنه با این تفاوت که سود فراوانی کرده و رو خالی کرده رک هم بگم ، اینها به قدری بزرگ هستند که زور دولت‌ها بهشون نمیرسه دولت کل کنترلی که میتونه داشته باشه روی همون ۳۰درصدی است که در دست مردمه بقیه‌اش در دست همین مراکزه اینقدر هم قدرت دارند که هر کسی سد راهشون بشه رو به راحتی از سمتش برکنار کنند برای همین هم حضرت آقا بارها فریاد زدن که شرکتهای فولادی چرا دلار نگه میدارن وقتی تمام مواد اولیه اونها داخلیه برای همینه روز به روز داره ارزش ریال پایین میاد و کوچیک میشه 👈و اما سوال اینجاست که راه حل این موضوع چیه؟ اگر دولت بخواد قیمت دلار رو پایین بیاره این شرکتها به ضرر میفتن و یه جورایی اقتصاد کشور ضربه میخوره این چرخه به قدری دقیق طراحی شده که حتی مقابله کردن با اونها به این راحتی نیست تنها راه رو بارها مقام معظم رهبری فرمودن: تنها راه نجات اقتصاد کشور تولید و اشتغاله. این تولید باید بر اساس پتانسیل‌های استانها باشه یعنی هر استان با هر پتانسیلی که داره باید در تولید شرکت کنه ، با راه افتادن تولید مشکل بیکاری و‌ اشتغال حل میشه وقتی تولید پویا بشه ، صادرات به کشورهای همسایه ، بهترین راه درآمدهای ارزی است هر چه دلار و ارز بیشتری به دست بیاریم ، عرضه نسبت به تقاضا بیشتر میشه و دلار پایین میاد و تقویت میشه و بالا میره یعنی باید یک سیستم کاملا مجزا از نفت و پتروشیمی ایجاد کنیم که با صادراتش بتونیم ارز آوری داشته باشیم حضرت آقا بارها فرمودن باید باید وابستگی یه درآمدهای نفتی رو‌ هر ساله پنج درصد کاهش بدیم تنها دوره‌ای که این اتفاق داشت به خوبی انجام میشد و ریل گذاری شده بود در دوره بود شهید رئیسی با کمک بسیار زیاد شهید امیر عبداللهیان در عرصه بازاریابی و خیلی کارهای بزرگی کردن دولتها باید به دنبال ایجاد منابع و درآمدهای پایداری به جز نفت باشند دولت شهید رئیسی با ایجاد کریدورهای شرق به غرب و احیای و همچنین کریدور شمال به جنوب که روسیه رو به کشورهای حوزه خلیج فارس متصل میکرد ، میتونست درآمد سرشاری رو‌ نصیب ما بکنه ما چیزی بالغ بر ۷ پتانسیل بزرگ در ۷ حوزه داریم که با راه افتادن حتی یکس از اونها ، وابستگی اقتصاد ما به زیر بیست درصد میرسه و رشد اقتصادی ما در دنیا در بالاترین نقطه قرار میگیره. منتهی دولتها اصلا به دنبال چنین چیزهایی که عرض کردم نیستن مردم باید در این مسیر همراهی کنند ان شاءالله روزی برسه که اقتصاد کشور پویا بشه و چرخه اقتصاد بدون فروش نفت و دلار ، با قدرت بچرخه. به امید اون‌روز. والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته ✍قرارگاه جهادی شهید ابراهیم هادی 🌐 @ghoghnuos13 ─┅═ঊঈ🔥🦅🦅ঊঈ═┅─
💢آبان ۹۸ حادثه نبود 👈تأملی درباره‌ی ابعاد سیاسیِ تحلیل‌ها و تجویزهای اقتصادی این روزها سرمقاله‌ی ارگان بازارگرایانِ افراطی، همان‌ها قهرمان‌شان خاویر میلیِ جانی است، دیروز با تشبیه مقامات کشور به موجوداتی سرمازده ، از لزوم تصمیم‌های «سخت، مهم و تلخ» سخن گفته است. چند روز قبل هم یکی از فعالان اقتصادی و رسانه‌ای نزدیک به وزیر اقتصاد از فوائد و افزایش ناگهانی قیمت‌ها سخن گفته و «نمونه‌های موفق» آن در کشورهای مختلف را برشمرده بود. نکته مهم این بود که تاکید شده بود آنها بعضاً حسب ضرورت از «کشتار مردم» هم استفاده کرده بودند. 👈خط اصلی را همان استاد و نویسنده‌ی سرمقاله‌ی (آتش‌بس، نسخه رفع ناترازی‌های اقتصادی_مسعود نیلی) چندی قبل داده بود: ۱) با و طبقات متوسط و مرفه را سرگرم کنید؛ ۲) در روابط خارجی پرچم سفید تکان دهید؛ ۳) آن‌گاه تیغ بر کشید و به مأموریت اصلی ( ) بپردازید. این یعنی . جالب این که این نسخه به عنوان «طرح نجات ایران» فروخته می‌شود. مانند نسخه‌ی «استراتژی توسعه‌ی صنعتی ایران» که در دهه‌ی ۷۰ به قیمت گزاف به دولت فروخته شد. اگر غایت آن استراتژی تعطیلی صنعت ایران و تقلیل ما به «نفت فروش» بود، نتیجه‌ی محتوم نسخه‌ی جدید «فروپاشی» است. 👈ذبح طبقات محروم که حامی و پشتیبان اصلی نظام در این ۴۵ سال بوده‌اند، آخرین سنگر مقاومت دربرابر نظام سلطه را از میان برداشته و راه را برای انحلال جمهوری اسلامی در نظام سرمایه‌داری جهانی فراهم می‌کند. و مگر بازارگرایان افراطی جز این رؤیایی در سر دارند؟ برای سرکوب مستضعفین کدام چماق و کدام گلوله نزد بازارگرایان افراطی بهتر از چماق بسیج و گلوله‌ی نیروی انتظامی؟ هم فال است و هم تماشا. مگر پس از ارتکاب آبان ۹۸ قاه قاه نخندیدند؟ نگفتند صبح جمعه فهمیدیم؟ مسببان آبان ۹۸ اگر به دار آویخته شده بودند امروز همان سناریوها مطرح نمی‌شد. 👈و دیروز یک قهرمان پرتاب میکروفون هم گفته‌اند که ایران مثل شیخ‌نشین‌ها باید بشود « ». شیخ‌نشین‌ها البته علاوه بر توان شیردهی از آخرین فناوری‌های ارّه هم برخوردارند. در واقع استاد می‌فرمایند: «یک دست ارّه برقی و یک دست شیر نفت، رقصی چنین در آغوش ترامپم آرزو است»! در برابر چنین ستایشی از سوی یک «جامعه‌شناس» مملکت نسبت به رژیم‌های دیکتاتوریِ بدویِ قبیله‌‌پایه و ارّه‌محور، انجمن جامعه‌شناسی ایران اگر سراسر سیاه‌پوش شود بر آن ملامتی نیست. ظاهراً هم دیگر برای آقایان مطرح نیست: مهم این است که جاده برای استیلای دلار صاف شود! بازارگرایان افراطی چرا در کمال خونسردی ذبح طبقات محروم و کشتار مستضعفان در راه اجرای طرح‌های اقتصادی را توجیه می‌کنند؟ آیا عاری از انسانیت هستند؟ خیر. این بزرگواران ممکن است در زندگی شخصی بسیار مهربان و خیر باشند. مشکل ایدئولوژی بازارگرایی افراطی و نگاه آن به عدالت و فقر است. 👈سال‌ها قبل استادان بزرگ مکتب بازارگرایی افراطی در ایران کتابی با عنوان «اقتصاد و عدالت اجتماعی_نیلی» منتشر کردند. جملات شگفت زیر نقل شده از متن کتاب است: «در امریکا یا اروپا به یک فرد بگویید که پنج تا از مهم‌ترین چالش‌هایی را که جامعه شما با آن مواجه است نام ببرید، بعید است که... یکی از چالش‌ها باشد. برای این‌که در آن جوامع، هرچند مردم احساس می‌کنند که درآمدها متفاوت است، ولی این تفاوت درآمدها برای افراد توجیه دارد. به این معنی که آنان بیش از ۹۰ درصد تفاوت درآمدها را ناشی از تلاش و کوشش و انگیزه و مواردی از این قبیل می‌بینند... کسی می‌خواهد تفریح کند و دیگری می‌خواهد کار بیش‌تری انجام دهد. طبیعتاً کسی که اوقات فراغت را انتخاب می‌کند و می‌خواهد که اوقات فراغت بیش‌تری داشته باشد، انتظار هم ندارد که سطح درآمد بالاتری داشته باشد. چون در اقتصاد اوقات فراغت خود مطلوبیت دارد.» این که بزرگان «علم اقتصاد» ما چنین درک و فهم بسیطی از جامعه‌ی آمریکا و اروپا داشته‌ یا دارند به کنار، نکته مهم این است نابرابری را اینگونه تفسیر می‌کنند که یک نفر دوست دارد کار کند یک نفر تفریح! در واقع علت فقر فقرا از نگاه بازارگرایان افراطی، «تفریح بیش از اندازه» است! 🌐 @ghoghnuos13 ─┅═ঊঈ🔥🦅🦅ঊঈ═┅─