eitaa logo
گُلابَتون
3.2هزار دنبال‌کننده
7.1هزار عکس
1.2هزار ویدیو
41 فایل
اینجا پاتوقِ مجازیِ ماست🏡📱 حسینیه انقلاب اسلامی دختران قم🇮🇷 اولین مجموعه‌ی فرهنگی_تربیتیِ مردمی و خودجوش و کاملا دخترانه در کل کشور...✌️🏻 ما عادت داریم اولین و جذاب‌ترین کارهای بزرگ و دخترونه رو تو کل شهر برپا کنیم😊 💌 ارتباط با ما: @hs_qom94
مشاهده در ایتا
دانلود
گُلابَتون
. توی بازی اول، باید چفیه‌ای رو تا می‌کردیم و روی شونه‌مون می‌انداختیم و هم‌زمان به بادکنک‌مون ضربه می‌زدیم تا زمین نیفته! آخ که چقد باحال بود!!!😂 اما توی بازی دوم باید دست به دست هم می‌دادیم، می‌چرخیدیم و به دشمن اجازه نمی‌دادیم که چفیه‌ی گروهمون رو ازمون بگیره.🤭 ساعت ۱۴:۰۰ شده بود و مامان‌ها داشتن یکی‌یکی می‌ومدن دنبال‌مون. من و زهرا هم منتظر مامان‌هامون بودیم که دیدیم خاله‌ها دارن بادکنک‌های قشنگ دکور رو باز می‌کنن! اونا به هر کدوم از ما یه بادکنک سبز و یه بادکنک سفید هدیه دادن!!!😍🎈 همین‌که بادکنکم رو گرفتم، اسمم رو صدا زدن. بابا اومده بود دنبالم و باید می‌رفتم. خداحافظی از زهرا برام سخت بود، ولی زهرا یه چیزی در گوشم گفت که لبخند رو لبم اومد، اون بهم گفت:« فاطمه غصه نخور، هر وقت دلت برام تنگ شد، بیا هیأت‌ شکوفه‌ها تا هم‌دیگه رو ببینیم.»😉 اینجوری شد که ما شدیم دوست‌های هیأت‌ هم‌دیگه....😌 🤝 پایان❗️ 3⃣/3⃣ 💚🌼💚🌼💚🌼💚🌼💚🌼💚🌼💚 @golabbaton95
33.66M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎞🎥| ❤️🌟جشن تولد انقلاب‌مون🌟❤️ 🕊در هیأت‌ کودک شکوفه‌های حسینیه انقلاب 🤓امروز ظهر وقتی وارد مدرسه شدم، دیدم همه جا پُر شده از پرچم ایران و صدای "ایران‌ایران" کل حیاط رو پر کرده.🇮🇷📣 🤔 وقتی رفتیم سر کلاس، از خانم‌مون پرسیدم: خانم اجازه؟ ☝️ماجرا چیه‌؟ معلم‌مون کل داستان دهه‌ی فجر رو برامون گفت.🥰 به دوستم زهرا گفتم: یادته یک هیأت کودک رفته بودیم؟ اون‌ها همه‌ی روزهای مهم را جشن می‌گیرن! به نظرم همین روزاس که پیام جشن‌شون رو ببینیم. اگر دیدی منم خبر کن با هم بریم.❤️ بالاخره پیام دعوت رو دیدیم و پنج‌شنبه، صبحانه خورده‌نخورده، راهی جشن شدیم.😍🌸 عکس‌های رو در و دیوار حسینیه خیلی برام جالب بود....🧐 ادامه دارد... 1⃣/3⃣ 🌸🌺🌸🌺🌸🌺🌸🌺🌸🌺🌸 @golabbaton95
گُلابَتون
🎞🎥| #روایت_ویدئویی ❤️🌟جشن تولد انقلاب‌مون🌟❤️ 🕊در هیأت‌ کودک شکوفه‌های حسینیه انقلاب 🤓امروز ظهر وق
📸| ❤️🌟جشن تولد انقلاب‌مون🌟❤️ 🕊در هیأت‌ کودک شکوفه‌های حسینیه انقلاب مثل همیشه هیأت‌ با صدای دلنشین قرآن شروع شد. بعد از شنیدن صدای قرآن،😌 دست‌هامون رو روی قلب‌مون گذاشتیم❤️ و به بابای مهربون مون، امام زمان علیه‌السلام سلام دادیم.🍃 حالا نوبت مسابقه‌ی قرآنی بود. سوره‌ی حمد رو از حفظ می‌خوندیم تا ستاره‌ی قرآنی بگیریم.🌟 بعد خاله‌ی مهربون، قصه‌ی سوره‌ی فلق و داستان قشنگی از امام عزیزمون، امام حسین علیه‌السلام🥰 برامون گفتن . 🥳حالا وقتش رسیده بود برای جشن تولد امام حسین و حضرت عباس علیه‌السلام، خودمون دکور جشن تولد بزنیم. اونم با کاغذهای رنگی رشته‌رشته،🎊 کلی گل‌های خوشگل دست کردیم و همه با هم گل‌هامون رو به هم وصل کردیم و به دیوار زدیم.🎉 بعد با جیغ و دست و هورا به مولودی‌های خاله جواب دادیم.💌 😍تا نشستم زمین، دیدم لیوان‌های قلبی با ژله‌های رنگین‌کمونی،🍮 روی اُپن آشپزخونه، دارن بهم چشمک می‌زنن.😉 آخ جوووون ژله!!! نوش جان کردیمشون! و رفتیم سراغ داستان پیروزی انقلاب ...😍🇮🇷✌🏼 ادامه دارد... 2⃣/3⃣ 🌸🌺🌸🌺🌸🌺🌸🌺🌸 @golabbaton95
گُلابَتون
📸| ❤️🌟جشن تولد انقلاب‌مون🌟❤️ 🕊در هیأت‌ کودک شکوفه‌های حسینیه انقلاب همه منتظر بخش بعدی هیأت‌ بودیم.🤔 که خاله گفت تا پنج بشماریم و سریع گروه پنج‌تایی بشیم. سریع گروه شدیم و خاله یک سبد پر از کاغذ‌های سبز و سفید و قرمز آورد.💚🤍❤️ روی سر رشته‌ نواری چسبوندیم و باید از روی سروکله‌ی دوستامون، داستان می‌خوندیم.😁 خیلی خنده‌دار شده بودیم.😅 به ترتیب شماره‌ها، داستان تولد انقلاب رو خوندیم و تو‌ی گروه‌مون تعریف کردیم.☺️ حالا از هر گروه، یک نفر به نمایندگی رفت و داستان رو تعریف کرد. دیگه نزدیک ظهر شده بود که سفره پهن شد و به هر گروه نان تست 🍞، پنیر 🧀، خیار🥒، گوجه 🍅 و سیاه‌دونه دادن و لقمه‌هامون رو به شکل پرچم ایران🇮🇷 تزئین کردیم و چون گرسنه بودیم، دولپی خوردیم.😁😋 داشتم دهنم رو پاک می‌کردم که زهرا گفت: کوثر نگاه کن! کاردستی با گواش!! آخ جون.😍 🇮🇷پرچم ایران قلبی رو قیچی کردم و با گواش قرمز و سبز، رنگ‌آمیزیش کردم تا ۲۲ بهمن با خودم ببرم راهپیمایی.☺️ 😌 کم‌کم صدای دلنشین اذان پخش شد. با نظم و ترتیب رفتیم برای وضو و زود آماده شدیم و صف‌های نماز جماعت را تشکیل دادیم و کنار هم نماز ظهر و عصر رو خوندیم.😇 بعد از نماز، سجاده‌هامون رو جمع کردیم و آماده‌ی بازی شدیم.😍🎈بادکنک‌های رنگی که روش اقلام مورد نیاز مردم مظلوم فلسطین نوشته شده بود رو بهمون دادن. ما اون‌ها رو بین دو پا گذاشتیم و به مقصد رسوندیم.🥰 مثل همیشه خوش گذشت بهممون. ممنون خدا💖 پایان❗️ 3⃣/3⃣ 🌸🌺🌸🌺🌸 @golabbaton95
15.9M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎞🎥| جشن دهه کرامت ویژه شکوفه‌های حسینیه انقلاب اسلامی 🎉🎈 تا چشمم به آلاچیق پر از ریسه و بادکنک افتاد، چشمام اینجوری⬅️ 😍 شد. حس کردم یه باااالن پر از بادکنکه که قراره من رو ببره تو آسمون! ☁️🎈 توی اون گرمای طاقت‌فرسا، شربت صورتی‌رنگ، یه جون به جون‌هام اضافه کرد!🧋😁 جالب‌تر از همه سوالی بود که برام پیش اومد. یعنی شربت رو چجور صورتی کردن؟ 😅🤔 ولی من مطمئنم که همه لذّت جشن به اون سلامی بود که اولش به امام زمان جانمون دادیم. 🥹💚 صوت لذت بخش قرآن و سوره کوثر هم که هم‌خوانی کردیم. قرائت قرآن قرار همیشگی تمام جشن‌های ماست. 🤩 1⃣/3⃣ 🎈@golabbaton95
گُلابَتون
🎞🎥| #روایت_ویدئویی جشن دهه کرامت ویژه شکوفه‌های حسینیه انقلاب اسلامی 🎉🎈 تا چشمم به آلاچیق پر از ری
📸 جشن دهه کرامت ویژه شکوفه‌های حسینیه انقلاب اسلامی 🎉🎈 🔎📜| در جست‌وجوی گنج! نقشه گنج که به دستم رسید، اینجوری⬅️ 😎 شدم و گفتم به خوب کسی اعتماد کردید، الان گنج رو براتون می‌یابم. 😂 طبق قولی که داده بودم گنج رو در سریع‌ترین زمان ممکن پیدا کردم و تا اومدم یه نفس راحت بکشم، گفتن حالا باید معماش رو حل کنی! 😆✌️ ولی خب از اونجایی که من خیلی با حضرت معصومه رفیقم، تونستم خیلی راحت معمای مربوط به ایشون رو حل کنم. 🙃💪 اذان رو که گفتن، دسته‌جمعی چادرهای گل‌گلی رو سر کردیم و رفتیم واسه تجدید انرژی 🥰🤌 و رسیدیم به جذاب‌ترین بخش ماجرا، یعنی خوردن ناهار! 😁😆😂 البته یه ناهاری که با کمک هم‌دیگه درست کردیم و در نهایت سالاد ماکارونی خوشمزه رو زدیم بر بدن!😋😋 2⃣/3⃣ 🎈@golabbaton95
گُلابَتون
📸 جشن دهه کرامت ویژه شکوفه‌های حسینیه انقلاب اسلامی 🎉🎈 حالا تو اون گرما چی می‌چسبید؟ آفرین آب‌باااازییییی. 🤪🔫 بادکنک‌های کوچولویی که خاله‌های مهربون و خوش‌خنده بهمون دادن رو پر از آب کردیم و حسابی آب‌بازی کردیم. تو اون گرما حسابی کیف داد 😍🤩 و در آخر یه گل توی گلدونِ کوچولو واسه خودمون کاشتیم تا هر وقت نگاهش کردیم یادمون بیاد چقدررررر بهمون خوش گذشت. 🥹🌸🪴 خداروشکر که ما یه خواهر برادر مهربون داریم که هر ساله به خاطرشون دور هم جمع می‌شیم و حسابی بهمون خوش میگذره. 💗 حضرت معصومه عزیز و امام رضا جان خیلی دوستتون دارم. 🫶❤️ 3⃣/3⃣ 🎈@golabbaton95
گُلابَتون
✨ پیوندی از نور فاطمه (س) به عشقِ الله، یاعلی گفت. سالروزِ ازدواجِ حضرت ابوتراب (ع) و سیده‌ی عالمیا
تشریف بیارید🤩✨️❤️ ⌚️پنجشنبه، ۸ خرداد ماه ۱۴۰۴ 🏡زنبیل آباد، خیابان چهارده معصوم شرقی، پلاک ۱۰۷، پاتوق حسینیه انقلاب اسلامی دختران قم رفاقتی بیا✌🏼❤️😍 🌸@golabbaton95
گُلابَتون
#جشن خوشبختی یعنی: اجازه داشته باشی به حضرت زهرا بگی: مادر، به امیرالمومنین بگی: پدر!😍✨️ دختراااای
🌸| روایت جشن سالگرد ازدواج حضرت زهرا (س) و امام علی (ع) 🔻قسمت اول: داماد قلابی 😮 بدو ورودم به حسينيه با خوراکی‌های خنک و خوشمزه شروع شد و همونجا مطمئن شدم که امروز قراره کلییییی خوش بگذره! 😍😁 قطعه‌های مکعبیِ هندوانه، طالبی و خربزه تو سیخ چوبی و یه لیوان شربت خنک، حالم رو جا آورد و باعث شد انرژیم بره بالا. همونطور که شربت رو جرعه‌جرعه می‌نوشیدم و از پله‌ها پایین می‌آمدم، با دیدن صحنه‌ی رو‌به‌روم میخکوب شدم! سفره‌ی عقد؟!😍 باورم نمی‌شد! سفره‌ی عقد درست کرده بودن و ما جدی‌جدی به عروسی دعوت شده بودیم. اونجا بود که به لباسام یه نگاهی انداختم و با خودم گفتم: کاش یکم مجلسی‌تر می‌پوشیدم! 🤭😂 نزدیک‌ترین مکان به سفره‌ی عقد رو انتخاب کردم و نشستم و مجدداً محو تماشا شدم.✨️ دخترا به نوبت پشت سفره‌ی عقد می‌نشستن و دوست‌هاشون ازشون عکاسی می‌کردن. یکی از دخترا گفت: چه حییییف! این همه عروس خوشگل اینجاست ولی مجلس داماد نداره! ☹️ دوستش از اون طرف داد زد و گفت: به نظرم بریم تو کوچه یه اقا پسر موجه پیدا کنیم به صورت نمادین بنشونیمش سر سفره‌ی عقد، عکسارو که گرفتیم، به بیرون هدایتشون کنیم. دیگه کسی توی جمع مونده بود که از خنده منفجر نشه؟! 😂 ✨️@golabbaton95
گُلابَتون
🌸| روایت جشن سالگرد ازدواج حضرت زهرا (س) و امام علی (ع) 🔻قسمت آخر: عروسی و ماه‌عسل عجیب! مهمون‌مون یه عروس خانم مرموز بود! آروم آروم که مجری سوال‌های احسان‌علیخانی‌طور ازش پرسید، ما باهاش آشنا شدیم. عروس‌خانم می‌گفتن: جناب خواستگار که برای بار اول اومدن خونه‌شون، ایشون توی اتاق حسابی اخم و تَخم کردن! ولی خب برخلاف انتطارشون، روند خواستگاری یه جوری پیش رفته که آخرش اسم بچه‌هاشون رو هم انتخاب کردن! 😅😂 یکی از نقاط اشتراک این بوده که آقای خواستگار عربی مسلط بودن و وقتی از رشته دختر خانم می‌پرسن و متوجه میشن فارغ‌التحصیل رشته ادبیات عرب هستن، کیفشون کوک میشه و به زبان عربی باهاشون صحبت میکنن! خواستگاری به دو زبان زنده دنیا! آقا خواستگار که می‌خواد عروس‌خانم رو بسنجه ببینه چقدر عاشقشه، توی جلسه خواستگاری میگه: احتمالا من بخوام برم جنگ سوریه و شاید هم شهید شدم، شما مشکلی نداری؟ عروس‌خانم هم با اعتمادبه‌نفس تمام میگه: نههههه، برو از خدامه... 😊😂 ادامه دارد... ✨️@golabbaton95
گُلابَتون
. ادامه... بعد از اینکه یه عالمه توسط صحبت‌های عروس خانم خندیدیم، ما رو با تعریف کردن یه خاطره میخکوب کردن! عروس‌خانم بار و بندیلش رو اول زندگی جمع می‌کنه و راهی سوریه می‌شه! کی؟ همون زمانی‌ که داعش اونجا حسابی جولون می‌داده! توی چنین شرایط خطرناکی خانوادگی میرن! چجوری میشه بچه‌شون رو هم به کشور غریب و زیر سایه سیاه داعش ببرن؟ یه لحظه با خودم گفتم: مگه این چیزا فقط تو فیلم‌ها نبود؟ قصه زندگیشون انقدر مهیج بود که انگار وسط سینما نشستیم و در حین حرف‌هاشون با پفیلاهای قیفی‌ پذیرایی شدیم...😋 و امااا پُر انرژی‌ترین قسمت برنامه مولودی زیبا و گوش‌نواز بود که دست‌جمعی متوسل شدیم به بانوی دو عالم حضرت زهرا (س) و امیرالمؤمنین (ع).💚 حسابی کف زدیم و موقع رفتن، کیف‌هامون هم پر شد از شکلات و نقل و آب‌نبات های رنگی‌رنگی... 😋🍬 پایااان. ✨️@golabbaton95