eitaa logo
کانال گلچین مولودی و عروسی مذهبی
7.5هزار دنبال‌کننده
1.8هزار عکس
1.4هزار ویدیو
107 فایل
بروزترین کانال گلچین مولودی و.....👇 ایتاوتلگرام 🌿🌺🌿 @golchin_mowludi ارتباط با مدیران کانال👈 @msoghandi@y_a_m_h
مشاهده در ایتا
دانلود
بام هایند و کبوترهایشان بال ها و قیمت پرهایشان بیشتر شادند آقاهاي ما وقت خوشحالی نوکرهایشان منت گهواره ای را میکشند عرشیان با سجده سرهایشان برکت خانه است دختر داشتن گفته اند این را پیمبرهایشان بیشتر از اهل خانه میخرند این پدرها ناز دخترهایشان بین دخترها پدر ها دیده اند در یکی رخسار مادرهایشان دختر شاه اند عمو قربانشان میدهد مژده به خواهرهایشان. .. دختری آمد سراپا فاطمه این رقیه خانم است یا فاطمه؟ در اصالت کیست طاها اینچنین؟ در جلالت کیست زهرا اینچنین؟ جلوه ای حیدر . نمایی ذوالفقار مرتضا را کیست معنا اینچنین دختر اینقدر آیینه شدن جلوه شد زینب شدن را اینچنین با همین چادر نماز کوچکش ناز دارد پیش بابا اینچنین بعد زهرا و پیمبر کس ندید دختری ام ابیها اینچنین با عمو انسی که دارد دیدنی است کس نشد دلبر به سقا اینچنین بین فرزندان اربابم فقط او حرم دارد مجزا اینچنین کهکشان عشق را دنباله است این سه ساله عین هجده ساله است یا رقیه گفتم و بهتر شدم با رقیه آمدم نوکر شدم در حقیقت روضه هایش کیمیا ست خاک بودم تیره بودم زر شدم من شب سوم پرستم تا ابد سومین شب بود دیده تر شدم سرنوشتم را چه دیدی شایدم با رقیه وارد محشر شدم کاش میشد در دفاع از مرقدت مادرم میدید که بی سر شدم یک عروسک نذر خانم کرده ام هر زمان که سائل این در شدم دختر ارباب دستم را گرفت یا رقیه گفتم و بهتر شدم بهتر از این نیست مارا میخرد نوکران را پیش بابا می برد او نمازی عارفانه بود و بس لیلة القدری یگانه بود و بس از همان اول که آمد ناز داشت از ولادت نازدانه بود و بس بر زمین هرگز نیامد پای او او همیشه روی شانه بود و بس لایق خوابیدنش گهواره نیست روی دست اهل خانه بود و بس تا عمو دارد نبیند آفتاب سایبانش بی کرانه بود و بس از همان اول که آمد زینت اش گوشواری دخترانه بود و بس او به ویرانه پرش عادت نداشت او که مرغ آشیانه بود و بس آبله چسبید زیر پای او گمشده دیگر عروسک‌های او محمدجواد پرچمی
خوابم نمیبَرد که دستِ تو بالشم نیست بابا یتیم یعنی دستِ نوازشم نیست باید بگیرم امشب دیوار را نیاُفتم عمه حواس جمع است اینجاست تا نیاُفتم حتی توانِ ماندن از بالِ من نیاید گفتی به زجر دیگر دنبالِ من نیاید من دوست دارم این را این زخم را که اینجاست رَدّی که بر رُخم هست نقشِ عقیقِ باباست دیدم چقدر رویَت تغییر کرده بابا دیدی چه با گلویم زنجیر کرده بابا از رویِ بام وقتی تکبیر را کشیدند وقتی به گردنم بود زنجیر را کشیدند بابا تمام کردند وقتی غذایشان را انداختند پیشم نان خُشکهایشان را کوچکتر از من اینجا این دختران ندیدند دائم بلند کردند بر من صدایشان را من رویِ خاک بودم تو رویِ خاک بودی زحمت به خود ندادند هر بار پایشان را... انگار می‌شود خوب خون زخمهای زنجیر وقتی که عمه بوسید آرام جایشان را من روسریِ خود را محکم گرفته بودم در مجلسی که دیدم هر بی حیایشان را دندانِ تو که اُفتاد لبهایِ من تَرَک خورد لبهای تو که خون شد کردم هوایشان را بابا سرت زِ نیزه هرجا که گشت اُفتاد حتی میانِ مجلس از رویِ طشت اُفتاد پیشِ لبانِ خُشکَت آن کَس که آب میریخت دیدم کنارِ طشت است وقتی شراب میریخت ما بارِ شامیان را بر دوش خسته بُردیم با ما عمو نبود و چوبِ حراج خوردیم برخاست گرد و خاکی تا نیزه خورد بر خاک دیدم عمویِ خود را با نیزه خورد بر خاک این خار‌ها بزرگ‌اند رفتیم و بی هوا رفت... از رویِ پا در آمد خاری که زیرِ پا رفت سنگی به سویم آمد اما به زینبت خورد اُفتاد پیشِ پایم سنگی که بر لبت خورد خاکسترِ تنوری مویِ تو را گرفته این سنگِ بی مُرُوَت بویِ تو را گرفته حسن لطفی
من که بعد از تو به کوه دردها برخورده ام! از یتیمی خسته ام ،از زندگی سرخورده ام! دخترت وقت وداعت از عطش بیهوش بود زهر دوری تو را با دیده تر خورده ام دست سنگین یک طرف انگشترش هم یک طرف! از تمام خواهرانم مشت بدتر خورده ام صحبت از مسمار اینجا نیست اما چکمه هست با همین پهلو چنان زهرای بر در خورده ام! زیر چشمم را ببین خیلی ورم کرده پدر بی هوا سیلی محکم مثل مادر خورده ام حرفهای عمه خیلی سخت بر من میرسد گوش من سنگین شده از بس مکرر خورده ام! هرطرف خم شد سرم سیلی سراغم را گرفت گاه ازینور خورده ام گاهی ازآنور خورده ام ساربان لج کرد با من هی مرا میزد زمین گردنم آسیب دیده بس که با سر خورده ام بیشتر که گریه کردم بیشتر سنگم زدند ایستادم هرکجا تا سنگ آخر خورده ام آه بابا دخترت را هیچکس بازی نداد زخم ها از خنده ی این چند دختر خورده ام سید پوریا هاشمی
از کودکی اش فاضله و عالمه بود ✨🌿 چون شیرزن قبیله بی واهمه بود ✨🌿 بر بوسه‌ی عمه بر جمالش سوگند ✨🌿 از بدو تولدش خودش فاطمه بود ✨🌿 جواد حیدری @golchinmolodiarosimazhabi
حضرت سلام الله علیها🍃✨🌿🌸 لبخند تو شده دار و ندار حسین شد روی تو ماه شبهای تار حسین تو شور شیرین اربابی قلب عالم به هوای تو پر میکشه دنیای ما با نگاه تو شد جنت و تو شور دیرین اربابی باز محو چشم تو شد چشمای عمو دل بردی از حسین رو دستای عمو دل عمه برای تو بی قراره علی اکبر برات النگو میاره عمو عباس روی سرت گل میذاره 🍃✨🌿🌸 با یاد تو توی اوج اسمونم و پای عشقت تا ابد باقی میمونم و یا بنت الارباب ریحانه زیر پاته پر و بال هزاران ملک دل بردی از همه این خانواده و تو شمع عشق و ما پروانه من محتاج تو ام تو مینوی منی من نوکر زاده و تو بانوی منی من از اول به عشق دامت پریدم من از اول کرامتات و میدیدم من از اول رقیه ای قد کشیدم 🍃✨🌿🌸   🍃✨🌿🌸🍃✨🌿🌸 @golchinmolodiarosimazhabi
7980670_833.mp3
7.59M
سرود ولادت رقیه علیها سلام حاج میرداماد 🍃✨🌿🌸 @golchinmolodiarosimazhabi
ولادت میخونه ارباب ای نازنینم # حسین سیب سرخی 🍃✨🌿🌹 میخونه ارباب ای نازنینم ایشالا دخترم عروسیتو ببینم به جای زهرا و امیرالمومنین صدقه میزاره براش ام البنین اومده لیلای علی اکبر امشب میسوزونه اسفند براش عمه زینب پیچیده بوی ولیمه 🍃✨🌿🌹🍃✨🌿🌹 عشق و زندگیمه اون مثل عموش امام حسن خیلی کریمه از اون روزی که دنیا بنا شد ارباب من حسین و سلطانم رضا شد اگر کرببلا میخوای یادت باشه باید که امضای 🍃✨🌿🌹🍃✨🌿🌹 امام رضا باشه ورودی جنت شده تو عالمین یکی باب الجواد یکی باب الحسین تا دست به دعا گرفتم کربلا گرفتم بین الحرمین رو از امام رضا گرفتم نوکرو ارباب داده حواله فقط در خونه ی زهرای سه ساله تو دربار حسین ملیکه ی عشقه حرم فاطمه 🍃✨🌿🌹🍃✨🌿🌹 تو شهر دمشقه توی این خونواده کرامت رایجه مثل عموش عباس باب الحوائجه دشمنای سر سپرده که هجوم آورده تو حرم هنوز سیلی عباس رونخورده @golchinmolodiarosimazhabi
4_5904732360074593665.mp3
1.23M
سرود ولادت رقیه سلام الله علیها کربلایی سیب سرخی 🍃✨🌿🌹🍃✨🌿🌹 @golchinmolodiarosimazhabi