eitaa logo
گلچین شعر
14.5هزار دنبال‌کننده
904 عکس
310 ویدیو
12 فایل
ارتباط با ادمین: @noroz_ad کانال دوم ما @robaiiyat_takbait
مشاهده در ایتا
دانلود
باز هم نیمه ی شب گریه و آه آوردم به درِ خانه تو باز پناه آوردم رو سیاهم که نشد توبه من مقبولت وای بر من که فقط بار گناه آوردم مهربانِ دل من رد نکنم از در خویش من پشیمان شده ام روی سیاه آوردم اشک های منِ بیچاره سراب است ولی دلخوش از اینکه به درگاه تو چاه آوردم جان زهرا کمکم کن آبرویم را بخر به در خانه تو باز پناه آوردم @golchine_sher
کدبانوی خانه بود مادر جانم بی عذر و بهانه بود مادر جانم دلتنگ دو دست پینه دارش هستم دستش پدرانه بود مادر جانم @golchine_sher
تا پرده به نورِ ماه دل می دوزد خورشید دوباره شعله می افروزد خواب از سر ِهر پنجره ای می افتد خورشید همیشه شادمان می سوزد! @golchine_sher
خیال می‌کنم این رابطه ادامه ندارد مسافری که به اکراه رفته نامه ندارد اصالت من و تو از دیار عاطفه‌ها بود کسی که عشق ندارد شناسنامه ندارد در آستان محبت ، مقدمات اضافه‌ست نماز مستحبی که اذان‌اقامه ندارد! حلال‌زاده‌ی آزاده‌ای کجاست بگوید: الا جماعت بی‌مایه ، شاه جامه ندارد هنوز بوی تو می‌آید از شهادت گل‌ها کسی که عطر تو را حس نکرد شامه ندارد @golchine_sher
ای مرکز حاجات جهان، حضرت خورشید زیبنده ترین جا و مکان، حضرت خورشید محتاج نگاه توام ای ضامن آهو بنما نظری وقت اَذان، حضرت خورشید در صحن و سرایت همه اعجاز بهارست اما دل من، بی تو خزان، حضرت خورشید آن گنبد و آن جاه وجلال وجبروتت آرامش روحی و روان، حضرت خورشید افلاک همه سر به سجودت زده زانو تعظیم کند پیر و جوان، حضرت خورشید با نام تو خوشبو شده این خطه ایران دیگر چه نیازی به بیان، حضرت خورشید در وصف تو عاجز شده فرهنگ لغت ها شعرم شده بی تاب و توان، حضرت خورشید @golchine_sher
11.32M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
شعر خوانی محمود درویش شاعر فلسطینی @golchine_sher
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
این خانه کوچک است ولی از خدا پُر است از عطر خنده های نجیبت فضا پر است ما سر کشیده ایم چهل سال ِ رفته را امّا هنوز نیمه ی لیوان ما پر است من با خدا قدم زده ام در پیاده رو! با تو تمام راه از این ردّپا پر است خالی نکرده ماه شب تار ِ صحنه را بازیگر ِ ستاره دراین سینما پر است حالا بگو دوباره به گنجشک های شهر ازجوششی که در نفس روستا پراست از خودبگو، نه از خبر روزنامه ها گوش من از شنیدن هر ادّعا پر است با یک سلام گرم مرا غرق نور کن وقتی که آسمان من از ابرها پر است شعری که ابتدای قدمگاه ِ چشم تواست از لحظه های معجزه_ تا انتها _ پر است @golchine_sher
دیگر نمی خواهم که دلخواه تو باشم درکوچه ها چون سایه همراه تو باشم حتی بمیرم لحظه ها را از تب عشق بهتر که زندانی در چاه تو باشم ازمن گرفتی دین و ایمانم ، چگونه رسم مسلمانی ست گمراه تو باشم ؟ هرجنگ بی شک کشته دارد، پس نباید بدخواه من باشی و بد خواه تو باشم دیگر نمی خواهم که دستم را بگیری باید که بعد از این فقط آه تو باشم @golchine_sher
فلسطین، جوجه‌های کوچکش حالا ابابیل‌ند و خوابِ آخرِ پاییز می‌بیند سپاهِ فیل... @golchine_sher
چای تلخ بی کسی، خرما نمی خواهد رفیق مجلس ترحیم ما، حلوا نمی خواهد رفیق عشق گورستان رویاهای در دل مانده است زندگیِ مُرده ها، دنیا نمی خواهد رفیق بیستون دیوان درد است و غزل ها تیشه اش شرح دلتنگی ما انشا نمی خواهد رفیق واژه های نانوشته، فهمشان دشوار نیست اشک چشم و خون دل، معنا نمی خواهد رفیق ماهی افتاده در قلاب وقت خودکشی اشتیاق آب دریا را نمی خواهد رفیق در مسیر عشق هرگز لاف آزادی نزن حبس بودن در قفس، حاشا نمی خواهد رفیق یا ببر بال و پرت را، یا تو هم پرواز کن جَلد بودن شاید و اما نمی خواهد رفیق فصل پیری آمد و دیدیم دست سرنوشت عشقبازی را برای ما نمی خواهد رفیق... @golchine_sher
تو رفتیّ و رها کردی مرا چون برگ‌ها در باد نفهمیدم که گم شد خاطرات تو کجا در باد؟ مرا دادی به باد و در کشاکش‌های غم دیدم که می‌رقصید بیدی عاشق و مجنون، رها در باد هنوز از دیدنت تصویر گنگ و مبهمی دارم شب باران تو را دیدم، شبی دیدم تو را در باد شبی دلتنگی خود را سرودم، بعد راهی کرد به سوی تو تمام قاصدک‌ها را خدا در باد... @golchine_sher