eitaa logo
گلچین شعر
14.8هزار دنبال‌کننده
917 عکس
310 ویدیو
12 فایل
ارتباط با ادمین: @noroz_ad سه تا کانال شعرهای ما @golchine_sher @robaiiyat_takbait @noroz_ramezani
مشاهده در ایتا
دانلود
ماه پنهانی و از نور تو هرجا روشن است هم‌زمین، هم‌آسمان، هم‌عرش‌اعلی روشن است با امید انعکاس جلوه‌ای از نور تو چشم هر آیینه از فیض تماشا روشن است دیده‌ی یعقوب را پیراهن یوسف شفاست با امید وصل، چشمان زلیخا روشن است از همه دل‌سردم، اما در دلم با یاد تو شعله‌ای دارم که تا روز مبادا روشن است روز و شب در آرزوی دیدن تو سوخته آتش‌ِچوپان‌که درهرکوه‌وصحرا روشن است شنبه‌های تازه بی‌تو جمعه‌های کهنه‌اند روز نو یک‌روز می‌آید، دل ما روشن است « مدعی گوید که با یک‌گُل نمی‌آید بهار؟ » این‌معما پاسخش سخت‌است، اما روشن است یک‌نفر می‌آید و دنیا گلستان می‌شود هرچقدر امروز تاریک است، فردا روشن است @golchine_sher
و بی تو سالهایم چنان پاییزی شدند که بهارْ خود را از تقویمم کنار کشیده است! @golchine_sher
رسیده ام به چه جایی... کسی چه می داند رفیق گریه کجایی؟ کسی چه می داند میان مایی و با ما غریبه ای... افسوس چه غفلتی! چه بلایی! کسی چه می داند تمام روز و شبت را همیشه تنهایی «اسیر ثانیه هایی» کسی چه می داند برای مردم شهری که با تو بد کردند چگونه گرم دعایی؟ کسی چه می داند تو خود برای ظهورت مصمّمی اما نمی شود که بیایی کسی چه می داند کسی اگرچه نداند خدا که می داند فقط معطل مایی کسی چه می داند اگر صحابه نباشد فرج که زوری نیست... تو جمعه جمعه می آیی کسی چه می داند @golchine_sher
از باغ می‌برند چراغانی‌ات کنند تا کاج جشنهای زمستانی‌ات کنند پوشانده‌اند «صبح» تو را «ابرهای تار» تنها به این بهانه که بارانی‌ات کنند یوسف! به این رها شدن از چاه دل مبند این بار می‌برند که زندانی‌ات کنند ای گل گمان مکن به شب جشن می‌روی شاید به خاک مرده‌ای ارزانی‌ات کنند یک نقطه بیش فرق رحیم و رجیم نیست از نقطه‌ای بترس که شیطانی‌ات کنند آب طلب نکرده همیشه مراد نیست گاهی بهانه‌ای است که قربانی‌ات کنند @golchine_sher
هدایت شده از مشام
28.91M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
شعر خوانى آقاى جابر رمضان نژاد در شب شعر طوفان الاقصى ، جويبار آبان ١٤٠٢ مجمع شاعران اهل بیت علیهم السلام مازندران کانال حفظ و نشر آثار شاعران آئینی مازندران ‏https://eitaa.com/masham14
صبح آمد، حضرت خورشید لبخندی بزن چای می‌چسبد کنار قند لب های شما! @golchine_sher
هیاهوی غریب و مبهمی پیچیده در جانم پُرَم از حسِ دلگیری که نامش را نمی‌دانم تو اقیانوسِ سرشار از تلاطم‌های آرامی؛ و من دریاچه‌ی اشکی، که دائم رو به طغیانم بزن نِی، باز غوغا کن، بزن دَف، شور برپا کن به هر سوزی بگریانم، به هر سازی برقصانم ببین آیینه‌وار از حس تصویر تو لبریزم تو آرامی من آرامم، پریشانی پریشانم اگر شعری نوشتم رونویسی از نگاهِ توست که این دیوانگی‌ها را من از چشم تو می‌خوانم @golchine_sher
گوش کن حکم لَبِالمرصاد را خواهی شنید خشم فریاد رها در باد را خواهی شنید گوش کن در غیرت توفانِ الاقصای ما نعره ی مردان توفان زاد را خواهی شنید سال ها غمناله ها افسرد در زندان بغض بعد از این ها غرّش فریاد را خواهی شنید یا رهایی یا شهادت ؛ دل به دریا می زنیم از لب ما "هر چه باداباد" را خواهی شنید می شود آغاز عصر داد با اعجاز ما مژده ی پایان استبداد را خواهی شنید وعده گاه حضرت موعود می خواند تو را کم کَمَک عطر خوش میعاد را خواهی شنید جای خود را فعلِ مستقبل به ماضی می دهد در خبرها " قدس شد آزاد " را خواهی شنید @golchine_sher
نگاهم را به دنبالت روانه می‌کنم شکسته و خسته مادرم برگرد @golchine_sher
نشانِ حُسنِ تو دارد ، تمامِ هستی ما زِ نوشِ جامِ تو باشد حدیثِ مستی ما چه شکوه ای زِسیَه بختی ام کنم ایدوست فدای چشمِ سیاهِ تو است هستی ما نه زاهدیم و نه عابد ، چنان که پندارند کز عشقِ روی تو باشد خدا پرستی ما زِ حُسنِ تو نشود کم ، اگر کنی نگهی بلند قامتِ رعنا ، دمی به پستی ما در این خزانِ غم آلوده ای نسیمِ بهار بیا زِ روی کرامت به سرپرستی ما ندانم از چه بُوَد که در قنوتِ نماز نمی دهد ثمر ای دوست دراز دستی ما پرستش تو کنون گر حدیث (مهدی) شد نظر مکن به گناه و به خودپرستی ما @golchine_sher
هر کسی از یار چیزی خواست هنگام وصال من به محض دیدن او خاطرش را خواستم @golchine_sher
دریای بزرگ دور یا گودال کوچک آب فرقی نمی کند زلال که باشی آسمان در توست @golchine_sher