eitaa logo
گلچین شعر
14.7هزار دنبال‌کننده
923 عکس
313 ویدیو
12 فایل
ارتباط با ادمین: @noroz_ad سه تا کانال شعرهای ما @golchine_sher @robaiiyat_takbait @noroz_ramezani
مشاهده در ایتا
دانلود
صبح آمده، آسمان غزلخوان شده است گرمـــا به تنِ پنــجره مــهمان شده است خــورشید دوبــاره مــــثلِ گـــل می‌تابد دنــیا پـــُر از آفـتـابـگردان شــده است @golchine_sher
روز و شب با گریه سر کردم که بی‌تاثیر بود دیده را با اشک تر کردم که بی‌تاثیر بود رفتی و بال و پرم در آتش عشق تو سوخت بی‌تو فکر بال و پر کردم که بی‌تاثیر بود سرزمین خاطراتت دست و پایم را شکست بارها عزم سفر کردم که بی‌تاثیر بود خواستم از فکر تو بیرون رَوم اما نشد از تو و عشقت گذر کردم که بی‌تاثیر بود در درون سینه‌ از تو خنجری جا مانده است! سینه‌ام را چون سپر کردم که بی‌تاثیر بود نیستی و خاطراتت همچو سروی استوار آمدم فکر تبر کردم که بی‌تاثیر بود.... @golchine_sher
آدمها همه نویسنده اند نویسنده قصّه خودشون فقط گاهی یادشون میره قصّه زندگی ویراستاری و ویرایش نمیشه @golchine_sher
هرچه آیینه به توصیف تو جان کند، نشد آه! تصویر تو هرگز به تو مانند نشد گفتم از قصه ی زلفت گِرهی باز کنم به پریشانی گیسوی تو سوگند نشد خاطرات تو و دنیای مرا سوزاندند تا فراموش شود یاد تو هرچند نشد من دهان باز نکردم که نرنجی از من مثل زخمی که لبش باز به لبخند نشد دوستان عاقبت از چاه نجاتم دادند بلکه چون بَرده مرا هم بفرونشد نشد @golchine_sher
سلام آیینه‌ی صبر خدایی، معدن رحمت کریم آسمانی، سوره‌ی بخشایش و عزت امام بی‌حرَم، پیغمبر صلح و شکیبایی عزیزِ جانِ زهرا، جلوه‌گاه غیرت و غربت کَرَم‌آبادِ دستانت بقیع مهربانی‌هاست نسیم عشق جاری گردد از محراب‌ چشمانت زمین با آفتاب روی تو گرم و فرحبخش است چراغ روشن نام تو زایل کرده هر ظلمت فقیران مدینه از عنایات تو گردیدند مستغنی به لطف بخششت باشد جهانی صاحب رفعت ز حُسنِ‌ خُلق، نزد حضرت حق احسن‌الخَلقی کرامات تو بخشیده به شیعه عزت و شوکت چه مظلومیتی بالاتر از این هست در دنیا که زهرِ درد نوشی از سبوی دست هم‌صحبت؟ تمام آسمان شهر دلهامان سیه‌پوش عزای توست محرّم تاصفر مشکی شده هر کوچه از هِجرت کریم آل طاها! می‌شود آیا که در محشر بگیری دست ما در لحظه‌های عُسرت و حسرت؟ @golchine_sher
هر وقت میخواهی برو دیگر دچارت نیستم رنجیده ازعشقم ولی من بی قرارت نیستم از درد میپیچم بخود چون پیله ی ابریشمی پروانه ای در پیله ام بال فرارت نیستم دربازی شطرنج دل مات نگاه تو شدم.. من باختم در زندگی مرد قمارت نیستم باغ دلم آتش گرفت از حسرت باریدنت.. ای ابر رحمت من دگر باغ و بهارت نیستم نفرین نمی‌گویم تورا چون دوستت دارم هنوز.. دیوانه ی عشقم ولی مست و خمارت نیستم گر حال تو با دیگری خوب است من هم راضیم.. خوش باش با بیگانگان تا من کنارت نیستم @golchine_sher
گیرم که در قمار محبت ضرر کنم باید که از شکست نترسم، خطر کنم دیدارِ آخر است، کمی بیشتر بمان می‌خواستم که دردِدلی مختصر کنم فرزند آدمم که زِ سیبی گذر نکرد پس من چگونه از لبِ سرخت حذر کنم؟ از من عبور کردی و حالا تمامِ عمر باید کنارِ خاطره‌های تو سر کنم هر جایِ شهر یادِ تو را زنده می‌کند راهی نمانده! باید از اینجا سفر کنم @golchine_sher
از دور تو را دوست دارم... بی هیچ عطری، آغوشی، لمسی یا حتی بوسه ای.. تنها دوستت دارم از دور @golchine_sher
يا گرمى يك بوسه به پيشانى من باش يا علت يك عمر پريشانى من باش با فاصله‌اى امن كه آسيب نبينى بنشين و فقط شاهد ويرانى من باش هر بار كه عاقل شده‌ام خير نديدم يك‌بار بيا و تو به نادانى من باش من جاى تو با لحن و لبت شعر بخوانم تو جاى من و محو غزل‌خوانى من باش ناچار به مرگم ته اين قصه بيا و يك معجزه در قسمت پايانى من باش @golchine_sher
من به این خلوت و تنها شدن عادت دارم خون دل جای غزل می چکد از خودکارم سینه ام دفتر صدبرگ پر از شعر، ولی کاغذی تا شده در گوشه ی این دیوارم بر دل نازک من اینهمه غم بی رحمی است باز باران شد و من خیس تر از اشعارم گفته بودم که نخوان شعر مرا هر جایی حرف دل بود ولی بسته گـره در کارم خسته ام از همه و بیشتر از این خفقان می نویسم که ببینی همه شب بیدارم @golchine_sher
روز ملّی شعر در تقویم طرح معشوق شاعران هستی! میوه ی نوبرانه ی کرمو! بخدا مفت هم گران هستی! چای دبشی و مُهر ِ بد خورده! فرش کاشان ولی ....لگد خورده! مثل چاقوی تیز زنجانی حیف! نزدیک ِ استخوان هستی! در لغت نامه ات " مدارا" نیست آبی ِ بی نظیر دریا نیست سنگ یک سدّ ِتازه تاسیسی که به هر رود ، بد گمان هستی باد ولگرد! دائماً پستی با علف های هرز همدستی به نگینت نناز وقتی که توی انگشت این و آن هستی! آی گنجشک ِ خوب رنگ شده! گل مصنوعی ِ قشنگ شده! شاعرانت دروغ می گفتند که: در آیینه ها جوان هستی دل هر شاهنامه ای خون است زادگاه غمِ فریدون است روی دوشت اگرچه ماری نیست جنس ضحاّک ِ داستان هستی جانشین سیاه زشتی ها! آخرین نوبت ِ پلشتی ها! انتظارت چقدر بيهوده است چون خودت " آخر الزمان " هستی @golchine_sher
باز اربعین رسیده و عشاق صف به صف این گوشه من به گریه و دل رفته آن طرف یک رو سیاه غرق گناهم ولی خدا دلتنگ کربلایم و دیوانه ی نجف @golchine_sher