eitaa logo
گلچین شعر
16.3هزار دنبال‌کننده
1.4هزار عکس
420 ویدیو
14 فایل
ارتباط با ادمین: @noroz_ad سه تا کانال شعرهای ما @golchine_sher @robaiiyat_takbait @noroz_ramezani
مشاهده در ایتا
دانلود
صل الله علیک یا فاطمه معصومه خورشید شدی که در مدارت باشم از روز الست ، دوستدارت باشم در وادی معرفت مرا راه بده بگذار همیشه بیقرارت باشم @golchine_sher
🍃🏴 زبانحال حضرت معصومه(س) در وفات غریبانه و مظلومانه اش 🍃🏴 چشم هایم میشود دریا برای دیدنت اشک می ریزم تک و تنها برای دیدنت من مدینه...تو خراسان، داغِ هجران شعله ور می شمارم روز و شبها را برای دیدنت از خدا دیدارِ رویت را کماکان خواستم داشتم این حاجت از دنیا برای دیدنت دستِ تقدیرِ و قضا ایکاش که کاری کُند- تا بیاید خواهرت آنجا برای دیدنت ای رضا(ع)جانم فراقِ ما به پایان میرسد چونکه راهی میشوم فردا برای دیدنت آمدم! در راه امّا درد؛ جانم را گرفت ناخوش احوالم! ندارم "نا" برای دیدنت تار می بیند نگاهم، روزهایِ آخر است دستهایم یخ زد از سرما برای دیدنت بر دلِ معصومه(س) آخر داغِ دیدارِ تو مانْد خواهرت بیمار شد زیرا برای دیدنت میرسد قامت-کمان مادر پس از تشییعِ من... در خراسان؛ جایِ من زهرا(س) برای دیدنت قم برای عاشقانت عطرِ مشهد میدهد زائر آمد بارها اینجا برای دیدنت! @golchine_sher
شنیدم آفتابی گریه می‌کرده است در چاهی عجب افسوس جانسوزی، عجب اندوه جانکاهی سکوتِ اهل غم را ترجمانی نیست غیر از اشک معانی هم نمی‌گنجند در ظرفِ بیان گاهی خدا می‌خواست خود را بنگرد در چشمِ او انگار که خورشیدی تجلّی کرد در آیینه‌ی ماهی عبادت نیست شرک‌آلود سر بر خاک ساییدن ندارد مقصد توحید جز حبّ علی راهی‌ کریمان آنچه را خود نیز می‌خواهند،‌ می‌بخشند ز‌ِ مسکین چشم پوشیدن محال‌است از چنین شاهی زِ درگاهش کسی با دست خالی برنمی‌گردد از این دریای بخشایش طلب کن هرچه می‌خواهی @golchine_sher
ای نگاهِ ذرّه پروَر إِشْفَعي جلوه ی زهرای اطهر إِشْفَعي روشنی بخشِ دل آئینه ها دختر موسی بن جعفر إِشْفَعي @golchine_sher
حضرت‌_معصـومہ_س بَرخِشتْ‌خشتِ مرقد تو، دل سپرده‌ام هنگام رفتن از حَرمت غصّه خورده‌ام بانوی شهر قُم به‌خدا در تمام عُمْر بر حالِ زائران شما غِبطه خورده‌ام از اشتیاق دیدن صحن و سَرایتان من تکْ‌تکِ دقایقِ خود را شِمرده‌ام قبل از ورودِ دل، به حریم حیاطتان ریب و ریا زِلوحِ دل و جان سِتُرده‌ام از لطف و مِهر کریمانه‌ات هَمی دستِ محبّتِ حَرَمت را فشرده‌ام دارد چه حکمتی که‌ چنین بیخود از خودم؟ بر سِرِّ ماورائیِ آن پِیْ نبرده‌ام کافیست بر سعادت دنیا و آخرت (فیضی) که از زیارت معصومه برده‌ام @golchine_sher
از مهر و ماه ، در همه آفاق برتر است آن بانویی که قم به حضورش منور است باران شده است تا که ببارد به شوره زار با او کویر ، دشت ولای معطر است  این میوه ی کرامت و  این جلوه ی بهشت دخت عزیز کردهٔ موسی بن جعفر  است صحن و سرای تربت پاکش به اعتبار با کوی خلد و روضه ی رضوان برابر است بر آیه های چشم نجیبش قسم که  او تکرار فاطمه است بلندای کوثر است تسلیم امر حق شده همچون رضا به طوس او داغدار غربت و درد برادر  است بوی بهشت دارد و عطر نسیم صبح از بس هوای گلشن او روح پرور  است شاعر به وصف حضرت معصومه هرچه گفت ذکر لبش ز شعر دو عالم فراتر است @golchine_sher
تیر برقی «چوبیم» در انتهای روستا بی فروغم کرده سنگ بچه های روستا ریشه ام جامانده در باغی که صدها سرو داشت کوچ کردم از وطن، تنها برای روستا آمدم خوش خط شود تکلیف شبها،آمدم نور یک فانوس باشم پیش پای روستا یاد دارم در زمین وقتی مرا می کاشتند پیکرم را بوسه می زد کدخدای روستا حال اما خود شنیدم از کلاغی روی سیم قدر یک ارزن نمی ارزم برای روستا کاش یک تابوت بودم کاش آن نجار پیر راهیم می کرد قبرستان به جای روستا قحطی هیزم اهالی را به فکر انداخته است بد نگاهم می کند دیزی سرای روستا من که خواهم سوخت حرفی نیست اما کدخدا تیر سیمانی نخواهد شد عصای روستا.. @golchine_sher
10.9M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
شعر"کربلانقطه آغازحماسه است هنوز" درپاسداشت گوهردرخشان لبنان مقاومت @golchine_sher
شهر من قم نیست اما در حریمش زنده ام در هوای حق حق هر یاکریمش زنده ام در حرم، در خلوت شب های احیا تا سحر محو کاشی های رحمان و رحیمش زنده ام در هوای تازه اش هر دم مداوا می شوم هر نفس با ربناهای نسیمش زنده ام من پر از شب های پروین خوانی ام کنج حرم تا سحر با قصه ی اشک یتیمش زنده ام در میان تیمچه، در ازدحام رنگ ها در میان نقش بازار قدیمش زنده ام دود اسفند حرم حرزالامان شهر شد تا نفس دارم فقط با این شمیمش زنده ام @golchine_sher
بنام حضرت عشق دلم آبی شده در موج ریز موی دلبرها چه آرام است اقیانوس چشم این کبوترها غروبی آسمانی در هوای صحن چشمانت شکسته بغض باران روی پلک سبز مرمرها گلاب نور می ریزد فرشته روی بام دل و می پیچد شمیم یاس در محراب کوثرها عجب جاه و جلالی دارد اینجا ماه مریم ها که صد عیسی نهاده زیر پای مرقدش سرها دلم را کرده ام امشب دخیل بند گیسویت که ازاین حلقه ها وا می‌کند انگشت تو درها رصد کردی به خون دل زمان ها را به دلتنگی که تا آموختی درس وفاداری به خواهر ها تو ققنوسی که بر قاف محبت آشیان داری پراز عشقی لبا لب آتش شوق برادرها قم از شوریِ اشکِ تو نمکدان ولایت شد چه شیرین است شورِ تو برای حجم ساغرها https://eitaa.com/yzdaan @golchine_sher
خوش نشسته با سه تارش تک نوازی میکند با زلالِ موی لَختش، باز بازی میکند! با رقیبان ناز و عشوه با رقیبان سور و سات با من اما بی وفا گردن فرازی میکند لای در می ایستم میبینمش در باشگاه.. پُر تکاپو، سخت تمرینِ هوازی میکند! من که از مجهول چشمانش رکب ها خورده ام!. با زبانِ چشم! تدریسِ ریاضی میکند این تغزل، از دو چشمم خون شد و فواره زد! بلبلِ طبعم چه غمگین،شعر سازی میکند! @golchine_sher
حتی اگر یک آرزو باقی بمانی باید ببینند از تو در شعرم نشانی آنقدر می‌خواهم تو را با هر بهانه تا کار دستم می‌دهد شور جوانی هر کس که با من دوست باشد دشمن توست از تو بعید است این همه نامهربانی این شعرهایی که برایت می‌سرایم مگذار پای حربه ی شیرین زبانی من با هزار امید می‌مانم به پایت حتی اگر یک آرزو باقی بمانی @golchine_sher