eitaa logo
گلچین شعر
14.4هزار دنبال‌کننده
846 عکس
294 ویدیو
12 فایل
ارتباط با ادمین: @noroz_ad کانال دوم ما @robaiiyat_takbait
مشاهده در ایتا
دانلود
علی ای همای رحمت تو چه آیتی خدا را که به ماسوا فکندی همه سایه هما را دل اگر خداشناسی همه در رخ علی بین به علی شناختم من به خدا قسم خدا را به خدا که در دو عالم اثر از فنا نماند چو علی گرفته باشد سر چشمه بقا را مگر ای سحاب رحمت تو بباری ارنه دوزخ به شرار قهر سوزد همه جان ماسوا را برو ای گدای مسکین در خانه علی زن که نگین پادشاهی دهد از کرم گدا را بجز از علی که گوید به پسر که قاتل من چو اسیر تست اکنون به اسیر کن مدارا بجز از علی که آرد پسری ابوالعجائب که علم کند به عالم شهدای کربلا را چو به دوست عهد بندد ز میان پاکبازان چو علی که میتواند که بسر برد وفا را نه خدا توانمش خواند نه بشر توانمش گفت متحیرم چه نامم شه ملک لافتی را بدو چشم خون فشانم هله ای نسیم رحمت که ز کوی او غباری به من آر توتیا را به امید آن که شاید برسد به خاک پایت چه پیامها سپردم همه سوز دل صبا را چو تویی قضای گردان به دعای مستمندان که ز جان ما بگردان ره آفت قضا را چه زنم چونای هردم ز نوای شوق او دم که لسان غیب خوشتر بنوازد این نوا را «همه شب در این امیدم که نسیم صبحگاهی به پیام آشنائی بنوازد آشنا را» ز نوای مرغ یا حق بشنو که در دل شب غم دل به دوست گفتن چه خوشست شهریارا @golchine_sher
قبـل از ايــن هـا بــــراي باريــدن در دل مــن هــــواي خــوبي بود بـغـض هـاي بهــانـه بـــودند و گــريـه هـــم آشنــاي خــوبي بود تــو كــه بـودي ستاره ها هر شب توي چشم تو مي درخشيـدند آسمــانـت مــرا بغــل مـي كـــرد ... و خدا هـم خداي خـوبي بود دست هامان به هم گره مي خورد ، شعـرهايت مرا تكان مي داد و بـــراي حفـاظت از شعــرت سينـه ي من چـه جـاي خــوبي بود عطــر گــل هاي چـــادرت هر روز در نفس هاي كــوچه مي پيچيد روز هايي كه با تـــو سر مي شد خوب من ! روز هاي خــوبي بود ناگـهـــان قلبــم از تپـــش افتـــاد يك فـــرشتـــه گــرفت دستم را دست هــايي مـــرا ربــود از تـو ، مـــرگ ... آدم ربـاي خــوبي بود گيـــج و مبهـــوت رفتنـم بــودي با همـــــان چشــم هاي خرمايي چشم خيس ات سياه پوشم شد ، چه عزايي ، عزاي خـوبي بود ... تــازه آبــاد رشت غـــوغـايي است ، بــاز بـــوي گلاب مــي آيد دختــــري كـه مـدام مـي گــــويد : پســـر بـــا وفـــاي خــوبي بود @golchine_sher
بر ما چه رفته است که دل مرده ایم ما دل را به میهمانی غم برده ایم ما گل ها ی زرد دسته به دسته شکفته اند بر ما چه رفته است که پژمرده ایم ما سبزیم اگرچه مثل سپیدارهای پیر سهم کلاغ های سیه چرده ایم ما شاید به قول شاعر لبخندهای تلخ یک مشت خاطرات ترک خورده ایم ما باور کنید هیچ دلی را در این جهان نشکسته ایم ما و نیازرده ایم ما گفتی پناه می بر ی از بی کسی به چاه ای بغض ناصبور مگر مرده ایم ما ؟ @golchine_sher
چون " نماز وَتر " که یک رکعتش را میخورم نوکری تکلیف بود و تهمتش را میخورم شاه من عمریست دارد زحمتم را میکشد این منم ، یک عمر ، مزدِ زحمتش را میخورم تا خودِ گورم حسینی هستم از این رو که من از دمِ گهواره دارم تربتش را میخورم من به خودسازی رسیدم ، از لحاظ جسم و روح بعد روضه ، قند و چای هیاتش را میخورم من که سیرم از فراق و تا که دورم از حرم از تمام خوردنی ها ، حسرتش را میخورم @golchine_sher
‏نه از خندیدنم خندان، نه از رنجیدنم غمگین مرا نادیده می‌گیرد.. چه دردی بیشتر از این؟ @golchine_sher
‏هیچ ذوقی به از این نیست که از غایت ِشوق چشم ِمن گریَد و لب‌های تو در خنده شود.. @golchine_sher
صد وعدهٔ امید به دل داده‌ام دروغ چون من مباد هیچ کسی شرمسار خویش @golchine_sher
یک سو بریز زلفی، یک سو بکار چشمی جایی بپاش عطری، هر گوشه دام بگذار @golchine_sher
‏عشق، اقیانوس آرامی که می‌گفتی نبود قایقم را در مسیر آبشار انداختی ... @golchine_sher
حال شبهای مرا همچو منی داندوبس توچه دانی که شب سوختگان چون گذرد @golchine_sher
کوشش نکن ای عشق که در دایره‌یِ عمر تقدیر بر این است که دیوانه بمیرید @golchine_sher
آمدی جانم به قربانت ولی حالا چرا بی وفا حالا که من افتاده ام از پا چرا نوشداروئی و بعد از مرگ سهراب آمدی سنگدل این زودتر می خواستی حالا چرا عمر ما را مهلت امروز و فردای تو نیست من که یک امروز مهمان توام فردا چرا نازنینا ما به ناز تو جوانی داده ایم دیگر اکنون با جوانان نازکن با ما چرا وه که با این عمرهای کوته بی اعتبار اینهمه غافل شدن از چون منی شیدا چرا شور فرهادم بپرسش سر به زیر افکنده بود ای لب شیرین جواب تلخ سربالا چرا ای شب هجران که یک دم در تو چشم من نخفت اینقدر با بخت خواب آلود من لالا چرا آسمان چون جمع مشتاقان پریشان می کند در شگفتم من نمی پاشد ز هم دنیا چرا در خزان هجر گل ای بلبل طبع حزین خامشی شرط وفاداری بود غوغا چرا شهریارا بی حبیب خود نمی کردی سفر این سفر راه قیامت میروی تنها چرا @golchine_sher