چشمان تو مجال ندادند
ساکت بمانم و نسرایم
باید شبیه شعر عروسک
امشب به خواب ناز تو آیم
باید کنار دست عروسک
لیوان آب را بگذارم
بی آبی است تشنه نماند
چیزی به غیر این که ندارم
امشب قرار هست در این شهر
سقف کدام خانه بریزد
فردا کدام کودک غزه
رفته به باغ رنگی ایزد
امشب شبی که خواب ندارد
مادر کنار تخت تو شاید
بابا هزار دغدغه دارد
از فکر هر وظیفه که باید....
بابا به فکر اینکه کجا هست
جایی که امن باشدو آرام
مادر به فکر این که در آغوش
گیرد تو را چگونه چه هنگام
تا بلکه در کنار تو باشد
وقت سفر به باغ شقایق
حق دارد اوست مادر و دارد
بی هر دلیل یک دل عاشق
امشب دوباره قصه دراز است
این قصه فرق می کند آری
این قصه می رسد به شبی که
اشک رقیه ای شده جاری
این قصه فرق می کند آری
تاریخ و بغض مانده به کام است
افغان یمن کرانه و غزه
تصویری از خرابه ی شام است
#زینت_کریمی_نیا
#عضوکانال
@golchine_sher
۲۵ مهر ۱۴۰۲
از تو که ایستاده ای امروز یاد می گیرم ایستادن را
مثل آن کودکی که تمرین کرد روی پا کم کم ایستادن را
از تو که ایستاده ای ای نخل سبزتر از طراوت زیتون
مثل قدس سترگ و مستحکم مانده ای محکم ایستادن را
کودکان یونیسف آمده اند تا پس از چند ماه برخیزند
کودکت یاد داده آنها را نحوه ی باهم ایستادن را
می خورد بر زمین و برخیزد توی آوارها غزل ریزد
کودک تو حقوق می خواند مبحث در غم ایستادن را
بغض سنگین بادبادک ها ترکید و به اشک شد تبدیل
اشک اما به ابر هم فهماند بارش نم نم ایستادن را
بس همین رمز حسبنالله است باقی اش با بقیه الله است
پشت بر کعبه با جهان گوید رمز یک عالم ایستادن را
#زینت_کریمی_نیا
#عضوکانال
#غزه
@golchine_sher
۱۷ فروردین ۱۴۰۳
تقدیم به روح بلند و ملکوتی شهید #سید_حسن_نصرالله
جاری کند این موج ها جریان نصرالله را
حک می کند بر کوه ها عنوان نصرالله را
"نَصْرٌ من الله"است آغازش ولی"فَتْحٌ قَرِیب"
با حمد و تسبیح آورد اعلان نصرالله را
سد کرده راه موج ایران را به دریا صخره ای
تا کم کند ترس خود از طوفان نصرالله را
با سیل خشم از کینه شیعه چه می خواهد کند
خاکی که کتمان می کند باران نصرالله را
تورات را تحریف کرد اما نمی داند چطور
از قلب ها بیرون برد قرآن نصرالله را
هر وقت با خط یهودا چاه شد پایان کار
با خط امروزش کشد پایان نصر الله را
#زینت_کریمی_نیا
#عضوکانال
@golchine_sher
۵ اسفند