کربلا غم نیست یکسر شادی است
کربلا سرتاسرش آزادی است
ما رأیت الا جمیلا گفته ایم
گشته حیران هر که در این وادی است
یا علی اصغر شده لالایی ام
کربلا احساس مادرزادی است
العطش گفتیم و می در جام شد
اشک تنها ساقی این بادیه است
چیده ایم انگور از تاک نجف
این شراب خانه اجدادی است
اربعینی طی شده بر خمره ها
این خرابی آخرش آبادی است
#علی_اصغر_شیری
#عضوکانال
#شعر_عاشورایی
@golchine_sher
کودکیهایت شریک سجدهی پیغمبری که -
شرح معراجت شده از شانهاش، از منبری که -
آیه آیه عشق را تفسیر میکردی تو بر آن
سوره سوره نور بودی، جرعه جرعه کوثری که...
کودکیهای تو بود و بوسهی شوق پیمبر
در نگاهش اشک بود و بوسههای دیگری که ...
#علی_اصغر_شیری
#عضوکانال
#شعر_عاشورایی
#میلاد_امام_حسین_مبارک
@golchine_sher
از مرز رد شدیم ولی با مصیبتی
با پرچم سیاه به همراه هیأتی
از نامههای اهل محل کولهها پر است
بر شانه میبریم چه بار امانتی
سینی به سر نشسته پر از التماس و اشک
طفلی که نیست هستی او غیر شربتی
هر خانه موکبیست که بیتوتهگاه ماست
بر روی ما گشوده شده باب رحمتی
پای عمود روضه سقا شنیدنی است
باید قلم به دست نوشت از شهامتی...
باز این چه شورش است که در راه کربلاست
باز این چه شورش است؟ چه شوق زیارتی!
کم نیست بغضهای گره خورده بر ضریح
اما به غیر اشک نداریم حاجتی
#علی_اصغر_شیری
#عضوکانال
#شعر_عاشورایی
#شعر_اربعین
@golchine_sher
🚩نوای حسینیه🏴
آغوش باز کرده برایت حسینیه
بر خویش بسته شال عزایت، حسینیه
برخاسته به شوق علمداری شما
آورده مشکِ اشک،برایت، حسینیه
سر می دهد بلند به عشق تو:یا حسین(ع)
خواهد شود دوباره فدایت، حسینیه
با پرچم غیور ابوالفضل(ع) باز هم
دستی تکان دهد به هوایت، حسینیه
با اشک های سینه زنان، شعله می کشد
سوزد شبیه شمع به پایت، حسینیه
تا طعم یا حسین(ع)نشیند به جانمان
ما را رسانده است به چایت، حسینیه
پیچیده عطر سیب، حرم دیده می شود
وا کرده در به کرب و بلایت، حسینیه
#محرم
#حسینیه
#شعر_عاشورایی
#سید_محمد_حسین_ابوترابی
#عضوکانال
@golchine_sher
بوی خون در غروب پیچیده
تشنگی در گلوی رود افتاد
آب تصویر مبهمی دارد
در دلش برزخی کبود افتاد
آتش افتاده در دل این باغ
زخم هی روی زخم می روید
قامت آفتاب خم شده است
ماه در حالت سجود افتاد
داس ها یک به یک درو کردند
غنچه هایی که تازه گل دادند
داغ از هر طرف زبانه کشید
شعله در دامن وجود افتاد
موج اندوه در هوا جاریست
باز باران زخم ها کاریست
دست های امید گم شده است
بر سر سروها عمود افتاد
فصل غمگین دیگری از راه
میرسد عشق را نشان بدهد
یک قبیله ذبیح آورده
شعر در خلسه ی شهود افتاد
واژه در واژه گریه خواهم کرد
بیت بیت شهید بی سر را
ای رسولان غم به پاخیزید
عرش از آسمان فرود افتاد
#معصومه_سادات_اسدیان
#عضوکانال
#شعر_عاشورایی
#محرم
@golchine_sher