eitaa logo
گلچین شعر
14.5هزار دنبال‌کننده
894 عکس
307 ویدیو
12 فایل
ارتباط با ادمین: @noroz_ad کانال دوم ما @robaiiyat_takbait
مشاهده در ایتا
دانلود
نقاره که زد غبار آهم را شست از دل غم و رنجِ دیر گاهم را شست وقتی که خدا را به تو دادم سوگند باران زد و دفتر گناهم را شست @golchine_sher
ای پاسخ بی چون و چرای همه ما اکنون تویی و مسأله‌های همه ما کو آنکه، در این خاک سفر کرده ندارد سخت است فراق تو برای همه ما ای گریه شبهای مناجات من از تو لبخند تو آمین دعای همه ما تنها نه من از یاد تو در سوز و گدازم پیچیده در این کوه صدای همه ما ای ابر اگر از خانه آن یار گذشتی با گریه بزن بوسه به جای همه ما ما مشق غم عشق تو را خوش ننوشتیم اما تو بکش خط به خطای همه ما گر یاد تو جرم است غمی نیست که عشق است جرمی که نوشتند به پای همه ما در آتش عشق تو اگر مست نسوزیم سوزانده شدن باد سزای همه ما @golchine_sher
منزل به منزل هرکجا من با توبودم صحرا به صحرا پا به پا من با توبودم تاعصرعاشورا توبودی درکنارم تا آخر آن ماجرا من با توبودم چون بانگ هل من ناصرت درخیمه پیچید با آیۀ قالو بلا من باتو بودم درقتلگاه کربلا وقتی که بودی دل وا پس فردای ما من با توبودم آن شب که سر زد روی ماهت از خرابه درکُنج آن ویران سرا من با تو بودم درکوفه ودرشام ومنزلگاه راهب ای زینت عرش خدا من با توبودم برنیزه قرآن خواندت را می شنیدم درلا به لای نیزه ها من با تو بودم آنجا که دیدی دخترت ازناقه افتاد باگریه های بی صدا من با توبودم وقتی درخشیدی میان تشت زرین ای گوهربدرُالدُّجا من با توبودم یک اربعین هرجا سرنورانیت رفت ای نورچشم مصطفی من باتوبودم @golchine_sher
ترک ما کردی برو همصحبت اغیار باش یار ما چون نیستی با هر که خواهی یار باش @golchine_sher
صد فصل بهار آيد و بيرون ننهم گام ترسم كه بيايى تو و در خانه نباشم @golchine_sher
در خود فرو رفتم فراموشت کنم اما هر شب خیالت می کشد از خویش بیرونم @golchine_sher
می بوسمت از پشت گوشی با لبانی سرد می بوسمت سَر میروم از بی کسی، از درد در خاطرات کوچه خواهد ماند مدت ها دیوانه ی آشفته ای، یک شاعر ولگرد آواره ی پس کوچه های شهر با هق هق گاهی صدایت میکنم، لعنت به تو! برگرد کابوس دنیای مرا دور از تو پر کرده این روزها میترسم از هر مرد و هر نامرد گم می شوم هرشب در آغوش خیال و بعد... شب گریه و خواب آور و بی خوابی و سردرد از تو برایِ من همین ها یادگاری ماند کنج اتاقم نامه ای پاره، گلی هم زرد میبوسمت از دور و تو میبوسیَش شاید... می بوسمت از پشت گوشی با لبانی سرد @golchine_sher
چنان انگار حس قهر کردن را به من دادی همانند گلی که رو گرفت از باغبان خویش @golchine_sher
و آمدیم که عاشق شویم و درگذریم ، که راز زندگی و مرگ آدمی این بود... @golchine_sher
ای بی‌وفا چه چاره‌کنم با جفای تو؟ تا کِی جفا کشم به امیدِ وفای تو... ؟ @golchine_sher
درست روز نخستین ماه بهمن بود رسید پیش من آن کس که نیمه‌ی من بود رسید پیش من و در دلم قرار گرفت شبیه مهر که در آسمان روشن بود نشسته بود کنارم، کسی چه می‌دانست نفس نفس زدنم از سر شکفتن بود که ماه بهمن.. و خورشید.. و دست یخ‌زده‌ام.. اجاق بوسه و دستی که شال گردن بود... به هر کجا که رسیدم پس از محبت او کویر و کوه و بیابان نبود و گلشن بود به چشم‌های عزیزش قسم که یک عالم اسیر جاذبه‌ی چشم‌های این زن بود گذشت از من و چشمم ندید جایی را... که لحظه لحظه‌ی بی او، سرم به دامن بود به قلب پاره‌ی من مهلتی نداد، کسی_ که در تمام زمین، بهترین کس من بود چه شد که رفت؟ نمی‌دانم!؛ و نفهمیدم_ چرا به جای رسیدن به فکر رفتن بود. @golchine_sher
هنوز بدرود نگفته‌ای، دلم برایت تنگ شده است چه بر من خواهد گذشت اگر زمانی از من دور باشی هر وقت که کاری نداری انجام دهی تنها به من بیاندیش من در رویای تو شعر خواهم گفت شعری درباره چشم‌هایت و دلتنگی! @golchine_sher