ایران حـرم و مدافعـین حرمیم
پرچم علم است و جانفدای علمیم
در فتنـه ی آخر الزمـان از هنگِ
سـرباز و فدائیـان اهل قلمیم
#محمدجواد_منوچهری
#عضوکانال
@golchine_sher
ﺑﻪ ﺭﺳﻢ ﺻﺒـﺮ ، ﺑﺎﯾﺪ ﻣَﺮﺩ ﺁﻫﺶ ﺭﺍ ﻧﮕﻪ ﺩﺍﺭﺩ
اگر مرد است ﺑﻐﺾ ﮔﺎﻫﮕﺎﻫﺶ ﺭﺍ ﻧﮕﻪ ﺩﺍﺭﺩ
ﭘﺮﯾﺸﺎﻥ ﺍﺳﺖ ﮔﯿﺴﻮﯾﯽ ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﺑﺎﺩ ﻭ ﭘﺮﯾﺸﺎﻥﺗﺮ
ﻣﺴﻠﻤﺎﻧﯽ ﮐــﻪ ﻣﯽﺧﻮﺍﻫﺪ ﻧﮕﺎﻫﺶ ﺭﺍ ﻧﮕﻪ ﺩﺍﺭﺩ
عصای دست من عشق است ، عقل سنگدل بگذار
کـــه این دیوانه تنهـــا تکیه گاهش ﺭﺍ ﻧﮕﻪ ﺩﺍﺭﺩ
ﺑﻪ ﺭﻭﯼ ﺻﻮﺭﺗﻢ ﮔﯿﺴﻮﯼ ﺍﻭ ﻣﻬﻤﺎﻥ ﺷﺪ ﻭ ﮔﻔﺘﻢ
ﺧﺪﺍ ﺩﻟﺒﺴﺘﮕﺎﻥ ﺭﻭ ﺳﯿﺎﻫﺶ ﺭﺍ ﻧﮕــﻪ ﺩﺍﺭﺩ
ﺩﻟﻢ ﺭﺍ ﭼﺸﻢﻫﺎﯾﺶ ﺗﯿﺮﺑﺎﺭﺍﻥ ﮐﺮﺩ ، ﺗﺴﻠﯿﻤﻢ
ﺑﮕﻮﯾﯿﺪ ﺁﻥ ﮐﻤــﺎﻥ ﺍﺑﺮﻭ ﺳﭙﺎﻫﺶ ﺭﺍ ﻧﮕﻪ ﺩﺍﺭد
#سجاد_سامانی
@golchine_sher
بال و پر میزنم به سوی دمشق
چون کبوتر، مدافعِ حرمم
من به شوق شما شدم شاعر
تا عقابی شود مگر قلمم
پر بگیرم به سوی گنبدتان
تا بگیرید زیر بال و پرم
تا مگر دست مادرانه ی خویش
از محبت کشید ، روی سرم
چون شما بانویی صبور و خطیب
کی جهانی به چشم، دید و شنید
ماده شیری که جای شیون و اشک
شامیان را به تیغ شعله کشید
ما دبیران راه زهرائیم
زینبی مسلکان آزاده
تا که با فاطمه شوم محشور
بیعتی با علی است آماده
#ساغر_احدی_نیا
#عضوکانال
@golchine_sher
تو نو برانه ترین میوه ی گناه منی
که فتح باب جنونی و اشتباه منی
هزار مرتبه لغزیدم و دلم قرص است
به صد دلیل نلغزی و سر براه منی
قرار شد که نبخشی مرا ولی هر بار
که بغض میشکند، باز تکیه گاه منی
به بی ستاره ترین مرد دل سپرده بتاب
تو تک ستاره ی این بخت رو سیاه منی
سه تیغ قله ی عشق است جایگاه پلنگ
اگر چه ماه بلندی و پرتگاه منی
اگر به تو نرسیدم گناه فاصله هاست
ببین شکوه سقوطم ، شبی که ماه منی
#بهرام_احدی_نیا
#عضوکانال
@golchine_sher
سکوتت جاودانت میکند، خاموش باش ای شمع!
که آغازِ زبان وا کردن آغاز زوال توست
#حسین_زحمتکش
@golchine_sher
حق داشتی سکوت کنی در جواب من
شک داشتی تو هم به من و انتخاب من
میسوزم از فراق و تو لبخند میزنی
ای خنده ی تو آتش روز عذاب من
تعبیر خوابهای مرا از کسی مپرس
بگذار روی چهره بماند نقاب من
آیینه ی تواَم، عطشم را نگاه کن
یک لحظه خیره شو به خودت، آفتاب من
با آه خواندمت که خدا را قسم دهم
آه ای دعای نیمه ِشب ِ مستجاب من!
#نفیسه_سادات_موسوی
@golchine_sher
شرمندهیِ پاییز و بهارم بی تو
پامالِ غم و، زار و نزارم بی تو...
برگشتهام از مقبرهیِ خاطرهها
اندوهِ پس از دفن و مزارم بی تو...
#حسن_کریم_زاده
#منتظر
#عضوکانال
@golchine_sher
گاهی بر سکوت اصرار میکنیم
زیرا چیزهایی وجود دارد
که کلمات نمیتوانند از عهده آنها برآیند
#جبران_خليل_جبران
@golchine_sher
و هر شب
دیوانگان را پشت دیوار خانه پناه داده ام
دست هایم را
برای به آغوش کشیدن باد گشوده ام
و چشم هایم را
به جاده دوخته ام
شاید تو همان دیوانه ی مهربان باشی
که باد
در جاده ها تنت را بوییده
#لیلا_آهنی
@golchine_sher
تو سرگرمِ بَهاری! من دل آشوبِ زمستانم
چه سودم شانه وقتی اول و آخر پریشانم؟
همان بهتر که مشت از گوهرِ دریا تُهی باشد
چه بسیار و چه کم، هر قدر بردارم پَشیمانم!
اجل شد همدم شب های تنهاییم و فهمیدم
"تو صبر از من توانی کرد و من صبر از تو نتوانم"
شبیه ارگِ بعد از پنجم دی، دلخوش اینم
که دیگر بعد از این چیزی نخواهدکرد ویرانم!
زمان یعنی همین خط ها که می افتد به پیشانی
همین خط ها که افتاده ست بر دیوار زندانم
ندانستن گناهش چیست؟بعداز تو که من بودی
کسی اسم مرا پرسید، می گویم نمی دانم!
#حسین_زحمتکش
@golchine_sher
دست در دست تو دادیم و جهان شکل گرفت
حرکت کرد زمین بعد زمان شکل گرفت
مژهات تیر کجی بود و برای پرتاب
چون که ابروی تو خم گشت کمان شکل گرفت
همه انگار که ناخواسته لبخند زدند
نامت آن لحظه که در بین دهان شکل گرفت
حفرهای بود پر از خون وسط سینهی من
مهرت افتاد به قلبم ضربان شکل گرفت
#مهدیرحیمی
@golchine_sher