eitaa logo
گلچین شعر
14.3هزار دنبال‌کننده
818 عکس
281 ویدیو
12 فایل
ارتباط با ادمین: @noroz_ad کانال دوم ما @robaiiyat_takbait
مشاهده در ایتا
دانلود
ای دوست بیا شبیه گندم باشیم یک رنگ میان خرمنی گم باشیم زشت است که تنها پیِ راهی گیریم خوب است که پا به پایِ مردم باشیم... @golchine_sher
به "دوست داشتنت" متهمم به این جرم افتخار می‌‌کنم و به فراموش نکردنت و آرزویم این است که مجازاتم حبسِ ابد در گردشِ خونِ تو باشد! @golchine_sher
‌ ‌‌از دهانت چشيدني‌ست‌غزل،بيش از آنكه شنيدني باشد قدري آهسته‌تر بخوان بگذار اين‌حلاوت مکيدني باشد   بي خيال عروض و قافيه باش ، فارغ از قيد و بند شاعرها روسري را به دست باد بده شعر بايد که ديدني باشد   واژه ها ميوه هاي باغ تواند از لبان تو مزه مي گيرند تو نبودي كسي نمي دانست حرف بايد چشيدني باشد   اي نشسته به قله هاي سپيد! شعر نو! پيش پاي من بگذار تا تو راهي كه رفتني باشد جاده اي كه رسيدني باشد   گردن آويز ناز زيبنده ا ست منتها اين به خاطرت باشد ناز خوب است تا زماني كه نازهايت خريدني باشد   سعدیِ دخترانه ی سخني, مطلع شعر ناب انجمني آرزو مي كنم گلستانت غنچه هايش نچيدني باشد @golchine_sher
عاشقم عاشق نامی، منم و عشق امامی غرق در سرّ جوادم، چه امامی و چه نامی دف‌زنان، خواند مدینه: «طَلَعَ البَدرُ عَلَینا» سر زد از خانۀ خورشید، عجب ماه تمامی نُه کبوتر، دل تنگم به حرم کرده روانه تا به تو، از قم و مشهد برسانند سلامی شده‌ای پیرِ جهانی به جوانی و شدم من بندۀ پیر خرابات و عجب لطف مدامی «همه عزّی و جلالی، همه علمی و یقینی همه نوری و سروری، همه جودی و» مرامی آه! اگر نان یتیمی، رسد از خوان کریمی وای! اگر از تو جوادی، برسد جامه و جامی با تو، بی‌خود شدن از خویش؛ چه مستی حلالی! بی تو، چرخیدنِ بی‌عشق؛ چه احرام حرامی! پسر حیدری و خاتم جود است به دستت شود آزاد، نگاهت اگر افتد به غلامی عالمی دل به رضا بسته، رضا دل به تو داده‌ برده‌ای خسرو شیرین! دل سلطان به کلامی باب اگر باب جواد است، در آن گوشه مقیمم بیش از این در همه آفاق، مگر هست مقامی؟ «من از آن روز که در بند تو» هستم، شدم آزاد ندهم هر چه رهایی، به چنین حلقۀ دامی به چه کار آیدم این سر؟ نرسد گر به سرایت بشکند پای طلب، گر نزند سوی تو گامی ای محمد! برسد بعد تو، همنام تو بی‌شک که بر این سلسله، نامش بشود حُسن ختامی نظری کن که دلم را برسانم به طلوعش که خروش قلمم را، برسانم به قیامی @golchine_sher
تفسیرِ نهُم از خودِ قرآن آمد فرماندهٔ لطف و جود و احسان آمد آرامش ِ فلبِ حضرتِ معصومه(س) شهزادهٔ سلطان خراسان آمد! @golchine_sher
آورده است چشمِ سياهت يقين به من هم آفرين به چشم تو ، هم آفرين به من من ناگزيرِ سوختنم چون كه زل زده ست خورشيدِ تيزِ چشمِ تو با ذره بين به من بر سينه ام گذار سرت را كه حس كنم نازل شده ست سوره ای از كفر و دين به من يارانِ راستين مرا ميدهد نشان اين مارهای سرزده از آستين به من تا دست من به حلقه ی زلفت مزين است انگار داده است سليمان نگين به من محدوده ی قلمرو من چينِ زلف توست از عرش به فرش رسيده ست اين به من جغرافيای كوچک من بازوان توست ای كاش تنگ تر شود اين سرزمين به من ... @golchine_sher
اهل کاشانم روزگارم بد نیست تکه نانی دارم ، خُرده هوشی، سر سوزن ذوقی. مادری دارم ، بهتر از برگ درخت دوستانی ، بهتر از آب روان و خدایی که در این نزدیکی است: لای این شب بوها، پای آن کاج بلند روی آگاهی آب، روی قانون گیاه من مسلمانم قبله ام یک گل سرخ جانمازم چشمه، مُهرم نور دشت سجاده ی من من وضو با تپش پنجره ها می گیرم در نمازم جریان دارد ماه ، جریان دارد طیف سنگ از پشت نمازم پیداست: همه ذرات نمازم متبلور شده است من نمازم را وقتی می خوانم که اذانش را باد ، گفته باد سر گلدسته سرو من نمازم را پِی تکبیره الاحرام علف می خوانم، پی قد قامت موج کعبه ام بر لب آب ، کعبه ام زیر اقاقی هاست کعبه ام مثل نسیم ، می رود باغ به باغ ، می رود شهر به شهر حجر الاسود من روشنی باغچه است اهل کاشانم پیشه ام نقاشی است: گاه گاهی قفسی می سازم با رنگ ، می فروشم به شما تا به آواز شقایق که در آن زندانی است دل تنهایی تان تازه شود چه خیالی ، چه خیالی ، ... می دانم پرده ام بی جان است خوب می دانم ، حوض نقاشی من بی ماهی است اهل کاشانم..... @golchine_sher
نور تابان هدایت در ولای حیدر است هل اتی خود مظهر مدح وثنای حیدر است اشهد ان علی باشد مدال فضل او تکیه گاه معرفت بی شک خدای حیدر است نم نم باران مهرش تازه کرده جان ما مهبط خیل ملک صحن وسرای حیدر است کیمیای عشق اوزر می کند مسِّ وجود این همه لطف و عنایت از سخای حیدر است پرزند مرغ دلم در آسمان حبّ او مشق معراج سعادت از همای حیدر است جان ما از پرتو خورشید تابانش نکوست این همه جود وسخا هم ازعطای حیدر است دم به دم طاها نموده مدح شأن مرتضی مدح احمد بی گمان فضلی برای حیدر است مادر بابا شده زوج علی مرتضی فاطمه ام ابیها جانفدای حیدر است از نگاه عارفان مکتب دلدادگی پس مقام قرب حق هم از رضای حیدر است یک کلام پر بها باشد مدار زندگی نور تابان هدایت در ولای حیدر است @golchine_sher
بهارِ من سفر رفته تو رفتی کبوتر بی خبر رفته تو رفتی کجا رفتی که گرمی از دلم رفت جوانی ام هَدر رفته تو رفتی @golchine_sher
چنان به گوش من از عشق بی‌ملاحظه خواندی که رفته‌رفته مرا هم به دام عشق کشاندی چقدر غنچه حسرت، چقدر خواب تمنا که از لبت نربودم، که از سرم نپراندی بدون آنکه بخواهی، خدای من شده بودی بدون آنکه بدانی، مرا به شکر نشاندی صدای دلهره بودم، چرا مرا نشنیدی؟ غبار خاطره بودم، مرا ز شانه تکاندی مگر نگفتی از اول که پای عهد بمانیم؟ چه گویمت که بریدی! چه گویمت که نماندی! @golchine_sher
هدایت شده از احمد ایرانی نسب
ایران و دشت‌های شقایق سرخ، صدها هزار لاله‌ی عاشق سرخ جنگش اگر دفاع مقدس بود، صلحش چنان سکوت مقدس بود غم خنجری به پشت طبس می‌زد، خون را ز قلب حادثه پس می‌زد ایمان میان دشت نفس می‌زد، طوفان نبود فوت مقدس بود آن روزها که بار حوادث را از شانه های شب‌زده برمیداشت در چشممان طراوت باران و در دستمان قنوت مقدس بود اهل سلوک با شهدا بودیم، دنبال رد پای خدا بودیم دشمن که مرده‌ای متحرک و او ، یا حی لا یموت مقدس بود در خانه‌ی خدا که عذابی نیست، اما شروط مختلفی دارد آقای مهربانِ عزیز ما، بخشی از آن شروط مقدس بود پروانه‌‌ها هوای حرم دارند، آری کبوترانه وفادارند چون اسم رمز فتنه‌ی آمریکا، این بار عنکبوت مقدس بود این شعر رو برای محکومیت فیلم نوشته بودم، ولی ابیات بالا با حال و هوای این روزهای ایران عزیز و زحمات نیروهای مسلح عزیزمان بی ارتباط نیست. @ahmadiraninasab
هدایت شده از احمد ایرانی نسب
📙 کانال اشعار 💠 اشعار _سرود و نوحه 💠 تکی بیتی _ طرح استوری 💠 اطلاع رسانی کارگاه های آموزش شعر 💠 اطلاع رسانی جلسات و اجراها _مصاحبه‌ها 💠 گزارش تصویری عکس و کلیپ اجراها کانال اشعار احمد ایرانی نسب در ایتا👇 https://eitaa.com/ahmadiraninasab کانال اشعار احمد ایرانی نسب در تلگرام👇 https://t.me/ahmadiraninasab
هدایت شده از گلچین شعر
گلچینی از زیباترین اشعار تک بیتی و رباعی👌✨ Join-https://eitaa.com/joinchat/769065447Cf0875d1080
برخاسته جورِ تازه ای تابیده بر پنجره نورِ تازه ای تابیده برخیز و نگاه کن که خورشید ِقشنگ با شادی و شورِ تازه ای تابیده! @golchine_sher
زیرو رو کرده ام امروز دلم را بی تو چقدر سخت شده ماندنِ اینجا بی تو همهٔ نظم جهان یک شبه از هم پاشید قرو قاطی شده انگار که دنیا بی تو هرچه موسیقی غم بود برایم یکجا کرده این زندگی لعنتی اجرا بی تو مثل یک کوه پراز تجربهٔ طوفانم حال وروزم شده انگار معما بی تو به خیابان بزنم ،بازکدامین آتش؟ بی اراده شده ام ،وای مبادا بی تو.... می روم سمت همان کوچهٔ بن بست قرار مثل هربار که رفتیم، وحالا بی تو! @golchine_sher
یک‌عمر دلم به‌نام چشمان تو بود درگوشه‌ای ازمقام چشمان تو بود پرحرف‌ترین قطعه‌ی منظوم‌ِجهان موسیقی بی‌کلام چشمان تو بود... @golchine_sher
کوه با دیدن چشمان تو وا خواهد رفت رود چون ریخت به دریا به فنا خواهد رفت هرکه رقصیده به ساز تو خرابت شده است به سر ما که خرابیم چه‌ها خواهد رفت؟ دل از این خلق مسوزان که به فریاد آیند داد، دودی‌ست که روزی به هوا خواهد رفت این‌چنینی که به گیسوی تو سرگرم شدم شک ندارم که نمازم به قضا خواهد رفت در پی پرسش بی‌پاسخ این خلق مباش گَله هر روز به دنبال چرا خواهد رفت! به هدف نیست، هر اندازه که ماهر باشی عشق تیری‌ست که آخر به خطا خواهد رفت @golchine_sher
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
گیتی گِله کرد و عدل را طالب شد خورشید دمید و نور حق غالب شد آمیخـته بـزم عرشیان با صلـوات میـلاد علی ابن ابیطالب«ع» شد @golchine_sher
باید بیایی تا دلم آرام گیرد! با دست تو این درد سرکش رام گیرد باید بداند هر غزل تا اوج مستی! از چشمِ بینای تو باید جام گیرد... در قلب هر آلاله‌ای حک می‌شود این هر نامداری بی‌شک از تو نام گیرد... مهتاب هم گر می‌درخشد در خودش دید با هر درخشش از وجودت وام گیرد... من باورم این است روزی خواهد آمد! پایان این گمنامی و آلام گیرد... @golchine_sher
از سکوت محض خانه تا هیاهویی که نیست راه می افتد خیال ناب مه رویی که نیست بیقرارم می‌کند با چشمهای مست و من... چشم میدوزم به چشم مست آهویی که نیست التماس از طاقت انگشتها می‌بارد و ... میکشم دست نوازش روی گیسویی که نیست لذتی دارد میان اینهمه بی همدمی دستها را حلقه کردن دور بازویی که نیست راه رفتن، شعر خواندن، تا کنار پنجره آب پاشیدن به سرتاپای شب بویی که نیست دلخوشم با این جنون و باز بالا میبرم پیک هفده سالگی های پر از اویی که نیست برف پارو می‌کند تیغ از چروک صورت و... شانه می افتد به جان خرمن مویی که نیست می نشینم پیش او با ظاهری آراسته بی هوا سر می‌گذارم روی زانویی که نیست هرچه میخواهم نخوابم، باز خوابم می‌برد با نوازشهای دست ماه بانویی که نیست عاشقی یعنی همین...یعنی خیال و حسرت و ... عمر خود را بخش کردن بر لب جویی که نیست @golchine_sher
هدایت شده از گلچین شعر
😊اگه حوصله نداری شعرهای طولانی بخونی یکسر به کانال ما بزن 👌 🌷فقط رباعی و تک بیت حتما حالت خوب میشه یکبار امتحان کن🌷 ❤️کاش جای بوسه‌اش می‌ماند بر پیشانی‌ام با خدا بودن نشان از مِهر می‌خواهد نه مُهر!❤️ https://eitaa.com/joinchat/769065447Cf0875d1080
خودم را به سمتت پَرش داده بودم تو را در دلم گسترش داده بودم ندانستم ای عشق ماری شوی تو! که در آستین پرورش داده بودم... @golchine_sher
چتری که تو وا کرده ای از لحظه ی دیدار، تقدیر مرا بسته به باران زیادی @golchine_sher
سنگفرش کوچه‌ها از ردپای من پُر است کیستم؟ در شهر خود آواره‌ای ناآشنا ...! @golchine_sher
وقت وداع حسرت خود را نشان بده دستی برای لحظه‌ی آخر تکان بده در من توان از تو گذشتن نبود و نیست قدری به من برای جدایی زمان بده یا با کسی مگو که دل از من بریده‌ای یا پاسخی به سرزنش این و آن بده گاهی به جای شکوه سکوت اختیار کن بگذار من هم از تو بگویم ! امان بده تا بعد تو برای کسی درد دل کنم آیینه‌ای به این دل بی‌ هم‌زبان بده @golchine_sher
نخواهد خورد هرگز غصه‌ی مال و منالش را گدای مرتضی میگیرد از او رزق سالش را تمام نوکران دلخوش به یک لبخند اربابند خوشا قنبر که لبخند علی خوش کرده حالش را کبوتر بچه‌ی دل عاشقانه تا نجف پر زد صد و ده بار دورش گشت و قیچی کرد بالش را مِیِ کهنه صد و ده ساله شد در خم به حرف آمد کز انگور ضریح مرتضی دارد کمالش را تمام کهکشان ها تحت فرمان علی هستند بپرس از وصله ی نعلین او جاه و جلالش را پیمبر شام معراج از خدا اسرار میپرسید صدای مرتضی میداد پاسخ، هر سوالش را هرآنکس که رجزخوانی کند بعد از علی قطعاّ شبیه طبل توخالیست مشنو قیل و قالش را اگر هر دم بگیرد جان من را باز خوشحالم که جای بازدم آن لحظه میبینم جمالش را @golchine_sher
از نـام خداسـت نـام زیبـای علی مانده است جهـان بـرای معنای علی بـا اعظم الاسما درِ خیبـر را کند یعنی کـه علی بود بـه لبهـای علی @golchine_sher
اگر عشق آخرین عبادتِ ما نیست پس آمده‌ایم این‌جا برای کدام دردِ بی‌شفا شعر بخوانیم و باز به خانه برگردیم...؟ @golchine_sher
می خواهمت ، مانند معتاد خماری که... مانند آزادی بـرای بـی قـراری که... می خواهمت ، از عشق کاری برنمی آید مانند چشمی خیس در پشت قطاری که... می خواهمت ، در خنده های یادت افتادن می خواهمت ، در گریه بی اختیاری که... می خواهمت ، در ضربه های سر به دیوارم در خـوانـدن امّن یجیب انتظاری که... می خواهمت ، اندازه سی سال تنهایی سی سال پاییزم به دنبال بهاری که... من دلخـوش پـایـان هـر پاییز می مانم روزی ' مرا در جوجه هایش می شماری ' که... @golchine_sher